مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- 12 قدم، مسیر تکاملی خلق زندگی دلخواه از دل همان شرایطی است که الان داری؛
- جهان طبق قانون، امکانات دنیای اطراف شما را بر اساس باورها و اهداف جدیدتان از نو بروزرسانی می کند؛
- همه ما به یک اندازه به خداوند به عنوان منبع خوشبختی، دسترسی داریم؛
- بهود در کدام قسمت از زندگی ات را همین حالا می توانی شروع کنی؟
منابع بیشتر:
«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD537MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست31MB34 دقیقه
سلااااااااااام شکیبای نازنین که حنی خنده های از دورت مارو مجذوب خودش کرد
باید بگم الان که دارم اینارو مینویسم یه مائده تنها نیست
ما هم دو نفریییم دو تا خواهر دقیقا مثل شما دوتا منو هدیه معجزه زندگیه من(من 22 و هدیه 17)
منو هدیه هردومون از قوانین اگاهیم و من وقتی امشب هدیه اومد گفت ابجی باید حتما این ویس و گوش کنی من اولش گفتم بزار شام بخووریم بعد اما هدیه حین شام خوردن ویسس و پلی کرد و منم شروع کردم به گوش دادن و دیگه هیچ حرفی شده نشد
این ویس ادامه پیدا کرد تا اونجایی که شما حرفتو تموم کردی و هدیه هم ویس و پاز داد و گفت ابجی دیدیییی ددییییدییی دقیقا الهام بود دیدییییی این دوتا هم تصمیم منو تو رو گرفتن و فقط حرررررررف زدیییییییییییم و حرف زدیییییییییییم
تا اینکه به یه سری سوالا برخوردیم تصمیم گرفتیم از شما سوال کنیم بلکه شاید هدایتی از جانب خدا باشین برای منو هدیه
خب بایذ بگم اینطوری شروع میشه منو هدیه سر یه سری اتفاقا میخوایم تصمیم به مهاجرت بگیریم ینی مهاجرت از شهری به شهر دیگ اما نمیخوایم به خانواده بگیم و اونا اطلاعی داشته باشن از ما
و اما ما هیچ نگرانی از بابت هیچی نداریم و میدونیم حرکت گنیم همه چی درست میشه با اینکه کاملا از همه لحاظ خالی هستیم و توی اون شهر بزرگ هم کسیو نمیشناشیم که بتونیم بهش پناه بیاریم هیچی هیچی فقط منو هدیه و ایمانی که داریم
اما مشکل اساسی ما چیه
اینکه ما هیچ مشکلی با خانوادمونم نداریم فقط نگران این هستیم که بعد از رفتن ما اتفاقی براشون بیوفته چون مامانم یه جورایی قلبش…
و اما چرا ما چنین تصمیمی گرفتیم اینو حتما کامنت میزارم چون داستانش مفصل و خیلی عجیبه
شکیبا جونم شما الان الگوی منو هدیه هستین ما تصمیممونو گرفتیم اما میخوایم از شما بابت این مسئله راهنمایی بگیریم و بهمون بگین وقتی از خونه اومدین بیرون خانواده شما در چه حالی بودن و ایا شما اطلاعی داده بودین یا نه
و در اخر چه پیشنهادی به ما میکنید
دوستای همفرکانسی عزیز داخل سایت خوشحال میشیم نظری دارین بگین
سپاسگزارمممممممممممممممممممممممممم از استاد عشق دل و مریم جون دوسداشتنی
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت