گفتگو با دوستان 10 | مفهوم "صبر"

به نام خدای بخشنده مهربان

شکرت برای یه نشونه دیگه

بله استاد احساس میکنم عجله پاشنه اشیل منم هست یادمه زمانی مدرسه بودم همش زور میزدم درس بخونم نمره ی بیشترو بیشتر وتقلا میکردم وعجله میکردم خب چرا شاگرد اول مدرسه نشدم خلاصه همیشه توی رقابت بودم وخودمو خسته میکردم الان میخام قدم خودمو بردارم وتلاشمو بکنم تمرکزمو بیشتر کنم حالا نتیجه هم به وقتش میاد

به قول استاد که میگه یه مسیره باید ادامه بدی

ونتایجو برای خودت بزرگ کنی مثلا الان تقریبا یه کسالو نیم بیشتره من توی طراحیم اصلا باورم نمیشه من فقط سعی میکردم کنار خانه داری زمانه خالی مو بزارم روش یه کساله روزی تقزیبا نیم ساعت یه ساعت البته مداوم نبود واینکه الان زمانشو بیشتر کردم علاقه تعهدم بهش بیشتر شده

ودیگه استاد میگفت باید نتایجو بزرگ کنی برای خودت

نتیجه خوبم من یه تابلو سیاه قلم خاستنی دارم قبلش تکاملش سعی کردم اموزش ببینم وتوی یه دفتر خط دار بدون هیچ وسیله ای تمرین کردم بعد براش دوره تخته مداد پاک کن ودیگه طوری شد یه قاب خاستنی دارم ومهارت ویژه ایم پیدا کردم خداروشکر دوستان چندتا کار دادن ولی همین ارزوی یه مهارتو داشتم روزی واینکه وسیله داشته باشم واینکه کسی بشناستم وخودش واقعا بخاد خدارو صد هزار مرتبه شکر

وبازهم میدونم این مسیره زیبا ادامه داره وبا عشق سعی میکنم بهش عمل کنم

چیشد اصلا اومدم توی سایت خانواده دارن میرن مسافرت ومن خیلی تحسینشون کردم کاری که همیشه میکنم وخداهم کمم نمیزاره به منم خیلی میبخشه خداروشکر

و این فایلو که دیدم این خاسته هم یادم اورد ازادی مالی

که این صحنه که خانوادم به راحتی مسافرتهای خوب با درامد های خودشون میرن چه لذتی داره افراد مستقل وراحت بخان برن مسافرت وبرن دیگه دوتا چهاتا خبری نیس خیلی صحنه زیباییه

حالا دختر تو باید مهارتو تقویت کنی درسهاتو بگیری واین یه مسیره پر از درس وحوصله

واگه شوقی برای این راه نباشه واگه صبری برای رد کردن مرحله به مرحله وجشن گرفتن برای نتایج کوچیک نباشه نتایج بزرگ خبری نیس

واین درسو مرغ تخم مرغ همیشه یادم باشه

واینکه جدیدا دارم روی مهارت هام کار میکنم راستشو بخایین تا الان فقط تشنه قانون اگاهیا بودم ظاهرا که عمل میکردم تا اینکه جدیدا دیدم مثلا یه تضاد پیش میاد هنوز باید توجه کنم از کوره در نرم تا اینکه توجه به نکات مثبتش کنم

مثلا جمعه ایه تضاد اومد من گفتم میرم ده روز تنهایی خودمو عوض میکنم میام رفتم دو سه روز موندم اومدم وتضاد بعد یه روز عصبانی بودم وبعد یه نصفه روز خلاصه باید صبرمو برای اجرای قانون ببرم بالا بالاتر

واینم بگم که اینو فهمیدم چقد حالا شاید هنوز دارم با تصاد ها روی خودم کار میکنم تو روابطم با همسری ویکوچولو خانواده روی مهارت نه گفتن روی مهارت تو مهارت رها بودن باهاشون

ولی چقد توی توجه به نکات مثبت وبا عشق کار کردن لذت بردن خوب شدم تو سفر برای خودم یه کار تفریح گونه پیدا میکردم که تا حالا نکردم وبدون اینکه کار به زن باشی مرد باشی اون کاریو که لدت میبردم انجام میدادم

وجالبه توی سفر تا بتونم جدا ازاینکه بقیه چکار میکنن نمیکنن واینکه زنم مردم اون کاریو خواسته ای و دارم سعی میکنم از پیش ببرم

وبرام خیلی این صبر صبر معنی داره باید بزارم تو لیست اصلی هام