گفتگو با دوستان 19 | فرمول تغییر

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • اگر بر خداوند توکل کنی، خداوند برایت کافی است؛
  • به وسیله اهرم رنج و لذت، هر تغییری را می توان ایجاد کرد. تغییراتی مثل: ترک هر عادت مخرب و ایجاد هر عادت سازنده؛
  • کلیّت داستان تغییر؛

منابع بیشتر:

دوره روانشناسی ثروت 1 | جلسه 2

دوره شیوه حل مسائل زندگی | جلسه 3


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    595MB
    38 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 19 | فرمول تغییر
    35MB
    38 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

126 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «شمیسا عرب» در این صفحه: 1
  1. -
    شمیسا عرب گفته:
    مدت عضویت: 214 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم و مهربانو مریم جانم

    و دوستان خوش قلب عباس منشیم

    بقدری این فایل پر از احساسات بود که همراه دوستانم اشک ریختم و خداروسپاسگزارم بابت این نتایج فوق‌العاده

    من‌هم کاملا اتفاقی زمانی که به عجز اومده بودم از شرایط زندگیم درگیری های فکری احساس شرم احساس گناه احساس بی کفایتی و همینطور مریضی که درگیرش شده بودم و هر لحظه منتظر بودم که بگن سرطان داری

    اصلا نمیتونم احساساتمو‌بیان کنم از خدا کمک خواستم که خدایا نجاتم بده یادمه ازمایشی داشتم که تنهایی رفته بودم انجامش بدم عزیز دلم بهم گفت که از کلمات کلیدی استفاده کن گفتم یعنی چی گفت هرچی که بهت ارامش میده و قلبت میگه رو تکرار کن

    بارها گفتم خدایا اسانم کن برای اسانی ها باور نکن دردی برای تو وجود داره

    باورم نمیشد اون ازمایشو تنهایی تونستم بدم

    اینجا شروع من بود که عزیز دلم دوره سلامتی‌رو بهم هدیه داد

    دوستان من دوماه جرات نمیکردم جواب‌ازمابشمو نشون بدم و تو این مدت مدام داخل سایت بودم که تونستم ارامشی بدست بیارم

    که قبل از این اصلا ناشناخته بود واسم از خدا هدایت خواستم که خدایا من جرات نمیکنم برم دکتر چکار کنم

    که اتفاقی داخل برنامه واتس اپ‌ پیام دکترمو دیدم که نوشته بود جواب ازمایشتو گرفتی چرا نمیاری ببینم اینو‌بگم که بکسال تحت مراقبت بودم

    خدای من من دنبال نشونه بودم که جراتشو پیدا کنم در جواب حرف دوست گلم که میگفت جراتشو پیدا نمیکنم

    از خدا هدایت بخواه عزیزم اینطوری شد که رفتم

    و جواب اینطور شد که نوع کم خطر هست و با دارو رفع میشه

    باشروع دوره قانون سلامتی‌گفتم خدایا اصلا دیگه‌واسم‌مهم نیست که بگن تا فردا زنده ای این ارامش چیه

    چیه که من اصلا تو زندگیم نمیشناختمش

    شروع شد نشونه ها اومدنن من جراتی پیدا کرده بودم که بیا و ببین جایی‌که اگ قبلا بودم بخاطر نیازم به پول میمونم شونه هامو انداختم‌بالا گفتم

    من دیگه نمیام اینجا جایی نیست که صلاح من باشه و خدا بخواد بمونم

    این تویی شمیسا که واسه مرخصی گرفتنتم باید بارها تودلت باخودت تکرارشون میکردی

    تو همین حین دوره عزت نفسو گرفتم که با دوجلسه گوش‌دادن بهش تونستم جای‌دیگه استخدام بشم

    خدا هدایتم کرد که وقتم ازاد باشه و کارم راحت تر باشه شمیسا دیگه قرار نبود شبا از پا درد خوابش نبره قرار نبود تو افتاب و سرما ساعت ها رو‌پا باشه

    در امدم در عرض یکماه 3برابر شد اونم خدا واسم مشتری شد بجام حرف زد خدا بجام معامله کرد

    خدای من مگه میشه خدای من باورم‌نمیشه هنوز‌م‌

    اینا همش‌تو‌چن ماه اتفاق افتاد واسم کافی نبود از اینجا هم اومدم بیرون تا با یکی‌ دیگه از ترسام روبرو‌بشم

    من وقت ازادتری میخوام من درامد بیشتری میخوام

    ازون کارمم اومدم بیرون اما چرا چون روزی‌من از‌طریق راه بی گمان اومد چرا چون کارفرما ادم کمالگرایی بود و داشت به عزت نفسم صدمه میزد چرا چون دیگه باش ارامش نداشتم

    به خدا گفتم خدا جون من نمیخوام عید خونه باشم عادت ندارم واسم سفر شمال مهیا کرد همیشه دوس داشتم تنهایی تور برم که ببینم اگه تنها باشم میتونم با بقیه ارتباط بگیرم

    قسمت شد با همکارم رفتم ولی سر یسری حرفا قهر کرد روز‌اول‌‌و من تا روز اخر تنها بودم

    ولی خدای من اورده بودم نذاشت بهم بد بگذره کلی دوست پیدا کردم کلی رقصیدم کلی شادی کردم

    و‌متوجه این قانون کائنات بودم که شمیسا مهم نیست که الان چرا حالت بده اصلا حق باتو

    ولی اگ‌تو احساس ناراحتی بمونی‌ هرچیز بدیو‌جذب میکنی پس من شادی کردم و از تک تک لحظات سپاسگزاری کردم

    الان هم طی یه اتفاق دیگه مسافرت دیگه ای اومدم که دارم‌روی‌خودم کار میکنم و لذت میبرم

    خدا طعم تک تک لحظاتتو شیرین میکنه

    سپاسگزارشم که تا اینجا اینقدر قشنگ هدایتم کرد

    از اینجا به بعدشم‌ میسپارم بخودش

    تا اینجاشو‌خیلی جسارت کردم و این شمیسای قبل نیست که داره باهاتون حرف میزنه

    بازم میام‌نتیجه‌این جسارتمو باهاتون در میون میزارم اگه خدا خواسته اگه تونستم نتیجه خلق کنم و کنیم دوست عزیزم بازم میتونم بازم میشه

    دیدی تو‌دل نا امیدیات یه نوری هست میگه میشه

    اون نور خداست باورش کنیم پروردگار من سپاسگزارتم نور زندگی‌من

    حتی حرف‌زدن راجع به خدا هم خنده به روی لبم میاره این چه حسیه این چه ارامشیه

    فلان موضوع فلان جریان فلان مسله جوابش اینه

    خودش درس میکنه رهاش کن جرات کن ذهنتو از چیزای بیهوده خالی کن تا نشونه هارو ببینی

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: