گفتگو با دوستان 12 | پیروی از الهامات قلبی

موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • خداوند همواره و به هزاران طریق، ما را به “چگونگی تحقق خواسته هایمان”هدایت می کند؛
  • سمت من در تحقق خواسته ام، عمل به الهامات و جدّی گرفتن هدایت هاست؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    267MB
    17 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 12 | پیروی از الهامات قلبی
    15MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

129 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الهه سوادکوهی» در این صفحه: 1
  1. -
    الهه سوادکوهی گفته:
    مدت عضویت: 2795 روز

    به نام یگانه رب رزاق و هدایتگرم

    سلااااااااااام استاد بی نظیرم من عاااااشقتم چقدر خوشحالم از فایل جدید ک در مورد الهام و هدایت بود

    عاشقتم استادم ک هرچی میخوای بگی از تجارب خودت میگی و در تمااام زمینه ها بهترین الگویی

    چقدر من اینو دوس دارم ک خودم الگویی باشم ک همیشه دوس داشتم ببینمش و خدارو شکر همین الان هم هستممم اما میخوام با نتایج بزرگترم بهتر و بهتر باشم

    استادم منم مثل شما دارم یاد میگیرم با نتایجم صحبت کنم

    فایل امروز هم دقیقاااا مربوط ب نتیجه دیروز منه ک ۲ تا معجزه بود برام

    استاد ما چندروز بود ک میخواستیم بریم ی سفر کوتاه از اصفهان محل زندگیمون ب آبادان خونه پدر بزرگم

    ولی هر روز ب ی دلیلی جور نمیشد و ما خودمون رو ب جریان هدایت سپرده بودیم (من و خواهرم و مادرم) و تسلیم بودیم تا اینکه دیروز احساسمون اوکی داد و ما خوشحال و خندان حرکت کردیم

    پدرم نیومد و ما خودمون اومدیم سفر

    از قبل گفته بودن که ممکنه بخاطر شرایط بیماری و این چیزا از ورود افراد و مسافر ب شهرای دیگه جلوگیری بشه و جریمه کنن و ازین داستانا

    ولی خب ما حسمون گفت برین و مشکلی پیش نمیاد

    خلاصه ما حرکت کردیم

    من پشت فرمون بودم

    ابتدای مسیر چون جاده صاف بود با سرعت بالا ۱۴۰ تا اینا میومدم ک یه جا پلیس گرامی ما رو دید و گفت وایسین ولی من انقدر سرعتم بالا بود ک نتونستم ب یکباره سرعت کم کنم و وایسم و ردش کردم

    هیچی دیگه گفتیم حتما خیریتی توش بوده

    باز اومدیم جلوتر یه ۴۰ ۵۰ کیلومتر جلوتر باز ی پلیس دیگه و باز همین داستان و ما خیلی شیک ردش کردیم (عمدی نبود آقاااا)

    خیلیم بهمون خوش گذشت توی راه خیلی زیبایی دیدیم فراوانی دیدم و تایید کردم این فراوانی و زیبایی جهان رو و انقدری خوش گذشت ک ما ۱۰ ساعت توی راه بودیم ولی وقتی رسیدیم من گفتم انگار یکی دو ساعت گذشت..خدایا شکررررت

    رسیدیم ب پلیس راه اهواز آبادان

    دیگه اینجا جدی تر بود چرا؟ چون دونه دونه ماشینا رو نگه میداشتن و پلاکها رو چک میکردن و اگه پلاک از شهر دیگه بود نگهش میداشتن و جریمه و برگشت و …

    ما با هم قرار گذاشتیم ک شجاع باشیم و بدون هیچ دروغ و مظلوم بازی حقیقت رو بگیم و گفتیم خدایا خودمون رو ب تو میسپاریم

    پلیس اومد دم شیشه سلام احوال پرسی گرم و محترمانه باهامون کرد (بچه های خوزستان همه خونگرم و مشتییییی)

    گفت از کجا تشریف میارین؟

    گفتیم اصفهان

    رو کرد ب همکارش گفت از اصفهاااان اومدن!!

    گفت کارت ماشین رو بدین و برین جلوتر پارک کنید تا من بیام

    آقااااا هیچی دیگه

    رفت تو دفتر پلیس و برگشت سمت ماشین

    گفت رفتم تو سیستم چک کردم دوربین شما رو گرفته ۱ میلیون تومنم جریمه شدین!!

    حالا باید برگردین نمیشه برین آبادان ممنوعه

    گفتیم آقاااا ما دو ساله سفر نیومدیم بخاطر همین شرایط موجود و الان تازه میخوایم بریم ی سری بزنیم و زود برمیگردیم

    همین

    بعد استاد خودش گفت خب ی کاری کنید

    شما ب مسیرتون ادامه بدین برین من بهشون میگم برگشتین. جریمه تونم لغو میکنم!!!!!!!

    وااااااااااااااااااای

    مرسیییی سرکار

    استاد نزدیک بود بهش بگم عاااااشقتم :)))))

    ما حرکت کردیم و انقدر جیغ و دست و هورا کشیدیم ازین معجزه خدا

    آخه چرا باید ب ما بگه شما برین تازه من لغوش میکنم براتون؟؟؟

    وای خدای من معجزه ازین بالاتر؟؟؟؟

    ما دیگه انقدر ووووعه وووعه کردیم و دست زدیم و رقصیدیم و خیلی خیلی این داستان رو مرور و تکرار میکردیم خیلی زیاد

    همش خدارو شکر میکردیم خیلیییی حسش خوب بود خیلی تفاوت هدایت رو اینجا فهمیدم

    اینم بگم ما صبح توی تمرین ستاره قطبیمون نوشته بودیم هر ۳ مون که خدایا ما راحت و با دل خوش بریم سفر و بریم ب مقصد

    و خداوند چطور همه چیز میشود همه کس را…

    من عاشق این خداممممم

    استاد همونطوری خوشحال و خندان ما اومدیم جلوتر تا یکی دو ساعت بعد رسیدیم پلیس راه آبادان

    دوباره داشتن تمام پلاکها رو چک میکردن توی دو تا لاین

    ما هم باز گفتیم توکل ب خدا میریم

    همین ک نزدیک دو تا پلیسی شدیم ک داشتن ماشینا رو چک میکردن، اینا رفتن توی لاین دیگه ای و ماشینای لاین ما آزاد بودن ک برن و ما هم رفتییییییییییم … یعنی بدون ایکه اصلا پلاک ما رو چک کنن یا معطل بشیم

    واااای خدای من

    من دیگه دیوانه شدمممم

    انقدر دست زدیم انقدر شادی کردیم انقدر رقصیدیم ک نگم براتون

    و بعدش اومدیم خونه پدر بزرگ جان و براشون دوباره این داستان هدایت رو تغریف کردم و بازم ارتعاشات خوب و احساسات خوب

    دوباره خاله هام هرکدوم میومدن اونجا تک ب تک براشون با ذوق و شوق تعریف میکردم و بازم اون فرکانس

    استادم ازتون یاد گرفتم ک انقدر نتایجم رو برای خودم برای کسانی ک میدونم درکش میکنن تکرار کنم تا باز هم ب ذهنم بگم دیدی دیدی شد دیدی چقدر خدا با منه دیدی من فرماندهم دیدی من خالقم؟؟؟؟؟

    واسه هرکی تعریف میکردیم میگفت چقدر خوش شانس

    یا میگفتن آره چون شما ۳ تا خانوم بودین پلیسه با شما راه اومده!!

    و ازین دلایل فیزیکی و بیرونی!!

    ولی من تو دلم میگفتم نه آقا جااان اینا همش حاصل باورها و فرکانس خودمون و درخواست خودمون از خدا بوده و ما بودیم ک به این انرژی شکل دادیم در جهت خواستمون

    وای استاد جونم انقدر خوشحالم ک هنوزم تو کف این معجزات الهی ام

    و خدارو صدهزار مرتبه شکر برای هدایت

    برای الهاماتش

    من فکر میکنم بهترین راه تشخیص الهامات و هدایتهای خدا با نجواهای ذهنی اینه که الهامات جنسش آارامش و اطمینان قلبیه و خیال تورو راحت میکنه و دلت رو قرص میکنه ک ایمان بیاری ب درست بودن تصمیمت یا مسیرت

    .

    استاد جونم داستان سربازیتون خیلی خیلی برام الگوی خوبی بود از گوش دادن ب الهامات و منم دارم سعی میکنم مثل شما باشم

    امسالم رو سال توحید و عمل ب الهامات الهی نامگذاری کردم و از ابتدای سال سعی کردم ب این الهامات وسیع و فراوان الهی ک بهم میگه عمل کنم و حتی در مورد بیزنسم چقدر زیببا هدایتم کرد همین امسال و داره قدم ب قدم راه رو بهم نشون میده و من دارم عمل میکنم

    و خداوند همواره ب شجاعان پاداش میدهد

    استاد جونم دیروز تو ماشین داشتیم راجبه هرچیزی صحبت میکردیم من بعدش میگفتم وای استاد عباسمنش تو این مورد هم الگوئه تو این مورد هم بهترینه و الگوی منه

    و چقدرررر خدارو شکر میکنم برای وجود نازنینتون توی زندگیم ک میتونم ب رااااحتی ب راحتی پامو جا پای شما بذارم و با دل قرص و با هدایتهای خداوندم حرکت کنم و بهشت زمینیمو خلق کنم

    استاد عزیزم نمیدونیییی چقدر دوستت دارم

    اصلا وقتی میبینمتون مخصوصا توی گفتگ.و با دوستان قند تو دلم آب میشه ک استاد ب این گلی دارم

    و همه فایلها رو تصویری میبینم و خیلی ارتباط بیشتری برقرار میکنم وقتی هم میبینم و هم میشنومتون

    عاشقتونم زیاااااد

    در پناه رب العالمین باشید

    الهه

    اردیبهشت ۱۴۰۰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: