گفتگو با دوستان 17 | مسئولیت مسائل زندگی ات را بپذیر - صفحه 7

150 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهره رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1617 روز

    اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

    بسم الله الرحمن الرحیم

    استاد عزیزم استاد مهربانیها و بخشندگی ها

    مریم جان عزیزتر از جانم.

    صدای شما را به وضوح میشنوم و دیگر در این زمان و مکان هیچ جایگاهی نمیخواهم مگر به درستی مثل ۴۰ سالی که گذشت و من دیگر هیچ زشتی نمی خواهم ببینم.

    من احترام ازدست رفته خودم و مادرم را از شما میخواهم و از همین جا به شما میگوییم

    اگر میتوانید برای من احترامم را که به ظاهر از دست رفته بخرید و به من کمک کنید.

    و جایگاهی که خدا به من داده بسیار برایم زیباتر است. ودر غارم از دست شیاطین به خدا پناه برده ام.

    وبه ظاهر میان مسلمانان کافرم.

    امروز به مادرم مریم بشارت دادم :

    که دخترت بزودی همه محبت هایت

    را جبران میکندو بهشت را در هر سرزمینی که بخواهد میخرم که تا زنده است فقط در این باغ بچرخد و لذت ببرد.

    و پدرم عباسعلی رحیمی را که فوت شده ببخشد.

    که پدرم نیز مرد بسیار نیکوکار و درست کاری بود.

    و روزی امام زمانی دیدم

    که گفت درخواستت را از خدا به وضوح بخواه.

    ومن یوسفم را از خدا خواسته ام.

    و پیدا کرده ام و او نیز مردد است تا نتایج ۲۲ سال خدمت به این خلق را ببیند.

    مرا با انگشت نشان میدهند و تهمت ها میزنن که قلبم را میشکند.

    من قرآن را از ۶ سالگی میخواندم و هیچ کسی را در این سرزمین یافت نخواهید کرد که تا کنون من به او ظلمی کرده باشم یا ناحقی گفته باشم یا حقی را خورده باشم

    که خدا شاهد بر من است.

    اما من ۲۲ سال به همین مردم خدمتها کرده ام.

    دیگر بیش از این سخنی ندارم.

    من برادرم را ابراهیم میدانم و خواهرم را مریم

    اگر به داد من در این لحظه ها نرسید زود دیر میشود.

    و من متعهدم که به شما خدمتها کنم در همین سرزمین

    از اصفهان مهد هنر.

    و زیباییها را برایتان زیباتر عکاسی میکنم و از اینجا تا هر جا که شما اجازه دادید با شما همراهم.

    بسیار دوست دارم که ایران گردی ها کنم و فقط هز زیباییها عکس بگیرم و به نقاشها بدهم تا آنها را زیباتر کنند و آنها را بفروشم

    من ایده ها دارم. و هنرمندی هستم که مبالغ اکنون مرا راضی نمیکند با آنکه همین الان آتلیه نیز دارم.

    صحبتها زیاد است و وقت من نیز کم.

    من با خدا عهد کرده ام دیگر در این زمین کاری ندارم به جز مرگ که مرگ برای من حق اگر نتوانم به شما وفادار و متعهد و ثابت قدم در راه درست خدمتها کنم.

    یا حق در پناه خدا باشید دوستان عزیزم.

    که خدا یار و نگهدار انسانهای مومن واقعی است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    maryam gh گفته:
    مدت عضویت: 3059 روز

    استاد عزیزم سلام

    اینقدر دوستون دارم

    اینقدر حالم خوب میشه وقتی میام سایتتون رو میبینم که قابل توصیف نیست.

    اینقدری آگاهی کسب میکنم که تمام روز سرشار از انرژی هستم.

    ممنونم از این سایت و آگاهی هاش و تمام افرادی که عضو هستن و کامنت میزارن و از موفقیت هاشون میگن.

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    رسول ابراهیمیان گفته:
    مدت عضویت: 2095 روز

    سلام سلام سلام

    سلام ب استاد عزیز و تمام خانواده خوشبختی

    از فایلهایی ک در مورد صحبت استاد با بچه ها بوده خیلی درسها گرفتم از تک تک اونها و اینکه واقعا همیشه ما استاد را با تمام پیشرفتهایی ک داشتن و میگفتن و یادآوری میکردن می‌دیدیم و خدا را شکر ک در این گفتگو های جدید محور شاگردان همین استاد را با پیشرفتهای شگرف دیدیم ک اومدن و از تمام پیشرفتها و تغییرات خودشون بیان کردن و خدا را هزار مرتبه شکر ک ب چنین دست آوردهای خوبی رسیده بودن

    که صد البته اینان قطره ای از دریا هستن ک فقط نتایج خودشون را دارن بازگو میکنن و بقیه یا فرصت بازگو کردن بهشون نمی‌رسه یا اصلا نتونستن بیان و تغییرات خودشون را بگن ک حتما تغیرات زیادی داشته اند که بسته ب میزان آشنایی با قانون و کار کردن روی خودشون کوچک یا بزرگ بوده

    ولی چیزی ک مهم هست اینکه واقعا میشه و برای خود من هم این طور بود ک واقعا میتونم و توانایی ایجاد هر آنچه ک بخواهم و آرزو دارم را دارم

    چیزی ک از این فایل یاد گرفتم و برام عالی بود تعهد دادن بود

    ب خودم گفتم چرا واقعا تا حالا بخودت تعهد ندادی ک پیشرفت کنی تو ک در زمینه مالی تعهد داده بودی و پیشرفت را دیده بودی و دیدی ک قانون چقدر خوب برای تو کار کرد

    پس تو هر کاری ک میخوای انجام بدی تعهد بده بزار متعهد ب خودت باشی تا اون کار را انجام بدی و در مسیرش حرکت کنی

    آره واقعا تعهد در هر کاری که بخوای انجام بدی می‌تونه تو رو هزاران پله بالا ببره و خدا را شکر ک درس بزرگی گرفتم و تعهد میدم ک از اون استفاده کنم تا به پله های بالاتری در هر زمینه ای ک میخوام برسم

    فک میکنم متعهد بودن برای اون کاری ک آدم میخواد انجام بده فرد را از دادن شاخ و برگ ب موضوعات خارج از راستای در حرکت دور می‌کنه و انگار فقط در همون مسیر دلخواه داری حرکت میکنی

    ب امید روزی که با تعهداتمون به خودمون برای انجام. تمام کارهای بزرگمون به خواسته هامون برسیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    شهره آرا گفته:
    مدت عضویت: 1517 روز

    به نام خدایی که فقط ایمان و پرستشش دنیارو برات به زیبایی و آسان ترین زندگی تبدیل میکند سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان عزیز که در اینجا هستند من بار اول تازه اومد توی این سایت شما من اومدم و از دوستان خواهش میکنم منو بیارید توی گفتگوی استاد من خیلی کم روی خودم کار کردم نمیدونید چقدر نتیجه عالی گرفتم کسی باور نمیکنه بلکه کلی حرف و حدیث پشت سرم زده شده استاد عزیزم خواهشمندم که جواب منو بدید منو بیشتر راهنمایی کنید لطفا من از خیلی سال پیش چیز های زیادی توی زندگیم پیش اومده و متوجه نمی‌شودم و تاز با شنیدم حرف های شما فهمیدم چقدر خداوندبزرگ و فقط کافیه ما درک و حسش کنیم بازهم سپاسگزارم و شکرگذار خداوندم که با شما من آشنا کرد سرراهم قرار داده من حرفهای خیلی خوب و نتیجه های خیلی خوب گرفتم در همین زمان خیلی کم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    محمد امیراحمدی گفته:
    مدت عضویت: 2716 روز

    با سلام به خالق یکتا وبی نظیر خدایا صدها هزار بار تورو شکر میکنم بخاطر آگاهیهای وهدایتهایی که در طول روز برای من هویدا میکنی ومن واقعا ازت ممنون و متشکرم

    با سلام به استاد عزیزم استاد عزیزی که این روزها شده استاد عشق وبا درود فراوان به خانم شایسته عزیزم خدا رو شکر میکنم که هستید .بهترینها رو از خداوند یکتا برای شما دوعزیز و همه دوستانی که در سایت عباسمنش حضور دارن از خدای قادر و توانا خواستارم🌹🌹🤲🤲

    استاد واقعا نمیدونم از کجا باید بگم چه جوری باید بگم که بعد از اون فایل گفتگو با دوستان و اون عهدی که با خودم وخدای خودم بستم و تعهد دادم چه اتفاقاتی داره برام می افته خدایا شکرت واقعا .

    از خدا خواستم که درک بیشتری از خودش بهم بده وهدایتم کنه برای این موضوع که این اتفاق افتاد کتاب چگونه فکر خدا روبخوانیم برام اومد از طرف یکی از اقوام که عضو سایت هست ومیدونست که من هم عضو سایت هستم .

    وای خدای من .خدای خوبم واقعا چه کرد با من این نوشته های بی نظیر وعالی شما استاد عزیزم 🌹😍😍

    پنجره ای رو به روی من باز کرد که من رو مست مست کرده از دیشب که این کتاب وارد زندگیم شده نمیدونم چجوری بگم که چه اتفاقی برام افتاده فقط میتونم بگم اولا که خدایا صدها هزار بار تورو شاکرم بخاطر اینکه هستی تو رو شاکرم بخاطر قانون بی تغییر و سیستمی که برای اداره جهان وضع کردی که فوق العاده هست .

    خدایا تورو صدها هزار بار شکر میکنم بخاطر استادی که آفریدی و بهش ماموریت دادی تا آگاهیهای ناب وعالی خودش رو در اختیار همه بندگانی که آماده دریافتش هستن بذاره .استاد خیلی ازت ممنونم

    واقعا زبانم از شکر گذاری قاصره وفقط خدا میدونه که از ته ته دلم چقدر ازش ممنونم چقدر از شما ممنونم و چقدر از خانم شایسته ممنونم .

    خدایا سپاسگذارم ،.خدایا سپاسگذارم ،خدایا سپاسگذارم ……

    بم بم بم همینجوری داره میاد خدایا شکرت ، خدایا شکرت ،خدایاشکرت ..

    به امید دیدار از نزدیک با شما و خانم شایسته عزیز و همه بچه هایی که دلشون برای دیدن شما از نزدیک در بهشت (پرادایس)پر میزنه بزودی انشاالله

    عاشقتونم دوستتون دارم استاد جان

    در خاتمه باز هم میگم خدایا شششکککرررت

    🌹🌹😍😍😘😘🤲🤲

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  6. -
    یاسمین ربیعی گفته:
    مدت عضویت: 1854 روز

    سلام استاد عزیزم

    فایل ها رو که گوش میدم همش به این فکر میکنم که زمانی که من میخوام با شما صحبت کنم چی بگم از کدوم نتیجم بگم .

    همش میگم پس این اطلاع رسانی استاد رو برای ساعت و روز کلاب هاوس رو چرا من نمیبینم ؟ همون موقع یه ایده اومد که من فعلا در اون مدار نیستم زمانی که وقتش برسه من هدایت میشم ،

    وای استاد این گفتگو با دوستان دقیقا از نظر تاثیرگذاری به نظرم کم نداره از دوره ها

    چقدر من امیدوار تر شدم چقدر یاد گرفتم که چقدر مهمه که قبل از چک و لگد جهان تغییر کنم

    و به خودم اومدم دیدم من چقدر تضاد رو دارم تجربه میکنم بدون اینکه بفهمم باید براشون کاری کنم . و استاد مجموع این فایل های گفتگو با دوستان تا این قسمت یه تکون اساسی به من داده توی یکی از فایل ها گفتید بچه ها فکر کنید به صحبتا ،نشه که فقط اومده باشید و صحبت های قشنگ شنیده باشید بشینید فکر کنید .من همون موقع تا فایل تموم شد نشستم فکر کردن و یه لیست نوشتم از تغیراتی که باید ایجاد کنم

    من اصافه وزن و چاقی رو و سنگینیشو با خودم سالیان سال کشیدم از ۵ سالگی تا الان که ٢۴ سالمه ،از ۵ سالگی یادمه درحاله ورزش کردن بودم تا همین ٣ سال پیش اما هربار نتیجه موقت میگرفتم ،همین یکماه پیش دوباره تصمیم گرفتم اما چی بگم تق و لق ..تا قشنگ هدایت شدم به سایت و سری جدید گفتگو با دوستانو ببینم و خدایا… اینقدر اشک شوق ریختم با بچه ها وتا صبح مگه خوابم میبرد چقدر این هدایت عالی کار میکنه که بچه ها در مورد اینکه اصافه وزن داشتن و موفق شدن کم کنن صحبت کردن .استاد من فهمیدم کلا درحاله ریختن اشغال ها زیر مبل بودم یعنی یه چنین ویژگی شخصیتی دارم که مدام همه چیز رو پشت گوش میندازه چون عمیق فکر نمیکنه چون نمیخواد ریشه ای مسائل رو حل کنه ،

    من فهمیدم که مهمترین مسئله ای که باید حل کنم اینکه شخصیتمو از نو بسازم

    که به قول شما این شخصیت ،این پی محکمه که اینقدر پرقدرت و با عزت نفس و اعتماد به نفس میشه که قله هارو تا ثریا بالا میره

    من بزرگترین هدفم لذت بردن از زندگیه

    و الان یه هدف خلی مهم دیگه هم دارم

    هدفم ساختن یه شخصیت با دیدگاه های شماست استاد همون شخصیتی که خوشبختی مجبوره بدوه دنبالش.

    خیلی دوستون دارم شما رو و مریم جان پر احساسه دوست داشتنی رو ❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مجید قنبری گفته:
    مدت عضویت: 2402 روز

    سلام استاد عزیزم

    شاید این کامنت جاش اینجا نباشه ولی قسمت شد ک اینجا بنویسم.

    اگه امکانش هست در مورد عوامل بیرونی صحبت کنیم.

    من هنوز نتونستم بپذیریم دخیل نبودن عوامل بیرونی رو

    مثلا کسی ک کارمنده و حقوق خوب و عالی رو میگیره با کسی ک مثلا حقوق و درآمد ثابت نداره، مثل کارمند وزارت نفت، کارمند بانک، کارمند شهرداری و ارگانهای پولدار دیگه

    یا کسی ک از پدر و مادرش کمک مالی دریافت میکنه با کسی ک دریافت نمیکنه. منظورم کسی هست ک درخواستی نداره از پدرومادر ولی اونها خودشون کمک می‌کنند.

    یا اینکه کسی ک مجرد هست خیلی بهتر و بیشتر میتونه پول دربیاره و پس انداز کنه تا کسی ک چندتا بچه داره

    وووووو

    شاید ی سری بگن ک فلانی ک کارمند نبوده و نیست ولی پول داره، فلانی ک چندتا بچه داره و پول داره ووووو

    ولی ذهن من میگه اونا استسنا هستن. مگه خرج مجرد و متاهل مثل همه؟؟!!! در صورتی ک درآمدشون یکی هست اگه برپایه قانون کار بسنجیم.

    توی کتاب پدر پولدار نوشته بود ک پدر فقیر می گفت علت فقر من شما بچه ها هستین ولی پدر پولدار می گفت علت ثروت من شما بچه ها هستین، ک این مطلب توی کَته من نمیره ب قول یکی از بچه ها توی ثروت 1_ چطوری علت ثروت اون پدر بچه هاش بودن؟؟؟ درسته که ما عاشق فرزندانمون هستیم ولی برداشتم از صحبت‌های شما اینه ک خودشون باید برای خودشون پول بسازن وووووو مثل استاد ک خودش از خانواده جدا شد و برای خودش پول ساخت.

    خیلی عوامل بیرونی دیگه هم هست ک توی ثروت 1 جدید هنوز راجبشون صحبت نشده

    مثلا ی نفر خونش رو میفروشه و دوباره ک میخواد خونه بخره، چندبرابر گرون شده و همون خونه قبلی رو هم نمیتونه بخره، درسته ک شاید هزاران باور اشتباه میتونه توی ذهن طرف باشه ک این اتفاق براش افتاده ولی دلیل اصلیش نَوَسان قیمت توی کشور هست، البته برعکس این قضیه هم هست ک طرف خونه خریده و دو روز بعدش چندبرابر شده ک دلیل این هم نَوَسان قیمت بوده و باورهای خوبی ک داشته، پَس ب دید من همچین عواملی بی تاثیر نیستن،

    ممنونم میشم اگه راجب این مسائل صحبت کنین، من دوره ثروت 1 و 12 قدم‌ و عزت نفس رو هم دارم و بیش از 2 ساله ک دارم سعی میکنم قوانین رو اجرا کنم توی رفتارهام وخیلی نتایج فوق‌العاده ای گرفتم توی روابط با همسرم و نتایج مالی و دوباره سقوط کردم و الان دوباره دارم عزمم رو جزم میکنم ک دوباره پول بسازم، اوایل شروع کار با اینکه قانون رو کمتر میدونستم نتایج بیشتری گرفتم با الانی ک قوانین رو بیشتر میدونم ولی نتایج کمتر شده.

    ممنون و سپاسگزار شما استاد عزیزم هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    علیرضا بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 2802 روز

    سلام و درود خدا بر شما استاد عزیز

    استقبال از تغییر، پذیرش تغییر، تغییر اجباری یا مقاومت در برابر تغییر

    اینکه کدوم نگرش رو در نسبت به تغییر انتخاب می کنی، می تونه سرنوشتت رو زیر رو کنه

    چقدر مهمه که اصل رو از فرع تشخیص بدیم، چقدر مهمه که درگیر فرعیات (که برای بقیه جامعه اصل هستند) نسیم.

    استاد عزیز، خدارو شکر می کنم بخاطر وجود شما که اینقدر عالی اصل رو از فرع می شناسید، جدا می کنید و به ما هم یاد می دید.

    راستش اول که این گفتگو رو می دیدم، با خودم می گفتم این همه موضوع مهم و جذاب وجود داره برای صحبت کردن، چرا استاد این موضوع رو انتخاب کردن

    قسمت های مختلف گفتگو رو که نگاه می کردم و می آمدم جلوتر، اهمیت موضوع برام بیشتر مشخص می شد اما بازم به نظرم اونقدر حیاتی و تعیین کننده نبود، تا اینکه دیشب داشتم سوره اعراف رو مطالعه می کردم رسیدم به آیه هایی که درباره قوم فرعون و فرآیند نابودی اونها صحبت می کرد

    اینکه اولا نابودی یا پیشرفت یک فرآینده که به تدریج اتفاق می افته

    اینکه جهان با تضادها با ما صحبت می کنه، با نشانه ها

    اگر درس یک تضاد رو گرفتی و به اون درس عمل کردی، بزرگتر میشی، می ری کلاس بالاتر، اما اگه درسو نگیری تجدید نمی شی، سر همون کلاس نمی مونی بلکه می ری یه کلاس پایین تر و اگه بازم درسو نگیری، کلاس پایین تر و در نهایت اخراج

    فرعونی که پادشاه قدرتمند ترین امپراتوری زمانه هست، کسی که خودشو «رب» می دونه هم اگر قوانین رو نادیده بگیره، اگر بخواد بر خلاف مسیر حرکت جهان حرکت کنه، اگر نشانه ها و تضادها رو نادیده بگیره، محکوم به نابودی است

    قرآن تشریح می کنه که چطور در ابتدا تضادهای کوچکی (رجز) بر اونها واقع می شد اما درس نمی گرفتند، قول می دانند که تغییر کنند. می دونستد که این گرفتاری ها علامتی هست که میگه تغییر کنید و اونها هم قول می دادند که رفتارشون رو تغییر بدن، اما به محض اینکه اون مسئله رفع می شد، دوباره به همون شیوه قبل رفتار می کردن.

    اعراف:۱۳۴

    وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا یَامُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَ لَئِن کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِی إِسْرَائِیلَ

    و هرگاه بر آنها بلای پریشانی و اضطراب واقع می‌شد می‌گفتند: ای موسی، از پروردگارت، بنا به عهدی که با تو بسته، بخواه که اگر این بلا را از ما بردارد، به یقین به تو ایمان می‌آوریم و حتماً بنی‌اسرائیل را همراه تو روانه می‌سازیم!

    اعراف:۱۳۵

    فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَى أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنکُثُونَ

    اما همین که آن بلا را تا سرآمدی که به آن می‌رسیدند، برمی‌داشتیم، با اینحال پیمان می‌شکستند!

    بارها و بارها این تضادها وارد زندگیشون می شد و چون توجهی نمی کردند و این تضادها و نشانه ها رو نادیده می گرفتن، به جهت قوانین بدون تغییر جهان هستی که میگه یا باید تغییر کنی و رشد کنی یا نابود بشی، هر بار تضادهای شدیدتری وارد زندگیشون می شد اما باز هم توجه نمی کردند، بازهم این نشانه ها رو که دیگه خیلی واضح شده بودند رو نمی دیدند.

    اینجا بود که قوانین بدون تغییر جهان هستی حکم به دفع و طرد آنها گرفت و آنها را نابود کرد.

    اعراف:۱۳۶

    فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ

    پس آنان را دفع و طرد کردیم و در دریا غرقشان ساختیم، از آن روی که نشانه‌های ما را دروغ شمردند و همواره از آن غافل بودند.

    اما چرا این نشانه ها رو نمی دیدند؟ چرا متوجه این چک و لقدها نمی شدند؟

    به قول فرمایش شما، این آگاه بودن، این که ما آگاه باشیم به اینکه چی تو مغزمون داره می گذره، اینکه آگاه باشیم به اینکه می تونیم زندگی مون رو تغییر بدیم، خودش قسمت اعظمی از تغییره

    اما اونها به قول قرآن چون دچار غرور شده بودند، چون فکر می کردند که همه چی رو می دونن چون فکر می کردند که دیگه به سقف رشد و پیشرفت رسیدند، نمی تونستند نشانه ها رو ببینند، به نشانه ها به قوانین باور نداشتند و بنابراین بجای راه رشد، راه سر گردانی رو پیش می گرفتند.

    اعراف:۱۴۶

    سَأَصْرِفُ عَنْ آیَاتِیَ الَّذِینَ یَتَکَبَّرُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَإِن یَرَوْا کُلَّ آیَهٍ لَّا یُؤْمِنُوا بِهَا وَإِن یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لَا یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا وَإِن یَرَوْا سَبِیلَ الْغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلًا ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا وَکَانُوا عَنْهَا غَافِلِینَ

    کسانی را که به ناحق در زمین تکبر می‌ورزند، از آیات خود منصرف خواهم ساخت، اگر هر نشانه‌ای ببینند ایمان نمی‌آورند؛ اگر راه رشد را ببینند، آن را در پیش نمی‌گیرند و اگر راه سرگرادانی را ببینند آن را در پیش می‌گیرند، این بدان دلیل است که آیات ما را دروغ شمردند و از آن غافل بودند.

    موضوع تغییر، موضوع دیدن نشانه ها، توجه به نشانه و حرکت کردن، عمل کردن بر اساس نشانه ها برام اهمیتش صد چندان شد و ایمانم به شما که چقدر خوب قوانین رو می فهمید و تشریح می کنید

    صمیمانه از شما سپاسگزارم و خدا رو شکر می کنم بخاطر وجود ارزشمندتون و از خداوند سلامتی براتون آرزو می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    فرحناز رستمی پور گفته:
    مدت عضویت: 3069 روز

    به نام خداوند بخشنده بی منت و بی نهایت

    درود بر شما استاد عباسمنش عزیز و مریم جان شایسته نازنین و همه اعضا خانواده ام در سایت

    سپاسگزار خداوندم که هدایت شدم به دیدن و شنیدن این مطالب آگاهی بخش از شما استاد عزیزم بی نهایت قدر دانی میکنم بابت اینکه اینهمه وقت میذارید و از خداوند و قوانین جهان صحبت می کنید و آگاهی هاتونو با ما به اشتراک میذارید .

    چقدر احساسات دوستان پاک و لطیف بود و اشکمونو در آورد !

    چه نتایج تحسین برانگیزی چه اراده ی محکم و استواری دارن این دوستان و چه متعهدانه پای تصمیم هاشون وایسادن و نتایج عالی دریافت کردن . واقعا تحسینشون می کنم و بهشون تبریک میگم .

    بعد از شنیدن صحبتهای عزیزان در هر قسمت به خودم مراجعه میکنم که من چقدر تغییر کردم و چه نتایجی گرفتم من کجای این جهانم ؟

    بعضی از دوستان ۳ سال بعضی ۲ سال و بعضیها مدت زمان کمتری نسبت به من در سایت حضور داشته اند و از محصولات استفاده کرده اند و نتاجشون واقعا عالی بود و وقتی پسرکوچکم (پارسا) نتایج این عزیزان رو شنید بهم گفت : مامان شما که خیلی بیشتر تو سایتی و داری هر روز فایل گوش میدی پس چرا نتایج ما کمتره !؟ مگه این محصولات چی داره مگه استاد اونجا چی میگه این ۱۲ قدم چیه که اینهمه اینا نتیجه گرفتن ؟ ما هم بخریمش!

    به پسرم گفتم حتما تعهد زیاد این دوستان به انجام تمرینها باعث گرفتن نتیجه شده و حتما ۱۲ قدم رو میخریم و هر زمان که اماده دریافت آگاهی هاش باشیم به قول استاد هر وقت در مسیر درست باشیم خداوند ما رو هدایت میکنه و شرایط شو فراهم می کنه .

    در خلوت خودم خیلی فکر کردم که من چه نتایجی گرفتم و من کی تغییر کردم از کجا شروع شد ؟ آیا من چک و لگد خوردم از دنیا ؟

    استاد عزیزم من زمانی تغییر کردم و با شما آشنا شدم که در مورد خدا سوالات متعددی ذهنم رو مشغول کرده بود و هیچ کجا پاسخی پیدا نمی کردم اینکه هدف از آفرینش چی بود؟ ما چرا خلق شدیم ؟

    مشکلات مالی آنچنانی نداشتیم از نظر سلامتی هم گاه گداری بیمار میشدم و میگرن داشتم روابط هم با اطرافیان نسبتا خوب بود ! یعنی به دنبال تغییر در اون جنبه ها نبودم فقط به دنبال شناخت بیشتر خداوند و قوانین جهان بودم که خداوند منو هدایت کرد به سمت شما . و جالبه که اولین فایلهایی که من از شما دیدم قانون جذب در قرآن بود در مورد حزن و اندوه در قرآن بود و این فایلها منو کشید داخل سایت و هر روز شناخت من نسبت خدا و آرامشم و آگاهی هام بیشتر و بیشتر شد .

    اما شرایطی که اصلا به فکر تغییرشون نبودم به یکباره دگرگون شدند و هر روز اوضاع بدتر و بدتر شد تا جایی که همسرم شغلشو از دست داد ما مجبور شدیم خونه مونو که دریک شهر عالی در گیلان و دریک مجتمع نوساز بود با متراژ بالا بفروشیم ماشینو بفروشیم و در یک محله نامناسب در مرکز استان یک خونه با متراژ کوچیک تر بگیریم . اما طی این مدت که تقریبا یک دوه ۷ ساله طول کشیده من همچنان فایلهای شما رو دنبال میکردم و از درون تغییرات زیادی در من رخ داده من یه آرامش درونی پیدا کردم و زندگیم هدفمند شد منی که یک زن خانه دار بودم و به واسطه شغل همسرم نیاز به شغلی نداشتم و تمام وقتم رو صرف این کرده بودم که یه مادر نمونه و یه همسر نمونه باشم و همه جوره در این شرایط سخت به همسرم کمک کنم که از بحران بیاد بیرون و من خودم رو فراموش کرده بودم که من هم می تونم هدف داشته باشم من هم علاقمندیهایی دارم که می تونم برم دنبال علایقم . و این فشارهای مالی باعث شد من هم برم دنبال یه شغل اوایل برای کسب در آمد بود فقط اما در ادامه با فایلهای شما متوجه شدم من باید عاشق کارم باشم و کاری که من عاشقش بودم سخنرانی بود من از بچگی روی صحنه بودم از دوران ابتدایی در تمام مراسم های مدرسه مجری قاری قران دکلمه خوان مقاله خوان بازیگر تاترهای مدرسه عضو گروه سرود و در تمام فعالیت های فرهنگی مدرسه شرکت میکردم و من برای این کار در دوره های مختلفی شرکت کردم و با عشق کارم رو شروع کردم از یک زن خانه دار طی سه سال تبدیل شدم به یک سخنران و مدرسی که در شهر های مختلف دوره و کلاس برگزار کردم و هر روز فعالیتهام بیشتر و بیشتر شد و همسرم (فرهاد ) هم در این مسیر با من همراه شد یه سایت درست کردیم و همسرم شد مدیر فنی سایت کسی که اصلا در طراحی سایت مهارتی نداشت داره روز به روز در این زمینه مهارتشو بیشتر می کنه دو تا پسرهام (پویا و پارسا) هر کدوم بخشی از کار رو بر عهده گرفتنددو تا از دوستان نزدیکمون هم به ما پیوستند و شدیم یه گروه که در حوزه آموزش داریم فعالیت می کنیم اما … زمانی که همه چیز داشت خوب پیش میرفت یه دفعه شرایط جهان تغییر کرد و کار ما رو تحت تاثیر قرار داد و دوباره همه چی صفر شد !

    اما من کوتاه نیومدم و با روشهای مختلف به فعالیتم ادامه دادم اما هرچه بیشتر تلاش میکردم کمتر نتیجه میگرفتم ( از نظر مالی ) تا جایی که به پیشنهاد همسرم یه سفر رفتیم به زادگاه من به خیال اینکه یه گوشه ی بازار رو بگیریم و اونجا که نبود آموزش بیداد میکنه ما پرچم دار بشیم و بشیم سلطان آموزش در اون منطقه !

    با کلی ذوق و شوق دوماه تو منطقه موندیم با همه مسئولین اونجا از شهرداری و شورای شهر و فرمانداری گرفته تا دانشگاه آزاد و سایر نهادها جلسه و تفاهم نامه کاری و قرارداد بستیم . تبلیغ کارمون رو شروع کردیم و به چند تا پیج پر بازدید تبلیغ کارمون رو سپردیم اما عجیب بود که طی این مدت یه نفر نگفت خرت به چند من ؟ همه مون مریض شدیم و با تضادهای عجیبی مواجه شدیم ! من همش به خودم میگفتم ما که از حاشیه امن مون خارج شدیم به قول استاد پنیر داشت تموم میشد و ما تصمیم گرفتیم مسیرمونو جور دیگه ای به جلو ببریم ! مگه نمیگن از تو حرکت از خدا برکت ما که حرکت کردیم !

    نا گفته نماند که از اطرافیان هم زیاد حرف و حدیث شنیدیم مثلا مادرم میگفت از وقتی با عباسمنش آشنا شدید زندگی شما اینطوری شد ! البته مستقیم به خودم نگفته بود بعدا متوجه شدم !

    خلاصه این تضادها باعث شد من خیلی بهتر به وضوح برسم برای رسیدن به خواسته هام . متوجه شدم من هر روز اهدافم رو و پلن هایی که تو ذهنم برای خودم چیدم به خاطر اهداف بچه هام و به خاطر اهداف همسرم تغییر شون میدم و من شدم عروسک خیمه شب بازی اونها و هر طرفی که میگن من میرم همسرم میگه اینجا درآمد نیست مردم آموزش پذیر نیستن فکر میکنن علامه دهرن میگه اینجا زمین گرونه خونه گرونه ما باید بریم جایی که زمین ارزونتره اونجا خونه بگیریم و از این صحبتها و من هم باهاش همراهی کردم در صورتی که من همیشه میگفتم اگه باورهات درست باشه هر جا باشی می تونی درآمد کسب کنی ما که سایتمونو داریم و می تونیم از طریق اون کار کنیم و نیاز به مکان خاصی نداره ! من متوجه شدم که من همش مواظب اینم که همسرمو پسرهام باورهاشونو تغییر بدن تا چهار نفری بتونیم سینرژی کنیم برای رسیدن به اهدافمون چون همسرم همیشه میگه ما یه خانواده ایم و نمیشه هر کسی ساز خودش رو بزنه ! من متوجه شدم که افسار اهدافمو دادم دست اونا و هر کسی میکشه به سمت خودش !

    نهایتا تصمیم خودم رو گرفتم و گفتم من متعهدانه رو باورهام کار میکنم و اصلا به اهداف بقیه کاری ندارم و اهداف خودمو دنبال می کنم . چند ماهی هست که بیشتر و بیشتر رو خودم دارم کار می کنم هنوز نتایج شگفت انگیز و آنچنانی رخ نداده ولی همین که متوجه اشتباهاتم شدم و همین که در مورد خواسته هام به وضوح رسیدم همین که آرامش دارم همین که دارم حتی از غذاهایی که می خورم متوجه میشم که داره مدارم تغییر می کنه برام کافیه . خودم میدونم اشتباهاتم کجا بوده و دارم روشون کار می کنم و متوجه شدم دلیل اینکه اینهمه سال عضو سایتم و دارم بیشتر روزهام فایل گوش میکنم ولی نتایج مالی پایدار و بزرگی نگرفتم چی بوده ! چون من اصلا از اول دنبال مسائل مالی نبودم من دنبال شناخت بیشتر خدا بودم من به دنبال آگاهی نسبت به خودم و درونم بودم و خدا میدونه چقدر این مدت با کتابها و فیلم های مستند بیشماری آشنا شدم که این شاخت رو داره بیشتر میکنه .

    دوست داشتم به مادرم بگم بله درسته حق با شماست از روزی که با عباسمنش آشنا شدم زندگیم عوض شد آدم آگاه تری شدم بت هایی که شما ، اجتماع و مدرسه از خدا در ذهنم ساخته بودید شکستم !

    بله درسته از روزی که با عباسمنش آشنا شدم دیگه میگرن ندارم دیگه آلرژی ندارم طی اینهمه سال ( ۷سال) شاید دو سه مرتبه به دکتر مراجعه کردم منی که به خاطر میگرن هر ماه میرفتم دکتر و به خاطر آلرژی هی دکتر عوض میکردم ، اینا رو هم ببینید لطفا . از یه زندگی کارمندی به یه شغل مستقل هدایت شدیم طی این سالها ده ها جلد کتاب خوندیم با افراد موفق زیادی آشنا شدیم پسرهام در حوزه ی علاقمندیشون تونستن ابزاری که دوست دارن بخرن پویا در زمینه موسیقی داره استاد میشه پارسا هم داره حرفه ای فتوشاپ رو آموزش میبنه با قوانین جهان آشنا شدن و از هم سن و سالهاشون خیلی بیشتر میفهمنن درسته کارش رو از دست داد ولی داره میشه یه طراح سایت درسته محله ای که خونه خریدیم زیاد مناسب نیست که اونم از باورهای خودمون بود ولی خونه خریدیم دوباره ماشین خریدیم نسبت به بقیه که دارن چهار موتوره کار میکنن ما بدون تقلای خاصی داریم در آرامش زندگی می کنیم اینا رو هم ببینید لطفا!

    بله حق با شماست از وقتی که با عباسمنش آشنا شدیم تصمیم گرفتیم آدمهای بزرگی بشیم تصمیم گرفتیم خوب زندگی کنیم تصمیم گرفتیم تلوزیون رو از زندگیمون حذف کنیم و حذف کردیم . تصمیم گرفتیم ورودیهای ذهنمونو کنترل کنیم و به همون میزان هم نتیجه گرفتیم اگر نتایج مالی مون هنوز پر رنگ نیست چون باورهای مزخرفی که شما و اجتماع و رسانه در مورد پول وارد ذهنمون کردید رو حالا باید با یه جهاد اکبر از بین ببریم و باورهای ثروت ساز رو جایگزین کنیم شما ها فقر رو فضیلت میدونستید و به ذهن ما منتقل کردید بچه که بودیم همش گفتید پول چرک کف دسته همین الانم میگید ! نه مادر من فقر فضیلت نیست ثروت فضیلته ثروتمند شدن فضیلته و پول معنویه .

    بله ما تصمیم گرفتیم اون ساختمان پوسیده ی وجودمون رو از بنیان تخریب کنیم و یه ساختمان زیبا با زیر بنای محکم بنا کنیم .

    من که از این آرامش از این حس و حال از این عشق بازی با خدا لذت میبرم و برای رسیدن به جاهای بزرگ داریم تلاش میکنیم به انسان بزرگی تبدیل بشیم ما داریم ساخته میشیم برای روزهای بهتر ظرف وجوی ما داره وسیع تر میشه به قول یه بنده خدایی اگه می خوای ماهی بزرگ بگیری باید طور بزرگتری داشته باشی ما داریم وسیع تر میشیم و این تغییرات همیشه با تضادهایی همراه هست که باید بتونیم از دل اون تضادها به وضوح بیشتری برسیم .

    باید به مادرم میگفتم بله آشنایی با عباسمنش نیاز به تغییر داره هر کسی نمی تونه درک کنه این آگاهی ها رو هر کسی نمی تونه دریافت کنه و ساعتها فایل گوش کنه و ۲۵۰ تا دفتر پر کنه ( یکی از بچه ها تو همین گفتگوها گفته بود) کار هر کسی نیست ! فقط یه عباسمنشی می تونه !

    اینم بگم اصلا ناراحت نیستم که چند ماه بلند شدم رفتم شهر خودم و کلی حرف شنیدم و از نظر دیگران بدون هیچ دستاوردی برگشتیم اتفاقا بر عکس خیلی هم خوشحالم و متوجه شدم که کجای کارم ایراد داشت . همسرم میگفت یعنی با دست خالی برگردیم ؟ گفتم نه ما دست خالی بر نمیگردیم ما هر اداه ای که رفتیم با کلی احترام مواجه شدیم بدون هیچ حرف و حدیثی برای کارمون مجوز گرفتیم با همه ی افراد مسئول و سرشناس شهر جلسه کاری برگزار کردیم درسته نتیجه مالی نداشت ولی همه ی اینها برای من نتیجه بود و به خودم افتخار میکنم که اقدام عملی برای اهدافم انجام دادم و حتما باورهام ایراد داشته که جواب نگرفتم !

    به قول شما وقتی تو مسیر درست باشی افراد و شرایط مناسب به سمت شما هدایت میشن و من باید اون مسیر درست رو برا خودم بسازم و ان مسیر درست از ذهنم من عبور میکنه و از احساس من رد میشه و من متوجه شدم در تمام اون روزهایی که من برای گرفتن مجوز تو شهرم از این اداره به اون اداره میرفتم احساس خوبی نداشتم چون تو اون شهر خاطرات خیلی بدی داشتم به ظاهر همه چی رو فراموش کرده بودم ولی از درون جنگی در ذهنم به پا بود که من در اون جنگ شکست خوردم !

    اما مهم نسیت خوشحالم که پی بردم کجای کارم خوشحالم که به وضوح رسیدم خوشحالم که دارم متعهدانه رو خودم کار میکنم خوشحالم که با شنیدن این گفتگوها به ترمزهای ذهنم پی بردم و هر روز دارم زمان بیشتری رو برای تغییر باورهام اختصاص میدم . استاد عزیزم از شما و همه دوستان یه بار دیگه سپاسگزاری می کنم بابت این گفتگوهای ارزشمند . و خدا رو شکر میکنم بابت این آگاهی ها .

    در پناه الله یکتا محفوظ باشید .

    به زودی آمریکا میبینمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  10. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2333 روز

    به نام خدایی که شدیدا دوسش دارم و توی کوچکترین کارهام هم ازش هدایت میخوام چون میدوتم کوتاهی نمیکنه

    سلام به استادان عزیزم و همه دوستان جاده بهشتیمون

    اول از همه خداوندم رو شمر میکنم که امروز رو بعم هدیه داد

    خداوند رو شکر میکنم که از صبح فقط داره اتفاقای خوب میفته چون من میخوام فقط خوبیها رو ببینم و درک کنم و جذب کنم

    از صبح چند تا کار عقب مونده رو انجام دادم، چند تا کار دلنشگاهی داشتم که انجام دادم و چند تای دیگش هم داره با جریان تکامل و وجود دستان بی انتخای خداوند انجام میشه و من زور نمیزنم

    این در حالیه که یه تضاد، چند روزه برام پیش اومده اما همش دارم آگاهانه و با حال خوب کنترل ذهن میکنم، با خدای خودم صحبت میکنم و با دلیل و منطق برای ذهنمون ، بهش میفهمونم که اون تضاده قطعا برای من خیره و جریان کار من براحتی و خیلی آرام توسط دستان بی انتخای خداوند که عاشق خدمت رسانی به من هستن انجام میشه و عیر از این هم نخواهد بود

    صبح میخواستم برم سراغ نشانه امروز من، اما نمیدوتم چی شد که این فایل رو دانلود کردم و پلی شد و چه خا که نشنیدم..

    الهام:

    من خودم در مسیر خواسته هام یه کوهی ایجاد کرده بودم و در این مسیر فهمیدم که خودم اونو ایجاد کردم و خودم هم باید از بین ببرمش یعنی خودم مسئول همه اتفاقات زندگیم هستم

    دوست نازنینم الهام ارزشمند رو جقدر تحسین میکنم که اون عشق همیشگی که توی نوشته هاش داره رو توی صحبت هاش هم داشت و من عمیقا درکش مردم

    چقدر تحسینت میکنم عزیزم که رفتی دنبال عشق و مهاجرت کردی و وقتی به خواستت رسیدی و حس کردی اون چیزی نیست که میخواستی ، حالا دوباره داره راه جدید و عشق جدیدی رو دنبال میکنی

    استاد شما عم عمیشه گفتید که بریم دنبال خواستمون و تصمیم بگیریم و عملی کنیم و تا نرسیدیم بهش، نمیدونیم اون واقعا خواسته و هدف ما هست یا نه و بعد که رسیدیم، طبق اون احساسی که داریم، دوباره تصمیم بگیریم که میخوایم همونو ادامه بدیم یا باید یه تغییراتی بدیم که چقدر خوبه بفهمیم و درک کنیم خواسته واقعیموتو

    وقتی الهان نازنین کفت با خودم فکر کردم آیا این رسته ای که میخوتم و ادامه میدم آیا چیزی هست که با عشق انجامش بدم و حتی اگه درآمد هم برام نداره، اما دیدم اون نیست، تغییرش داد و نموند توی حال بد و تغییر کرد قبل از اینکه خیلی شرایطش بد بشه و ناامیدی بیاد سراغش

    آقا من عاشق اینم که تحسین کنم دوستانمو

    آقا من توی این ۲ ساله نتایج خوبی بدست آوردم که میتونه خیلی خیلی بعتر و واضح تر هم بشه اما با این وجود بازم عاشق تحسین کردن دوستامم

    به نظرم ماها باید نتایج هر چند کوچیک هودمونو ببینیم و تایید کنیم و در کنارش ، دوستان موفقمون رو هم تحسین کنیم و اینجوری مدلم در مسیر بهبود و خواسته قرار میکیریم

    دوست دارم به دوستانم بگم که عزیزای من، قرار نیست کوه بکنیم یا توی مدت کم از همه لحاظ بشیم نامبر وان ، تا بهمون بگن موفق، دوست خوبم، اگر از ۱ ماه پیشت سالم تری، صبورتری، خوش اخلاق تری، شادتری، اتفاقای ناگهانی خوب برات میفته و هزاران موفقیت کوچک و بزرگ دیگه، همه اینا یغنی ما توی مسیر درستیم و باید با ایمان، امید، انگیزه و عشق و طبق قانون تکامل بریم جلو و بدونیم و قابی اطمینان داشته باشیم که روزهای طلایی برای ما عم میاد، ناامید نباش

    اگه داری برای موفقیت بقیه دوستهات دست میزنی و هورا میکشی این اصلا بد نیست، این یعنی تو قدرت تحسین رو میدونی و به جای حسادت، داری در مدار جذب خواسته هات قرار میگیری

    هیچ زمان خودت رو سرزنش نکن و بدون اگه اینجایی، یعنی در مسیر صحیح هستی فقط با ایمان و حال خوب و انگیزه ادامه بده و گوش دل و جانت رو تیز کن برای دریافت هدایت ها و آگاهی های استاد، اون موقع دیگه کم کم رخ میده، برات کن فیکون میشه، همونطور که برای همه اونایی که توی این مسیر ادامه دادن رخ داده و ما هم طبق قانون، برامون رخ میده و داده…

    آرام:

    مداوم یادداشت میکنم با عشق همه این آگاهی ها رو و حالا شرایط طوری شده مه درآمدم به دلار و درهم شده و کارم در سطح خاورمیانه رشد کرده ،خونه خریدم،ماشین عوض کردم و هزاران نتیجه دیگه…

    آرام عزیزم دوست ارزشمندم واقعا لایک داری، واقعا بی اندازه تحسینت میکنم

    واقعا اون تعهد و ایمان بی اندازه شما رو توی مسیرت، شغلت و عشقت رو عاشقانه تحسین میکنم

    این همه موفقیت اتفاقی نیست

    اون همه جسارت برای تغییر قطعا از یه ایمان ناب و خالص درونی سرچشمه گرفته

    اینکه گفتی از شغلت استیفا دادی و حالا داری موفقیت پشت موفقیت درو میکنی این همه موفقیت و رشد، لایق بی اندازه تحسینه

    تعهد،تعهد، تعهد

    تعهدبا عشق

    تعهدبا انگیزه

    تغهدی که قدرت حرکت میده و تو رو به خواستت که براس پر پر میزنی، سوق میده…

    مهیار:

    الان ۲۰ سالمه و از یه وزن بالا به یه تناسب اندام خوب رسیدم، کلی دوره تهیه کردم و کار کردم

    خیلی مهیار عزیزم رو تحسین میکنم که با این سن کم وارد این مسیر ارزشمند شده و چقدر موفقیت های عالی داشته

    به نظرم اوج تعهد و انگیزه و ایمان به تغییر رو میشه از دوستانی یاد کرفت که وزن کم کردن چون به نظرم یه اراده آهنین میخواد و من همه دوستانم رو که این مدلی موفقیت کسب کردن رو تحسین میکنم و همیشه باید این موفقیت ها رو پله کرد برای سایر اهداف و خواسته ها

    چون وقتی به یه هدف و خواسته میرسیم که یه زمانی برامون رویا بوده، بعد یه مدتی کلا فراموش میکنیم اون موفقیت رو و ذهن طبق عادتش شروع میکنه به نجواهای منفی

    اما اگه بنویسیم

    اگه مدام برای خودمون یادآوری کنیم

    اگر همیشه از موفقیت های خودمون صحبت کنیم، اینا پله میشن برای دستیابی به هدف بعدی

    این مثل همون کسب تجربه در هر کار هست که توی بقیه کارخا هم به کمکمون میاد

    فقط باید اعتماد به نفسمون رو ببریم بالا

    خودمون و کارهایی که کردیم رو ارزشمند بدونیم و درک کنیم منی که قبلا اون کار رو انجام دادم، الان هم مجددا میتوتم فلان کار رو انجام بدم و برم توی دلش و از خداوند هدایت بخوام چون اون فقط منتظر درخواست منه تا اجابت کنه و من هم باید دریافتم قوی بشه و هدایت رو بگیرم و گام به گام برم جلو..

    این مسیر بی انتهاست

    و من با حال خوب اومدم اینجا و با حال خوبتر ادامه میدم

    سپاس بی نهایت از شما عزیزانم

    🎖🎖🥰🥰🌹🌹🌺🌷👍💕💕💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت