موضوع گفتگو: چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- خداوند همواره و به هزاران طریق، ما را به “چگونگی تحقق خواسته هایمان”هدایت می کند؛
- سمت من در تحقق خواسته ام، عمل به الهامات و جدّی گرفتن هدایت هاست؛
منابع بیشتر:
«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD267MB17 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 12 | پیروی از الهامات قلبی15MB17 دقیقه
سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گل و همه عزیزانی که این کامنت رو میخونن
من چند وقتی هست که به فکر مهاجرت هستم و میخوام در مورد الهاماتی ک بهم داره میشه بهتون بگم
من یک کشوری رو به عنوان مقصدم انتخاب کردم اول اینکه فکر نمیکردم همچین کشوری با ویژگی های مورد نظر من وجود داشته باشه و دوم وقتی فهمیدم خیلی مشتاق شدم تا به این کشور مهاجرت کنم
اولین قدم من ک اصلا من با این کشور و فرهنگش آشنا شدم ازدواجم بود
من یک خواستگار داشتم ک ایشون در هلند زندگی میکردن و تو مدتی ک با ایشون در ارتباط بودم خیلی خوب بود و همیشه خوبی های این آدم رو به یاد میارم و قند تو دلم آب میشه
و ب خاطر یک سری قضیه ک از سمت خود ایشون بود و احساس قربانی شدن من هم بی تاثیر نبود فعلا این وصلت به انجام نرسید
اما خب من واقعا از هلند خوشم اومده بود
و خواستم تاا حتما مهاجرت کنم
یک راهی ک بهم الهام شد این بود من میتونم از طریق شرکت های توریستی ب اروپا سفر کنم و دیدم اره واقعا میشه و خیلی خوشحال بودم
و این باور در من شکل گرفت ک بله منم میتونم به اروپا سفر کنم و پیگیر بودم
و بعدش فهمیدم اگه از این طریق بخوای بری پاسپورت رو از اول تا آخر سفر ازت میگیرن
اما من فهمیدم این مسیرش نیست
آخه گفتم از این راه برم اروپا و بمونم اما نمیشد
و خیلی ناراحت شدم
یک روز تو قلبم اینو احساسش کردم
بهم گفت یاسمین تو خیلی داری عجله میکنی
خیلی هول کردی
اصلا آرامش نداری
اول اینکه آروم باش, این راه راهی نیست ک تو بتونی ب خواسته ات برسی تلاش فیزیکی تو هیچ کمکی به رسیدن به هدف نمیکنه
سعی کن آرامش خودتو حفظ کنی و بعد میرییم قدم بعدی
خلاصه به ندای قلبم گوش دادم و سعی کردم آرامش خودمو حفظ کنم تا بتونم الهامات خداوند رو بهتر دریافت کنم
من به ندای قلبم گوش میدادم چون قبلش اتفاق های دیگه ای افتاده بود ک هربار ایمان منو بیشتر میکرد
خلاصه به خودم گفتم من میرم و مهاجرت میکنم به کشور مورد علاقه ام اما نمیدونم چجوری که خداوند منو هدایت کرد به اینکه برم دنبال کار تو سایت های مختلف اون کشور بگردم
من نمیدونم چه حکمتی بود اما احتمالا دارم تکاملم رو طی میکنم
اولش زیاد جدی نگرفتم گفتم بیخیال من فقط همینجوری درخواست میدم ببینم چی میشه اما بعد کم کم جدی ترش گرفتم و رزومه خودمو کامل تر کردم
مدتی گذشت و فهمیدم که رزومه کاری میخوان
خب منی ک اصلا جایی کار نکردم رزومه از کجا میاوردم
و اما یک حسی بهم گفت برو دنبالش
منم رفتم خدا داشت منو قدم ب قدم هدایت میکرد
من همزمان دارم روی عزت نفسم هم کار میکنم
خلاصه یکی دوتا قنادی رفتم و صحبت کردم گفتن نیاز به نیرو نداریم
یک قنادی ک خیلی از نظر من لاکچری بود و میگفتم اون که اصلاااا آخرشه و فلان
نمیرم و,,,
اما خدا میدونه قلبم انقققدر اون لحظه داشت میگفت تو باید بری اونجا درست مثل استاد ک میگن ی ندای داشت بهشون میگفتن تو باید اینکارو انجام بدی
و من رفتم وارد قنادی شدم
خیلی محترم سلام کردم و ازشون خواستم تا با مدیریت صحبت کنم
وقتی رفتم اتاق مدیر بلند سلام و احوال پرسی کردم و
در مورد حرفه ام خیلی محکم صحبت کردم
خیلی برخورد خوبی داشتن ایشون و چقدر با اعتماد به نفس صحبت کرده بودم
با اینکه نتیجه اونی که من میخواستم نبود اما تمرینی بود برای من ک عزت نفسم رو بالاتر میبرد
و در آخر تشکری کردم و خدافظی کردم…
داشتم فکر میکردم میگفتم خدایا این مسیری نیست ک من میخوام
من بدون رزومه میخوام مهاجرت کنم
بدون این چیزا
یک راهی هدایتم کن تا این چیزا رو نخواد و خیلی آسون بتونم مهاجرت کنم
داشتم فکر میکردم ک یهو ب ذهنم رسید آقا بیا اصلا کلاس آموزشی بزار برای دوستت ک امروز خیلی مشتاق بود در مورد حرفه شیرینی پزی یاد بگیره
و بهش پیام دادم و گفتم اگه خواستی میتونم بهت یاد بدم و اونم خوشحال شد و گفت بهت خبر میدم
همون شب گفتم خدایا تو قدم ب قدم داری هدایتم میکنی پس منم فقط میگم چشم
و آگهی درمورد برگزاری کلاس حضوری خصوصی تو پیج اینستاگرام گذاشتم
اما گفتم بازم این چیزی نیست ک من میخوام
من هدفم اینه که بتونم پول خوب دربیارم
به دلار باشه و هرجا باشم پول از همین طریق به حسابم واریز بشه و درگیر پول دادن یک قرون و دو هزار بچه ها نباشم
برای یک ماه یا دوماه نمیخوام ک تا وقتی ایران هستم اینا شاگرد باشن و وقتی نباشم دیگه نباشن
که یهو بهم الهام شد خب چرا نمیای همین کلاس حضوری رو آنلاین تدریس نمیکنی
خیلیم عالیه
و آنقدر این الهام شدید بود ک تصمیم گرفتم انجامش بدم
اکانت یوتیوب درست کردم و شروع کردم به درست کردن ویدیو و چقددددر از این کار لذت میبرم
میگم خدایا من اگه میدونستم انقد به آموزش دادن کاری که توش حرفه ای هستم علاقه دارم زودتر انجامش میدادم
و آنقدر دیدن ویدیو هام برام لذت بخشه ک خدا میدونه و چقدر به دلم میشینه
من باور های خیلی خوبی رو دارم نسبت به شغلم خداروشکر باور های فوق العاده ای رو بوجود آوردم
حتی خواهر کوچیکم که ۹ سالشه از دیدن ویدیو هام لذت میبره و میخواد چندین مرتبه اونارو ببینه
من از کاری ک میکنم لذت میبرم و از خدای عزیز
من از خدا همیشه میخوام تا منو دقیقا دقیقا و دقیقا مثل استاد هدایت کنه به مسیری ک همینقدر راحت مهاجرت کنم به کشور مورد علاقه ام و امروز این فایل نشونه ای بود برام که منم میتونم دقیقاااا به همین سادگی مهاجرت کنم
وقتی استاد تونسته خب منم میتونم