مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- تغییر اساسی را از کجا شروع کنم؟
- چگونه از دل این شرایط نا امید کننده، خوشبختی ام را خلق کنم؟!
- نقطه تحول زندگی من؛
- آگاهی از دلیل اصلی نتیجه، بسیار ارزشمند تر از خود نتیجه است زیرا با تکرار و پیروی از آن دلایل، نتایج بیشتری خلق می کنیم؛
- اگر من در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند در زمان مناسب من را با آدمهای مناسب هم مدار می کند و ما با هم ملاقات می کنیم. در نتیجه من برای پیدا کردن آدمهای مناسب تلاش نمی کنم بلکه برای هماهنگی خودم با قانون تلاش می کنم؛
- اگر ما در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند کارها را برای من انجام می دهد همانطور که برای ابراهیم، موسی و محمد انجام داد؛
- در جهانی که فقط به فرکانس ها واکنش می دهد، روی بهبود فرکانس هایت کار کن؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD512MB33 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 16 | چگونه در مدار مناسب قرار بگیرم؟30MB33 دقیقه
استاد عزیزم
دوستان خوبم سلام
الان برای فایل قبل کامنتم نوشتم و اومدم اینجا
این فایل رو س بار گوش دادم
و خدارو شکر
جواب ب من بود
الان موسم امتحانات پایان سال
و دیگه والدین هم افتادن تو هول و ولا که معلم برای بچه هاشون بگیرن
نمونه اش استاد خوشنویسیم که برای پسرش معلم ریاضی کرفته
( پسرش سال اول رشته ریاضی ( کلاس دهم) ولی نه فیزیک، ن شیمی نه هندسه و نه ریاضیش خوبه)
ی خانم دیگه هم دیدم که برای پسرش دنبال معلم برای تدریس درس گسسته بود
نرخ جلسه ای این ها رو برای مقطع دبیرستان نمیدونم
ولی برای دوره متوسطه اول شنیدم که تا حلسه ای 500 تومن میرسه
و اون کسی که داشت در این مورد صحبت میکرد با یکحالت نکوهش میکفت که
این معلم ها پولکی هستن
و من تدریس میکنم ساعتی 50 یا 70 ( این اقا نیاز مالی ندارن)
صحبت میکرد و گفت که یکی از هم دوره دکتراش ( ک الان با تدریس خصوصی ب قول این اقا پول پارومیکنه)
تمام هزینه تحصیلش رو از کلاسهای خصوصی مدارس با قیمت بالا دراورد
و من سریع بردم تو منطقمکه ببین چقدررر مشتری هست که حاضرن پول خوب بدن برای مهارتی
ولی من بخاطر باور خرابم مشتری های داغون سراغم میان
و
وقتی اون اقا گفت این معلم ها پولکی هستن ، سریع جمله یکی از دوستان که برام کامنت کذاشته بود تو ذهنم بولد شد
چون منم ترس از قیمت دادن و زود جواب مشتری دادن و شماره کارت فرستادن داشتم که
نکنه بگن خانم خلفیان چ مدرس پولکی
اخ که چقدررر این واژه پولکی بد تو ذهن ما جا گرفته از بچگی
در حالیکه که همه دارن سگ دو میزنن که ب همون پوله برسن
و اون دوست ب من کفت
پولکی یعنی کسی که پول رودوست داره
و براش احترام و ارزش قایل
و این جمله دوست
رفت تو ذهنم
و از پارسال
ب محضی ک زبان اموزم شماره کارت
یا هزینه رو میپرسه تعارف الکی نمیکنم سریع جواب میدم
توی کامنتهای قبلمنوشتماز افزایش نرخ کارم در سال حدید
ک یدونه از زبان اموزام وقتی نرخ رو بهش اعلام کردم گفت اطلاع میده و دو هفته اس که خبری ازش نشد
به دلم خدا انداخت که از دوستم نرخ زبان مدرسه رو بپرسم
گفت رنج 300 نا 500 تومن جلسه ای
و من دیدم که ای خدااا
من چقدر پایین میگم ( باور کمبود)
و
شروع کردم ب پرسیدن
قیمت کلاسها
تا برای ذهنم ب قول استاد منطق بیارم که باباااا
هستن ادمهایی که دارن تدریس میکنن
همون مهارت من.ر و
و دارن ثروت خلق میکنن
کلی مشتری درجه یک و دست ب نقد دارن
تو این چند روز که از نرخها مطلع شدم
دنبال ی راهی بودم که مشتری ها من پیدا کنن
ولی ب قول استاد من باید ب جای زور فیزیکی
روی خودم
باورهام و مهارتهام کار کنم
لیست قیمتهام اماده کنم
و لاجرم من ب مدار مشتری بهتر هدایت میشم
کی؟
نمیدونم بستگی ب تعهد و عملکرد من داره
ولی اینکه بخوام زور بزنم
و فکر کنم هر جا میرم از ی دری برسونم ک من ندریس زبان میکنم و بیاین ب بچه هاتون درس بدم
بیام بیرون
و خدا خودش مشتری ها. رو برام میفرسته
دقیقا این دوتا شاکردی که دارم
من ی قدم برای داشتنشون بر نداشتم
و خدا ب سمت من هدایت کرد
خدایا شکرت برای اکاهی امروزم
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
اقا محمد عزیز سلام
خوشحالم که کامنت من برای شما راهنما بود
دوباره کامنت خودم خوندم
و نوشته بودم که اون شاگردم بعد از افزایش نرخ
کلاس کنسل کرد
من ب خدا فقط گفتم خدایا میدونم اگر رزق من باشه
این شاگرد برمیگرده
و خدایا خودت دل ادمها رو برای من نرم کن و برام مشتری های دست ب نقد بفرست
بخدا صب ساعت ١١ داشتم مشق های خوشنویسیم رو انجام میدادم مادر زبان اموزم تماس گرفت
و حال و احوال و گفت چون موسم امتحان و امتحان پسرش نهایی
میخوان که بعد از امتحانات کلاس شروع بشه و اصلا در مورد افزایش قیمت چیزی نگفت ( قبلا چونه میزد)
و خودش گفت
که ما بخاطر امتحانات کلاسهای فوق برنامه کسرا رو میخواستیم کنسل
کنیم
ولی کسرا همه کلاسها رو میره جز کلاس شما ( اینم بخاطر فرکانس خودم قطعااا)
و خانم گفت که ی جای دیکه پسرش برده برای کلاس مکالمه
سه جلسه پسرش رفته و گفته نمیخوام برم
کلاس خوب نیس و فقط به خنده و حرف الکی میگذره
و میخوام برگردم به کلاس خودم با خانم خلفیان ( یعنی من)
این یعنی همون درخواست نرم شدن دل مشتری که از خدا خواستم و از زبان اون پسر ب پدر و مادرش گفته شد
و درنظر دارن کسرا کلاس رو ادامه بده
( البته من باز هم ب خدا میسپارم که بهترینها رو در مسیر من قرار بده)
و من فقططط اعتبار مهارتم و نرم شدن دل مشتری هام رو بخدا میدم
اون لحظه که مادر شاگردم داشت میگلت
زمان تعیین سطح پسرش خیلی خوب جواب داده
و از من تشکر کرد بابت اموزشم
من همون لحظه تو دلم از خدا تشکر کردم
خدا توانایی تدریس رو در من قرار داده و ب زبانم بهترین کلمات رو جاری میکنه که زبان اموز درک میکنه ب اسانی
خدایا شکرت
و من بازم ادامه میدم
و میدونم که برای افزایش نرخهام هم باید تکامل رو طی کنم
و گفته خدا
اجیب الدعوه الداع اذا دعان فستجیب لی
شما در خواست داشتی پاسخ رو در کامنت پیدا کردین
پس باز هم در خواستهاتون رو اگاهانه بفرستین چون خداوند حتما پاسخ میده
درپناه خدا باشید