گفتگو با دوستان 18 | حُزن در قرآن

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

الگوهای مناسب نه تنها خواسته های مناسب را شکل می دهند بلکه باور به امکان پذیر بودن را در ذهن ما می سازد؛

هدف از الگوبرداری؛

عمل به فرمول “چطور از این بهتر؟!”

مخرب ترین فرکانس، فرکانس احساس گناه است؛

طبق قانون، چیزی به نام ” فرصت فقط یک بار در خانه ات را می زند” وجود ندارد. همیشه فرصت های بهتر هست؛

چرا خداوند کلمه حزن را در قرآن با لای نفی آورده است؟!

منابع:حزن در قرآن | دوره قانون آفرینش


منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش بخش 7 | توضیح مفهومِ «حُزن در قرآن» و ارتباط آن با قانون احساس بد = اتفاقات بد (جلسه 4)

 


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    427MB
    27 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 18 | حُزن در قرآن
    25MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

198 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اسما نظریان» در این صفحه: 1
  1. -
    اسما نظریان گفته:
    مدت عضویت: 1109 روز

    استاد مهربونم

    چی بگم واقعا از این فایل و ادم های قشنگی که چقد زیبا هدایت شدن …

    وقتی سوال پرسیدید که

    ««چه زمانی تصمیم به تغییر می گیرید؟»» این سوال خیلی برام جالب بود .! من 2 سال بود که روی خودم کار میکردم از 18 سالگی شروع کردم! و یادمه سال اول ترکوندم استاد اون موقع که دور و بری های من همه دستشون تو جیب ‌پدراشون و … من اپل واچ آخرین مدل خریدم با درآمد خودم برای خودم کلی وسایل های اتاق خریدم و… و هیچ گونه کم و کاستی نداشتم ! تا اینکه گذشت و من وارد رابطه ایی شدم که کلا همه چیز عوض شد ! همه چیز عالی بود روزای اول حتی چون من تو مدار عالی بودم روز به روز اتفاق های عالی میوفتاد تا اینکه 1 سال گذشت و من فکر میکردم که تموم این نتیجه هارو من دارم رقم میزنم و یه جورایی دچار شرک شدم ! تا اینکه اینجوری شده بودم که بابا من کار نکنم رو خودم هم نتیجه عالی برام میاد ! همینجوری میگذشت که حسم بهم میگفت که کم کم رابطع از جهت های مختلف داره خراب میشه ولی اصلا توجهی نداشتم حتی خدا خیلی جاها بهم نشون میداد که این فکرم اشتباه و من باز باید کار کنم رو خودم ولی نادیده گرفتم ! تا اینکه گذشت و خیلی گذشت و من هم سیلی هایی خوردم ولی خیلی توجهی نداشتم ( چون کار کرده بودم رو خودم رابطه خیلی عالی رو رقم زدم و وقتی هم تموم شد اون رابطه اصلا به خاطر خیانت و ناراحتی و فلان و خیلی چیزا نبود یا خیلی دلایل بد نبود) باز من متوجه این موضوع شدم که کم کم داره خراب میشه و دوباره استارت کار کردن رو خودم رو زدم ! بعد دیدم خدایا اصلا یه سری حس هایی که به طرف مقابل دارم اصلا درست نیست مثل حالا وابستگی و … و من چون فعمیدم این حس هارو دارم و دارم دچار شرک میشم از اون رابطه سریع اومدم بیرون چرا؟ چون گفتم دارم دچار شرک میشم و یه جورایی من هنوز از بودن با خودم لذت نمیبرم و فرار میکنم از تنهاییم ! دو روز اول به شدت بران سخت بود اون جداییه ولی یادمه از همون روز باز خدا رو صدا زدم بهش گفتم خدایا ایندفعه میخوام واقعی تغییر کنم و یه فرد با عزت بشم و میخوام اول از تنهایی خودم لذت ببرم و خدا رو حس کنم اول و پیداش کنم بعد بخوام رابطه یا هر چی داسته باشم !

    استاد یعنی این جمله تون واقعا من تو این چند وقت تجربه کردم هیچ وقت فکر نمیکردم انقد عالی خودمو جم و جور کنم و خوب بشم من از همون روز هدایت های خدا رو دیدم نشونه هاش

    من در لخظه بودن رو یاد گرفتم اصلا حالم یه جوری عالی شد که اصلا انگار نه انگار من کات کردم و … و انقد از خودم تشکر میکنم که سریع به خودم اومدم و نخواستم اتفاقات بد برام بیوفته و طبق قانون تغییر ناپذیر خدا از وقتی اخساسم عالی شده اتفاقات عالی داره برام میوفته که تازه 1 ماهع من دارم رقم میزنم ….

    این جمله که ««قبل از اینکه جهان به ما فشار بیاره ما باید زندگی مون رو تغییر بدیم ! »» رو من تو رابطم عملی کردم شاید خیلی ها میگفتن نه میشینیم و میسازیم با این وضعیت ولی من گفتم نیاز دارم تنها باشم و باید اول با تنهاییم لذت ببرم و خدا رو پیدا کنم وگرنه باز همون اش و همون کاسه

    من هنوز جای تغییر دازم و جای کار کردن رو خودم ! پس هنوز نباید تو هیچ رابطه ایی برم

    استاد من الانا چقد حالم با خودم خوبه

    چقد حس نزدیکی به خدا دارم

    جوری که میگم خدایا انقد الان حالم خوبه که حتی دوست ندارم تموم شه این تایم !

    راحب سریال زندگی در بهشت دقیقا اینجوری بود بزای من که واقعا نمیدیدم همچین چیزایی هست وجود داره تا اینکه سریال رو دیدم استاد بخدا باورتون نمیشه

    از سبزی پرادایس که گذاشتید یا آسمون یا هوا یا ابرا و … من تماما دارم عین اینو تو زندگیم میبینم تو مرداد ماه ما به سفر شمال (تالش) رفتیم

    استاد استاد اصلا تموم چیزایی که دیدم همش سریال شما بود از سبزی های درختان

    از مرغ و خروس ها وای از آسمون نگم براتون بعد همش میگفتم وای من اینو دیدم اینو دیدم استاد یادمه یه بار با خانم شایسته عزیز با جت اسکی رفتین یه ساحلی و کنار دریا نشستین اونجا که یه عطسه زدین (خخخ ) و کلی خندیدین دقیقا همونجا رو من جذب کردم در جزیره قشنگ قشم

    وقتی اونجا رو دیدم اصلا مات و مبهوت موندم

    قلبم حس میکردم نمیزنه گفتم خدایا دقیقا اینجا همونجایی که استاد و خانم شایسته نشسته بودن و حرف میزدن من دقیقا اونجام

    چقد این سریال به زندگی من کمک کرد

    به همه دوستانم توصیه میکنم ببینین با جزعیات کامل حتی به اون حصار های دور پرادایس هم توجه کنین به همه چیز عین همینو جذب میکنین !

    استاد قشنگم هر کجا هستید شاد و پیروز و سعادتمند دنیا و اخرت باشید ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: