گفتگو با دوستان 14 | باید پارو نزد…

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • خداوند به بی نهایت طریق در حال هدایت ماست؛
  • وقتی به الهامات خود عمل می کنی، درها باز می شود؛
  • تنها جریان حاکم بر هستی، جریان خیر و خوبی است اما اورهای محدودکننده ما، جلوی جاری ماندن این جریان در زندگی مان را گرفته اند؛
  • رشد در هر حوزه ای را از منبعِ آن پیگیر باش و به دنبال واسطه نباش؛
  • تمرکز خارپشتی روی هدف؛
  • وقتی نشانه ای دریافت کردی، برای عمل آن، هرگز به دلت شکّ راه نده؛

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    496MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 14 | باید پارو نزد…
    29MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

124 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمدرضا احمدخانی» در این صفحه: 1
  1. -
    محمدرضا احمدخانی گفته:
    مدت عضویت: 1698 روز

    سلام و درود به وسعت بیکران عشق …به گرمای هستی بخش خورشید ..و درود بی نهایت به مریم بانوی عزیز و مهربان ..🌺🌺🌺🌺🌺

    استاد جان من از طریق کلاب هوس هنوز موفق نشدم با شما صحبت کنم اما یه هدایتی درونم گفت که اینجا حرفهامو بگم و همین هدایت هم گفت که حتما شما میخونی.❤❤❤❤

    بحث تغییر در من ریشه ای چند ساله داشته و ، وقتی که به این آگاهی رسیدم یه نگاهی به گذشته خودم انداختم و دیدم اکثر تغییراتی که داشتم همراه با چک و لقد و چکش سنگین همراه بوده …به این واقعییت پی بردم که اینننننقدر مقاومت داشتم که با وجود نشانه های بسیار زیاد و پی در پی باز هم حاظر نبودم که از لاک محدودیتهام بیرون بیام و تغییر کنم …اینقدر چکش خوردم تا مجبور شدم تعییر کنم .اما از ۳ سال پیش که از لاکم اومدم بیرون و در واقع اون همه چکش منو مجبور کرد ،به سمت شما هدایت شدم و داستان زندگیم کاملا متفاوت شد ..

    استاد اینقدر قلبم بازه و خوشحالم که بقض خوشحالی گلومو فشار میده و گاهی هم اشک شوغ روان میشه .

    داستان رو ازجایی شروع میکنم که من به مواد مخدر اعتیاد پیدا کردم و با اینکه از کودکی تحصیل رو رها کردم و به همراه پدرم شروع به کار کردم تا چند سالی شاگرد بودم و بعد خودم کار شخصی رو شروع کردم اما باز هم برای پدرم و برادر بزرگترم پیمانکاری کار میکردم و تمام درآمدی که داشتم از راه هنر خوانندگی و موسیقی بود چون وقتی که پیمانکار هم شدم بدون هیچ مزد و مواجهی کار میکردم تا جایی که کاملا افسرده و خسته شدم و پا در راه مواد مخدر گذاشتم .

    و به مدت ۱۵ سال مواد مصرف کردم و در سالیان اعتیاد آننننننننننننننننننقدررررررر چک و لقد خوردم که به نهایت رسیدم .

    در میان راه اعتیاد ازدواج کردم و صاحب فرزند پسر شدم که الان ۱۱ ساله هست و بزرگترین معجزه در زندگیم هست …چون وقتی که ۳ ساله بود مواد مخدر خورد و ۶ روز در کما بود و در اون لحظات قدرت رو فقط در خداوند رحمان دیدم و از خداوند خواستم که فرزندم را به من برگرداند با اینکه دکترها در بیمارستان خصوصی قطع امید کردند و گفتند که کارش تمومه و خودتو آماده کن …😭😭😭😭😭😭😭😭😭اما من به قدرت خداوند ایمان داشتم اما گهگداری بهش مراجعه میکردم چون فک میکردم نمیشه از خداوند زیادی خواست ؛یه وقتی مبیبنی اعصاب نداره میزنه آسفالتم میکنه .استاد دارم در حال اشک ریختن مینویسم .حالا میفهمم که چرا تو کلاب هوس نشد که بیام چون نمیتونستم حرف بزنم از بقض و گریه .

    در هر صورت خداوند به من رحم کرد و فرزندم رو صبح روز هفتم به هوش آورد و دوباره زنده شد که این واقعه تمامیه پرسنل بیمارستان اعم از دکتر ، پرستار ،خدمه و هر کس که فرزندم رو دیده بود به گریه انداخت …اما من باز هم به خودم نیامدم و مواد مصرف کردم تا جایی که فقط همسر و فرزندم برام باقی موندن و من همه چیزم را از دست دادم .البته رابطه با همسرم هم که داغون بود و اینقدر چکش سنگین خوردم که یه روزی و یک جایی از همون خداوند خواستم که من رو نجات بده و چند روز بعد دستی از دستان خداوند من رو به کمپ فرستاد و پاک شدم و به خاطر این پاکی و فرزندم زبانم از تشکر و سپاسگزاری به درگاه خداوند عاجزه و اما در میان راه چندین شغل عوض کردم تا خداوند من را هدایت کرد به یک بیزینس عالی که مخزن سازی هست برای انواع تریلر ها …که به قول خودمون باک گازوئیل تولید میکنیم .و در این بیزینس من برای یک فردی کار میکردم که بعد از اینکه تکامل کاری و حرفه ایمو گذروندم به تضاد های بسیار فراوان برخوردم که دوباره چکش کاری شدم تا جایی که ۳ سال پیش بعد از کلی چک و لقد فهمیدم که باید تغییر کنم و درخواست دادم به خداوند که کمکم کنه تا برای خودم این بیزینس رو راه اندازی کنم و خداوند به طریق بسیار ساده واقعا بسیار ساده من رو هدایت کرد که در عرض کمتر از یک ماه من یک بیزینس شخصی در زمینه تولید مخزن گازوئیل راه اندازی کردم و اصلا متوجه نشدم که چجوری ردیف شد ، به قول شما با یه بشکن 👏🏻.

    از وقتی که به سمت خانواده عباس منش و به سمت شما هدایت شدم داستان تغییر در من بسیار تغییر کرد.

    و اینبار فهمیدم که تضاد ها به من مسیرم رو نشون میدن .

    اما من یه تضاد دیگه هم داشتم که اون هم مسکن بود که چند سالی در خانه پدر خانمم زندگی میکردم در یک اتاق سقف گرد قدیمی که طبقه پایین بود و حیاط مشترک و حمام و دستشویی و آشپزخانه مشترک داشتیم و بسیار برایم آزار دهنده بود که وقتی تصمیم به تغییر گرفتم …یک زمین در یک منطقه عالی خریدم ،استاد ببخشید این رو هم بگم که من متولد قم هستم اما ساکن یزد ؛ یعنی از بچگی به استان یزد محاجرت کردیم .و شروع به ساخت کردم و یک ساختمان مسکونیه بسیار زیبا بنا کردم و از طریق بیزنسی که دارم به لطف خداوند صاحب یک خانه بسیار زیبا و روئیایی شدم و الان کمتر از شش ماه هست که در خانه خودم زندگی میکنم و بسیار لذت میبرم .

    اما در این راستا به یک هدف اشاره بردم قبل از اینکه چکش بخورم و این در حالی هست که از لحاظ درآمد که به بیش از سی میلیون در ماه کسب میکنم ؛ خانه بسیار زیبا ساختم….و لوازم رفاهیات کامل برای خودم و زندگی ام فراهم کردم ، که هنر خوانندگی و موسیقی که داشتم نگذاشتم در من بمیرد و در خواست به خداوند دادم که من رو به بهترین مکان و بهترین زمان در این زمینه هدایت کند تا با صدای جادویی و گرمی که دارم عشق رو به خودم و انسانهای دیگر هدیه کنم و قدم در راهی که عاششششششششق آن هستم بگذارم …..

    در کل تغییرات ژرف و شگفت آوری در زندگیه من اتفاق افتاد که به لطف الله زمانی که دیدمتون باهم در گوشه ای از پرادایس زیبا و بینظیرتون مینشینیم و صحبت میکنیم …که این هم یکی از خواسته های قلبیم هست ..

    استاد جانم من با وجود گرمت عجیم شدم و غذای ذهنم فایلهای بی نظیر شماست و به خودم افتخار میکنم که در این مسیر هستم و هنوز بسیار جای پیشرفت دارم ….

    خیلی دوستتون دارم ؛ عاشقتون هستم و در ساییه الطاف ربّ یکتا باشید …به امید دیدارتون 💖💖💖💖💖💖💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: