https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/04/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-04 06:48:282024-04-20 08:21:37گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
312نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیز ومریم جان عزیزم؛وهمه دوستان قشنگم؛استاد جان چقدر من لذت بردم از نتایج دوستانم؛استاد جان من وقتی میگفتین تکاملتون طی کنید درک نمی کردم ؛وقتی بچه میگفتن من باشما خداراپیدا کردم درک نمی کردم؛وقتی میگفتن الخیر فی ما وقف یعنی در هرکار خیر که به ما میرسد خیری درآن هست درک نمی کردم؛تا دیشب که ماشینمون به صورتی خراب شد ومن گفتم از بنزینش است رفتم بنزینش کردم؛دیدم بازهم خاموش وروشن میشه ؛گفتم از روغنش است یه کم روغن ریختم داخل ماشین؛استار جان نمیدونید با چه حس خوبی دارم این مطالب رامینویسم؛من توماشین که میومدم میگفتم دراین خرابی ماشین خیری هست؛ومدام اینا با خودم تکرار میکردم؛درراه که میومدیم وماشین خاموش وروشن میشد ؛دوتا پسر باشخصیت کنار ماشین من ایستادن وگفتن اگه کمکی ازدست ما برمیاد بگو؛ومن ازاونجا تشکر کردم واونا رفتن؛ومن اشک درچشمانم جاری شد وگفتم خدایا شکرت که آدم های خوب توی شهرم هست؛وباباوراینکه خداکمکم میکنه رسیدم خونه؛وبعد همسرم امد واونا درست کردچون صبحش،سرویس داشتم؛استاد من به همسرم گفتم برم وروغن ماشینا عوض کنم؛استاد من رفتم وروغن ماشین وعوض کنم چندتا ستون که توی اون مغازه بودن خونه داشتن؛من هروقت میرم تواین مغازه خیلی به این پرنده های قشنگ توجه میکردم وهمین جور که داشتم به این پرنده هاتوجه میکردم چشم افتاد به دوتا پرستویی که داشتن براخودشون لونه درست میکردن ;استادجان اینقدر زیبا لونه درست میکردن که من اشک در چشمانم جاری شد که واقعا خدارااونجا پیدا کردم وقدرت خدارا پیداکردم که چقدر زیبا باچند تکه چوب وبااب وسنگ وبه چه زیبایی لونه درست میکردن؛من فهمیدم که وقتیکه شما میگفتین در هر کار که اتفاق میافتد خیری درآن هست را من امروز درک کردم؛ووقتی بچه ها میگفتن من خداراباشما پیداکردم من امروز قدرت خداراباور کردم؛ومن ازاون دوتا پرنده عکس گرفتم واونراروی صفحه گوشیم گذاشتم تا هرروز بیشتر به قدرت خدا پی ببرم؛خدایا شکرت که هروز بانوان های وتوجه به زیبایی های طبیعت منرا به خودت نزدیک میکنی؛ممنون از استاد عزیزوهمه دوستان که باخوندن کامنتاتون بیشتر به خدا نزدیکتر میشوم
با حداقل هایی که داریم شروع کنیم حتی اگه مجبور باشیم برای اجرای ایدمون هزار تومان قرض کنیم یا ایده ای داریم که ی درصدبا تواناییمون فاصله داره اون ایده ایده ی مانیست
وقتی با چیزی که الان داریم شروع میکنیم خدا مارو به جایی میرسونه که باورش نمیکنیم
پدرومادرمون تلاش کردن تا برای ما زندگی راحتی فراهم کنن حالا به هر دلیلی همینقدر تونستن ما نباید بهونه بیاریم که به خاطر همچین شرایط و پدرومادری باید همینطوری زندگی کنیم بلکه باید از تصادهایی که تو زندگی داریم انگیزه بگیریم و با قدرت بیشتری برای پیشرفت زندگیمون و خودمون تلاش کنیم و ادامه بدیم و متوقف نشیم
اتفاقا اونایی که تو شرایط سخت تری بزرگ شدن انگیزه هاشون بیشتره برای پیشرفت
این دست ماست که از تضاد هامون به عنوان بهونه استفاده کنیم برای درجا زدن و پیشرفت نکردن یا به عنوان انگیزه برای پیشرفت
خدایا ایمانمو قوی کن و هر انچه که باید درک کنم از این فایل و عمل کنم بهش رو هدایتم کن به انجامش امین
به نام خدایی که رب العالمین= فرمانروای کل عالمیان است
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم پرتلاش و دوستان عزیزم
قسمت 71= گفتگو با دوستان هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
خدایاشکرت چقدر اسم فایل پر معنیه
واقعا ذهن هزاران بهانه و دلیل داره برای تنبلی و تغییر نکردن ودرجا زدن ولی مهم اینه هیچکدوم از اونا قابل پذیرش نیستن
بهانه هایی مثل( سن ، جنسیت ،خانواده ، همسر بچه ها،شهر،کشور،دولت ،اقتصاد، وضعیت دلار) بزاریم کنار کمی صادق باشیم با خودمون واقعا اونقدرضعیف النفس شدیم که بزاریم تربیت به ظاهر نادرست خانواده ، رفتارهای ما در گذشته ، آینده ی ما رو خراب کنه چون ما اراده و شجاعت تغییر نداریم
چقدر لذت بردم از شنیدن حرفهای علی آقا و این دوتا خواهر پرانرژی
شهامت و اراده شما عزیزان ستودنیه
چه عالی که علی آقا اون تعهد فایل چگونه درآمد خود را افزایش دهیم نوشتن و بعد درآمدشون صد برابر شده منم نوشتم اون تعهد رو و ایمان دارم به زودی نتایجش رو میبینم
اگر تغییر کنیم، اگر بهانه ها رو بزاریم کنار اگر با تعهد و جدیت روی خودمون کار کنیم جهان پاداشش رو میده بهمون.
همه ی ما به یک اندازه به خداوند به عنوان تنها منبع ثروت و قدرت و خوشبختی عالم نزدیک هستیم
سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم
بریم سراغ نشانه های الهی امروزم:
خدایا شکرت بابت اینکه امروز یه فرصت و عمر دوباره بهم دادی
خدایا شکرت بابت حال خوبم
خدایا شکرت بابت سلامتیم
خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت بردم
خدایا شکرت بابت اینکه منی که قبلا تو آشتی کردن پیش قدم نمیشدم امروز رفتم با مامانم آشتی کردم دیروز حرفمون شد امروز آشتی کردیم
خدایا شکرت بابت اینکه یه مشتری رستوران که ازم هر دو ماه یکبار خرید میکنه از خواب بیدار شدم دیدم یک میلیون و پونصد هزارتومان واریز کرده میخواستم با ماشینم برم که دوستم زنگ زد و گفت من میبرمت خدایا شکرت بابت این همزمانی،دوستم منو رسوند اونجا و 100 بسته سفارش مشتریمو دادم و 40 تومن کرایه و آش سوپ هدیه بهم داد این کار خدا نیست پس چیه خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت اینکه آش سوپ انقدر خوشمزه بود نکته جالبش این بود که دوستم گفت بریم ناهار بخوریم خداوند از طریق یکی از دستانش برامون ناهار خوشمزه هدیه داد
خدایا شکرت بابت اینکه امروز خیلی ساده و راحت یک میلیون و پونصد هزار تومن دریافت کردم
خدایا شکرت بابت اینکه رفتم کلاس رقص و دو حرکت یاد گرفتم
خدایا شکرت بابت اینکه مربی رقصم هم تو مسیر خودشناسیه ،من وقتی با قانون جهان آشنا شدم بهم الهام شد برم رقص یاد بگیرم منم رفتم کلاس استادم و تا الان میرم به کلاسشون با هم هم مداریم، امروز یکی از دوستانی که میاد به کلاس رقص گفتش که نیلوفر میاد خیلی روحیش خوب شده و رفته تو مسیر معنویت و استادم گفت جذبش کردم نیلوفر خانوم اومد و استاد رو بغل کرد و دیدم که چقدر دختر مهربون و شاد و پرانرژیه و گفتند که عصب دستش قطع شده بوده و دستشو نمیتونسته تکون بده افسرده شده بوده و دکترا بهش گفتند بیماریت نادره و اصلا هیچ راهی نداره درست بشه ولی ایمانشو حفظ کرده رفته تو مسیر خود شناسی و روی خودش کار کرده و چقدر آدم سپاسگزاری بود و حالا اثری از بیماری نیست خیلی خوشحال بود و با شادی دستاشو تکون میداد به استاد میگفت من به تموم آرزوهام رسیدم تو این مسیر سلامتیمو به دست آوردم .خدایا شکرت بابت اینکه این همزمانی رو برام به وجود آوردی و با چشم خودم دیدم کسی که تو مسیر توئه تمام راه ها رو براش باز میکنی و چقدر قوانینت بدون تغییره که هر کسی بهش عمل کنه نتیجه میگیره دکترا گفته بودن اصلا راه نداره درست بشی ولی نیلوفر بهت توکل کرده ایمان داشته که تو راه داری واسش خدایا شکرت پس با ذهنمون با باورهای محدودکنندمون و باور کردن به حرف دکتر و دیگران راه خداوند رو نبندیم
خدایا شکرت بابت آلوچه هایی که رایگان خوردم و لذت بردم دوستم آورده بود تو کلاس رقص
خدایا شکرت بابت اینکه رفتیم عیادت مادرِ دومادمون و مامانم آب هویج براش خرید و برام پنیر پیتزا که عاشقشم خرید
خدایا شکرت بابت اینکه رفتم خونه دوستم که روستاست چقدر آرامش بخش و زیبا بود
خدایا شکرت بابت هوای فوق العاده امروز
خدایا شکرت بابت اینکه هدایت شدم به دیدن مرغ و خروس های زیبا در حیاط خونه دوستم
خدایا شکرت بابت کبوترهای خوشگل و ناز با پرهای طوسی و سبز زیبا تو حیاط خونه دوستم
خدایا شکرت بابت اینکه تخم مرغ چند تا گذاشته بودند مرغ های ناز
خدایا شکرت بابت درختان زیبا و شکوفه هاش تو حیاط
خدایا شکرت بابت حیاط بزرگ خونه دوستم و خونه پر از آرامش و قشنگشون
خدایا شکرت بابت اینکه صدای پرنده ها دیوانم کرد
خدایا شکرت بابت اون همه زمین های گندم و سیب زمینی که تو راه دیدم این نمود فراوانیه
خدایا شکرت بابت ابرهای زیبا و سفید رنگ تو آسمون که تماشا کردم
خدایا شکرت بابت معجون رایگان خوشمزه ای که دریافت کردم و خوردم و لذت بردم
خدایا شکرت بابت اینکه از خواب بیدار شدم دیدم مادرم فطیر خوشمزه خریده پدرم حلوای سیاه خریده و همسایمون آش رشته خوشمزه برامون فرستاده من کلی تحسین کردم این نعمت ها رو و دو ساعت بعدش آش سوپ خدا بهم هدیه داد و شب هم یه معجون رایگان اینا هدایت خداوند و فراوانی خداوندم نیست پس چیه
و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:
گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
دوستان عزیزم رو تحسین میکنم که خونه رویاییشون رو خریدند
عادله جان از هیچ و بدون سرمایه رسیدند به موفقیت پس موفقیت هیچ ربطی به سرمایه اولیه نداره
موفقیت هیچ ربطی به جنسیت نداره
شکیبا جان میگه ما خیلی روزای سختی رو پشت سر گذاشتیم و الان 20 سالمه انقدر عزت نفس پایینی داشتم که نمیتونستم خونه رو ترک کنم یه دختر کاملا افسرده و داغون بودم و خدا ناباور بودم دوبار دست به خود کشی زدم به مرحله ای رسیدم که وقتی تو تغییر نمیکنی دنیا مجبورت میکنه که تغییر کنی و منم تغییر کردم
98 کیلو بودم لاغر کردم اون آدم قبلی نیستم و کلا تغییر کردم روی فایلای استاد کار کردم از درآمد صفر شروع کردم تصمیم گرفتم مستقل بشم الان معلم شدم تدریس زبان میکنم
دستم تو جیب خودمه ،یه ماه پیش دومین کتابم چاپ شد و الانم سومین کتابم رو دارم ترجمه میکنم خیلی موفقیت هام بزرگه
وقتی آدم بخواد تغییر کنه جهان یه جوری میزنه در گوشش که باید تغییر کنی نمیتونی وایستی
از شهر کوچیک مهاجرت کردم به یه شهر بزرگ
تحسینت میکنم شکیبا جان که این همه نتیجه با عمل به قانون به دست آوردی چقدر به ما بچه های سایت امید دادی ایمان دادی که ببین میشود
و موفقیت به سن و سرمایه اولیه و جنسیت و مکان زندگی و استعداد و…. هیچ ربطی نداره
استاد عزیزم دنبال نشانه های هدایت خداوند میگرده و این همزمانی صحبت کردن بچه ها با استاد رو هدایت خداوند میبینند
علی عزیز رو تحسین میکنم که باورهای مذهبیشون در مورد خدا رو تغییر دادند و اولین باری که فایل درآمد خود را 3 برابر کنند رو گوش دادن تو سال 97 درآمدشون 500 هزارتومان ماهیانه بود در عرض کمتر از دو ونیم سال به درآمد 100 میلیون تومان درماه رسیدند با تغییر باورشون و انقدر سریع داره درآمدشون رشد میکنه که نمیتونند کنترلش کنند یه جوری که شب بخوابن صبح بخوابن سرکار نرن برن اون پوله میاد
این باورم داره دوست عزیزمون که باید از محدودیت ها ثروت بسازی
مثل همین کلاب هوس که فقط تو گوشی های آیفون بود و اومدن تو اندروید هم راه اندازیش کردند و تا الان 500 هزار تا 1 میلیون نصب گرفته این اپلیکیشن
یک نفر میاد از همین محدودیت ثروت خلق میکنه
همین بیماری کرونا باعث شد چقدر جهان پیشرفت کنه چقدر تغییر کنه انسانها و چقدر باعث خلق ثروت و ایده های بیشتر شد
چه دیدگاه زیبایی که علی جان دارند و میگن کرونا هدایت اجباری خداوند بهت بود برای خلق ثروت
از یه کودک سه ساله و یه مورچه که داره راه میره و… باید هدایت خداوند رو یاد گرفت
اگه ما سرتا پا هدایت الهی رو بپذیریم مگه میشه عاشق کارمون نباشیم مگه میشه تضاد تو زندگیمون بیاد و سعی نکنیم از اون درس بگیریم برای پیشرفتمون
ما باید از هر اتفاقی درس بگیریم
وقتی آدما مینالن که چرا شرایطمون تغییر نمیکنه در حالیکه میلیونها میلیون آدم وجود داره که از حداقل ترین ها شروع کردند و ثروتمند و موفق شدند
از حداقلی که داری شروع کن و ادامه بده خداوند تورو به جایی میرسونه که واقعا میگی عه از این کج بودن درخت چقدر میشه ثروت ساخت
داستان خواستگاری علی جان این بود که شرایط سربازی و تحصیلی نداشتند و درآمدشون 5 میلیون بود تو مراسم خواستگاری گفتند که من که الان 5 میلیون درآمد دارم تا تابستون سال آینده 50 میلیون میشه درآمدم من بهتون قول میدم بهم گفتند چرا این حرفو زدی ولی من عمل کردم و این باعث شد من تو تمام مسیرم تلاش کنم
دوست عزیزم علی جان چقدر مثالهای باورسازی زدید ممنونم ازتون
با همین مثالهای هدایت خداوند و فراوانی خداونده که منطق میشه برای ذهنمون که باور کنه
عادله جانم با شکیبا جان با 50 هزارتومان از خونشون اومدند بیرون به مدت 2 یا 3 ماه تو اتاق 9 متره زندگی کردن تمام افراد منفی از زندگیشون رفتن بیرون و بی نظیر ترین تجربه رو با بچه های استاد عباسمنشی تو سفر داشتند
از شهر کوچیک مهاجرت کردند به یه شهر بزرگتر
بعد از اون خیلی زود دوباره به مشهد مهاجرت کردند
بعدش با علی عزیز ازدواج کردند و کنار هم خوشبختن
همه پلهای پشت سرشونو خراب کردند و مهاجرت کردند همه چی رو راحت به دست آوردند و این کار خدا بود چون راحت داشت کارا پیش میرفت پس ایمانشونم به این مسیر بیشتر میشد و بیشتر مطمئن میشدند که این مسیری که رفتند درسته
اومدن مشهد و کاری رو یاد گرفتند که هیچی ازش نمیدونستند اون کار هم برنامه نویسی و کارهای سایت بوده
بعدش دیدن این مثکار علائقشون نیست
دوباره از صفر شروع کردند و دارند ورزش رو دنبال میکنند که علائقشونه
دوست عزیزم تحسینت میکنم که عمل کردی به ایده هات
4 ساله که حتی یه قرص هم مصرف نکردند و حتی دکترم نرفتن
این همه نتیجه از عمل به قانون قابل تحسینه خدایا شکرت و چقدر میتونه نتایج بزرگ باشه با کار کردن بیشتر و مستمر رو باورامون
استاد میگه خیلیا میگن ما بخاطر شرایط خونوادگیمون بخاطر پدر و مادرمون و ... نتونستیم موفق بشیم و اگه فلان جور بود شرایطمون میتونستیم و…
و دلیل موفق نشدنمون بابا ننمونه و اون شرایطی که تو خونواده داشتیم و کتک هایی که خوردیم و اون بلاهایی که سرمون اومد و اون مسائل مالی و دعوا و شب تا صبح ناراحتی و بی آبرویی و… به ما ضربه زد و ما دیگه الان یه آدم عادی نیستیم و ضربه خوردیم از بابا ننمون
عادله و شکیبا هم میتونستند این بهونه ها رو بیارند
همه ما تو زندگیمون ممکنه با یه سری از تضادها برخورده باشیم اما این دلیل نمیشه که ما اون روندی رو بریم که پدر مادرمون رفتن اگه روند درستی نباشه
مثلا به طرف میگی چرا ناراحت و عصبی هستی میگه من تو خونواده ای بزرگ شدم که همشون
عصبی بودند اصلا ما خانوادگی آدم عصبی هستیم
چقدر اینارو شنیدیم که
ما ارثی عصبانی و زود رنج هستیم
ما ارثی زود قاطی میکنیم زود ناراحت میشیم زود از کوره درمیریم
ما اینجوری بزرگ شدیم و ما رو اینجوری بزرگ کردند و همینی که هستیم
ولی وقتی آدم میاد خودشو درست میکنه فارغ از اینکه تو چه شرایطی بزرگ شده تصمیم میگیره که تغییر کنه اونوقت جهان پاداشهای خیلی بزرگی میده
هیچ جا هیچ بهونه ای نیست در مورد پدر مادرمون اونا هر جوری زندگی کردند زندگی خودشون بوده و سعی کردند که زندگی خوبی برامون فراهم کنند حالا اگه نتونستند دلیل نمیشه که ما شرایط بدمون رو بندازیم گردن پدر مادرمون و تغییر نکنیم [من قبلا این باور رو داشتم و دلیل تمام بدبختی هامو پدر مادرم میدونستم]
همه ما به یک اندازه دسترسی داریم به خداوند و به یک اندازه توانایی تغییر داریم
حتی اونایی که تو شرایط فقر و سخت تری بزرگ شدند حتی انگیزه بیشتری برای پیشرفت و موفقیت دارند
تضاد باعث پیشرفت میشه باعث انگیزه برای موفق شدن میشه
قبل از اینکه سخت تر بشه اوضاعتون تغییر کنید
اگه لازمه که تو شغلتون چیز جدید یاد بگیرید که اگه اونو یاد بگیرید کلی مسائل حل میشه و ثروت بیشتری رو میسازید ،یاد بگیرید
بهبود در کدام قسمت از زندگی ات را همین حالا می توانی شروع کنی؟
تصمیم گرفتم مهارت رقصم رو افزایش بدم و کلاسارو برم و بازم بیشتر یاد بگیرم
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
روز 71/ گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
من مدتی هست وارد یک چالش جدید شدم و اون هم اینه که مسئولیت یوگای شهرستان رو به من سپردن و من توی این چالش کلی چیزای جدید دارم یاد میگیرم. با کلی ادم جدید و باحال و فوق العاده اشنا شدم.
با گروه پیشکسوتان میرم بیرون و توی برنامه هاشون شرکت میکنم و سعی میکنم برنامه یوگای در طبیعت براشون اجرا کنم .
با گروه دوچرخه سواری رفتم دوچرخه سواری کردم و کلی چیز یاد گرفتم.
با گروه هایکینگ و کوهتوردی میرم طبیعت گردی و کوهنوردی و کلی چیز جدید یاد گرفتم . همین چند روز پیش یه قله به ارتفاع 2400 متر رو رفتیم بالا و کلی حال کردم . منم که عاشق فعالیت فیزیکی هستم و ورزش رو دوست دارم . اصلااا واقعا دارم حال میکنم
من همین توی شهرستان خودمون هستم .. ولی اینقدررررر ادم های باحال دورم جمع شدن ،، اینقدر دارم خوش میگذرونم که اصلا دارم دیوانه میسم از خوشبختی !! هیچی پول ندارما ….ولی این هدف داشتنه و این که همس دارم طبیعت گردی میکنم و میگردم و خوش میگذرونم این برااااای من بزرگترین خوشبختیه …
به واسطه ی این برنامه ها که شرکت میکنم،، اون روابط سطحی که همیسه دوست داشتم با خانم ها برقرار کنم داره خود به خود برقرار میشه و این خودش یک مهارت اجتماعی برای من محسوب میسه…نمیدونم واژه ی نیمه گمشده درسته یا نه .. ولی شاید اینجوری یواش یواش نیمه گمشدم رو پیدا کنم ..
به واسطه ی این برنامه ها که شرکت میکنم و ازونجایی که برنامه یوگا در طبیعت رو هم اجرا میکنم و مسیول یوگای شهرستان هم انتخاب شدم ،، کلی توانایی مدیریت افراد و ارتباط برقرار کردن با ادم ها در من تقویت شده !!
من هنوزم همین شهرستان خودمون هستم که همیسه فکر میکردم اینجا به درد نمیخوره،، همیسه فکر میکردم اینجا پر از ادم های منفیه ،، همیشه فکز میکردم اینجا هیچ جای زیبا نداره ووو
ولی کم کم دارم متوجه میشمممم چقدرررررر جاهای زیبا در همین شهر خودمون هست که ادم رو به وجد میاره!!! چقدرررر ادم های خوب و مثبت و پر انرژی توشون هست که چقدر دوست داشتنی و با محبت هستن ..
من هنوزم همین شهر خودمون هستم ولی از وقتی هی خودم دارم تغییر میکنم و خداگونه تر میشم،، دور و برم پر از ادم های خدا گونه و فوق العاده داره میسه !!!
هر بار که میرم در برنامه ها شرکت میکنم و میگردم و فعالیت میکنم و هدف دارم ،، اصلا دیوانه میشم از خوشبختی و میگم خدااااایاااا اخ جووون زندگی یعنی همین !!!
مثلا یک بار رفتم درختکاری..
یکبار رفتم پاکسازی محیط اطراف شهر ..
یکبار میرم کوهنوردی..
یکبار میرم دوچرخه سواری..
یکبار میرم طبیعت گردی ووووو
اصننن به خودم میگمممم خداییییااا شکرت برای این همه خوشبختی !!
اصن انگار خدا رفته ی توی وجود همه ی ادم ها ،، هر کی همون نگاه اول که منو میبینه دوست داره یه کاری برای من انجام بده ،، بعد من به خدا میکم اخه چطور ؟؟ این که اولین بار بود من رو دیده بود ،، پس چطور اینقدر با محبت با من رفتار کرد ،؟؟؟
انگار خدا قلب همه ی ادم ها رو داره برای من نرم میکنه .!!!
البته که خیلی هنوز جای کار دارم.. و یادم باسه اگر مراقب ورودی های ذهنم نباسم و از خودم رد پای روزانه به جا نذارم تمااااام این لذت ها ارام ارا محو میشن !!
خب اینم از رد پای من از روز 71,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم .
من الان حدودا 5ساعته نشستم این سری فایلهای کلاب هاوس رو کامل گوش دادم
چقدر یاد گرفتم. اما یه سری چیزا رو در مورد خودم فهمیدم
من فهمیدم جریانم همونه که فقط قیافه عوض شده. اگه یکم جهان فشار بیاره همونی ازم بیرون میاد که قبلا بیرون میومد. باعث شد فکرکنم که چطور باید تغییر کنم. چه کاری باید انجام بدم. کجا دقت کنم. کجا حواسم نبوده
فهمیدم من اصلا صبر ندارم. من جایگاه صابر رو پیش خدا تازه فهمیدم. فهمیدم هرچی سرم اومده از تصمیمات عجولانه بوده و باعث شد فکرکنم و برای خواسته های پیش روم صبرم رو شروع کنم و نشون بدم
فهمیدم من خیلیم توکل ندارم. این پاشنه آشیل منه. اینو قبلا هم فهمیدم. اما خب بدون تلاش و تمرین درست نمیشه باید تلاشم رو بکنم. بیشتر وقت بذارم فایل گوش بدم. بنویسن. مثال بیارم
فهمیدم توی شغلم خیلی خستگی دارم. آنقدر که تهش میرسم به احساس قربانی بودن . حس میکنم حقم ادا نمیشه چون هرچی درمیارم باید بدم اجاره عقب افتاده و مواد جدید و وسایل و قسط. خودم لذتی از پولش نبردم با اینکه زحمتش خیلی خیلی زیاده. الان دارم فکر میکنم اینا یعتی باید این شغل رو ترک کنم؟ یا طبق حرف استاد پیش برم که گفتن از همونجایی که هستی به موفقیت برس بعد جهان تو رو به جایی میبره که دوست داری
استاد خیلیم دوست دارم جوابم رو بدید اگر این نظر رو خوندید️
فهمیدم باید امیدوار بود. حتی در شرایط به ظاهر بد. اینکه شاید هدایت بشی به شرایطی که به نظر خوب نیست اما اگه باور داشته باشی که تهش همه چیز به نفعت تموم میشه و ایمانت رو نشون بدی و ننالی همینطور هم میشه
فهمیدم که نیاز دارم به یه جسارت برای تغییر اساسی شخصیتم. چون من همونم. با همون اخلاق اا. گاهی بهتر و کنترل شده. اما در مواقع عصبانیت همونم تقریبا. توی روابطم به خصوص. توی ارتباطم با الله. و حس میکنم برای تغییر شخصیتم احتیاج دارم به دوره های سایت. خدایا ازت میخوام هدایتم کنی به خرید دوره مناسبم از سایت
خدایا عاشقتم بابت این مسیر.
استاد عاشقتونم به خاط این همه آگاهی که به ما هدیه میدید
این فایل رو به ترتیب از دوره روزشمار بهش رسیدم ولی برای من بعنوان نشونه بود و نشانه ها داشت واسم…
من همیشه نمیدونستم کدوم دوره رو باید اول استفاده کنم و با این فایل متوجه شدم باید روی عزت نفسم کار کنم و دوره عزت نفسم رو تهیه کنم
و نشانه های دیگه که الان به سختی دارم بغضمو نگهمیدارم … یکیش مهاجرته که چون رشته موردعلاقم تهرانه میترسیدم برم و در خوابگاه بمونم ولی برای هدف تکاملی تر خودم باید این پله رو هم طی کنم تا به مهاجرت بزرگتر هدایت بشم …
درمورد ورزش و سلامتی هم انگیزه گرفتم چون اضافه وزن دارم
یاد گرفتم باید از تضادها و سختیها برای تحقق اهدافمون بهره ببریم…
دنبال بهانه وتوجیه و توضیح نباشیم نترسیم و اقدام کنیم و در جهت اهدافمون حرکت کنیم و فقط کافیه تصمیم بگیریم تغییر کنیم تا جهان هم پاداشهای بزرگی بهمون بده
همه ی ما به یک اندازه به خدا دسترسی داریم و به یک اندازه شرایط برای تغییر داریم
قبل از اینکه شرایط سختتر بشه و جهان مجبورمون کنه تغییر کنیم پس خودمون تغییر کنیم
بنام خدایی که هرآنچه دارم از اوست واو مالک وصاحب اختیار من هست..
روزشمار تحول زندگی من فایل 71
سلام به همگی…
سلام به عادله عزیز سلام به شکیبای عزیز.
من عاشق عادله کیانی فر عزیز هستم چند وقت پیش یه کامنت ازشون خوندم لذت بردم لذت بردم که چقدررررر قشنگ نوشته بودن چقدرررررر قلم زیبایی دارن توی نوشتن تبریک بهتون میگم عادله جان..
هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیس اره واقعا درسته هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیس.. اگر پیشرفت وموفقیت رو میخای باید تغییر کنی باید تغییر کنی باید جهاد اکبر در درونت راه بندازی..
چند روز پیش که قدم 12 رو خریدم و چکاپ فرکانسی پگاه مرجانی عزیز ودست داشتنی رو گوش کردم که چطور توی تمام جنبه ها روی خودش کار کرده بود وچه نتایجی گرفته بود با خودم گفتم کبری تو هیچ کاری نکردی رسیدی به 12 قدم اما هیچ دستاورد بزرگی نداشتی مثل بچه ها.. استاد من نمیخام خودمو با دیگران مقایسه کنم ولی من اینطوری که بچه ها کار کردن روی خودم کار نکردم من فایلهارو رو گوش میدادم گهگاهی نت برداری هایی هم میکردم اما اینطور سخت وسفت نبودم ومن از زمانی که روزشمار وشروع کردم خیلی نسبت به قبلم متعهد تر شدم.. اون روز اومدم چکاپ فرکانسبمو مقایسه کردم با شروع دوره دیدم خدا روشکر به نسبت اول دوره خیلی دستاوردها داشتم اما اینهمه دستاورد هم به واسطه همین یه زره کاری بوده که رو خودم کردم واونجا باخودم گفتم تو هم اگه مثل پگاه بامثل عادله یا مثل استاد رو خودت کار میکردی الان زندگی تو با گذشته زمین تا اسمون فرقش بود وتو هیجان زده میشدی از تغییرات وپیشرفت هات ومن استاد تصمیم گرفتم از اول شروع کنم وجلسه هارو چندین وچندین بار گوش کنم هرچند که از زمانی که روز شماروشروع کردم فایلهای 12 قدم هم از اول شروع کردم والان تازه جلسه سوم، چهارم از قدم دوم هستم وهرچی بیشترگوش میکنم بهتر درک میکنم ودیگه مثل قبلا عجله ای ندارم که قدم هارو تند تند تموم کنم میخام یاد بگیرم وچیزهایی که یاد میگیرم وتوزندگیم عملیش کنم میخام یه چیزی که ازتون یاد میگیرمو خوب خوب خوب یاد بگیرم وبعد برم به مرحله بعد… خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت بودنم درابن مسیر لذت بخش..
استاد من یه بار دیگه میخام چکاپ فرکانسیمو بنویسم قبل از سال 405 وبا جدیت تمام روش کار کنم وان شاء الله پایان سال 405 بیام ودستاوردهامو بگم.. یه چکاپ فرکانسی برای خودم بسازم که خودم هز کنم….
استاد بینهایت دوستتون دارم وعاشقتونم…
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
به نام خدای بزرگ ومهربان وقدرتمند
سلام به استاد عزیز ومریم جان عزیزم؛وهمه دوستان قشنگم؛استاد جان چقدر من لذت بردم از نتایج دوستانم؛استاد جان من وقتی میگفتین تکاملتون طی کنید درک نمی کردم ؛وقتی بچه میگفتن من باشما خداراپیدا کردم درک نمی کردم؛وقتی میگفتن الخیر فی ما وقف یعنی در هرکار خیر که به ما میرسد خیری درآن هست درک نمی کردم؛تا دیشب که ماشینمون به صورتی خراب شد ومن گفتم از بنزینش است رفتم بنزینش کردم؛دیدم بازهم خاموش وروشن میشه ؛گفتم از روغنش است یه کم روغن ریختم داخل ماشین؛استار جان نمیدونید با چه حس خوبی دارم این مطالب رامینویسم؛من توماشین که میومدم میگفتم دراین خرابی ماشین خیری هست؛ومدام اینا با خودم تکرار میکردم؛درراه که میومدیم وماشین خاموش وروشن میشد ؛دوتا پسر باشخصیت کنار ماشین من ایستادن وگفتن اگه کمکی ازدست ما برمیاد بگو؛ومن ازاونجا تشکر کردم واونا رفتن؛ومن اشک درچشمانم جاری شد وگفتم خدایا شکرت که آدم های خوب توی شهرم هست؛وباباوراینکه خداکمکم میکنه رسیدم خونه؛وبعد همسرم امد واونا درست کردچون صبحش،سرویس داشتم؛استاد من به همسرم گفتم برم وروغن ماشینا عوض کنم؛استاد من رفتم وروغن ماشین وعوض کنم چندتا ستون که توی اون مغازه بودن خونه داشتن؛من هروقت میرم تواین مغازه خیلی به این پرنده های قشنگ توجه میکردم وهمین جور که داشتم به این پرنده هاتوجه میکردم چشم افتاد به دوتا پرستویی که داشتن براخودشون لونه درست میکردن ;استادجان اینقدر زیبا لونه درست میکردن که من اشک در چشمانم جاری شد که واقعا خدارااونجا پیدا کردم وقدرت خدارا پیداکردم که چقدر زیبا باچند تکه چوب وبااب وسنگ وبه چه زیبایی لونه درست میکردن؛من فهمیدم که وقتیکه شما میگفتین در هر کار که اتفاق میافتد خیری درآن هست را من امروز درک کردم؛ووقتی بچه ها میگفتن من خداراباشما پیداکردم من امروز قدرت خداراباور کردم؛ومن ازاون دوتا پرنده عکس گرفتم واونراروی صفحه گوشیم گذاشتم تا هرروز بیشتر به قدرت خدا پی ببرم؛خدایا شکرت که هروز بانوان های وتوجه به زیبایی های طبیعت منرا به خودت نزدیک میکنی؛ممنون از استاد عزیزوهمه دوستان که باخوندن کامنتاتون بیشتر به خدا نزدیکتر میشوم
به نام خدای مهربان
صدوهفتادویکمین تعهد
با حداقل هایی که داریم شروع کنیم حتی اگه مجبور باشیم برای اجرای ایدمون هزار تومان قرض کنیم یا ایده ای داریم که ی درصدبا تواناییمون فاصله داره اون ایده ایده ی مانیست
وقتی با چیزی که الان داریم شروع میکنیم خدا مارو به جایی میرسونه که باورش نمیکنیم
پدرومادرمون تلاش کردن تا برای ما زندگی راحتی فراهم کنن حالا به هر دلیلی همینقدر تونستن ما نباید بهونه بیاریم که به خاطر همچین شرایط و پدرومادری باید همینطوری زندگی کنیم بلکه باید از تصادهایی که تو زندگی داریم انگیزه بگیریم و با قدرت بیشتری برای پیشرفت زندگیمون و خودمون تلاش کنیم و ادامه بدیم و متوقف نشیم
اتفاقا اونایی که تو شرایط سخت تری بزرگ شدن انگیزه هاشون بیشتره برای پیشرفت
این دست ماست که از تضاد هامون به عنوان بهونه استفاده کنیم برای درجا زدن و پیشرفت نکردن یا به عنوان انگیزه برای پیشرفت
خدایا ایمانمو قوی کن و هر انچه که باید درک کنم از این فایل و عمل کنم بهش رو هدایتم کن به انجامش امین
به نام خدایی که رب العالمین= فرمانروای کل عالمیان است
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم پرتلاش و دوستان عزیزم
قسمت 71= گفتگو با دوستان هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
خدایاشکرت چقدر اسم فایل پر معنیه
واقعا ذهن هزاران بهانه و دلیل داره برای تنبلی و تغییر نکردن ودرجا زدن ولی مهم اینه هیچکدوم از اونا قابل پذیرش نیستن
بهانه هایی مثل( سن ، جنسیت ،خانواده ، همسر بچه ها،شهر،کشور،دولت ،اقتصاد، وضعیت دلار) بزاریم کنار کمی صادق باشیم با خودمون واقعا اونقدرضعیف النفس شدیم که بزاریم تربیت به ظاهر نادرست خانواده ، رفتارهای ما در گذشته ، آینده ی ما رو خراب کنه چون ما اراده و شجاعت تغییر نداریم
چقدر لذت بردم از شنیدن حرفهای علی آقا و این دوتا خواهر پرانرژی
شهامت و اراده شما عزیزان ستودنیه
چه عالی که علی آقا اون تعهد فایل چگونه درآمد خود را افزایش دهیم نوشتن و بعد درآمدشون صد برابر شده منم نوشتم اون تعهد رو و ایمان دارم به زودی نتایجش رو میبینم
اگر تغییر کنیم، اگر بهانه ها رو بزاریم کنار اگر با تعهد و جدیت روی خودمون کار کنیم جهان پاداشش رو میده بهمون.
همه ی ما به یک اندازه به خداوند به عنوان تنها منبع ثروت و قدرت و خوشبختی عالم نزدیک هستیم
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
به نام خدای وهاب و رزاق و هدایت کننده ام
روز شمار تحول زندگی من روز هفتاد و یکم از فصل سوم
سلام خدمت استاد عباسمنش جان و استاد شایسته ی عزیزم و دوستان همیشه همراه و هم فرکانسم
بریم سراغ نشانه های الهی امروزم:
خدایا شکرت بابت اینکه امروز یه فرصت و عمر دوباره بهم دادی
خدایا شکرت بابت حال خوبم
خدایا شکرت بابت سلامتیم
خدایا شکرت بابت ناهار و شام خوشمزه و رایگانی که خوردم و لذت بردم
خدایا شکرت بابت اینکه منی که قبلا تو آشتی کردن پیش قدم نمیشدم امروز رفتم با مامانم آشتی کردم دیروز حرفمون شد امروز آشتی کردیم
خدایا شکرت بابت اینکه یه مشتری رستوران که ازم هر دو ماه یکبار خرید میکنه از خواب بیدار شدم دیدم یک میلیون و پونصد هزارتومان واریز کرده میخواستم با ماشینم برم که دوستم زنگ زد و گفت من میبرمت خدایا شکرت بابت این همزمانی،دوستم منو رسوند اونجا و 100 بسته سفارش مشتریمو دادم و 40 تومن کرایه و آش سوپ هدیه بهم داد این کار خدا نیست پس چیه خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت اینکه آش سوپ انقدر خوشمزه بود نکته جالبش این بود که دوستم گفت بریم ناهار بخوریم خداوند از طریق یکی از دستانش برامون ناهار خوشمزه هدیه داد
خدایا شکرت بابت اینکه امروز خیلی ساده و راحت یک میلیون و پونصد هزار تومن دریافت کردم
خدایا شکرت بابت اینکه رفتم کلاس رقص و دو حرکت یاد گرفتم
خدایا شکرت بابت اینکه مربی رقصم هم تو مسیر خودشناسیه ،من وقتی با قانون جهان آشنا شدم بهم الهام شد برم رقص یاد بگیرم منم رفتم کلاس استادم و تا الان میرم به کلاسشون با هم هم مداریم، امروز یکی از دوستانی که میاد به کلاس رقص گفتش که نیلوفر میاد خیلی روحیش خوب شده و رفته تو مسیر معنویت و استادم گفت جذبش کردم نیلوفر خانوم اومد و استاد رو بغل کرد و دیدم که چقدر دختر مهربون و شاد و پرانرژیه و گفتند که عصب دستش قطع شده بوده و دستشو نمیتونسته تکون بده افسرده شده بوده و دکترا بهش گفتند بیماریت نادره و اصلا هیچ راهی نداره درست بشه ولی ایمانشو حفظ کرده رفته تو مسیر خود شناسی و روی خودش کار کرده و چقدر آدم سپاسگزاری بود و حالا اثری از بیماری نیست خیلی خوشحال بود و با شادی دستاشو تکون میداد به استاد میگفت من به تموم آرزوهام رسیدم تو این مسیر سلامتیمو به دست آوردم .خدایا شکرت بابت اینکه این همزمانی رو برام به وجود آوردی و با چشم خودم دیدم کسی که تو مسیر توئه تمام راه ها رو براش باز میکنی و چقدر قوانینت بدون تغییره که هر کسی بهش عمل کنه نتیجه میگیره دکترا گفته بودن اصلا راه نداره درست بشی ولی نیلوفر بهت توکل کرده ایمان داشته که تو راه داری واسش خدایا شکرت پس با ذهنمون با باورهای محدودکنندمون و باور کردن به حرف دکتر و دیگران راه خداوند رو نبندیم
خدایا شکرت بابت آلوچه هایی که رایگان خوردم و لذت بردم دوستم آورده بود تو کلاس رقص
خدایا شکرت بابت اینکه رفتیم عیادت مادرِ دومادمون و مامانم آب هویج براش خرید و برام پنیر پیتزا که عاشقشم خرید
خدایا شکرت بابت اینکه رفتم خونه دوستم که روستاست چقدر آرامش بخش و زیبا بود
خدایا شکرت بابت هوای فوق العاده امروز
خدایا شکرت بابت اینکه هدایت شدم به دیدن مرغ و خروس های زیبا در حیاط خونه دوستم
خدایا شکرت بابت کبوترهای خوشگل و ناز با پرهای طوسی و سبز زیبا تو حیاط خونه دوستم
خدایا شکرت بابت اینکه تخم مرغ چند تا گذاشته بودند مرغ های ناز
خدایا شکرت بابت درختان زیبا و شکوفه هاش تو حیاط
خدایا شکرت بابت حیاط بزرگ خونه دوستم و خونه پر از آرامش و قشنگشون
خدایا شکرت بابت اینکه صدای پرنده ها دیوانم کرد
خدایا شکرت بابت اون همه زمین های گندم و سیب زمینی که تو راه دیدم این نمود فراوانیه
خدایا شکرت بابت ابرهای زیبا و سفید رنگ تو آسمون که تماشا کردم
خدایا شکرت بابت معجون رایگان خوشمزه ای که دریافت کردم و خوردم و لذت بردم
خدایا شکرت بابت اینکه از خواب بیدار شدم دیدم مادرم فطیر خوشمزه خریده پدرم حلوای سیاه خریده و همسایمون آش رشته خوشمزه برامون فرستاده من کلی تحسین کردم این نعمت ها رو و دو ساعت بعدش آش سوپ خدا بهم هدیه داد و شب هم یه معجون رایگان اینا هدایت خداوند و فراوانی خداوندم نیست پس چیه
و اما بریم سراغ آگاهی های این فایل قشنگ:
گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
دوستان عزیزم رو تحسین میکنم که خونه رویاییشون رو خریدند
عادله جان از هیچ و بدون سرمایه رسیدند به موفقیت پس موفقیت هیچ ربطی به سرمایه اولیه نداره
موفقیت هیچ ربطی به جنسیت نداره
شکیبا جان میگه ما خیلی روزای سختی رو پشت سر گذاشتیم و الان 20 سالمه انقدر عزت نفس پایینی داشتم که نمیتونستم خونه رو ترک کنم یه دختر کاملا افسرده و داغون بودم و خدا ناباور بودم دوبار دست به خود کشی زدم به مرحله ای رسیدم که وقتی تو تغییر نمیکنی دنیا مجبورت میکنه که تغییر کنی و منم تغییر کردم
98 کیلو بودم لاغر کردم اون آدم قبلی نیستم و کلا تغییر کردم روی فایلای استاد کار کردم از درآمد صفر شروع کردم تصمیم گرفتم مستقل بشم الان معلم شدم تدریس زبان میکنم
دستم تو جیب خودمه ،یه ماه پیش دومین کتابم چاپ شد و الانم سومین کتابم رو دارم ترجمه میکنم خیلی موفقیت هام بزرگه
وقتی آدم بخواد تغییر کنه جهان یه جوری میزنه در گوشش که باید تغییر کنی نمیتونی وایستی
از شهر کوچیک مهاجرت کردم به یه شهر بزرگ
تحسینت میکنم شکیبا جان که این همه نتیجه با عمل به قانون به دست آوردی چقدر به ما بچه های سایت امید دادی ایمان دادی که ببین میشود
و موفقیت به سن و سرمایه اولیه و جنسیت و مکان زندگی و استعداد و…. هیچ ربطی نداره
استاد عزیزم دنبال نشانه های هدایت خداوند میگرده و این همزمانی صحبت کردن بچه ها با استاد رو هدایت خداوند میبینند
علی عزیز رو تحسین میکنم که باورهای مذهبیشون در مورد خدا رو تغییر دادند و اولین باری که فایل درآمد خود را 3 برابر کنند رو گوش دادن تو سال 97 درآمدشون 500 هزارتومان ماهیانه بود در عرض کمتر از دو ونیم سال به درآمد 100 میلیون تومان درماه رسیدند با تغییر باورشون و انقدر سریع داره درآمدشون رشد میکنه که نمیتونند کنترلش کنند یه جوری که شب بخوابن صبح بخوابن سرکار نرن برن اون پوله میاد
این باورم داره دوست عزیزمون که باید از محدودیت ها ثروت بسازی
مثل همین کلاب هوس که فقط تو گوشی های آیفون بود و اومدن تو اندروید هم راه اندازیش کردند و تا الان 500 هزار تا 1 میلیون نصب گرفته این اپلیکیشن
یک نفر میاد از همین محدودیت ثروت خلق میکنه
همین بیماری کرونا باعث شد چقدر جهان پیشرفت کنه چقدر تغییر کنه انسانها و چقدر باعث خلق ثروت و ایده های بیشتر شد
چه دیدگاه زیبایی که علی جان دارند و میگن کرونا هدایت اجباری خداوند بهت بود برای خلق ثروت
از یه کودک سه ساله و یه مورچه که داره راه میره و… باید هدایت خداوند رو یاد گرفت
اگه ما سرتا پا هدایت الهی رو بپذیریم مگه میشه عاشق کارمون نباشیم مگه میشه تضاد تو زندگیمون بیاد و سعی نکنیم از اون درس بگیریم برای پیشرفتمون
ما باید از هر اتفاقی درس بگیریم
وقتی آدما مینالن که چرا شرایطمون تغییر نمیکنه در حالیکه میلیونها میلیون آدم وجود داره که از حداقل ترین ها شروع کردند و ثروتمند و موفق شدند
از حداقلی که داری شروع کن و ادامه بده خداوند تورو به جایی میرسونه که واقعا میگی عه از این کج بودن درخت چقدر میشه ثروت ساخت
داستان خواستگاری علی جان این بود که شرایط سربازی و تحصیلی نداشتند و درآمدشون 5 میلیون بود تو مراسم خواستگاری گفتند که من که الان 5 میلیون درآمد دارم تا تابستون سال آینده 50 میلیون میشه درآمدم من بهتون قول میدم بهم گفتند چرا این حرفو زدی ولی من عمل کردم و این باعث شد من تو تمام مسیرم تلاش کنم
دوست عزیزم علی جان چقدر مثالهای باورسازی زدید ممنونم ازتون
با همین مثالهای هدایت خداوند و فراوانی خداونده که منطق میشه برای ذهنمون که باور کنه
عادله جانم با شکیبا جان با 50 هزارتومان از خونشون اومدند بیرون به مدت 2 یا 3 ماه تو اتاق 9 متره زندگی کردن تمام افراد منفی از زندگیشون رفتن بیرون و بی نظیر ترین تجربه رو با بچه های استاد عباسمنشی تو سفر داشتند
از شهر کوچیک مهاجرت کردند به یه شهر بزرگتر
بعد از اون خیلی زود دوباره به مشهد مهاجرت کردند
بعدش با علی عزیز ازدواج کردند و کنار هم خوشبختن
همه پلهای پشت سرشونو خراب کردند و مهاجرت کردند همه چی رو راحت به دست آوردند و این کار خدا بود چون راحت داشت کارا پیش میرفت پس ایمانشونم به این مسیر بیشتر میشد و بیشتر مطمئن میشدند که این مسیری که رفتند درسته
اومدن مشهد و کاری رو یاد گرفتند که هیچی ازش نمیدونستند اون کار هم برنامه نویسی و کارهای سایت بوده
بعدش دیدن این مثکار علائقشون نیست
دوباره از صفر شروع کردند و دارند ورزش رو دنبال میکنند که علائقشونه
دوست عزیزم تحسینت میکنم که عمل کردی به ایده هات
4 ساله که حتی یه قرص هم مصرف نکردند و حتی دکترم نرفتن
این همه نتیجه از عمل به قانون قابل تحسینه خدایا شکرت و چقدر میتونه نتایج بزرگ باشه با کار کردن بیشتر و مستمر رو باورامون
استاد میگه خیلیا میگن ما بخاطر شرایط خونوادگیمون بخاطر پدر و مادرمون و ... نتونستیم موفق بشیم و اگه فلان جور بود شرایطمون میتونستیم و…
و دلیل موفق نشدنمون بابا ننمونه و اون شرایطی که تو خونواده داشتیم و کتک هایی که خوردیم و اون بلاهایی که سرمون اومد و اون مسائل مالی و دعوا و شب تا صبح ناراحتی و بی آبرویی و… به ما ضربه زد و ما دیگه الان یه آدم عادی نیستیم و ضربه خوردیم از بابا ننمون
عادله و شکیبا هم میتونستند این بهونه ها رو بیارند
همه ما تو زندگیمون ممکنه با یه سری از تضادها برخورده باشیم اما این دلیل نمیشه که ما اون روندی رو بریم که پدر مادرمون رفتن اگه روند درستی نباشه
مثلا به طرف میگی چرا ناراحت و عصبی هستی میگه من تو خونواده ای بزرگ شدم که همشون
عصبی بودند اصلا ما خانوادگی آدم عصبی هستیم
چقدر اینارو شنیدیم که
ما ارثی عصبانی و زود رنج هستیم
ما ارثی زود قاطی میکنیم زود ناراحت میشیم زود از کوره درمیریم
ما اینجوری بزرگ شدیم و ما رو اینجوری بزرگ کردند و همینی که هستیم
ولی وقتی آدم میاد خودشو درست میکنه فارغ از اینکه تو چه شرایطی بزرگ شده تصمیم میگیره که تغییر کنه اونوقت جهان پاداشهای خیلی بزرگی میده
هیچ جا هیچ بهونه ای نیست در مورد پدر مادرمون اونا هر جوری زندگی کردند زندگی خودشون بوده و سعی کردند که زندگی خوبی برامون فراهم کنند حالا اگه نتونستند دلیل نمیشه که ما شرایط بدمون رو بندازیم گردن پدر مادرمون و تغییر نکنیم [من قبلا این باور رو داشتم و دلیل تمام بدبختی هامو پدر مادرم میدونستم]
همه ما به یک اندازه دسترسی داریم به خداوند و به یک اندازه توانایی تغییر داریم
حتی اونایی که تو شرایط فقر و سخت تری بزرگ شدند حتی انگیزه بیشتری برای پیشرفت و موفقیت دارند
تضاد باعث پیشرفت میشه باعث انگیزه برای موفق شدن میشه
قبل از اینکه سخت تر بشه اوضاعتون تغییر کنید
اگه لازمه که تو شغلتون چیز جدید یاد بگیرید که اگه اونو یاد بگیرید کلی مسائل حل میشه و ثروت بیشتری رو میسازید ،یاد بگیرید
بهبود در کدام قسمت از زندگی ات را همین حالا می توانی شروع کنی؟
تصمیم گرفتم مهارت رقصم رو افزایش بدم و کلاسارو برم و بازم بیشتر یاد بگیرم
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
در پناه الله یکتا شاد وسالم وثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی، خانم شایسته و دوستان همفرکانسی
هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
من اگر می خواهم تغییر کنم هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
من این سایت را دارم
من این استاد را دارم
من این همه محصول از این سایت خریده ام
من این همه دوستان عالی اینجا دارم
من اینهمه نتیجه با عمل کردن در حد درک خودم از این آگاهی ها گرفته ام
من اینهمه تغییر مثبت کرده ام
بنابراین هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
من باید و باید در همین راه ثابت قدم بمانم
اگر بخواهم به بهانه ها نگاه کنم خیلی زیاد هستند
اما من اصلا نباید به خودم اجازه فکر کردن به بهانه ها بدهم
من اصلا هنوز این فایل را ندیدم
فقط نشانه امروز من بود
همان تیتری که خانم شایسته برای این فایل با الهام خداوند گذاشته است برای من کفایت می کند
بهانه بی بهانه
بهانه بی بهانه
بهانه بی بهانه
فقط ادامه بده حسن جان
مسیر همین است
و من هم به ندای قلبم گوش می دهم
ادامه می دهم
و هیچ بهانه ای نمی آورم
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
به نام خداوند مهربان
درود و احترام
روز 71/ گفتگو با دوستان 15 | هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست
من مدتی هست وارد یک چالش جدید شدم و اون هم اینه که مسئولیت یوگای شهرستان رو به من سپردن و من توی این چالش کلی چیزای جدید دارم یاد میگیرم. با کلی ادم جدید و باحال و فوق العاده اشنا شدم.
با گروه پیشکسوتان میرم بیرون و توی برنامه هاشون شرکت میکنم و سعی میکنم برنامه یوگای در طبیعت براشون اجرا کنم .
با گروه دوچرخه سواری رفتم دوچرخه سواری کردم و کلی چیز یاد گرفتم.
با گروه هایکینگ و کوهتوردی میرم طبیعت گردی و کوهنوردی و کلی چیز جدید یاد گرفتم . همین چند روز پیش یه قله به ارتفاع 2400 متر رو رفتیم بالا و کلی حال کردم . منم که عاشق فعالیت فیزیکی هستم و ورزش رو دوست دارم . اصلااا واقعا دارم حال میکنم
من همین توی شهرستان خودمون هستم .. ولی اینقدررررر ادم های باحال دورم جمع شدن ،، اینقدر دارم خوش میگذرونم که اصلا دارم دیوانه میسم از خوشبختی !! هیچی پول ندارما ….ولی این هدف داشتنه و این که همس دارم طبیعت گردی میکنم و میگردم و خوش میگذرونم این برااااای من بزرگترین خوشبختیه …
به واسطه ی این برنامه ها که شرکت میکنم،، اون روابط سطحی که همیسه دوست داشتم با خانم ها برقرار کنم داره خود به خود برقرار میشه و این خودش یک مهارت اجتماعی برای من محسوب میسه…نمیدونم واژه ی نیمه گمشده درسته یا نه .. ولی شاید اینجوری یواش یواش نیمه گمشدم رو پیدا کنم ..
به واسطه ی این برنامه ها که شرکت میکنم و ازونجایی که برنامه یوگا در طبیعت رو هم اجرا میکنم و مسیول یوگای شهرستان هم انتخاب شدم ،، کلی توانایی مدیریت افراد و ارتباط برقرار کردن با ادم ها در من تقویت شده !!
من هنوزم همین شهرستان خودمون هستم که همیسه فکر میکردم اینجا به درد نمیخوره،، همیسه فکر میکردم اینجا پر از ادم های منفیه ،، همیشه فکز میکردم اینجا هیچ جای زیبا نداره ووو
ولی کم کم دارم متوجه میشمممم چقدرررررر جاهای زیبا در همین شهر خودمون هست که ادم رو به وجد میاره!!! چقدرررر ادم های خوب و مثبت و پر انرژی توشون هست که چقدر دوست داشتنی و با محبت هستن ..
من هنوزم همین شهر خودمون هستم ولی از وقتی هی خودم دارم تغییر میکنم و خداگونه تر میشم،، دور و برم پر از ادم های خدا گونه و فوق العاده داره میسه !!!
هر بار که میرم در برنامه ها شرکت میکنم و میگردم و فعالیت میکنم و هدف دارم ،، اصلا دیوانه میشم از خوشبختی و میگم خدااااایاااا اخ جووون زندگی یعنی همین !!!
مثلا یک بار رفتم درختکاری..
یکبار رفتم پاکسازی محیط اطراف شهر ..
یکبار میرم کوهنوردی..
یکبار میرم دوچرخه سواری..
یکبار میرم طبیعت گردی ووووو
اصننن به خودم میگمممم خداییییااا شکرت برای این همه خوشبختی !!
اصن انگار خدا رفته ی توی وجود همه ی ادم ها ،، هر کی همون نگاه اول که منو میبینه دوست داره یه کاری برای من انجام بده ،، بعد من به خدا میکم اخه چطور ؟؟ این که اولین بار بود من رو دیده بود ،، پس چطور اینقدر با محبت با من رفتار کرد ،؟؟؟
انگار خدا قلب همه ی ادم ها رو داره برای من نرم میکنه .!!!
البته که خیلی هنوز جای کار دارم.. و یادم باسه اگر مراقب ورودی های ذهنم نباسم و از خودم رد پای روزانه به جا نذارم تمااااام این لذت ها ارام ارا محو میشن !!
خب اینم از رد پای من از روز 71,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم .
خدایا شکرت
خدایا من، رب من، من هرچی دارم از تو دارم
سپاس گزارم
من الان حدودا 5ساعته نشستم این سری فایلهای کلاب هاوس رو کامل گوش دادم
چقدر یاد گرفتم. اما یه سری چیزا رو در مورد خودم فهمیدم
من فهمیدم جریانم همونه که فقط قیافه عوض شده. اگه یکم جهان فشار بیاره همونی ازم بیرون میاد که قبلا بیرون میومد. باعث شد فکرکنم که چطور باید تغییر کنم. چه کاری باید انجام بدم. کجا دقت کنم. کجا حواسم نبوده
فهمیدم من اصلا صبر ندارم. من جایگاه صابر رو پیش خدا تازه فهمیدم. فهمیدم هرچی سرم اومده از تصمیمات عجولانه بوده و باعث شد فکرکنم و برای خواسته های پیش روم صبرم رو شروع کنم و نشون بدم
فهمیدم من خیلیم توکل ندارم. این پاشنه آشیل منه. اینو قبلا هم فهمیدم. اما خب بدون تلاش و تمرین درست نمیشه باید تلاشم رو بکنم. بیشتر وقت بذارم فایل گوش بدم. بنویسن. مثال بیارم
فهمیدم توی شغلم خیلی خستگی دارم. آنقدر که تهش میرسم به احساس قربانی بودن . حس میکنم حقم ادا نمیشه چون هرچی درمیارم باید بدم اجاره عقب افتاده و مواد جدید و وسایل و قسط. خودم لذتی از پولش نبردم با اینکه زحمتش خیلی خیلی زیاده. الان دارم فکر میکنم اینا یعتی باید این شغل رو ترک کنم؟ یا طبق حرف استاد پیش برم که گفتن از همونجایی که هستی به موفقیت برس بعد جهان تو رو به جایی میبره که دوست داری
استاد خیلیم دوست دارم جوابم رو بدید اگر این نظر رو خوندید️
فهمیدم باید امیدوار بود. حتی در شرایط به ظاهر بد. اینکه شاید هدایت بشی به شرایطی که به نظر خوب نیست اما اگه باور داشته باشی که تهش همه چیز به نفعت تموم میشه و ایمانت رو نشون بدی و ننالی همینطور هم میشه
فهمیدم که نیاز دارم به یه جسارت برای تغییر اساسی شخصیتم. چون من همونم. با همون اخلاق اا. گاهی بهتر و کنترل شده. اما در مواقع عصبانیت همونم تقریبا. توی روابطم به خصوص. توی ارتباطم با الله. و حس میکنم برای تغییر شخصیتم احتیاج دارم به دوره های سایت. خدایا ازت میخوام هدایتم کنی به خرید دوره مناسبم از سایت
خدایا عاشقتم بابت این مسیر.
استاد عاشقتونم به خاط این همه آگاهی که به ما هدیه میدید
در پناه حق باشید
بنام خدای آرزوهای من
سلام به استاد عزیز و به مریم بانوی زیبا
سلام به دوستان الهی من
روزشمار تحول زندگی : تعهد 71
این فایل رو به ترتیب از دوره روزشمار بهش رسیدم ولی برای من بعنوان نشونه بود و نشانه ها داشت واسم…
من همیشه نمیدونستم کدوم دوره رو باید اول استفاده کنم و با این فایل متوجه شدم باید روی عزت نفسم کار کنم و دوره عزت نفسم رو تهیه کنم
و نشانه های دیگه که الان به سختی دارم بغضمو نگهمیدارم … یکیش مهاجرته که چون رشته موردعلاقم تهرانه میترسیدم برم و در خوابگاه بمونم ولی برای هدف تکاملی تر خودم باید این پله رو هم طی کنم تا به مهاجرت بزرگتر هدایت بشم …
درمورد ورزش و سلامتی هم انگیزه گرفتم چون اضافه وزن دارم
یاد گرفتم باید از تضادها و سختیها برای تحقق اهدافمون بهره ببریم…
دنبال بهانه وتوجیه و توضیح نباشیم نترسیم و اقدام کنیم و در جهت اهدافمون حرکت کنیم و فقط کافیه تصمیم بگیریم تغییر کنیم تا جهان هم پاداشهای بزرگی بهمون بده
همه ی ما به یک اندازه به خدا دسترسی داریم و به یک اندازه شرایط برای تغییر داریم
قبل از اینکه شرایط سختتر بشه و جهان مجبورمون کنه تغییر کنیم پس خودمون تغییر کنیم
خدایاشکرت برای این آگاهی
دوستت دارم خداجونم
باسلام خدمت همراهان گرامی وعزیزم
استاد چقد شیرین حرف میزنید
وچقد خوبه که یکی تعهد میده برای تغییر
چون که تازه از نظرمن زندگیت شروع میشه به تغییر کردن
شاید نشانه ها کوچیک باشن از اول
این استمراره این ایمان و توکل ماست
که مارو تومسیر نگه میداره
وما باید بتونیم ذهنمونو کنترل کنیم و تبعیت کنیم از الهاماتمون و ایده هامون و این ایده ها کم کم بزرگ و بزرگ تر میشن
من به خودم تعهد میدم که قدم به قدم پیش برم و تومسیرم به الهاماتم عمل کنم
رو ایمان و توکلم کاارکنم و باورامو بسازم
روز شمار تحول زندگی من
روز71
سپاسگذارم ازت استاد عزیزم
بنام خدایی که هرآنچه دارم از اوست واو مالک وصاحب اختیار من هست..
روزشمار تحول زندگی من فایل 71
سلام به همگی…
سلام به عادله عزیز سلام به شکیبای عزیز.
من عاشق عادله کیانی فر عزیز هستم چند وقت پیش یه کامنت ازشون خوندم لذت بردم لذت بردم که چقدررررر قشنگ نوشته بودن چقدرررررر قلم زیبایی دارن توی نوشتن تبریک بهتون میگم عادله جان..
هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیس اره واقعا درسته هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیس.. اگر پیشرفت وموفقیت رو میخای باید تغییر کنی باید تغییر کنی باید جهاد اکبر در درونت راه بندازی..
چند روز پیش که قدم 12 رو خریدم و چکاپ فرکانسی پگاه مرجانی عزیز ودست داشتنی رو گوش کردم که چطور توی تمام جنبه ها روی خودش کار کرده بود وچه نتایجی گرفته بود با خودم گفتم کبری تو هیچ کاری نکردی رسیدی به 12 قدم اما هیچ دستاورد بزرگی نداشتی مثل بچه ها.. استاد من نمیخام خودمو با دیگران مقایسه کنم ولی من اینطوری که بچه ها کار کردن روی خودم کار نکردم من فایلهارو رو گوش میدادم گهگاهی نت برداری هایی هم میکردم اما اینطور سخت وسفت نبودم ومن از زمانی که روزشمار وشروع کردم خیلی نسبت به قبلم متعهد تر شدم.. اون روز اومدم چکاپ فرکانسبمو مقایسه کردم با شروع دوره دیدم خدا روشکر به نسبت اول دوره خیلی دستاوردها داشتم اما اینهمه دستاورد هم به واسطه همین یه زره کاری بوده که رو خودم کردم واونجا باخودم گفتم تو هم اگه مثل پگاه بامثل عادله یا مثل استاد رو خودت کار میکردی الان زندگی تو با گذشته زمین تا اسمون فرقش بود وتو هیجان زده میشدی از تغییرات وپیشرفت هات ومن استاد تصمیم گرفتم از اول شروع کنم وجلسه هارو چندین وچندین بار گوش کنم هرچند که از زمانی که روز شماروشروع کردم فایلهای 12 قدم هم از اول شروع کردم والان تازه جلسه سوم، چهارم از قدم دوم هستم وهرچی بیشترگوش میکنم بهتر درک میکنم ودیگه مثل قبلا عجله ای ندارم که قدم هارو تند تند تموم کنم میخام یاد بگیرم وچیزهایی که یاد میگیرم وتوزندگیم عملیش کنم میخام یه چیزی که ازتون یاد میگیرمو خوب خوب خوب یاد بگیرم وبعد برم به مرحله بعد… خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت بابت بودنم درابن مسیر لذت بخش..
استاد من یه بار دیگه میخام چکاپ فرکانسیمو بنویسم قبل از سال 405 وبا جدیت تمام روش کار کنم وان شاء الله پایان سال 405 بیام ودستاوردهامو بگم.. یه چکاپ فرکانسی برای خودم بسازم که خودم هز کنم….
استاد بینهایت دوستتون دارم وعاشقتونم…
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید