گفتگو با دوستان 8 | فقط اولین قدم را بردار

موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس…
  • قدم هایی تکاملی برای هدایت شدن؛
  • تشخیص نشانه ها و عمل کردن در راستای آنها؛
  • همه شغل ها پتانسیل یکسانی برای خلق ثروت دارند، علاقه ی شما چیست؟!
  • باور، موتور حرکت کردن و قدم برداشتن است؛
  • همان باورهایی که در نقطه شروع شما را وادار به حرکت کرد را دوباره تکرار کن؛
  • فقط سمت خودت را انجام بده و به چگونگی کاری نداشته باش؛
  • قدرت سازنده ی “مرور موفقیت ها” و “مسیری که آنها را ایجاد کرده”؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»

توحید عملی 6


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    330MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 8 | فقط اولین قدم را بردار
    19MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

168 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «عباس حبیبی» در این صفحه: 1
  1. -
    عباس حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    بسم رب الرزاق

    سلام به بهترین و با ایمان ترین استاد دنیا

    به خانوم شایسته ی عزیز و مهربان و به همه ی دوستان گرامی ام

    نمیدونم چقدر باید خداروشکر کنم که در ابتدای روز این فایل نشانه ی هدایت من شد تا خدا با زبان بندگانش با من صحبت کنه که به خدا قسم توی بعضی جاهاش اشک توی چشمام جمع شد که من بعضی جاها چقدر بی ایمان بودم به خدا و امیدم رو از دست دادم ولی به گفته ی شما موفقیت های قبلیم رو و مسیرهای رسیدن به خواسته های قبلیم رو باید برای خودم یاد آوری کنیم تا بفهمم بقیه ی خواسته ها هم دقیقاً مثل قبلی ها قابل رسیدنه.

    استاد داستان مهاجرت من رو شاید کمترین کسی باور کنه!

    من دقیقا 2 سال پیش توی شهر خودمون زندگی میکردم ، یه جوون 23 ساله که بخاطر بدهی های بانکی که با باورهای اشتباه دچار شده بود واقعا تا مرز افسردگی رفته بودم و این توهم رو داشتم که من میشینم تو خونه و خدا یه کیسه پول برام میندازه و من پولدار میشم!!! و هیچ حرکتی هم نمی‌کردم و همین باعث میشد هر روز اوضاع بدتر و بدتر بشه!

    رابطه ام با خانواده به مرز فروپاشی رسیده بود و هر روز جنگ و دعوا! اینم بگم که من عاشق این بودم که بیام تهران زندگی کنم…

    استاد اوضاع برای من بسیار بسیار بد شده بود بطوری که من دیگه هزار تومنی هم توی جیبم نبود و کاملا بی پول و افسرده شده بودم ولی کماکان گوش دادن به فایل های شما دوست شبانه روز من بود!

    نمیدونم چیشد که یه روز صبح پاشدم گفتم من امروز میرم دنبال کار میگردم!

    همون روز پاشدم رفتم توی بوتیک های شهر و دنبال کار گشتن ! چندین جا رو گشتم ( چون من قبلاً فروش کار کرده بودم و تیم فروش داشتم و چندین دوره ی فروش شرکت کردم) ، چون به گفته ی شما با هر انچه که داریم باید شروع کنیم منم گفتم پس برم فروشندگی رو که بلدم امتحان کنم،

    استاد چندین مغازه رفتم و آخرین مغازه من رو واقعا خورد کرد و غرور بی‌جای منو له کرد

    من رفتم صحبت کردم که میخوام کار کنم شرایط رو به من گفت و من نابود شدم

    گفتم کل 30 روز ماه باید کار کنی از 9 صبح تا 9 شب و فقط عصر جمعه ها بیکاری ؤ فقط هم 2 میلیون تومن بهت میده ( جالب اینه که من ماهانه 2میلیون و نیم قسط وامم بود …)

    استاد من وقتی این صحبت ها رو شنیدم خیلی دقیق یادمه تو راه برگشت به خونه به خدا گفتم میخوام مهاجرت کنم ، همین ماه

    و برگشتم خونه ، تو راه برگشت به صمیمی ترین دوستم زنگ زدم و داستان رو براش تعریف کردم و گفتم من میخوام برم تهران

    دوستم خیییییلی غیر منتظره گفت خب منم میخوام این ماه مهاجرت کنم تهران و من اصلاااا باورم نمیشد!

    همون ساعت به یکی دیگه از دوستان صمیمیم زنگ زدم و ماجرا رو تعریف کردم و گفتم من میخوام برم توام اگه دوست داری بیا بریم! اون اولش گفت توی شهر خودمون یه کار خوب پیدا کردم و بعد از چند ساعت بهم زنگ زد که منم میخوام بیام!

    استاد باور نکردنی بود که خدا چجور بقول شما تکه های پازل رو کنار هم چید برای من! الان که دارم مینویسم مو به تنم سیخ شده

    استاد من درخواست کردم و تصمیم گرفتم که مهاجرت کنم

    اومدم خونه و به خانواده م گفتم میخوام برم تهران و با تعجب به من گفتن مگه پول داری؟!

    و من گفتم اره! درحالی که بخدا قسم شبی که با کامیون داشتیم وسایل رو میبردم من کل سرمایه ام 5 هزار تومنی بود که روی کارتم داشتم!

    استاد من یک هفته بعد از اون صحبت اولیه با دوستم پاشدیم اومدیم تهران!

    ما نه کاری داشتیم و نه جایی و نه پولی!

    من و یکی از دوتا دوستم پول رهن هم نداشتیم حتی هزار تومن! ولی نفر سوم ما 25 میلیون تومن پول داشت که برای اجاره ی خوابگاه در نظر گرفته بود!

    و ماهم اولش با حودمون گفتیم که میایم تهران و یه مدت خوابگاه زندگی میکنیم تا پول جمع کنیم و خونه اجاره کنیم!

    استاد خدا بقدری فوق العاده ما رو هدایت کرد که کسی باورش نمیشه !

    ما توی راه تهران به این فکر هدایت شدیم که بیایم توی برنامه دیوار با این پولی که دوستمون داره دنبال خونه بگردیم! و وقتی رسیدیم دومین خونه ای رو که دیدیم پول پیشش 50 میلیون تومن بود و ما از صاحبخانه درخواست کردیم که اگر میشه با 25 میلیون خونه رو به ما بده و اون خیلی سریع قبول کرد!!! انگار که خدا بهش دستور داده بود و فقط منتظر بود این حرف رو از ما بشنوه!

    استاد رفتیم پای قرار داد و ما تا اون لحظه صاحبخونه رو ندیده بودیم ، داشتیم وارد بنگاه می‌شدیم و وقتی رسیدیم صاحبخانه گفت من شما رو از دور دیدم و از خدا خواستم که انشاالله شما همون نفراتی باشید که میخواید خونه رو از من اجاره کنید! استاد ما باورمون نمیشد چنین چیزی! انگار که خدا داشت بجای اون فرد با ما صحبت میکرد!

    ما خونه رو با معجزه و کمک خدا گرفتیم ، یک خونه ی رویایی بسیار تمیز ، حتی قبل از اینکه ما اسباب کشی کنیم صاحبخانه کا خونه رو بازسازی کرده بود برای ما و خونه بسیار تمیز در یک محله ی خیلی خوب با دسترسی عالی به ما داده شد به لطف الله…

    هنوز هم وقتی این داستان رو حتی برای خودم یادآوری میکنم موهای تنم سیخ میشن!

    و دقیقا ماه بعدش من به یک کاری هدایت شدم که به لطف الله بعد از گذشت یکسال درآمدم به +40 میلیون تومن رسید و من به لطف الله تمام بدهی هام رو پرداخت کردم و تونستم دوره های شما رو خریداری کنم و روی خودم کار کنم و رابطه م با خانواده م بسیییییار عالی و فوق العاده شد ، رابطه ای که به فروپاشی رسیده بود و مدام دعوا و جر و بحث بود الان به جایی رسیده که مدام من و خانواده م قربون صدقه ی هم میریم و بسیار عالی شده

    الان به لطف الله با درآمدم میتونم به خانواده ام هم کمک کنم و اونها رو خوشحال کنم

    ولی چند وقتیه درآمدم استپ شده و این بخاطر اونه که من ظرفم رو بزرگ نکردم و از خدا خواستم مثل همون مسیر مهاجرت ، راه رو به من نشون بدم و ظرفم رو بزرگ کنه برای درآمدهای بسیار بالاتر و بیشتر و مطمئنم بسیار سریع جوابش رو به من میده هرچند که الان هم یک مقدار از جواب رو با نوشتن کامنتم به من داد! و اون هم رفتن در مسیر مثل مسیر مهاجرتم هست!

    نمیدونم چجوری سپاسگزاری کنم از شما بخاطر این اگاهی های نابی که به ما میدین

    به کمک الله بزودی از موفقیت های جدیدم برای شما مینویسم

    سپاسگزارم از شما برای تهیه این فایل رویایی

    در پناه الله یکتا شاد و تندرست و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: