گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست

استاد عزیزم

نازنین مرد . درست گفت شکیبا … تو پیامبر خدایی

خداروشکر برای وجودت

امشب قلبم از جا کنده شد . اشکام گوله گوله میاد . استاد عزیزم کار برام از نشونه گرفتن گذشته . خدا بغلم کرده و داره من رو در مسیر جدیدم پیش می‌بره.

خدایا شکرت

استاد ازت ممنونم . بینهایت ازت ممنونم که این مجموعه فایل رو تهیه می‌کنی . ازت ممنونم که فرصت دیدن و شنیدن این ارتباط رو برامون فراهم کردی . استاد من بهت قول میدم بهت قول میدم یه روز برات با همین اشتیاق تعریف کنم که زندگیم چقدر متحول شده .

استاد گفتی قرار ببینیم همدیگه رو .

ای خدا ای خدا ای خدا من و تو که از هم جدا نیستیم . خدایا تو قلبمی و می‌دونی که چقدر اینو می‌خوام ازت.

استاد پسر ۵ ساله ام بیقرار دیدنته . هرروز ازم می پرسه پس کی میریم اونجا . میگم زود میریم مامان . استاد قلبم داره از جا کنده میشه. از تصور بودن من و پسرم پیش شما

استاد هرروز می‌ره از روی هارد سریال زندگی در بهشت رو ببینه. امروز که براونی رو دید دیگه طاقتش رفته بود برای اومدن پیشتون.

عاشق آشپزی کردن شما و مریم عزیزمه .

استاد

نمی‌دونم چی بگم فقط میتونم بگم الان سرشارم از شوق دیدنتون.

عاشقتم استاد