موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- ورودی های ذهنی ایمان آورنده؛
- کلید شکوفا ساختن توانایی های درونی؛
منابع بیشتر:
«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD393MB25 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 11 | رمز رضایت از زندگی23MB25 دقیقه
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نواها را ندا
استاد جانم سلام
من چن روز پیش به جهان درخواست دادم که الگوهای بالای 100میلیون بهم بده
چه طور شد من به این جا هدایت شدم؟
چه طور شد من نتایج دوستان هم امروز هدایت شم
و کامنت بچه ها رو خوندم
واقعا این جهان چقدر بی نقص عمل میکنه
من اصلا این دوتا بخش سایت رو ندیدم اما چن روزه هدایت شدم
الهی شکر خدایا الهی شکر
بریم سراغ این فایل
الان تو بخش نتایج دوستان بودم کامنت یکی از بچه ها در مورد ثروت 1 گویا جلسه 19 در مورد کار حقیقی ما صحبت شده الانم ک دوستمون گفتن کار مورد علاقشون رو دنبال کردن غواصی این ک من همزمان در دو بخش متفاوت سایت یک مطلب ببینم بعدم ک کل موضوع این جلسه گفت و گو با دوستان در مورد زمان اقدام و عمله
و دوستمون که گفتن شرکه اگر نریم سراغ علاقمون شرک ب خدا
من هم تو کارم نشانه دیدم با اینکه درامدم خوبه و هنوز رو افزایشه و کامنتم تو فایل قبلی گفتم تارگت دوبرابر گذاشتم ولی گاهی میشینم و به مجموعه ام نگاه میکنم با اینکه همه چی عالیه و خوشگله و همکارام عالی و همه چی خوب اما میگم اینجا ، جای من نیست مال من نیست
گرچه که خودم از صفر اوردمش بالا ولی مال من نیست انگار قرضیه
من به شدت دستای هنرمندی دارم
رشته ام طراح لباسه ک با عشق انتخابش کردم 15 سال پیش ک رفتم سراغ این رشته و8 سال پیش فارغالتحصیل شدم بازاری نداشت یا من در مدار دیدنش نبودم
الان سالن زیبایی دارم اصلا دوسش ندارم مال من نیست
ی روزایی تو اتاقم تو سالن در رو میبندم چن ساعت طراحی میکنم اما تو حرفه ای ارایشی هیچی بلد نیستم
فقط سرمایه گذاشتم و بچه ها کار میکنن
ترسهام زیاده ، وسواس دارم که نکنه طراحی لباس کار من نیست
خیلی عقب موندم از همکارها و اپدیت نیستم ( البته الان ی دوره شرکت کردم و دارم اپدیت رو میگیرم)
نکنه خوب نباشم وکلی ترس دیگه
با همه اینها چن وقته مجدد شروع کردم و میگم برو تو مسیر ارتقا هم پیدا میکنیم . نباید درجا بزنم . و بترسم
اما ترس شکست فعلا در من هست
اما با اقدام ، خواستم که اقتدار رو در برابر ترس بگذارم
ی جمله عاطفه جون گفتن
خدا روبا شما جور دیگه شناختم
الان ک مینویسم حس میکنم درونم داره چیزی تکون میکنه
شرک . معنا و دوستی با خدا. کار مورد علاقه ام
و وااااقعا دارم ب این فکر میکنم که من چقدر خدا رو میشناسم چقدر ایمان دارم بهش حتی با وجود اینک من هرانچه دارم خدا داده اما انگار خیلی عمیق نیست
اگر بود که من نمیترسیدم و با ایمان ب خدا میرفتم جلو
و میدونم و ایمان دارم که خدا هدایتم کرده ک بگه برو جلووو من هوات رو دارم دختر
خدایا شکرت مررسی ک هدایتم میکنی مررسی ک انقدر همه چیز دقیق و عالیه