گفتگو با دوستان 11 | رمز رضایت از زندگی

موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • ورودی های ذهنی ایمان آورنده؛
  • کلید شکوفا ساختن توانایی های درونی؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    393MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 11 | رمز رضایت از زندگی
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

203 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ساناز» در این صفحه: 1
  1. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1326 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 129

    سلام استاد عزیزم و مریم قشنگم

    و سلام به همه همراهان این مسیر الهی

    خدایا هزاران بار شکرت

    واقعا خیلی خوشحالم که تا این لحظه تونستم تعهدی پای این صحبت های مقدس و الهی بشینم

    خدایا شکرت این فرصت رو بهم دادی که بیام بنویسم

    استاد اصلا خودتونو اذیت نکنین

    سوژه میخواین برای چک و لگد؟؟

    من

    همیشه من

    اصلا پروفایل منو ذخیره کنین به عالم و ادم نشون بدین و خداشاهده هزارتا مدرک هم میفرستم من ی داوطلب فوق العاده بودم برای چک و لگد روزگار

    اونم تو هر جنبه ای از زندگی

    شاید انصافا روزی هزارتا نشانه میومد که دختر مسیرت داره به ترکستان میره ولی من اصلا عضوی به نام گوش نداشتم که بشنوم

    استاد من تو جنبه رابطه چنان لگدی از این جهان هستی خوردم که انصافا بعد از گذشت حدود یک سال و‌خورده ای همچنان جای زخمش بازه

    و خدارو هزار بار شکر میکنم که منو لایق این لگد دونست

    وگرنه من اصلا ادم بشو نبودم به هیچ وجه

    والان که سراسر زندگی من ارامش محضه هر لحظه میگم خدایا هزاران بار شکرت که منو تنبیه کردی تا به مسیر اصلی بیام

    تو حیطه کاری به جایی رسیدم که تماما شغلمو از دست دادم و حتی هزینه ی صبحونه ساده رو نداشتم وقتی مجبور شدم دفتر کارمو تحویل بدم

    با بغضی خیلی سنگین گفتم خدایا شکرت

    گفتم بزای پاکسازی من لازمه این ضربه

    اصلا چقدر اون چک و لگد به جونم نشست

    و خدا میدونه من چقدر هر لحظه سپاس گذارم که اون ضربه هارو خوردم

    و خوش به حال دوستان که وقتی نشانه هارو میگرفتن جسارت داشتن انجام میدادن

    البته تقریبا دیدم منم تفکیک شده پی هدایت رو‌میگیرم که ی روز گفتم واقعا ساناز یعنی به نظرت تو مسائل کوچیک خدا میتونه کمکت کنه ولی تو مسائل بزرگ نمیتونه؟؟

    گفتم دختر تو اومدی قدرت خدا رو تقسیم بندی کردی که ی جاهایی زورش میرسه ی جاهایی نمیرسه

    اون موقع بود فهمیدم که چرا پی هدایت رو نمیگیرم

    دیدم من از بیس توکل ندارم نکه قدرت خدا تفکیک شده هست

    و خدا رو شکر تا الان به اندازی که توکل کردم جواب گرفتم و هنوزم خیلی خیلی جا داره توکلم بیشتر بشه

    خیلی جا داره اعتماد بنفسم بالا بره

    عزت نفسم بالا بره

    خیلی جا داره باور فراوانی بسازم

    خیلی جا داره باور کمبود و محدود کننده هامو بشکنم

    خیلی جا داره تمرکزی رو خودم کار کنم

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: