گفتگو با دوستان 13 | خلق زندگی دلخواه، شانسی نیست - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2206 روز

    روز شمار تحول زندگی من فصل چهارم

    گفتگوی استاد عباس منش با دوستان | قسمت 13

    موضوع این تاپیک

    چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید سپاسگزارم برای این تاپیک گفتگو با دوستان

    در اپلیکیشن clubhouse

    چی میشه که آدم یه چیزی رو باور میکنه ؟

    و یا بعبارتی شکل گرفتن باورها به چه صورت هستش؟

    طبق توضیحات استاد هر چی بیشتر اون چیز رو بشنوی و آدمای بیشتری بیان اونو بگن و …تو بیشتر باور میکنی

    استاد جان ممنون و سپاسگذارم اینکه نحوه ی شکل گرفتن باورها رو به همین سادگی توضیح دادید

    تمرکز بر نکات مثبت . حتی اگر شخصی اشتباهی کرده باشه و متوجه ی اشتباهش شده باشه تایید و تحسین کردن این موضوع یعنی از دل هر موضوعی می شود به نکات مثبت آن توجه کرد

    بقول این دوستمون ما برای هر اشتباهی فوری در ذهن مون خودمون رو سرزنش می کنیم ….. در صورتی که نقطه ی مقابل این سرزنش ها اینه که بجای سرزنش کردن درسشو بگیریم و به حرکت مون ادامه بدیم

    جمله ی طلایی استاد خوشبختی یه نوع نگاه کردن متفاوت به زندگی هست

    همین دیدگاه متفاوت یعنی تغییر شخصیت پس نتیجه گرفتم برای اینکه به هدف امسالم برسم باید شخصیتم رو تغییر بدم یعنی باید دیدگاه مو تغییر بدم .. وقتی دیدگاه مو تغییر بدم باورهام تغییر می کنه و وقتی تکرار و تکرار و تمرین مداوم مستمر داشته باشه یعنی تبدیل به باورم شده

    نکته ی بعدی  این داستان شانس در برابر قانون

    خداروشکر میکنم برای اینکه به این درک رسیدم که همه چی طبق قانون پیش میره و

    خدارو شکر میکنم برای اینکه هیچ چیز شانسی نیست … البته خدا رو شکر با آموزه های استاد عزیزم خیلی زود این باور شانسی بودن و قسمت و تقدیر و سرنوشت رو درک کردم یعنی وقتی بصورت کلامی صحبت از شانس و قسمت و تقدیر و این حرفها میشه من فوری یاد قانون میوفتم و افکارم بدنبال نقطه ی مثبت می گرده یعنی زود متوجه میشم که طرف چقدر افکار مثبتی داشته که به اصطلاح ظاهراً شانس آورده و یا از شانس آوردنش صحبت می کنه ..ولی در واقع آگاهانه و یا ناآگاهانه تمرکزش روی اون موضوع و خواسته اش بوده و فرکانس و ارتعاش خواسته اش رو فرستاده و جهان هم طبق قوانین خودش عمل کرده و اتصال برقرار شده ..پس اینطوری نیست که تو در مسیر درست باشی و یکی و یا یه قدرتی و یا هر چیزی تصادفی و اتفاقی بیاد و بزنه همه چیزتو بگیره و نابود کنه پس با منطقی کردن این موضوع فلسفه ی معنای لغوی شانس و تقدیر و سرنوشت برای من متفاوت شده و این هم یکی دیگر از تغییر باورهام بوده و هست..

    پس بازم دوباره این جمله ی طلایی رو برای خودم تکرار می کنم اینکه..

    همین دیدگاه متفاوت یعنی تغییر شخصیت پس نتیجه گرفتم برای اینکه به هدف امسالم برسم باید شخصیتم رو تغییر بدم یعنی باید دیدگاه مو تغییر بدم .. یعنی وقتی دیدگاه مو تغییر بدم باورهام تغییر می کنه و وقتی تکرار و تکرار و تمرین مداوم مستمر داشته باشم یعنی تبدیل به باورم شده

    پس معنای درست این آیه رو تازه متوجه شدم خلق الانسان فی الکبد یعنی این رنج افکار و نجواهای ذهنی ماست

    و گنج و راه رهایی ایمان به الله

    در صورتی که معنای این آیه رو خیلی منفی ترجمه کردند اینکه گفتند .. ما انسان رو در رنج آفریدیم یا اینکه اصلا ما اومدیم تو این دنیا که رنج بکشیم تا ساخته بشیم

    ولی الان با نور الهی استاد عزیزم فهمیدم

    هیچ چیزی تقدیر نیست

    هیچ چیزی قسمت نیست

    هیچ چیزی از پیش نوشته شده نیست

    همه چیز بر اساس قانون خود خداست

    و این رنج یعنی همان افکار و نجواهای ذهنی ماست که در سر و مغزمان نوشتیم و ذهمون آن رو تایید میکنه…

    و گنج و راه رهایی ایمان به الله

    ایمان به ربوبیت الله

    ایمان به اینکه هیچ چیزی تصادفی نیست و همه چیز خودشه و رسیدن به توحیده

    و تو دل هر چیزی که بریم میفهمیم برای خودش قانونی داره

    وقتی استاد داستان رفتن از قم به بندرعباس برای پولدار شدن رو در این فایل مطرح کردن چقدر بیشتر قوانین رو درک کردم و مثال قابل درک بود اینکه کسانی شانس رو عامل اصلی میدونن…این که استاد چطور پولش رو در قمار ازدست داد و از این موضوع درسشو گرفتند و به خودشون تعهد دادن و عهد و پیمان بستند برای من هم درس داشت …

    تعهد نامه ی استاد

    خدایا من تعهد میدم تا ابد وارد قمار و بازی شانس نشم همونطور که استاد توضیح دادن هیچ چیز طبق قانون جهان شانسی و اتفاقی نیست چون قانون جهان بر طبق شانس نیست پس هرکس بره پی شانس حتما شکست میخوره . جهان قانونمنده انرژی‌های مشابه همدیگر رو جذب میکنن . از طرفی برای پیشرفت قانون تکامل هم جزو قوانین خداونده بر این اساس هیچ چیز یهویی و شانسی اتفاق نیفتاده و خلق نشده همه چیز تکامل خودشو طی کرده .اگر کسی رعایت نکنه جهان هم با چک و لقد درسها رو بهش میده تا برگرده و یا نابود بشه .

    الهی آمین

    خدایا شکرت برای توفیق شنیدن و نوشتن برای این گفتگوی الهی

    خدایا عاشقتم

    خدایا شکرتتتتتتتتتت

    پس بازم دوباره این جمله ی طلایی رو برای خودم تکرار می کنم اینکه..

    همین دیدگاه متفاوت یعنی تغییر شخصیت پس نتیجه گرفتم برای اینکه به هدف امسالم برسم باید شخصیتم رو تغییر بدم یعنی باید دیدگاه مو تغییر بدم .. یعنی وقتی دیدگاه مو تغییر بدم باورهام تغییر می کنه و وقتی تکرار و تکرار و تمرین مداوم مستمر داشته باشم یعنی تبدیل به باورم شده

    خدایا شکرت که ما را هدایت می کنی بسمت راه حل ها و پاسخ های درست و مناسب و صحیح تا باورهای بهتری بسازیم، سپس با تکرار و تکرار و تمرین این باورها مون باعث اجابت خواسته هامون میشه. چون طبق قوانین به هر آنچه که توجه میکنیم تبدیل به باورها مون میشود و هیچ چیز از احساس خوب داشتن مهم‌تر نیست و تا بتوانیم از عهده کنترل ذهن مون بر بیایم

    خدایا نور تابانم باش تا مسیرم به نور و روشنایی و عشق الهی خودت تابان و درخشان درخشنده باشد

    ما هر لحظه در حال ارسال فرکانسهایی به جهان ،هستیم و جهان هم مطابق با فرکانسهامون اتفاقات،شرایط،موقعیتها و ایده ها رو وارد زندگیمون میکنه.خدایا شکرت

    احساس خوب=اتفاقات و شرایط و نتایج خوب

    احساس بد=اتفاقات و شرایط و نتایج بد

    خدایا من حمایت تو را با خودم همراه می کنم تا دستی فراتر. از دست ها و قدرتی بالاتر از قدرت ها برای من در کار باشی جهت رشد و پیشرفت های ظرف وجودم تا بتوانم شخصیتم را تغییر دهم … تا آرامش بیشتری را داشته باشم .. تا لذت بیشتری را وارد تجربه ی زندگیم کنم.. تا بهترین ورژنی از خودم باشم ..و دستی از دستان فرشتگان الهی آت را همراهم کنی برای توانگری ام تا پشتیبان و و محافظ و حامی و هدایتگرم باشی

    خدایااا تنها ترا می پرستم و تنها از تو یاری می جوییموَتَوَکَّل عَلَى اللَّهِ ۚ وَکَفىٰ بِاللَّهِ وَکیلًاو بر خدا توکّل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع باشد!

    دیگه فصل تغییرهاست

    دیگه فصل درخشان درخشندگیهاست

    دیگه زمان طلایی و دریافت فرصت های جادویی است

    دیگه زمان نو شدن و شکفتنه

    دیگه زمان تغییر کردنه

    خدایاا ممنون و سپاسگذارم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زیبارو گفته:
    مدت عضویت: 1602 روز

    سلام به دوستان هم فرکانسی من خوشحالم هدایت شدم به جمع این خانواده صمیمی. اگر من اینجا هستم این شانسی نیست وحتما بهایی پرداخت کردم که در مدار این اگاهی قرار گرفتم. من شانسی این فایل گوش ندادم و شانسی به این سایت هدایت نشدم واگه الان از وضعیتم راضی نیسم شانسی در این وضعیت نیسم براساس فرکانس وباورهای خودم در این وضعیتم این اگاهی رو کسب کردم که هیچ چیز شانسی اتفاق نمیفتدپس با خودم متعهد شدم فرکانس ها و باور های خودمو جوری تنظیم کنم که زندگی که دوسش دارم خلق کنم. شانسی خورشید نمیتابد

    شانسی بارون نمیبارد. شانسی شب یا روز نمیشود. وشانسی درمدار این اگاهی ها نبودم حتما یه بهایی پرداخت کردم که در این جمع هستم. خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سعید پورخرسندی گفته:
      مدت عضویت: 3003 روز

      سلام نیلوفر عزیز

      خیلی خوشحالم که گوش دادن به این فایل باعث شده این موضوع رو درک کنید که هیچ چیز اتفاقی نیست و شانسی وجود نداره و این ما هستیم که با توجه به خواسته هامون به یکسری تضاد برمیخوریم و این باعث میشه خواستمون رو واضح تر بدونیم چی هست،با حل کردن این چالش ها و باتوجه به باورهایی که درست کردیم خیلی راحت میتونیم پا به اقدام بذاریم و تو مسیر رسیدن به خواستمون حرکت کنیم.

      هر خواسته ی‌ماهم بهایی داره که باید پرداخت بشه یه موقع زمان و وقت میشه بهایی که باید ادم بده،یه موقع پول و مادیات و هر خواسته ای بهای مربوط به خودش رو داره.

      فقط این باور رو داشته باشیم که برای خواسته های بزرگ حتما نباید بهای بزرگ بدیم اگه این باور رو داشته باشیم که خدا مسیر رسیدن به خواسته هامون رو هموار میکنه و ما باید حرکت کنیم این بها دادن برای رسیدن به خواسته خیلی میتونه ناچیز باشه در مقابل چیزی که بدست میاریم.

      موفق و سربلند باشید💐

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1251 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    جهان دارای قوانین ثابت و بدون تغییری است و هیچگاه با شانس و قرعه کشی عمل نخواهد کرد کسانی که به شانس و تصادف باور داشته و عملکردشان به این صورت باشد جهان بسیار سریع به این طرز تفکر واکنش نشان می دهد.

    امکان ندارد هیج جیز شانسی یا تصادفی در جهان رخ دهد. اما افرادی با ذهن فقیر همواره به شانس و قرعه کشی باور داشته و برای همین افرادی مانند پونزی یا شرکتهای هرمی روز به روز به اشکال مختلف و با وعده های متفاوت نمایان شده و بسیاری از افراد نیز با این که ترفندی شناخته شده است و مربوط به زمان گذشته می باشد گرفتار می شوتد و اکثرا نیز افراد فقیر هستند. ثروتمندان با داشتن باور فراوانی همواره ا زکسب و کار مورد علاقه خود در امد به دست اورده و مازاد پول خود را نیز در کسب و کارشان سرمایه گذاری می کنند. هر فرد یا موسسه ای که وعده پولی خارج از عرف به ما داد کلاه بردار بوده و جزعی از ترفند پونزی است. باید بتوانیم ذهن خود را کنترل کرده باورهای قدرتمندی در باره ثروت بوجود اوریم به خداوند و قدرت او ایمان داشته و در مسیر کسب و کار خود حرکت کنیم. اگر بتوانیم باورهای مناسب به اضافه کسب و کار مورد علاقه خود را دنبال کرده و به کسب مهارت در ان بپردازیم خداوند ما را لاجرم به افراد شرایط و ایده ها برای موفقیت و ثروت هدایت خواهد کرد.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    محمد چکرائی گفته:
    مدت عضویت: 1536 روز

    بنام الله یکتا

    سلام استاد عزیزم

    قبلنم بارها این فایلو گوش دادم و کامنتم گذاشتم ولی امشب دوباره مینویسم چون به عنوان نشانه روزم هدایت شدم اینجا.

    اشتباهات و باورهای نادرستمون اکثرا الگوهای تکرار شونده دارن که من خودم تا قبل از اشنایی با قوانین،بهشون توجه نمیکردم.

    مثلا وقتی شکست مالی خورده بودم،توی یک فایل داستان ترفند پونزی رو ازتون شنیدم و وقتی خوب بهش فکر کردم و حالاجیش کردم دیدم،درسته که شخصیتهای داستان فرق میکردند ولی یکسری مسائل توی همه ی شکستها و کلاهبرداریها و اینجور موارد ،یکی هستند یا شبیه به هم هستند.

    مثل..نادیده گرفتن قانون تکامل

    مثل…الگوهای تکرارشونده

    یا مثالهایی که زدید که به هرشکلی بخوایم پولمونو بدیم یکی دیگه برامون کار کنه.

    استاد کار کردن روی باورها خیلی جای کار داره.

    هرچی کار میکنم میبینم بیشتر جای کار دارم.

    این در حالیه که وقتی چندسال پیش با فایلهای شما آشنا شدم ،به خودم میگفتم خب منکه توی اکثر این قوانین مشکلی ندارم و باورهام درسته .ولی چندینسال بود که بخاطر شکست مالیم توی ذهنم دنبال جوابش میگشتم که چرا؟؟

    الان دیگه به راحتی نه یکی بلکه چندین علت پیدا کردم که همشون به قوانین برمیگرده .

    من طمع کردم و چک گرفتم

    ترسیدم چکش پاس نشه،و نشد.

    چک گرفتم که پول بیشتری بگیرم،واین همون داستانه که پولمو دادم یکی دیگه برام کار کنه.

    و نکته خیلی مهم بگم که من تا مدتها به دیگران میگفتم پولمو خوردن،،،

    و غافل از اینکه این حرف تبدیل شده بود به یک باور و تا سالها از هر روشی پیش میرفتم،جهان بهم نشون میداد که پولمو خوردن.

    خداروشکر میکنم که امروز حداقل این باورهارو شناختم وبا این قوانین آشنا شدم .

    دیگه از دیگران ناراحت نیستم و دهنم مشعولشون نیست.

    دیگه فکر نمیکنم حقمو خوردن.

    دیگه میدونم هر اتفاقی برام میوفته خودم ساختم و میسازم .

    پس فقط انرژیمو برای ساختن میذارم.

    خداروشکر بخاطر آشنایی با شما استاد

    خیلی زندگیم تغییر کرده از هر لحاظ

    اینارو وقتایی که کامنتها یا نوشته های دفترهامو در چندسال پیش میخونم ،میفهمم.

    شکرت خدای خوبم و سپاسگذارم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    به نام رب وهاب و هدایتگرم

    سلام به دوستان عزیزم

    روز 111 ام سفرنامه

    خدایاشکرت برای قرار گرفتن در مدار آگاهی های این فایل و لذت بردن از شنیدنش

    استاد واقعا شما فوق العاده این

    چقدر خشوع دارین در حرف زدن با شما و از همین منش شما من چقدر یاد می گیرم و لذت میبرم

    نمیدونم چرا اینقدر سریع هوا برم داشت وقتی تو این مسیر وارد شدم

    در واقع وقتی به حمد الله یکتا وارد این مسیر شدم در واقع با شما آشنا شدم با خدا آشنا شدم خودم رو تنها و تنها یک نجات یافته می دیدم در واقع اونقدر میخواستم در این حال خوب فرو برم که اصلا بی خیال بقیه بزار غرق این آگاهی شم

    و بعد که یکم پیش رفتم احساس خود ارزشی و لیاقتم به حد مناسبی رسید که الان من در مسیری هستم که خداوند من رو هدایت میکرد و می دیدم چرخ زندگی چقدر برام روون تر شده بود و بعدش دیگه حالا از اون ور

    یک احساس فخرفروشی ذهنی و درونی نسبت به بقیه داشتم

    اینکه مننننن چقددددرررر خوبم خدا و لذت میبردم از اینکه در جایگاهی باشم که بگم من چیزی بلدم که فلانی تو بلد نیستی

    و همش چون سابقه مقایسه کردن دستاورهام رو با بقیه هم داشتم

    و وارد شدن به این مسیر رو بزرگترین دستاوردم میدونستم همش میگفتم اوکی دیگه یه چیزی پیدا شدم و دارم که اگر خواستم مقایسه کنم کم نیارم

    و بعد در واقع میخواستم احساس خود ارزشی و لیاقتم رو از طریق بی ارزش کردن دیگران به دست بیارم

    و بعد کم کم به لطف و هدایت الله که این ترمز شناسایی شد و سعی کردم بهتر شم در این مورد و همینطور وقتی شما فایلی درسی که از گربه چکمه پوش گرفتم، رو گذاشتین دیگه اینجا دقیق متوجه شدم چجوری بوده قضیه و شاید زیاد برای من در ظاهر نبوده ولی کاملا ذهنی در حال فخرفروشی نسبت به بقیه بودم این انرژی رو هم میفرستادم به بقیه

    و خداروشکر هر چی بیشتر تو سایت بودم ادامه دادم و شما و خانم شایسته رو دیدم مخصوصا فایل های سفر به دور آمریکا و یجورایی دو هزاریم افتاد، و سعی کردم در این مورد بهتر بشم

    چون دارم به از شما یاد میگیرم

    شما رو زیاد میبینم

    و وقتی من شما خوبان و کامنت های بچه ها رو میخونم و این ورودی رو میدم به ذهنم و وجودم

    خروجی ای هم مشابه همین خواهم داشت

    در واقع همین رفتار فوق العاده شما استاد اینکه چقدر عالی تحسین کردین و نوع حرف زدنتون واقعا برای من دل انگیزه و واقعا لذت میبرم و شوق پیدا می کنم برای اینکه بیشتر و بیشتر ببینمتون

    از خدا میخوام که بیشتر یاریم کنه که قدر این مسیری که خودش من رو هدایت کرد به سمتش رو بیشتر بدونم

    استاد عزیزم خانم شایسته استاد دوم ما، شما فوق العاده این عاشقتونم

    عاشق اینکه اینقدر عاشقانه این مسیر الهی رو دارین طی می کنین و اینقدر خالصانه ما رو هم مسیر می کنین با خودتون

    و این فایل های با ارزش رو اینجوری با عشق با ما به اشتراک میزارین

    همینطور کامنت های عالی دوستان فوق العادم که صبح و شب و هر جا باشم بیرون که هستم سرایستگاه سعی می کنم شده یه کامنت هم بخونم تا ذهنم رو برنامه ریزی کنم هر لحظه و میدونم همینا که بشن ورودی من خروجی هم میشه همون نعمت و برکتی و احساس عالی و این انرژی عالی ای که دارم تجربه می کنم

    خدایاشکرت برای حضورتون و بودنتون

    عاشقتونم

    در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    مهرناز گفته:
    مدت عضویت: 3993 روز

    به نام خدا و باسلام و تشکرفراوان از زحمات استادعباسمنش و خانم شایسته عزیز و گرامی

    🙏🙏🙏🙏

    به نظر من درباره فریب خوردن و از دست دادن پول وقتی از نزدیکانمون باشه خیلی سخت تر و ناراحت کننده تره😑

    من چند سال قبل از این شرکت های هرمی بود که از طریق خواهرم که زیرمجموعه پسرعمه ام بود وارد شدم و با وجود تذکر و هشدارهای پدرم باز هم اعتنا نکردم،و سرمایه ای را گذاشتم و البته سندی با عنوان خرید پلاک طلا را امضا کردم ولی بعد از مدتی کلاهبرداری از آب دراومد و پولم از دست رفت و هیچ وقت پلاکی به دستم نرسید…(در صورتیکه با همان پول میتونستم چندین سکه طلا بخرم)پسر عمه ام مدتی ناپدید شد و خانواده اش جواب درستی نمیدادند….

    الان پسرعمه ام که سرشاخه بود و به نظرم حسابی سود کرد داره با زن و بچه اش در لندن(انگلستان) زندگی میکنه😌

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    محدثه آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    سلام سلام ب استاد عزیزم و مریم جونم امیدوارم همیشه شاد شاد باشید

    چقدر این آگاهی ها فوق العاده بود و صحبت های آقا سعید در مورد تجربه شون عالی بود و توضیح استاد در مورد شانس و قمار

    من خودم ک هیچ وقت از کلمه قمار خوشم نیومده و اینم ب خاطر اینک از بچگی اینقدر نهی شده ک نگم

    ولی شانس انگار بزرگترین حسرت بود برام بخدا

    از این نظر ک افرادی رو از جایگاه خودم بالاتر میدیدم از تمام جنبه ها ک وای فلانی عجب شانسی آورد ک کارش رو فلان موقع شروع کرده فلان دوستم عجب شانسی آورده و بهمان دوستم فلان شانس رو آورده

    گاهی دیگ افسردگی میگرفتم ک بابااااا چرا یه بار این پرنده شانس لعنتی توی چیزایی ک من میخوام نمیاد روی شونه ی من بشینه

    خلاصه ک از بس گاهی تمرکزم روش بود ک دیگ گفتم بین من و کلمه شانس یه مساویه ک خطی هم کشیده شده روش

    و هرجا و هربار این کلمه رو می‌شنیدم ک یکی میگفت فلانی عجب شانسی آورده توی دلم میگفتم لعنتی دوباره این شانس لعنتی برای یکی دیگ ترکونده ولی برا من هیچ وقت نمیشه از من فراریه و نگاهم ب شانس این شده بود

    خلاصه گذشت و گذشت و من با یه استاد ک از شاگردهای استاد بود آشنا شدم واوایل فقط اوایل ها قلبم از گوش دادن فایل هاش آروم میشد فایل های رایگانش ک توضیح ابتدایی قانون بود ک دقیقا هم حرفای استاد بود رایگانا و هی گوش میکردم و گوش میکردم ولی وقتی وارد دوره شون شدم و تا جلسه‌ی دوم رو خریدم دیدم خیلییی سنگین توضیح میده مثل درسای دانشگاه و صدبار گوش میکردم ولی بازم میگفتم آخرش من ک نفهمیدم و در همین حین توی اینستا کلیپ های ادیت شده استاد رو می‌شنیدم یادمه همه رو دانلود کرده بودم توی گالری گوشیم ولی دیگ حافظه گوشیم پر شده بود و وقتی این کلیپ های ادیت شده رو گوش میکردم همش ب خودم میگفتم وااااو چقد جدی و محکم صحبت میکنه اصلاااااا شوخی نداره این و من خیلییی مجذوب این ویژگی تون شدم ک محکم صحبت میکردین خیلییییی محکم و با اقتدار صحبت میکردین و چون تک کلیپ بود و اینا اصلا نمیدونستم ک سایتی هست و اصلا توی اون کلیپ ها گفته نمیشد ک سایتی هست دیگ خلاصه ب صورت تکاملی هدایت شدم و هدایت شدم و رسیدم ب سایت شما ومن از این رو ب اون رو شدم

    از نظر نگاه ب اتفاقات شرایط ها و خصوصا شانس

    اصلا آب روی آتیش الان دیگ ب این کلمه شانس خندم میگیره خداوکیل گاهی می‌شنومش ک میگن شانس آورده و اینا توی دلم میگم اون آدم طبق فرکانس هاش ب اینجا رسیده و شانس یه توهم سیاه و آلوده ذهنیه تماااااااااممم

    و اینم بگم شانس برام پاشنه آشیل بوده و هست ولی الان بسیار بسیار بسیار کم رنگ شده خداروشکر

    و درنهایت سپاس گزارم از استاد عزیزم و مریم جونمممم عاشقتونم یه دونه اید بخدا

    امروز 19/4/1402 این رد پا بمونه ب یادگار ک من تازه از نظر خودم شروع کردم و مدت عضویت ام مهم نیست

    عاشقتونمممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    به نام الله به نام رب العالمین

    روز 111 ام روزشمار من

    سلام بر استاد عزیز

    استاد من چجوری میتونم تشکر کنم بخاطر شما و اینکه شما در تمام گفتگوها دنبال نکات مثبت هستید.

    در این گفتگو بلافاصله شما تحسین کردید سرزنش نکردید و گفتید آفرین که تونستی درست را بگیری.

    و این مثالی که زدید برای من خیلی جالب بود . تازگی ها برادرم داشت برام تعریف میکرد همین موضوع شما را که هنوز که هنوزه توی تهران میدان توپخانه و میدان حسن آباد این قمار را انجام میدن.

    و جالب بود همسرم میگفت چرا این بازی هنوز لو نرفته و اینا جمع نمیکنن . بعد من ماجرای شما را تعریف کردم که اقای عباسمنش در ورود به بندرعباس این تجربه را داشته اند.

    پس هنوز خیلی ها هستند که میگن آقا تهران پول ریخته و باید جمع کنید. حالا هر تازه واردی که وارد تهران میشه میتونند گول این تیم ها را بخورن. و پول هاشون را از دست بدن. کسانی که قمار را باور دارند.

    و چقدر درس گرفتم از شما که ما باید درسمون را از چک و لگد اول بگیریم . و اینا بشه برامون تجربه های از پیش تعریف شده. یعنی مثل شما بگوییم دیگه تا ابد شرط بندی و قمار نمیکنیم.

    بعضی درس ها درد داره . ما هم خانه ای را خریدیم در زمان ساخت اون خانه .یعنی پیش ساخته . و ما خبر نداشتیم که صاحب اونجا خونه را به چند نفر فروخته بود و این ماجرا برمیگرده به 20 سال پیش که هنوز کد رهگیری وجود نداشت و فقط اطمینان میکردی و یک قولنامه ای داشتیم . قولنامه رسمی بود.

    ما برای شروع زندگیمون این خانه را خریدیم تمام آنچه داشتیم بابت اون دادیم و وام هم گرفته بودیم و سال ها قسط اون را میدادیم درحالی که اون خانه به چندین نفر فروخته شده بود. و طبق قانون به اون کسی میرسه که تاریخش اول باشه. خلاصه جهان به ما همون شروع زندگی چک و لگدش را زد.

    و سال ها ما توی شوک اون بودیم و درسی که گرفتیم این بود که همیشه جایی معامله کنیم که همه چیزش آماده باشه و ثبت با سند برابر است نوشته شود.

    خدایا شکرت بخاطر این استاد عزیز و درس هایی که ما از ایشون یاد میگیریم.

    خدایا شکرت بخاطر این مسیر سبز.

    خیلی دوستتون دارم

    سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      لیلا گفته:
      مدت عضویت: 1097 روز

      سلام عزیزم

      مرسی مینا جون از گفتن تجربه تون

      آخه ما خونه داریم ولی مقداری پول داشتیم ولی به خرید خونه نمی‌رسید همه گفتن پیش ساخته همسرم گفت نه فقط خونه آماده نشد نمیخریم ولی طمع نمی‌کنیم که یهو پولمون بره برای چیزی که فقط دو تا آجر رو سر همه من بخرم چیکار

      واقعا که الان با خوندن کامنت شما خداشکر میکنم برای این دیدگاه همسرم و نظر شما که به اشتراک گذاشتین

      مرسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    عاطفه حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1164 روز

    روز 111

    سلام بر استاد جانم و مریم عزیزم و همه ی دوستان م.

    کلا یه قاعده ای داره بازی جهان

    هیچ چیزی اتفاقی نیست

    هرکسی که به شانس اعتقاد داشته باشه تو این جهان چک و لقد میخوره مثال قمار و شرط بندی

    مگر با شانس جهان میتونست وجود داشته باشه ؟ مگر قوانین وضع شده ی خداوند شانسیه ؟؟ اما خیلی وقتها هست که ما بر اساس اعتقاد به شانس عمل می‌کنیم.

    احسنت بر سعید عزیزم که تونست این شکست به این بزرگی و جمعش کنه و تمام اتفاقات گذشته رو جبران کنه ، ان شالله که هر جا هست موفق و پیروز باشه.

    از کامنت زیبای امین جان هم‌سپاس گذارم ، داشتم فکر میکردم روز شمار من داره تموم میشه برم کدوم قسمت و گوش کنم و دیدم امین در مورد نحوه ی باور کردن در دوره ی 12 قدم نوشته که به گفتگو های استاد با بچه ها گوش میکنن و آن شالله بعد از اتمام این دوره باید برم سراغ اون قسمت .

    خدایا سپاس گذارم برای همه ی زیبایی ها و هدایت شدنم به این مسیر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    مهرداد یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 991 روز

    خوشحالم که در بهترین زمان تغییر کردم و از اون چک و لگدها درس گرفتم.

    سال 1400 من توی شرکتی کار میکردم و خیلی جو بدی داشت هم کار هم همکارانو دنبال یه راهی بودم که از اون کار بیام بیرون و برا خودم باشم تا اینکه از طریق دوستی به شرکتی که در راستای ترفندهای پونزی بود کشیده شدم و چند وقت هم کار کردم اما خوشبختانه اون پولی که برای سرمایه گذاری بود خرید محصول بود و چیزی از دست ندادم و اونجا من با این مباحث و استاد اشنا شدم و بعد از بهم خوردن اون شرکت هرمی هدایت شدم به سایت عباسمنش و دیگه شروع کردم به کار کردن روی باورها تا اینقدر اون باورها بهتر شدن که از شرکت تولیدی اومدم بیرون و برای خودم کار کردم .

    حالا مفهوم این داستان اینکه با شانس و وعده های الکی کسی به جایی نرسیده و این گول خوردن و شانسی پولدار شدن ا‌ولین و اخرین کاری بود که میخاستم با شانس پولدار بشم و بعد از این که از اون شرکت تولیدی هم اومدم بیرون افرادی که هنوز اونجا بودن میگفتن خوب موقعی رفتی بیرون همه چیز به هم ریخت جو کار بدتر شد کار سنگینتر و خسته کننده تر شد .وقتی این حرفهارو از همکارای قبلی میشنیدم میگفتم خوب موقعی اومدم بیرون چون اگر اونجا بودم و میخاستم این کارهارو انجام بدم اصلا تحملش رو نداشتم

    خداراشکر میکنم که هدایت شدن به شغلی که بهش علاقه دارم و هر روز صبح با عشق و لذت میرم سر کارم و هر روز هم بهتر میشم

    موفق و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: