مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
الگوهای مناسب نه تنها خواسته های مناسب را شکل می دهند بلکه باور به امکان پذیر بودن را در ذهن ما می سازد؛
هدف از الگوبرداری؛
عمل به فرمول “چطور از این بهتر؟!”
مخرب ترین فرکانس، فرکانس احساس گناه است؛
طبق قانون، چیزی به نام ” فرصت فقط یک بار در خانه ات را می زند” وجود ندارد. همیشه فرصت های بهتر هست؛
چرا خداوند کلمه حزن را در قرآن با لای نفی آورده است؟!
منابع:حزن در قرآن | دوره قانون آفرینش
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD427MB27 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 18 | حُزن در قرآن25MB27 دقیقه
با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته
روز 160
چقد مبحث احساس گناه و شرم و غم رو در دوره ی احساس لیاقت،به خوبی توضیح دادین
و من ب محض متوجه شدنش،با تغییر نگرشم و احساسم،نتایج رو دریافت کردم
در بعد مالی،من خیلی خودمو سرزنش میکردم و میرفتم زیر باز منفی احساس غم،ک ایکاش فلان روز،ک فلان ایده اومد انجام میدادم تا ضرر مالی کمتری میکردم
بار سنگین حسرت…
و این احساس بد،شروع میکرد داستان وار،تمام عواقب اون نادیده گرفتنه ایده رو،به صورت فیلم ،در ذهنم پخش میکرد،چیزی ک این روزها،با اسم مومنتوم یاد میکنیم و این مومنتوم ادامه دار میشد جوری که احساس نابودی میکردم
در روابط،رفتاری ک اون لحظه،شاید متوجهش نبودم ولی بعدا بهش فک میکردم،همش به خودم میگفتم چرا اونکارو کردی چرا اون حرف زدی،چرا حواست نبود و همش حس سنگین شرم و گناه…
کم کم که سفر درونیم شروع کرد با این سایت مقدس،متوجه شدم ک نه تنها من کار درستی نکردم بلکه باعث شدم همه چی بدتر شه
چون همیشه تا قبل این موضوعها و اگاهی ها،من فکر میکردم ک باید ادم مچ خودشو بگیره و پدر خودشو در بیاره و خودشو اذیت کنه تا بار گناهش کمتر شه
مثل همه شب قدرهایی ک ادمها دوره هم جم میشن و اونقدر کارهای کرده و نکرده رو با احساس شرم و گناه میگنو خودشونو تنبیه میکنن که شاید خدا ببخشه
در صورتی ک خدا همین جا در درونه منه،و من اونقدر لایق بودمو هستم که منو اورده روی این زمین تا تجربه کنم و رشد کنم و زیبایی ها رو ببینم
حتی اگه رفتاریم غلط بوده و ایده ای رو نادیده گرفتم و عزیزی رو رنجونده کردم
با همین احساس لیاقتمه که ایده ی دیگ میاد تا جبرانه اون نادیده گرفتنه بشه
با همین احساس لیاقتمه که ممکنه قلبه طرف مقابلم گشوده باشه و از من ناراحت نشه یا از ذهنش پاک بشه یا بمن خدا چیزی بگه ک با انجام دادنش همه چیز خیر و خوب باشه
خلاصه من باید ازون احساس سنگین و غمو شرم ،با تغییر نگاه و باور اینک من انسان لایقی برای دریافت الهامات خدا در جهت پیشرفت در همه ی ابعاد هستم،در بیام و این باعث میشه همه چیز بهتر بشه