مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- تغییر اساسی را از کجا شروع کنم؟
- چگونه از دل این شرایط نا امید کننده، خوشبختی ام را خلق کنم؟!
- نقطه تحول زندگی من؛
- آگاهی از دلیل اصلی نتیجه، بسیار ارزشمند تر از خود نتیجه است زیرا با تکرار و پیروی از آن دلایل، نتایج بیشتری خلق می کنیم؛
- اگر من در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند در زمان مناسب من را با آدمهای مناسب هم مدار می کند و ما با هم ملاقات می کنیم. در نتیجه من برای پیدا کردن آدمهای مناسب تلاش نمی کنم بلکه برای هماهنگی خودم با قانون تلاش می کنم؛
- اگر ما در مسیر درست قرار بگیرم، خداوند کارها را برای من انجام می دهد همانطور که برای ابراهیم، موسی و محمد انجام داد؛
- در جهانی که فقط به فرکانس ها واکنش می دهد، روی بهبود فرکانس هایت کار کن؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD512MB33 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 16 | چگونه در مدار مناسب قرار بگیرم؟30MB33 دقیقه
به نام نامی دوست که هرچه دارم از اوست سلام به روی ماهت بنده حرف گوش کن خدا نشانه الهی امروز من سعیده جان از غار حرا بوس به کله تسلیمت
خوش حالم از این که وصلم به الله در این لحظه خوش حالم که هدایتم کرد به سمت یکی دیگر از کامنت هات که آدرس این کامنت رو داخلش گزاشته بودی مطمئنم اینم جزو هدایت های خدا بوده.
خوش حالم از این که فرمان گفت و گوهام رو با لله سپردم دست خودش چون خیلی خوش میگذره خیلی خیلی زیاد و یه عالمه آگاهی و حاله خوبه که میاد سمتم هدایت به سمت این کامنت هم از برکات تسلیم بودن در برابر الله هست الحمدالله رب العالمین.
سعیده، درست قبل از رفتن به دانشگاه (روز اول )پام آسیب دیده اما هیچ درد و سختی نیست خودش همه کارهام رو انجام میده خودش هدایتم میکند کمکم میکنه برای حرکت کردن جاهایی هم که نباید کاری بکنم یا جایی برم خودش منصرفم میکنه مثل همین دانشگاه که با نشانه هایی که بین خودم و خداگزاشتم الان دو هفته میشه که نرفتم از بعدش فعلا خبر ندارم شاید با پای گچ گرفتم هفته دیگه برم شایدهم نه نمی دونم.
با خودم گفتم از روز اول حتما خیری هست الله خیر الحافظین یا بهتر بگم خداجونم بهم گفت.
این چند روز گیج بودم وقتی میشنوم استاد میگه باید حرکت کنید به صرف این که فایل هارو گوش کنید و روی ذهنتون کارکنید فکر نکنید شرایطتون تغییر میکنه نه باید قدم بردارید، میترسم و شک میکنم به خودم و کارهام برای همین هدایت خواستم از الله؛ از زبان تو عمل کردن رو برام تعریف کرد.
از زبان تو گفت نترسم و ادامه بدهم به گوش کردن فایل ها و نکته برداری و کنترل ورودی های ذهن و چنگ زدن به اتصالم بهش، به این که نکنه یه وقت کاری بگه و من نتوانم ازپیش بربیام به خاطر ایمانی که هنوز اونقدر سفت و محکم نشده و بترسم و واپس بکشم و بشم جزو زیانکاران عالم
اما گفت نه در حد توانت بهت تکلیف میدهم و قلب آدم هارو برات نرم میکنم باز هم از زبان تو
یه درخواستی کردم ازش و نشونه ای گزاشتم و گفتم خودت کارهارو انجام بده. اصلا خودت دست ها تو بفرست که مم رو دعوت کنند با عزت و احترام دیگه بسه به حرف و مسیری که این مغزم گفت عمل کردم و خوردم به در بسته برای داشتن درآمد مستقل.
بعد کامنت تو رو میخوانم که انقدر قشنگ تسلیمی و الله کارها رو برات انجام داده و این توهم نیست و این که انقدر قشنگ تلاش میکنی در صلح باشی با آدم های اطرافت اون وقت الله هدایتت میکند قدم به قدم گام به گام به مسیر های راحت تر مناسب تر و بهتر.
سعیده جان نشانه خوب الله خوش حالم از صمیم قلبم ورودت به کار جدید رو بهت تبریک میگم و تحسین میکنم این حد از تسلیم بودن و عمل گرا بودنت رو این حد از متوسل بودن به الله رو و گرفتن نتیجه پی در پی در زندگیت.
منتظر شنیدن خبرهای توحیدی بیشتر از تووهستم و امید دیدارت در زمان و مکان مناسب.
روی ماه دخترهای نازنینت رو از طرف من ببوس .
خدا پشت و پناهت باشه عزیزم.
یاحق