گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • 12 قدم، مسیر تکاملی خلق زندگی دلخواه از دل همان شرایطی است که الان داری؛
  • جهان طبق قانون، امکانات دنیای اطراف شما را بر اساس باورها و اهداف جدیدتان از نو بروزرسانی می کند؛
  • همه ما به یک اندازه به خداوند به عنوان منبع خوشبختی، دسترسی داریم؛
  • بهود در کدام قسمت از زندگی ات را همین حالا می توانی شروع کنی؟

منابع بیشتر:

«می خواهی جزو کدام گروه باشی؟»


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    537MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
    31MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

312 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعید خوش آیند» در این صفحه: 1
  1. -
    سعید خوش آیند گفته:
    مدت عضویت: 2025 روز

    سلام استاد عزیزم

    پریشب چقدر منتظر شدم که در کلاب هاوس با شما حرف بزنم و در مورد موضوع حرف بزنم ولی قسمت نشد.

    ولی چون خیلی این موضوع برام جالب بود گفتم زیر این فایل که بهم انرژی داده، تجربه خودم رو برای اولین بار بعد از چند وقت عضویت در سایت بنویسم چون من اصلا آدم نوشتاری نیستم ولی سعی کردم با این متن خودم را به اعضای خانواده عباس منش نزدیکتر و صمیمی تر کنم.

    من همون شخص NA ای که شما مثال زدین هستم.

    چندین سال از بهترین سالهای عمرم رو درگیر اعتیاد شدم و انگار مشت و لگدهای روزگار جزعی از زندگیم شده بود و دنیام خیلی کوچیک شده بود چون من تو شهرستانی کوچک مثل خواهران عزیزی بزرگ شده بودم همراه با باورها و دوستان مخرب و منفی.

    اینقدر پیش رفتم که کارم رو که خیلی عالی بود تعطیل کردم و بعد از چند وقت مهاجرت به یک شهر بزرگتر بازهم صورت مساله پاک نشد تا زمانی که وارد NA شدم و مواد از زندگیم خارج شد.

    این اولین باری بود که مجبور به تغییر رویه زندگی با مشت و لگد روزگار شدم ولی هنوز ترکش ها تو زندگیم بود و بعد چند وقت راه دادگاه و پاسگاه برای طلاق با همسر سابقم شروع شد که ۲ سال طول کشید و بالاخره با هزار بدبختی جدا شدیم چند وقت بعد طلاقم با اینکه مدرک مهندسی عمران داشتم برای شرکت های عمرانی به صورت ماهیانه با حقوق ۱۵۰۰۰۰۰ تومان کار میکردم که تازه بعد چند ماه کارها تمام میشد و یا دیگه نیازی به من نبود من رو بیرون میکردن و تازه حقوق ۱ تا ۲ ماه من رو بهم نمیدادن.

    تا اینکه بعد گذشت ۴ سال از پاکی که تقریبا با متن های آموزشی داخل اینستا گرام و مطالعه جست و گریخته چند کتاب شروع به تغییر و کار شخصی خودم شدم و انگیزه اصلی من از شروع، انگیزه های متفاوت بود.

    ۱_خیلی دوست داشتم به همه بفهمونم داستان طلاق و مواد مصرف کردنم تقصیر همسر سابقم بود (در صورتی که خودم میدونم مقصر تمام و کمال خودم بودم)

    ۲_خسته شده بودم از بس حقوقم رو نمیدادن و همیشه باید استرس اخراج و ترور شخصیتی میشدم

    ۳_خسته شده بودم از بس آویزون مردم بودم

    ۴_دوست داشتم عالی زندگی کنم و آرزوهای بزرگ داشتم ولی نمیشد

    (همینجا دلم خواست خدا رو شکر کنم برای تمامی داشته های امروزم)

    بالاخره در سال ۹۵ برج ۱۰ با پس اندازی که داشتم شروع کردم به بزینس شخصی خودم که همش ۴۷ میلیون بود و دست و پا شکسته خوب بود کارم تا اینکه تو یک جلسه ای یکی از دوستانم در مورد مثبت اندیشی صحبت میکرد که کنجکاو شدم و بعد از چند روز پیگیری دوستان عباس منشی اون شهر دور هم جمع میشدن و تبادل تجربه میکردن که من هم به جمعشون پیوستم و زندگیم شروع به تغییرات کرد.

    اوایل خیلی ترمز داشتم و دوس داشتم بگم من بهتر میدونم ولی بعد از چند بار دور همی و گوش کردن فایل های استاد تصمیم گرفتم طبق صحبت استاد که میگفتن با هر صلیقه و شخصیتی سعی کن چند ماه فقط اون چیزی که من میگم رو بدون چون و چرا انجام بده و اگر نتیجه نگرفتی هر کاری خواستی رو بکن. من عاشق کلام استاد شدم که از خیلی از اعضای خانواده ام هم برام عزیزتر هست و من استاد رو پدر روحانی خودم میدونم.

    من چند سال اون شهر کار میکردم و سال ۹۷ با استاد آشنا شده بودم که بعد یک سال که همه زندگیم خوب شده بود و حالا من دوباره یک ازدواج عالی و یک پسر چند ماهه همرا با ماشین ۲۰۷ و چند ملک شخصی که راسته کارم ساخت و ساز بود و روابط عالی در نظام مهندسی و پروانه نظارت و اجرا و تمام ادارت مربوطه و مشاورین املاک و هر آنچه لازم بود رو داشتم ولی دلم اتفاقات بزرگتر میخواست و با اینکه در هدف گذاری ۵ سالم مهاجرت از بیرجند به مشهد بود بعد ۳ سال مهاجرت کردم و به حرف استاد ایمان داشتم که اتفاقاتی که در مهاجرت هست عالی رخ خواهند داد و این هم داستان تغییر دومم که با توجه به خوب بودن همه چیز تصمیم گرفتم و خودم رو به چالش کشیدم.

    من از برج ۵ پارسال که مهاجرت کردم شاید سرمایه ام ۲ تا ۳ برابر شده و الان هم ماشینم خارجی که خیلی دوس داشتم خریدم و پر هستم از اتفاقات عالی.

    خدااااااااااایا هزاران بار شکرت.

    عاشقتم که دوستان عالی دارم

    خداااااااایا مرسی که عضو خانواده بزرگ عباس منش هستم

    ……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: