گفتگو با دوستان 18 | حُزن در قرآن - صفحه 7
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-19 08:25:342024-04-21 06:48:24گفتگو با دوستان 18 | حُزن در قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عباسمنش
سلام به خانم شایسته
سلام به دوستان عزیزم
إِنَّمَا النَّجْوَی مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئاً إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَی اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (10)
همانا نجوا از سوى شیطان است تا کسانى را که ایمان آورده اند اندوهگین کند، در حالى که جز به اذن خداوند، هیچ (نجوایى) ضرر رسان نیست، پس باید مؤمنان تنها بر خداوند توکّل کنند.
زیباترین آیه که من عاشقش هستم و مرا تغییر داد این آیه هست ، خیلی تاثیر مثبت روی من گذشته است ، بطوریکه قبلا همیشه در احساس بد بودم و هی زیاد می شد.
ولی الان جلوی نجوای شیطانی را میگیرم و آگاهانه حذف میکنم و آگاهانه وارد گفتگوی ذهنی خودم میشم و به نکات مثبت وزیبایی های دنیا توجه میکنم واقعا عالیه.
در پناه الله یکتا شاد ثروتمند و سلامت باشید
سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیز
سلام به دوستان همفرکانسی
این فایل گوش دادم و باز زدم دوباره تکرار بشه
چون برام خیلی پیام داشت
ما برامون مسیله ای پیش اومد که مجبور شدیم
خونمون و بفروشبم
من هم نگران اینده هستم که با این سن و سال بی خونه شدیم هم برای گذشته خودمون و سرزنش میکنم
این فایل جایی که ایتاد گفتن خداوند به مادر موسی گفت نگران نباس ما اونو به تو برمی گردون نیم انگار برای من بود و خداوند گفت نگران نباش
من برات جبران میکنم انگار ذهنم ازاد شد
هر روز فایلها رو گوش میدم اما ته ذهنم درگیر این موضوع بود که فهمیدم که ایمانم ضعیفه
و گرنه چرا باید نگران باسم
من الان دوست دارم از رندگیم لذت ببرم چه خونه داسته باشم چه نداسته باشم باید شاد باسم
خدارو شکر میکنم که توانایی پرداخت اجاره خونه رو دارم اونم تو منطقه خوب خونه خوب
و اینها عوامل بیرونی هستن و نجوای شیطان
خداوند کمکم کنه توی این مسیر ثابت قدم باشم
به نام تنها قدرت مطلق جهان
لاخوف علیهم و لا هم یحزنون
خوف از آینده و حزن بخاطر گذشته ست
پس تنها چیزی که مهمه الانه ، زمان حال، همین لحظه نه یه دقیقه قبل و یه دقیقه بعد.
کی میتونه اینجور زندگی کنه ؟ فقط کسی که ایمان واقعی داره میتونه نه غمی از گذشته داشته باشه و نه ترسی از آینده.
یکم با خودت مهربون تر باش ، یه بار خودتو ببخش و تموم گذشته رو بریز دور انقد زیر و روش نکن چی میخوای تو گذشته ؟ الانو دریاب که خیلی زود الانت جزء گذشته ات میشه ، خداوند توی قران میگه کسی که توبه کرد و عمل صالح انجام دهد سپس هدایت میشود یعنی به محض توبه تمام گذشتت پاک میشه و وقتی آماده بشی از هدایت ها استفاده میکنی.
فلان کارو کردی؟ خب تجربه کسب کردی، کسی که اشتباه نکرده یعنی تاحالا هیچ حرکتی نکرده
فلان موقعیت رو از دست دادی؟ خب حتما خیر توی این بوده ، وقتی موقعیت ها فراوون اند خب یه موقعیت دیگه
تموش کن گذشته رو بده بره
حالا درباره هدایت خدا به نظر من اینجوری نیس که خدا اختصاصی بیاد دونه به دونه هدایت کنه بلکه یه جریانی از آگاهی ها و هدایت ها در حال انتشاره که هرکس هرچقدر ظرفشو بزرگ تر میکنه از این هدایت ها بیشتر توی ظرفش میریزه و هرچی استفاده میکنه بهتر تشخیص میده که جنس هدایت چجوریه و کم کم در تشخیصش ماهر میشه ، من بجای اینکه بگم خدا هدایتم میکنه اکثر اوقات میگم اگه من از هدایت ها استفاده کنم یا اگه من اجازه ی هدایت شدن رو بدم ، چون در مورد اول ممکنه برا ذهنم ایجاد شه که خدا هدایت میکنه پس یه جاهایی که گیر میکنم یعنی خدا هدایت نکرده؟؟ !!! نوووچ ، واسه همین اکثرا میگم اگه من از هدایت ها استفاده کنم ، چرا چون خدا عین نور خورشید داره دائم هدایت ها رو منتشر میکنه اگه من دریافت نمیکنم مشکل از منه نه که خدا هدایت نمیکنه ، همه چیز منم من من من من
و مثل دوست عزیزمون من خدا رو با شما شناختم استاد گرانقدر ، ازتون بی اندازه سپاسگزارم
تازه فهمیدم خدایم این خداست
این خدای مهربان و آشناست
دوستی از من به من نزدیک تر
از رگ گردن به من نزدیک تر!
آن خدای پیش از این را باد برد
نام او راهم دلم از یاد برد
آن خدا مثل خیال و خواب بود
چون حبابی نقش روی آب بود
می توانم بعد از این با این خدا
دوست باشم دوست، پاک و بی ریا
می توان با این خدا پرواز کرد
سفره ی دل را برایش باز کرد
می توان در باره ی گل حرف زد
صاف و ساده مثل بلبل حرف زد
چکه چکه مثل باران راز گفت
با دو قطره صد هزاران راز گفت
می توان با او صمیمی حرف زد
مثل یاران قدیمی حرف زد
می توان تصنیفی از پرواز خواند
با الفبای سکوت آواز خواند
می توان مثل علف ها حرف زد
با زبانی بی الفبا حرف زد
می توان در باره ی هر چیز گفت
می توان شعری خیال انگیز گفت
خدایا شکرتتتتت
خدایا ما را به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه گمراهان
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جون و دوستان همفرکانسی
این فایل نشانه امروز من بود
واقعا تاثیر گذار بود و نکات بسیاری داشت
من آقا حمید و آوان و آقا علی رو تحسین میکنم که تونستند این مفاهیم رو درک کنند و باعث پیشرفتشون بشه
طبق مفاهیمی که درک کردم :
اصل ،احساس خوب =اتفاقات خوب
احساس گناه نداشته باشیم و به جای اون این باور رو درک کنیم که فرصتها فراوان هست ،قطعا به نفعمون نبوده در اون زمان
الگو های خوب برای خودمون داشته باشیم
استاد واقعا از شما بابت سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا سپاسگزارم ما داریم از این سریالها کلی باور یاد میگیریم
و از صحبت های آقا حمید دریافت کردم که هر زمان که دنبال علایقمون بریم چون از انجام اون کارها لذت میبریم و احساس خوبی داریم به خداوند نزدیک هستیم و هدایت هاش رو درک میکنیم
اگر الان نمیتونیم هدایت ها رو بفهمیم این یعنی اینکه آماده نیستیم پس نباید نا امید شویم و باید هر روز روی خودمون کار کنیم
و از صحبت هایی که شد این باور داره کم کم در ذهن من ایجاد میشه که من هم میتونم قرآن رو بخونم و بفهمم
خدارو شکر که این فایلها و تجربه ها و کامنتهای دوستان باعث باورهای زیبایی در من میشه
من دارم به صورت تکاملی و گذاشتن کامنت زیر هر فایل درک عمیقتری از مفاهیم استاد پیدا میکنم
به امید روزی که من هم از نتایج شگفت انگیزم برای استاد بگم
خدارو هزاران بار شکر به خاطر وجود این سایت پرمحتوا
در پناه حق شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
بنام خداوندمهربان
باسلام خدمت استاد عزیز و مریم جان جانان
خدارو شاکرم که در این مسیر عشق و عشقبازی با خدا قرار گرفته ام
من خیلی خواب بودم و با چک و لگدهایی از سمت خدا بیدار شدم و به لطف حق در مسیر رشد با شما آشنا شدم
من یه روزهایی ضجه میزدم و از خدا هدایت میخواستم و یجایی بصورت معجزه آساتوسط یه دوست عزیزترازجانم با شماآشناشدم و مسیر هدایت و به زیبایی و با عشق و لذت دارم پیش میرم از تمام جنبه ها تمام جنبه های زندگیم دارم رشد میکنم واز قعر تاریکی به نور خدا رسیدم
من برای این هدایت خدارو شاکرم و تا پای جان در این راه پیش میرم تا روزی که به الله به رب العامین بپیوندم این راه و پیش میرم
از خدای منان برای شما طلب خیر و خوشی و سلامتی در دنیا و آخرت خواهانم
ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت خواسته هامون ب آسانی و با لذت
سلام استاد و خانوم شایسته
در این بهشت زیبا اسمون صاف با ابرهای زیبا
چقد رنگ چمنها و درختان زیباست
اب صاف تمیز خوش رنگ و لباس ست خوشگل استاد
چقد زیبایی خدایا شکرت
نکات مهمی که من فهمیدم از فایل
=وقتی الگوهای مناسب باشه خاسته های مناسب شکل میگیره و باور پذیر میشه
واقعن تو رویاهام هم نمیدونستم اینجور زندگی میشه داشت
آزادی زمانی آزادی مالی سلامتی شادی انرژی روابط عاطفی روابط توحیدی زندگس در این جای بهشتی اصلن چقد رویایی زندگیتون
=الگو مناسب خاسته مناسب تولید میکنه
=قبل از اینکه جهان فشار زیادی بهمون بیاره چک لغد بزنه تغییر کنیم
=و هر روز از خداوند بپرسیم چجور زندگیمون بهتر و بهتر میشه کرد و همیشه دنبال بهبود باشیم
=و وقتی هر روز دنبال بهبود در زندگیت هستی مسائل ناراحت کننده در زندگیت کمتر میشه
=بدترین احساسی که فرکانس بد میفرسته احساس گناهه
قانون
احساس خوب =اتفاغات خوب
احساس بد =اتفاغات بد
ب خاطر تصمیمی که فکر میکنم اشتباهه خودمونو سرزنش نکنیم و فرکانس نفرستیم و از اون تصمصم درس یاد بگیریم
=قران کتاب فرکانسی و ب پیامبر هدایت شده تا مسیر زندگی بگه
=کسانی که ب خدا ایمان دارم
عمل صالح انجام میدن ایمان ب آخرت دارن
در دنیا و آخرت نتیجه خیر نیکی میگیرن
=وقتی ما اماده باشیم و تصمیم جدی بگیریم برای تغییر هدایت میاید و خداوند در هر لحظه داره تغییر میکنه
چقد صحبتهای حمید جان زیبا بود و اشک منو هم دراورد
چقد دوستان هدایتی میان بالا صحبت میکنن
چقد دوستان هدایتی با استاد آشنا شدن
چقد خود من هدایتی با شما اشنا شدم
وچقد با سوال های که کردم هدایتی درها برام باز شد
این چه نیرویی اینقد دقیق در لحظه برای هممون داره درست کار میکنه و در لحظه داره هدایت میکنه و در وجود هممون هست
الله اکبر
خدایا خودت قدرت بده بتونم این نیرو هدایت گر بهتر درک کنم
چقد فایل زیبایی استاد جان باز این گفتگو ادامه بدید
چقد اب پیشرفت جهان کمک میکنید استاد
آرزوی
سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله برای همتون دارم
سلام استاد عزیزم
من هم همیشه از بچگی دنبال خدا میگشتم الان که این اقا صحبت میکردن دقیقا حال من بود و واقعا منقلب شدم من هم با شما خدارو و قانون جهان هستی رو درک کردم الان که از قانون استفاده میکنم واقعا خدارو با همه وجودم حس میکنم حس میکنم دستمو گرفته و هدایتم میکنه این حس رو نمیشه با کلمات بیان کرد ینی من کلمه ای پیدا نمیکنم و تو این لحظه فقط چشمام با اشک حرف میزنه . از خداوند سپاس گذارم برای وجود استاد عزیزم ❤️🌹🙏
این اولین کامنت من هست من خیلی سختمه تایپ کردن وگرنه کلی حرف دارم
سلامی به لذت سکوت و آرامش
چقدر خوشحالم از داشتن خدایی که به مهربانی او و دقیقی او و به نزدیکی او کسی را تاکنون ندیده و حس نکرده ام
این فایل نشانه امروز من بود
من گریه میکنم گریه ای از سرشوق گریه ای که وقتی به وصال او میرسی و با اشک شوق مسیر تا آغوش عشق رو طی میکنی
و همه وجودت مملو از حرفهای ناگفته اما وقتی به گرمای وجودش میرسی گویا جواب همه اون چراییها در وجودت حل میشود
و در عمق سکوت تورا لبریز میکند از آرامش و این ارامش را به تو هدیه میکند ابدی .تا هرگاه منطقی یا نجوایی تورا ترساند تورا لرزاند در این آرامش تو به هدایت او باز برگردی .
راهم دیگر مبهم نیس حتی اگر ندانم پیچ بعدی کجاس راهم دیگر تاریک نیس و نه وحشتی مرا فرامیگیرد
همان تهدیدها و ترسها و غمهایی که وقت همهمه سراغم می آمدند کنون در جعبه ابزارم هستند و هرگاه نجوا میکندد با لبخندی نوازششان میکنم تا در همان تاریکی که ازو متولد شده اند به یکدیگر مشغول باشند و دیگر دمی برای سرکشی ندارند
نور دیگر روزنه نیس دیگر از فاصله دور سو سو نمیکند دیگر چشمانم را نمیزند من اکنون در میان نورم جایی که تمام دنیایم روشن شده و دوردستها را هم به راحتی میبینم من میان نورم در جاده هدایت او سوار بر دستان پرقدرت او
میروم هرجا که بگوید جایی که او هدایتگرم باشد هدایتی از جنس آرامش از جنس سکوت جنس حال خوب
من مانده ام و او … درمیان تمام آنچه که درخواست کرده بودم از ابتدای ورود به دنیای ماده تا کنون .. نه نه درمیان چیزی فراتر از آنچه که خواسته بودم
تنها تورا پرستیدم من اکنون خود توام اکنون توام با عبور از دیگرپرستیها عبور از ترسها از غمها
من نمرده ام در این مسیر پرتلاطم .پس قویترشده ام و به نور رسیده ام جایی درمیان تو جاودانه
جسم من اکنون سرد شده است که روحم گرمای تو را به تو برگردانده .. روحم را با گرمایی بی مثال برگرداندی و دوباره فرصتم دادی تا با تجربه ای زیباتر و شیرین تر و مثال زدنی به آغوشت بازگردم و دستانم پر از داستانهایی همه خیر و خوشی و لذت با ذوقی لبریز برای توصیفشان . و باز هم در گرمای وجودت حل شدم و سکوت و ارامش همه را بازگو کرد و تویی ابتدا و انتهای من.
به نام مهربان پروردگارباسخاوتم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی
قانون احساس خوب =اتفاق خوب
خدارو شاکرم که این اصل رو درک کردم و واقعا پایه ی همه ی زندگیم شده
استاد عزیزم رو سپاسگزارم که این آگاهی رو دراختیارمون قراردادن
توی این هفتهذکه الان چهار روزش گذشته باخودم تعهد بستم که مدت زمان بیشتری دراحساس خوب بمونم
توجه همو در هر صورت و تحت هر شرایطی روی نکات مثبت بذارم واحساسمو خوب نگه دارم
چون واقعا درک کردم اهمیت این موضوع رو.
خداروشکر که در این سایتم و ازاین آگاهی ها هرروز بهرمند میشم
دوستتون دارم و عشق برای همه بچههای این سرزمین توحیدی❤️💚
گاهی وقتا جلو چشمت هست
ولی نمیبینی
تو مدارش نیستی
تو اماده دریافتش نیستی
منم سریال خانواده ارنست رو میدیدم.
ولی حواسم ب زیبایی هاش نبود
به نکات مثبتش نبود
خواسته ای آنچنانی در من شکل نمیگرفت
اون خانه ی چوبی، اون گوسفندا، اون شکار حیونات، اون پله های چوبی ک بالا میرفتن تا ب خونشون ک بالای درخت بود برسن رو میدیدم
ولی باور نمیکردم ک میشه به اونا رسید، فقط در حد سریال میدیدم و رویا
ولی با دیدن سریال زندگی در بهشت
واقعا منم از ته دل دلم خواست ک خونه داشته باشم ک دور تا دورش دریاچه باشه
مرغ و خروس داشته باشم و تخم ها رو بذارم توی دستگاه جوجه کشی
دوس دارم گوسفند داشته باشم، وای ک چقد اکبری و عسلی قشنگن😍
دلم خواست توی خونه میز تنیس و فوتبال دستی داشته باشم بعد بازی بپرم توی دریا چه
دوس دارم خونه بشینم هرموقع هرچی خواستم سفارش یه روزه برام بیارن دیگه منتظر جمعه سیاه و یا سایر تخفیفا نشینم اینقدر ازادی مالی داشته باشم
دوست دارم پارتنری داشته باشم ک رابطمون مثه استاد و خانم شایسته باشه
و خیلی خواسته های دیگه ک با ادامه دادن این سریال در من شکل میگیره
وقتی از راه خارج میشی و ب روز مرگی میرسی و همون کار ها ک میدونی اشتباهه رو انجام میدی
ب حق و درست بودن این راه بیشتر ایمان پیدا میکنی
میبینی ک رسانه، مردم، دوستان در تلاشن که کانون توجهت رو معطوف ب خودشون کنن و بعد میفهمی ک تو چه مسیر درستی بودی و یه عقب گرد میزنی
+ مادر موسی
خیلی ایمان مادر موسی قوی بوده ک وقتی بهش الهام شده نگفته
مگه میشه بچه شر خوار رو تو اب گذاشت
شاید من بد فهمیدم خدا
یه چیزی رو حس کرد و انجامش داد
دوتا دوست
یک شون اواسط فایل بود ک از شدت احساس خوب
چن ثانیه نفس عمیق کشید و گفت استاد یه تقلبی برسونین، که با چنین صحنه ای بشدت ذوق مرگ شدم
دوست عزیزم حمید اقا اخر فایل صحبت کرد و بعد از تموم شدن حرفش از شدت احساس خوب و گریه
فقط صدای چند نفس کشیدن عمیق اومد
ک احساساتم درگیر شد و اشک از چشمانم جاری شد
این خلوص نیته
این تحوله
این مسیر درسته
جوریه ک با خدا اشنامون میکنه
شاید قرائت قرانی رو شنیدی اینقدر خوبه ک لذت بردی ولی خدا رو نشناختی ویا حسش نکردی
من با صدای دوستامون اونم از راه دور بدون اینه حتی یه کلمه حرف بزنن
این نفس زده
نفس عمیق کشیدن
حاکی از همه چیزه
دلم رو نرم کرد و اروم شدم
استاد و خانم شایسته سپاسگزارم بابت این فایل ک با عشق اماده شده
ممنون ک کاری ک مسئولش نیستین رو ب بهترین نحو انجام میدین
سپاس خداوند منان ک ب این بهشت هدایتم کرد