https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-20 07:53:192024-04-21 06:56:05گفتگو با دوستان 19 | فرمول تغییر
126نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چقدر قشنگ همه بچه ها با احساس درونی واقعی میان و صحبت میکنن و از نتایج میگن
حتی از قدم های اشتباهیی که بعدا پی بردن و با جرات میان بیان میکنن
چقدر زیبا که در شرایط به ظاهر بد به درامد های بالاتر رسیدن و برای تفریح هزینه میکنن خونه میخرن و لذتشو میبرن
یا چه جسارتی داشتن حامد عزیز که پای خواسته هاشون موندن و ادامه دادن
الهی شکر بابت این دوستان
وقتی با زبان خودشون گفته میشه که به درامد های بالا میرسن راحتتر ذهن میپذیره
درامد ماهیی 200 تومن که واقعا عالی و همیشه برام یه عدد بالا بوده با حرف ایشون یکم مقاومتم کمتر شد پس میشه
حتی بیشتر
برای تغییر باید از اهرم رنج و لذت استفاده کنیم تو هر زمینه ای
ولی استاد من برای خیلی از مسائل حس میکنم از اصل دور میشم و به فرعیات توجه میکنم
مثلا به جای اینکه چند روزی که کار میکنم تمرکزم روی کار بهتر و بیشتر باشه میره روی اینکه چرا میرم شهرستان اخر هفته
احساسم بد میشه که این دلیل شاید تو به اون نتیجه که میخوای نمیرسی
ولی وقتی این دوستمون گفت که خونه خریده توی تهران و دائم در رفت و امد هست و تفریح پس فهمیدم که نه این مسائل فقط دنبال بد کردن احساس من و به هم زدن تمرکز ن
من هست
و یه هدایت که برای من داشت استفاده از اهرم رنج لذت برای خودم هست تا بهتر و بیشتر رشد کنم و این یه نشونه بود برام
16 آذر ماه روز دانشجو به همه دانشجویان دانشگاه عباسمنش مبارک باد.
چقدر زیبا ست که بچه های سایت می آین و صادقانه صحبت می کنند د حتی اگر فایل ها را از راه نادرست بدست آوردن ، اعلام می کنن و مجددا می خرند.
وقتی از نتایج دوستان می شنویم که با احساس و حرارت درونی صحبت می کنند، این واقعا عالیه، و خودش میشه یک الگوی خوب و منطقی که ، ذهن ما قبول می کنه میشه موفق شد ، میشه از روستاهای بلوچستان، جوان 16 یا 17 ساله از هیچی، و حتی در شرایطی که پدر ومادر ش مهاجرت کردن به کشور دیگر به ماهی 200 میلیون رسید ، درآمد 200 میلیون برای من خیلی زیاد هست ولی وقتی الان شنیدم که با صدای خودش گفت رسیده و می تونه بالاتر هم بره ، ذهن من کمی مقاومتش شکست و کم کم داره قبول می کنه اگه حامد رسید پس من هم می تونم ، اگه حامد تونسته کسب وکاری راه اندازی کنه که همیشه در سفرهای خارجی باشه پس من هم می تونم.
اهرم رنج ولذت :
مربوط به روانشناسی ثروت1، جلسه دوم هست ،
استاد میگن :
اگر می خواهیم یک تغییر اساسی در زندگی خودمان ایجاد کنیم ، که ایمان و انگیزه ما چون کم هست و زورش نمی رسه آن تغییر را ایجاد کنیم ، این روش عالی است.
من میخواستم کسب و کارم رو به طور جدی شروع کنم اما کم کم و پله پله که یه لحظه یه شوکی بهم وارد شد و استرس گرفتم ینی این فکر به ذهنم رسید که میشه گفت نجوای شیطان بود
که این کار آخرش چیه چی میشه مثلا به کجا میخوام برسم و …فکرای اینجوری فکرای منصرف کننده و کاملا مشخص بود که مقاومته که داره اینجوری خودش رو نشون میده
خلاصه این شد که اومدم تو سایت و ازین قیمت هدایت به نشانه از خدا کمک و راهنمایی خواستم
من میخوام اعتراف کنم که چقدر واقعا این فایل و نتایج حامد عزیز، خواهرشون و دوستشون چقدر برای من آموزنده بود و همین الانی که بعد از فکر کنم 2 سال دوباره هدایت شدم بهشون چقدر انرژی بهم داد.
برای حرکت.
برای توجه به زیبایی ها.
برای ایمان داشتن، برای توکل کردن، برای حرکت کردن، برای عاشق بودن، برای لذت بردن و برای موحد بودن.
واقعا بینظیر هست.
استاد دروغ چرا؟ من خیلی دارم تلاش میکنم زندگی من مثل یک یویو نباشه و همواره رو به رشد حرکت کنم.
وقتهایی که میتونم ذهنم را کنترل کنم، احساس خودم را خوب نگه دارم، در مواجهه با دیگران موحد بودن را اولویت قرار بدهم، عزت نفس را اولویت قرار بدهم؛ شرایط من هر روز بهتر و بهتر میشه.
اما همواره به یک تضاد در مواقع تغییر اساسی برخورد میکنم.
این تضاد ها کاملا از عزت نفس پایین من بوجود می آید و در حقیقت برای ایجاد یک شخصیت قوی با خواسته های قوی ایجاد می شود.
خداروشکر که الان آگاهی ها را خیلی بیشتر و قوی تر از قبل میفهمم و درک کرده ام.
یعنی شیطان حرفشو میزنه، ولی صدای خداوند بالاتر رفته.
صدای خداوند قوی تر شده است. و در اوج احساسات نازیبا میتونم برگردم.
خداروشکر.
اونجایی که حامد عزیزم شروع به گریه کردن کرد، من واقعا منقلب شدم.
چقدر این احساس خالص و زیبا بود.
خداراشکر. چقدر زیباست توکل کردن به تنها قدرت هستی و چقدر زیباست نتایج معجزه آسا گرفتن.
خداراشکر. امیدوارم منم بتونم نتایج بزرگ و بزرگ و بزرگ تر بگیرم.
بی انصافیه که بگم تا الان نگرفتم.
بی انصافیه خداوکیلی بی انصافیه.
استاد من روزی که شروع کردم، تح حسابم میلیون تومان نبود.
در مدت خیلی کوتاهی بعد از ارزش قائل شدن واسه خودم و حرکت کردن، شرایطم تغییر کرد.
منتهی چون زود بود درست درک نکردم چی شد که اینطور شد.
توی این دوسال تکاملم را طی کردم.
خدایی درآمدی که شکرت ما داشته طی این دو سال چیزی حدود 5 الی 6 میلیارد تومان بوده.
شرکت ما هم یک شرکت کوچک هست که من، دوتا برادرم و پدرم شرکای این شرکت هستیم.
تازه این شرایط در صورتی بوده که من فقط داشتم روی خودم کار میکردم.
همین چند هفته گذشته برای من یک تضادی بوجود اومد.
نتیجه گرفتم حرکت کنم. تصمیم من این بود که دیگه توی کارگاه شرکت نرم.
و نرفتم. (در حد نیم ساعت تا 2 ساعت رفتم، ولی مثل قبل از صبح تا شب نه).
نتیجه این شد که بعد از 3 روز یک کار جدید و در عرض 1 هفته حدود 10 کار جدید برام اومد.
خب در این بین من بیشتر توانایی ها و به قول شما در جلسه 18 روانشاسی ثروت 1، ظرفیت خودم را شناختم.
من فهمیدم که باید برای دریافت باران بیشتر آماده بشم.
این خیلی برام مهم بود و هست.
الان 1 کار جدید دارم. از خداوند 1 کار دیگه و نیروی مناسب اون کار را میخواهم.
و در آینده چقدر عرفان عزیز چقدر زیبا صحبت کرد.
چقدر با ایمان و با چه قدرت عالیای.
و این نتیجه ایمان هست. نتیجه ایمان میشه نتایج زندگی در تمام جنبه ها. و نتایج زندگی در تمام جنبه ها میشه این قدرت در کلام. این ایمان که با قدرت در مورد خواسته ها، نتایج و هدایت الله صحبت کنه و بگه ان شاءالله شما را در آمریکا میبینم. این ایمانه.
خداروشکر. خداروشکر. خداروشکر.
و در نهایت اهرم رنج و لذت.
خب استاد به قول شما خود درک تکامل، خودش تکاملیه.
درک نحوه استفاده از این اهرم هم برای من همینطور بوده و الان بعد از 2 سال خیلی بهتر میتونم درکش کنم.
و بهتر از اون اهرم دارم استفاده میکنم.
(عالی نیستم ولی تلاش میکنم بهبود همیشگی داشته باشم.)
من استاد همیشه تو اون پرانتز هه جملاتی را مینویسم که مرز بین راستگویی و رویایی که دارم توی این سایت مشخص باشه.
برای خودم. چون اعتقاد دارم هیچ چیز قوی تر از راستگویی نیست.
در آینده من با خواندن همین کامنت حتما هدایت میشم و سپاسگزار خدا میشم که ببین اون روز کار عرشه فولادی را گرفته بودم که کلی احساسات نازیبا اومده بود سراغم و ترس از تغییر بزرگ.
و خدا هدایتم کرد به این فایل و سوال مهناز عزیز و توضیح عالی شما استاد عزیز که در مورد اهرم رنج و لذت گفتید.
و بعد این شد که با شنیدن این فایل من تصمیم گرفتم برم و شرکت خودم را ثبت کنم و درآمدی جدا از شرکت خانوادگیمون برای خودم داشته باشم.
این فایل باعث شد من حرکت جهشی بدون تکامل را ترک کنم و حرکت تکاملی و تصاعدی را برگزینم و از مسیر لذت ببرم بجای از رسیدن به نقطه هدف.
استاد همین الان با خودم گفتم واقعا چقدر باید سپاسگزار خداوند و شما باشم بخاطر این همه تغییر در شخصیتم.
خداروشکر.
عاشقتونم استاد گرامی. عاشقتونم مریم خانم.
منم مثل حامد و عرفان خیلی دوست دارم شما را ببینم توی آمریکا و از نتایجم براتون بگم.
اما قبلش تلاش میکنم توی سایت و از طریق همین کامنت ها نتایجم را و اهداف جدیدم را قاطعانه و با ایمان بیان کنم.
نتیجه الانم: پیمانکاری عرشه فولادی به مساحت 3300 متر مربع هست.
در خواستم و هدف بعدیام، انجام هم زمان دو کار پیمانکاری و مدیریت حداقل 5 نیرو همزمان هست.
ان شاءالله در آینده ای نزدیک و با رشد شخصیت من و عزت نفسم، به همه این موارد دست پیدا کنم.
صادقانه دوستتون دارم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد عزیزم استاد شایسته نازنینم و همه دوستانم و هر کسی که این کامنت رو میخونه .
خیلی ممنونم به خاطر این سایت بینظیر و اطلاعات بینظرتر..
خدا رو بینهایت سپاسگزارم به خاطر اینکه ما به راحتی میتونیم رجوع کنیم به سایت الهی عباس منش و از اطلاعات و آگاهیهای فوق العادهای که واقعاً هم زندگیساز هستند استفاده کنیم در جهت رشد و توسعه فردی.
امروز روز چهارم تعهد منه و درخواست میکنم که خداوند منو حتی لحظه ای به حال خودم رها نکنه .چون حتی اگر فکر کنم دارم درست پیش میرم ، اشتلاه میکنم .
یک چیزی که متوجه شدم اینه که ما فکر میکنیم که نیاز نیست کامنت بنویسیم فکر میکنیم که قوانین رو بلدیم و فکر میکنیم که اگر با خودمون تکرارش نکنیم به خاطر اینکه چند ساله که این قوانین رو یاد گرفتیم پس کافیه . اما اصلاً اینطوری نیست من اینو متوجه شدم که وقتی که قوانین رو کنار میذارم و به ذهن خودم بسنده میکنم ذهن من، من رو فریب میده و از مسیر اصلی دورم میکنه.
بنابراین با امید به خدای بزرگم تصمیم گرفتم که یک بار دیگه شروع کنم و بنویسم و متعهدانه پیش برم و قوانین رو مداوم با خودم تکرار کنم توی این چند روزی هم که دارم پیش میرم مجدداً هدایتهای خداوند آشکارتر شدن. من صدای خداوند رو بیشتر میشنوم و نشانهها رو بیشتر میبینم و مسیر هدایت رو راحتتر تشخیص میدم دیروز با خدای بزرگم صحبت کرده بودم و درخواست هدایت کردم اولین نشانهای که دریافت کردم از صحبت مهشید جان در کامنتی بود که با هم در کافه ای همصحلت شده بودیم . انقدر صمیمانه و با مهربونی برای من نوشته بود و منو متوجه این کرد که باید برای صمیمیت بیشتر با خداوند قرآن را مجدداً شروع کنم چون یه مدتیه که فرصت نمیشد متاسفانه. دومین نشانهای که دریافت کردم که حرف خدا رو میشد به وضوح در اون شنید ، خوندن کامنت آقای اطلاطون نوروزی بود که در کانال تلگرام عباسمنش به اشتراک گذاشته شده بود و چقدر لذت بخش بود خوندنش. من واقعا تحسین میکنم این همه قانونمند بودن و این همه نتیجه ی فوق العاده رو . خداروشکر میکنم که هدایت شدم .سومین نشانه گوش دادن به فایل این قسمت بود وقتی که صدای حامد جان رو شنیدم یادم اومد که من بعد از اینکه صحبتهای ایشون رو در قسمت قبلی که اولین بار بود که در کلاب هاوس صحبت میکردن شنیدم هدایت شده بودم به تلگرام و یک ویس چت بینظیر و توحیدی رو از حامد جان شنیده بودم که خیلی اثرگذار بود و من اون موقع به این نتیجه رسیدم که باید بیشتر با خداوند صحبت کنم و بعد از طریق نشانهها دریافته بودم که بیشتر باید قرآن را مطالعه کنم از این طریقه که بیشتر با خدا حرف دارم . اتفاقی که افتاد این بود که خاله عزیزم بین صحبتهای حامد جان باهام تماس گرفت و شروع کرد از تجربیات قشنگی که داشت و در روز گذشته تجربه کرده بود برای من توضیح داد از آدمهای ثروتمندی که باهاشون معاشرت کرده بود از جاهای زیبایی که رفته بود و دیده بود و دقیقاً همه صحبتهایی که ایشون برای من توضیح داد تکمیل کننده ی سوالاتی بود که از خداوند پرسیده بودم و صحبتهای حامد عزیز رو برام بااز میکرد . چون من داشتم بین صحبتهای حامد جان من به این فکر میکردم که چطور میتونم با وضوح بیشتری کارهای دقیقتر رو طبق قانون انجام بدم ؟
تا قبل از این چند روزی که من مجدداً شروع به کامنت نوشتن کنم احساس میکردم که همه چیز داره به عقب برمیگرده و با وجود اینکه من رو خودم کار میکنم اما عقب گرد دارم، هیچ تضادی نبود ، همه چیز داشت در ذهن من اتفاق میفتاد . نجواها زیاد شده بودن …
دلیلشم فقط همینه که ما در طول روز نمیتونیم صد درصد توجهمونو کنترل کنیم ، وقتی اوضاع خوبه با خودمون میگیم خب حالا با این ورودی کوچیک منفی که اتفاقی نمیفته . همین کوچولو کوچولوها مارو نم نم به باتلاق ذهنمون نزدیک میکنن و باهامون کاری میکنن که دیگه نتونیم از قوانین به درستی استفاده کنیم .
دیشب بعد از چند روز که داشتم دقیقتر از قانون استفاده میکردم یاااادم اومد که ما یه قانونی داریم به نام وضوح از طریق تضاد . یعنی من میتونم به جای این که با اون تضاده هی نجواگر باشم ، تضادو نادیده بگیرم و درخواستمو بگم . چقدر این روش خوبه و چقدر کمک میکنه . احساس میکنم ذهنم آروم شده و روحم شفافتر شده .
واقعا وقتی آدم هدایت میخواد و واااقعا تصمیم میگیره که تغیقر کنه، همه درها به روش باز میشن . من همین دوسه روز پیش هدایت شدم به یکی از فایلهای صوتی که با صدای خودم درباره احساس شایستگی ضبط کرده بودم ،حالا اونو میذارم تو گوشم و تا خوابم ببره بهش گوش میدم . وسط شب بیدار میشم میبینم هنووز داره درباره احساس شایستگی برام میگه . فکر میکنم که همون ویسه که باعث شده تو این چند روز انقدر انگیزه و انرژی بالایی داشته باشم .
خداروشکر.
استاد عباسمنش عزیزم توی یه قسمتی از صحبتهاتون شنیدم که گفتین من فرقی بین فایلهای رایگان و دوره ها نمیذارم و وقتی بهم گفته بشه ، اون آگاهیهارو به اشتراک میذارم . چقدر من تحسینتون میکنم به خاطر این سخاوتتون . چقدر شما بینظیرین . خداروشکر میکنم که شاگرد شماام .
میخوام مثل شما به این شیوه عمل کنم و امروز ، آگاهی ای رو که داشتم مرور میکردم با خودم رو اینجا ثبت کنم تا تمرینی باشه برای خودم و تعهد امروزمو به واسطه ش انجام داده باشم و یکی از هدفهای روزانه م هم تیک بخوره و هرکسی که میخونتش هم شاید استفاده کنه و براش الهامبخش باشه .
بیاید فرض کنیم پول یک انسانه . دیدگاه من اینه که اگر قوانینو برای خودم خیلی ساده سازی کنم ، میتونم با وضوح بیشتری انجامشون بدم . برای همین فکر میکنم که پول یک انسانه تا بتونم رابطه مو باهاش درست کنم .
این شخصیت ، فقط یک شخصیته که پیرو قوانینه .
اون نمیتونه منو به خواسته هام برسونه یا باعث خوشحالی من بشه ، همونطور که همسر یا خانواده یا دیگران نمیتونن باعث خوشحالی من بشن و منو به خواسته هام برسونن .
این خداونده که از طریق بندگانش درخواستهای منو براورده میکنه.
اگر بگم پول به تنهایی میتونه منو به خواسته هام برسونه شرکه. چون اون فقط یک شخصیتِ فقط همین .
اون قدرتی نداره . تنها و تنها قدرت حاکم جهان خداونده . خداست که این خونه رو به رایگان در اختیارمون قرار داده .
خداست که ویلای توی شمالو بدون این که کوچکترین هزینه ای کنیم برامون تهیه کرده .
خداست که اینهمه میوه رو بدون این که کوچکترین هزینه ای کنیم به وفور در اختیارمون قرار میده .
خداست که یک باغ بینظیرو سرسبزو برامون فراهم کرده ، بدون این که بخوایم هزینه کنیم میتونیم قدم بزنیم و از سرسبزیش استفاده کنیم .
خدا نه فقط از طریق این شخصیت عزیز که پوله، بلکه از هزاران راه میتونه این کارو انجام بده
همونطور که من نباید از همسرم و آدمها توقع داشته باشم که منو به خواسته هام برسونن ، همونطور هم نباید از پول توقع داشته باشم.
وقتی خوشحالی و آرامش من به چیزی یا کسی وابسته باشه ، من از اون متوقع میشم. این توقعه باعث میشه که من نتونم رفتارهای خوب و لطفهاشو ببینم و سپاسگزاری کنم و همین باعث میشه رابطه ی من با اون فرد یا چیز، نابود بشه.
تقصیر اون نیست که من نمیتونم به خواسته هام برسم . تقصیر منه که انقدر بی ایمانم که به جای این که از خداوند درخواست کنم ، از یک شخصیتی که در دنیای من هیج قدرتی نداره انتظار دارم .
به جای اون میتونم درخواست اصلیمو به خدا بگم .
خونه میخوام ؟ نگم خدایا پول بده من خونه بخرم ! بگم خدایا من یه خونه میخوام تو با این ویژگیها اونو به من بده .
میخوام یه کلاس آموزشی برم ؟ نگم خدایا پول بده تا توی فلان کلاس شرکت کنم ! هزاران راه دیگه هست که میشه از اون طریق من اون مهارت اصلیه رو یاد بگیرم .
اصلا چرا باید برای داشتن و تجربه کردن هرچیزی از پول توقع داشته باشم ؟
پول در عین حال که خیلی شخصیت ارزشمند و عزیزیه ، اما در زندگی ما هیچ اثری نداره.
این خداست که روزی میده ، مسافرت میبره. امکانات میده ، عشق میده. این پول نیست.
قدرت پول یه توهمه که از گذشته ها تو ذهن ما بزرگش کردن که اگر پول نداشته باشی بدبختی. نگاه ما به پول و خداوند یک نگاه شرک آلوده. ما به پول ، بیشتر از خداوند قدرت دادیم.
دیشب داشتم مطالعه میکردم . یه حشره کووووچولو سبز اومد نشست روی جزوه هام انقدر کوچولو بود که خودش به زور دیده میشد چه برسه به چشم و ابروش:) ولی دوتا نقطه خییلی خیلی کوچولوتر روی صورتش بود که قطعا چشمای قشنگشو نشون میداد.
دستمو بردم نزدیکش نپرید. همراهم رو ورقه مونده بود و هرجارو که میخوندم میرفت اون نزدیکیا میایستاد.
داشتم باخودم فکر میکردم که غزل ببین این حشره از تو به خدا بیشتر ایمان داره . ببین اصلا نمیپره، نمیترسه و چقدر رهاااست . اومده نشسته اینجا نمیگه الان دستش به من بخوره من له میشم. با اینکه هیییچ قدرتی نداره در برابر محافظت از خودش اما به تو ام قدرت نمیده .چقدر شجاعانه داره زندگی میکنه ؟!…. من شیفته ش شدم واقعا
بذار قانونو یبار دیگه تکرار کنم.
قدرت واسه یک نفره . فرمانروایی واسه یک نفره فقط . تو کلللل جهان.
فقط و فقط یک نفر میتونه مارو به خواسته هامون برسونه (البته اگر درخواست کنیم)
به هرررکی قدرت بدیم، میتونه رو خوشحالی و آرامش ما اثر بذاره و زندگی مارو کنترل کنه.
تنها خداست که کل جهان ، زمین و زمان ، کائنات و آدما و علوم و شرایط رو کنترل و مدیریت میکنه. فقط خودشه .
قدرت پول یه توهمه . خود پول فقط یک وسیله ست . اگر یه آدم باشه ، اونم فقط تو زندگی خودش موثره .
این افکار ما هستن که تو زندگی ما موثرن . ما با افکارمون امکاناتو خلق میکنیم نه با پول .
با افکارمون روابط رو خلق میکنیم نه با فیزیک و ظاهر
ما با افکارمون به شرایط بهتر یا بدتر هدایت میشیم.
قدرت هرکدوم از ما تو زندگیمون بینهااایت بیشتر از پوله ، بیشتر از هر شرایط دیگه ایه
چطوری قدرتمونو به دست بیاریم؟ با کنترل ذهن، با تکرار این آگاهیها، با تکرار اصل ، با تکرار باورای توحیدی ، با همصحبت شدن با خدا.
ما به هییچی نیازمند نیستیم. تنها و تنهااا به خودمون نیازمندیم . خودی که یک روح بزرگ و خالق و قدرتمند در اونزندگی میکنه. خودی که قدرت خلق کردن داره .
خودی که خداوندو در خودش جای داده گ خدایی که ثروتمنده . باشکوهه . مالک تمام علوم و موفقیتهاست . خدایی که همه چیزه . همه کَسه . همه امکانات و شرایط از آن اونه .
خدایی که با این همه ابهت در درون ماست و
خداییکه اجابت میکنه درخواست درخواست کننده رو.
ما که این قدرت یگانه ، این غول چراغ جادو ، این مالک و فرمانروای کل هستی رو در وجودمون داریم ، چرا به یک فرد یا یک چیز قدرت بدیم و فکر کنیم اونه که داره برام اتفاقای خوبو رقم میزنه ؟
این که انتظار داریم پول بیشتری به دست بیاریم که بعد بریم باهاش فلان خواسته رو محقق کنیم دقیقا مثل این میمونه که لقمه رو از پشت گردنمون ببریم بذاریم تو دهنمون . وقتی میتونیم قوانینو به درستی اجرا کنیم و دقیقا هزاران برابر بهتر از خواسته مون رو بدون ذره ای سختی محقق کنیم ، چرا خودمونو محدود میکنیم؟
چرا خودتو محدود میکنی غزل ؟
تو که با خدا میتونی پادشاهی کنی ! تو که با قوانین خدا میتونی به هرررچیزی که میخوای برسی ، توکه اگر شخصیتتو بسازی همه چیز خود به خود وارد زندگیت میشه، 0را خودتو به سختی میندازی ؟ چرا لقمه رو دور گردنت میچرخونی رفیق ؟
خواسته های ی اصلی رو بگو به خودش…
به خودش که همین الان منتظر نشسته که ازش بخوای ، که قدرتش رو بدونی و بفهمی!
من خیلی اخیرا کامنت های شما رو دنبال میکنم و از قلم شیوا و روانتون نهایت لذت را میبرم و به آگاهیم اضافه میشه.
در مورد این کامنتی که نوشتین تشبیه پول به یک شخصیت برام جالب بود و کلی به درکم و ارتباط بهترم با پول کمک کرد اما شما میگین که نباید بخدا بگیم که پول بده تا من فلان چیز را داشته باشم مگه نه اینکه استاد میگن میخوای به خدا برسی باید به پول برسی باید ثروت مند بشی و الان با کامنت شما یکم تناقض در ذهنم ایجاد شده ممنون میشم موضوع رو بیشتر برام باز کنید تا بتونم به درک بهتری برسم.
سلام سحر جون عصر شما بخیر خیلی ممنونم که برای من نوشتی اولین باریه که دارم با شما صحبت میکنم و خیلی خوشحالم از هم صحبتی باهات دوست عزیزم .
ببین من از این جهت میگم نباید به خدا بگیم که پول بده که به خاطر اینکه ما پولو توی ذهنمون خیلی مهم کردیم ما پول رو برای چی میخوایم ؟ما میتونیم اصل موضوع رو بگیم ما میخوایم یه خونه داشته باشیم میخوایم قدرت خرید داشته باشیم بگیم خدایا به من قدرت خرید بده در حال حاضر پول تبدیل شده به بت توی زندگی ما آدمها و برای اینکه ما رابطهمون با پول بهتر بشه باید یه خورده این بته رو بشکنیم.
قطعاً اگر ما ثروتمندتر باشیم به خدا نزدیکتریم ولی آیا ثروتمند بودن به معنای پولدار بودنه؟؟
شما میتونی کل پول دنیا رو داشته باشی اما حق خرج کردنشو نداشته باشی آیا در این صورت شما ثروتمندی؟
به نظر شما صرف پول داشتنه که ما رو به خدا نزدیکتر میکنه یا ذهن ثروتمند داشتن؟
دیدگاه من اینه ما در صورتی میتونیم به خداوند نزدیکتر باشیم که ایمانمون به فراوانی جهان بیشتر باشه که خداوند رو در تمام زیباییهای جهان ببینیم و ستایشش کنیم در صورتی میتونیم به خدا نزدیکتر باشیم که به به جای قدرت دادن به پول به اون قدرت بدیم چرا که خداست که داره تمام جهان رو میگردونه اونه که داره تمام موجودات و روزی اونها رو مدیریت میکنه.
سحر جون داستان شخصیت دونستن پول خیلی مفصله . این فقط بخش کوچیکی ازشه .
اجازه بده با یه مثال بیشترین موضوع رو برات باز کنم ما توی روابط اگر میخوایم که رابطه خوبی رو با پارتنرمون داشته باشیم یا اصلاً یه آدم خوبی رو وارد زندگیمون بکنیم اول اول باید به احساس بینیازی از داشتن یک رابطه عاطفی برسیم اول باید به این نتیجه برسیم که من نیازی ندارم که یک نفر بیاد توی زندگی من که حال من رو خوب بکنه حال من با دیدن پرندهها خوب میشه حال من با صحبت کردن با آدمها خوب میشه حال من با قدم زدن نقاشی کردن آشپزی کردن یا خیلی از کارهای دیگه خوب میشه فقط وجود یک فرد نیستش که میتونه به من احساس آرامش و خوشحالی بده در این صورته که ما به احساس بینیازی میرسیم و این احساس بینیازی باعث میشه که ما توی روابطمون بیشتر لذت ببریم چرا که منتظر محبت دیدن از کسی نیستیم و وقتی که ما وابسته نباشیم بیشتر خوش میگذرونیم و اتفاقا اینطوری پامون از ترمزهای ذهنیمون هم برداشته میشه و اون آدم خوبه وارد زندگیمون میشه
حالا بیا پول رو بذار جای اون آدمه !
دقیقا رفتارها و نوع نگاهی که به ما در روابط نتیجه میده ، در ثروت هم نتیجه میده.
نمیدونم این نوع نگاه چقدر درست یا غلطه ولی من به میزانی که این طوری نگاه میکنم و پیش میرم ، مسبینم راهم آسانتر و هموارتر و پربرکت تر و پر پول تر میشه
سلام خدمت استاد عزیز خانم شایسته عزیز که همراه استاد درپشت صحنه زحمت زیادی رو میکشن به قول استاد
صحبت عسل خانم خواهر عزیزمون روگوش میکردم یاد خودم افتادم که از طریق تلگرام بافایلهای استاد اشنا شدم ودرهمان کانال فایلهای استاد رو خریدم خوب چون مشکل مالی داشتم اول از ثروت 1 شروع کردم معمولا درهمون شروع تک تک فایلها اینجمله ازاستاد هست که به سایت مراجعه کنین و هزینش رو پرداخت کنین من باخودم گفتم این صحبتها واین اموزه ها باین طور که استاد میگن زحمت زیادی کشیدن با این قیمت پائین جور درنمیادتا اینکه یهو متوجه این افتادم که شماره دفتر تهران رو اول هر فایل اعلام میکنن
تماس گرفتم خانم محترم که جواب دادن گفتن هزینش اون نیست که شما پرداخت کردین شماره حساب شخص استاد باید پرداخت بشه واون کلاهبرداری هست و….من پاک کردم همه رو بعد به فکر این بودم قرض کنم ازدوستی اشنایی بگیرم محصول مورد نظرم رو تا اینکه به فایل رایگان استاد رسیدم که برای خرید محصولات نباید به زحمت بیفتی نباید وام وقرض کنی فایلهای رایگان رو گوش بده تکامل طی بشه به راحتی میتونی خرید کنی نه بازحمت واز قرض کردن پول هم صرف نظر کردم با ابنکه میتونستم به راحتی از دوست اشنایی قرض کنم ولی به حرف استاد گوش دادم از فایلهای رایگان استفاده میکنم وخداروشکر وسپاسگذارم که حالم داره بهتر میشه کارم رونق پیدا کرده رو ریل افتاده وانشالله بزودی محصول مورد نظرم رو خریداری میکنم
برای استاد عزیز خانم شایسته محترم وهمه دوستان وخانواده عباسمنش ارزوی موفقیت وسربلندی از خداوند متعال دارم
وقتی که دوستان صحبت می کنند و از ذوق و شوق اینگونه گریه می کنند این برای من خیلی حرف و انگیزه دارد
با خودم می گویم ببین این دوستان با آموزش های استاد عزیز اینگونه موفق شده اند و به نتیجه رسیده اند پس من هم می توانم به موفقیت برسم و حال خوب به دست بیاورم
از همه مهمتر اینکه واقعا تغییر کردن در وهله اول سخت است ولی با رسیدن به نتایج خیلی حس و حال خوب دارد و اینگونه انگیزه بخش می شود
هدایت خداوند همیشه وجود دارد و این من هستم که باید دل به آن هدایت ها بدهم
از شنیدن صدای آقا حامد واقعا اشک شوق از چشمام سرازیر شد و شجاعت و جسارتش تحسین میکنم
حمله استاد باید با طلا نوشت که :وقتی توحیدی فکر کنید عمل کنید درهایی باز میشوند که اصلا انتظارش نداشتید من سعی میکنم توحیدی تر باشم و در مورد مسایلم همیشه به حمایت و هدایت خداوند تکیه کنم
در مورد صحبتهای پایانی استاد در مورد تغییر برام خیلی جالب بود تا حالا به صورت آگاها نه از این روش برای تغییر. استفاده نکردم و این آگاهی ها روزی امروز من بود
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان
چقدر قشنگ همه بچه ها با احساس درونی واقعی میان و صحبت میکنن و از نتایج میگن
حتی از قدم های اشتباهیی که بعدا پی بردن و با جرات میان بیان میکنن
چقدر زیبا که در شرایط به ظاهر بد به درامد های بالاتر رسیدن و برای تفریح هزینه میکنن خونه میخرن و لذتشو میبرن
یا چه جسارتی داشتن حامد عزیز که پای خواسته هاشون موندن و ادامه دادن
الهی شکر بابت این دوستان
وقتی با زبان خودشون گفته میشه که به درامد های بالا میرسن راحتتر ذهن میپذیره
درامد ماهیی 200 تومن که واقعا عالی و همیشه برام یه عدد بالا بوده با حرف ایشون یکم مقاومتم کمتر شد پس میشه
حتی بیشتر
برای تغییر باید از اهرم رنج و لذت استفاده کنیم تو هر زمینه ای
ولی استاد من برای خیلی از مسائل حس میکنم از اصل دور میشم و به فرعیات توجه میکنم
مثلا به جای اینکه چند روزی که کار میکنم تمرکزم روی کار بهتر و بیشتر باشه میره روی اینکه چرا میرم شهرستان اخر هفته
احساسم بد میشه که این دلیل شاید تو به اون نتیجه که میخوای نمیرسی
ولی وقتی این دوستمون گفت که خونه خریده توی تهران و دائم در رفت و امد هست و تفریح پس فهمیدم که نه این مسائل فقط دنبال بد کردن احساس من و به هم زدن تمرکز ن
من هست
و یه هدایت که برای من داشت استفاده از اهرم رنج لذت برای خودم هست تا بهتر و بیشتر رشد کنم و این یه نشونه بود برام
خدارو شکر میکنم
و از شما صمیمانه ممنونم 🫡
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
16 آذر ماه روز دانشجو به همه دانشجویان دانشگاه عباسمنش مبارک باد.
چقدر زیبا ست که بچه های سایت می آین و صادقانه صحبت می کنند د حتی اگر فایل ها را از راه نادرست بدست آوردن ، اعلام می کنن و مجددا می خرند.
وقتی از نتایج دوستان می شنویم که با احساس و حرارت درونی صحبت می کنند، این واقعا عالیه، و خودش میشه یک الگوی خوب و منطقی که ، ذهن ما قبول می کنه میشه موفق شد ، میشه از روستاهای بلوچستان، جوان 16 یا 17 ساله از هیچی، و حتی در شرایطی که پدر ومادر ش مهاجرت کردن به کشور دیگر به ماهی 200 میلیون رسید ، درآمد 200 میلیون برای من خیلی زیاد هست ولی وقتی الان شنیدم که با صدای خودش گفت رسیده و می تونه بالاتر هم بره ، ذهن من کمی مقاومتش شکست و کم کم داره قبول می کنه اگه حامد رسید پس من هم می تونم ، اگه حامد تونسته کسب وکاری راه اندازی کنه که همیشه در سفرهای خارجی باشه پس من هم می تونم.
اهرم رنج ولذت :
مربوط به روانشناسی ثروت1، جلسه دوم هست ،
استاد میگن :
اگر می خواهیم یک تغییر اساسی در زندگی خودمان ایجاد کنیم ، که ایمان و انگیزه ما چون کم هست و زورش نمی رسه آن تغییر را ایجاد کنیم ، این روش عالی است.
خدایا از تو هدایت می خواهم
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس
بنام خداوند یکتا
سلام به همه عزیزان دلم
چقدر احساساتی شدم و البته خوشحال از نتایج دوستان که این همه اشک شوق و تغییرات عالی کرده بودند خدایا شکرت
که هر کسی صدات بزنه راه تو بیاد و سوال داشته باشه دستشو میگیری بهش جواب میدی
خدایا شکرت بابت این همه تغییرات بسیار عالی و بی نظیرم که در زندگیم رخ داده و پشت سر هم
خدایا شکرت برای نظرات و کامنت های عزیزان دلم در اینجا
خدایا شکرت که اهرم رنج و لذت رو باز هم یادآوری کردی و من دوباره نوشتم
خدایا شکرت برای اینه همه نتایج خوب دوستانم در زندگی شان
بنام خدا
سلام و خداقوت
من میخواستم کسب و کارم رو به طور جدی شروع کنم اما کم کم و پله پله که یه لحظه یه شوکی بهم وارد شد و استرس گرفتم ینی این فکر به ذهنم رسید که میشه گفت نجوای شیطان بود
که این کار آخرش چیه چی میشه مثلا به کجا میخوام برسم و …فکرای اینجوری فکرای منصرف کننده و کاملا مشخص بود که مقاومته که داره اینجوری خودش رو نشون میده
خلاصه این شد که اومدم تو سایت و ازین قیمت هدایت به نشانه از خدا کمک و راهنمایی خواستم
که به این صفحه هدایت شدم .
ینی در واقع پرسیدم خدایا من باید چکار کنم دقیقا
آدینه بدم همینو ؟؟
سلام استاد عزیزم
خداروشکر میکنم.
من میخوام اعتراف کنم که چقدر واقعا این فایل و نتایج حامد عزیز، خواهرشون و دوستشون چقدر برای من آموزنده بود و همین الانی که بعد از فکر کنم 2 سال دوباره هدایت شدم بهشون چقدر انرژی بهم داد.
برای حرکت.
برای توجه به زیبایی ها.
برای ایمان داشتن، برای توکل کردن، برای حرکت کردن، برای عاشق بودن، برای لذت بردن و برای موحد بودن.
واقعا بینظیر هست.
استاد دروغ چرا؟ من خیلی دارم تلاش میکنم زندگی من مثل یک یویو نباشه و همواره رو به رشد حرکت کنم.
وقتهایی که میتونم ذهنم را کنترل کنم، احساس خودم را خوب نگه دارم، در مواجهه با دیگران موحد بودن را اولویت قرار بدهم، عزت نفس را اولویت قرار بدهم؛ شرایط من هر روز بهتر و بهتر میشه.
اما همواره به یک تضاد در مواقع تغییر اساسی برخورد میکنم.
این تضاد ها کاملا از عزت نفس پایین من بوجود می آید و در حقیقت برای ایجاد یک شخصیت قوی با خواسته های قوی ایجاد می شود.
خداروشکر که الان آگاهی ها را خیلی بیشتر و قوی تر از قبل میفهمم و درک کرده ام.
یعنی شیطان حرفشو میزنه، ولی صدای خداوند بالاتر رفته.
صدای خداوند قوی تر شده است. و در اوج احساسات نازیبا میتونم برگردم.
خداروشکر.
اونجایی که حامد عزیزم شروع به گریه کردن کرد، من واقعا منقلب شدم.
چقدر این احساس خالص و زیبا بود.
خداراشکر. چقدر زیباست توکل کردن به تنها قدرت هستی و چقدر زیباست نتایج معجزه آسا گرفتن.
خداراشکر. امیدوارم منم بتونم نتایج بزرگ و بزرگ و بزرگ تر بگیرم.
بی انصافیه که بگم تا الان نگرفتم.
بی انصافیه خداوکیلی بی انصافیه.
استاد من روزی که شروع کردم، تح حسابم میلیون تومان نبود.
در مدت خیلی کوتاهی بعد از ارزش قائل شدن واسه خودم و حرکت کردن، شرایطم تغییر کرد.
منتهی چون زود بود درست درک نکردم چی شد که اینطور شد.
توی این دوسال تکاملم را طی کردم.
خدایی درآمدی که شکرت ما داشته طی این دو سال چیزی حدود 5 الی 6 میلیارد تومان بوده.
شرکت ما هم یک شرکت کوچک هست که من، دوتا برادرم و پدرم شرکای این شرکت هستیم.
تازه این شرایط در صورتی بوده که من فقط داشتم روی خودم کار میکردم.
همین چند هفته گذشته برای من یک تضادی بوجود اومد.
نتیجه گرفتم حرکت کنم. تصمیم من این بود که دیگه توی کارگاه شرکت نرم.
و نرفتم. (در حد نیم ساعت تا 2 ساعت رفتم، ولی مثل قبل از صبح تا شب نه).
نتیجه این شد که بعد از 3 روز یک کار جدید و در عرض 1 هفته حدود 10 کار جدید برام اومد.
خب در این بین من بیشتر توانایی ها و به قول شما در جلسه 18 روانشاسی ثروت 1، ظرفیت خودم را شناختم.
من فهمیدم که باید برای دریافت باران بیشتر آماده بشم.
این خیلی برام مهم بود و هست.
الان 1 کار جدید دارم. از خداوند 1 کار دیگه و نیروی مناسب اون کار را میخواهم.
و در آینده چقدر عرفان عزیز چقدر زیبا صحبت کرد.
چقدر با ایمان و با چه قدرت عالیای.
و این نتیجه ایمان هست. نتیجه ایمان میشه نتایج زندگی در تمام جنبه ها. و نتایج زندگی در تمام جنبه ها میشه این قدرت در کلام. این ایمان که با قدرت در مورد خواسته ها، نتایج و هدایت الله صحبت کنه و بگه ان شاءالله شما را در آمریکا میبینم. این ایمانه.
خداروشکر. خداروشکر. خداروشکر.
و در نهایت اهرم رنج و لذت.
خب استاد به قول شما خود درک تکامل، خودش تکاملیه.
درک نحوه استفاده از این اهرم هم برای من همینطور بوده و الان بعد از 2 سال خیلی بهتر میتونم درکش کنم.
و بهتر از اون اهرم دارم استفاده میکنم.
(عالی نیستم ولی تلاش میکنم بهبود همیشگی داشته باشم.)
من استاد همیشه تو اون پرانتز هه جملاتی را مینویسم که مرز بین راستگویی و رویایی که دارم توی این سایت مشخص باشه.
برای خودم. چون اعتقاد دارم هیچ چیز قوی تر از راستگویی نیست.
در آینده من با خواندن همین کامنت حتما هدایت میشم و سپاسگزار خدا میشم که ببین اون روز کار عرشه فولادی را گرفته بودم که کلی احساسات نازیبا اومده بود سراغم و ترس از تغییر بزرگ.
و خدا هدایتم کرد به این فایل و سوال مهناز عزیز و توضیح عالی شما استاد عزیز که در مورد اهرم رنج و لذت گفتید.
و بعد این شد که با شنیدن این فایل من تصمیم گرفتم برم و شرکت خودم را ثبت کنم و درآمدی جدا از شرکت خانوادگیمون برای خودم داشته باشم.
این فایل باعث شد من حرکت جهشی بدون تکامل را ترک کنم و حرکت تکاملی و تصاعدی را برگزینم و از مسیر لذت ببرم بجای از رسیدن به نقطه هدف.
استاد همین الان با خودم گفتم واقعا چقدر باید سپاسگزار خداوند و شما باشم بخاطر این همه تغییر در شخصیتم.
خداروشکر.
عاشقتونم استاد گرامی. عاشقتونم مریم خانم.
منم مثل حامد و عرفان خیلی دوست دارم شما را ببینم توی آمریکا و از نتایجم براتون بگم.
اما قبلش تلاش میکنم توی سایت و از طریق همین کامنت ها نتایجم را و اهداف جدیدم را قاطعانه و با ایمان بیان کنم.
نتیجه الانم: پیمانکاری عرشه فولادی به مساحت 3300 متر مربع هست.
در خواستم و هدف بعدیام، انجام هم زمان دو کار پیمانکاری و مدیریت حداقل 5 نیرو همزمان هست.
ان شاءالله در آینده ای نزدیک و با رشد شخصیت من و عزت نفسم، به همه این موارد دست پیدا کنم.
صادقانه دوستتون دارم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
هیچ گاه نباید اجازه دهیم: احساس ما به هیچ دلیلی بد شود و در احساس بد باقی بمانیم
اگر فایل های استاد به طرز نادرستی در اختیار ما قرار گرفت: آنها را حذف کنیم و از فایل های رایگان که حاوی مطالب و نکات بسیار ارزشمندی است شروع کنیم
احتمالا از طریق فایل های رایگان استاد اگر به نتیجه دست نیافتیم:
از طریق محصولات هم نمی توانیم
باید بتوانیم از طریق درآمدی که از فایل های رایگان کسب می کنیم: محصولات استاد را خریداری کنیم
با صداقت و درستی و از مسیر صحیح: به اهداف خود دست یابیم
با وجود قوانین ثابت و بدون تغییر جهان هستی: در هر لحظه می توانیم اتفاقات زندگی خود را خلق و دگرگون کنیم
وقتی ما :
توحیدی عمل کرده و خداوند را درک و به او توکل می کنیم :
درهایی باز می شود که اصلا فکر نمی کردیم وجود دارد
هر تغییری در کوچکترین و بزرگترین اسکیل:
به واسطه ی اهرم رنج و لذت است : اگر رفتارهای ما تغییر نمی کند به این دلیل است که جایگاه:
رنج تغییر نکردن و لذت تغییر کردن در ذهن ما درست قرار ندارد
باید این الگو را درک کنیم راه حل تغییر رفتار و عادت های نادرست این است که:
یادداشت کنیم
این سوالات را از خود بپرسیم که:
اگر این رفتار را تغییر دهم در 5 سال آینده چه اتفاق خوبی برای من رخ خواهد داد؟
اگر این رفتار را تغییر ندهم در 5 سال آینده چه اتفاق بدی برای من رخ خواهد داد؟
باید با بزرگنمایی: دلایل آن را بنویسیم تا این دو اهرم در یک جهت حرکت کند و به اهداف خود دست یابیم
اهرم رنج و لذت درست باید باعث : حرکت و قدم برداشتن ما شود
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام خداوند بخشنده ی مهربان .
سلام به استاد عزیزم استاد شایسته نازنینم و همه دوستانم و هر کسی که این کامنت رو میخونه .
خیلی ممنونم به خاطر این سایت بینظیر و اطلاعات بینظرتر..
خدا رو بینهایت سپاسگزارم به خاطر اینکه ما به راحتی میتونیم رجوع کنیم به سایت الهی عباس منش و از اطلاعات و آگاهیهای فوق العادهای که واقعاً هم زندگیساز هستند استفاده کنیم در جهت رشد و توسعه فردی.
امروز روز چهارم تعهد منه و درخواست میکنم که خداوند منو حتی لحظه ای به حال خودم رها نکنه .چون حتی اگر فکر کنم دارم درست پیش میرم ، اشتلاه میکنم .
یک چیزی که متوجه شدم اینه که ما فکر میکنیم که نیاز نیست کامنت بنویسیم فکر میکنیم که قوانین رو بلدیم و فکر میکنیم که اگر با خودمون تکرارش نکنیم به خاطر اینکه چند ساله که این قوانین رو یاد گرفتیم پس کافیه . اما اصلاً اینطوری نیست من اینو متوجه شدم که وقتی که قوانین رو کنار میذارم و به ذهن خودم بسنده میکنم ذهن من، من رو فریب میده و از مسیر اصلی دورم میکنه.
بنابراین با امید به خدای بزرگم تصمیم گرفتم که یک بار دیگه شروع کنم و بنویسم و متعهدانه پیش برم و قوانین رو مداوم با خودم تکرار کنم توی این چند روزی هم که دارم پیش میرم مجدداً هدایتهای خداوند آشکارتر شدن. من صدای خداوند رو بیشتر میشنوم و نشانهها رو بیشتر میبینم و مسیر هدایت رو راحتتر تشخیص میدم دیروز با خدای بزرگم صحبت کرده بودم و درخواست هدایت کردم اولین نشانهای که دریافت کردم از صحبت مهشید جان در کامنتی بود که با هم در کافه ای همصحلت شده بودیم . انقدر صمیمانه و با مهربونی برای من نوشته بود و منو متوجه این کرد که باید برای صمیمیت بیشتر با خداوند قرآن را مجدداً شروع کنم چون یه مدتیه که فرصت نمیشد متاسفانه. دومین نشانهای که دریافت کردم که حرف خدا رو میشد به وضوح در اون شنید ، خوندن کامنت آقای اطلاطون نوروزی بود که در کانال تلگرام عباسمنش به اشتراک گذاشته شده بود و چقدر لذت بخش بود خوندنش. من واقعا تحسین میکنم این همه قانونمند بودن و این همه نتیجه ی فوق العاده رو . خداروشکر میکنم که هدایت شدم .سومین نشانه گوش دادن به فایل این قسمت بود وقتی که صدای حامد جان رو شنیدم یادم اومد که من بعد از اینکه صحبتهای ایشون رو در قسمت قبلی که اولین بار بود که در کلاب هاوس صحبت میکردن شنیدم هدایت شده بودم به تلگرام و یک ویس چت بینظیر و توحیدی رو از حامد جان شنیده بودم که خیلی اثرگذار بود و من اون موقع به این نتیجه رسیدم که باید بیشتر با خداوند صحبت کنم و بعد از طریق نشانهها دریافته بودم که بیشتر باید قرآن را مطالعه کنم از این طریقه که بیشتر با خدا حرف دارم . اتفاقی که افتاد این بود که خاله عزیزم بین صحبتهای حامد جان باهام تماس گرفت و شروع کرد از تجربیات قشنگی که داشت و در روز گذشته تجربه کرده بود برای من توضیح داد از آدمهای ثروتمندی که باهاشون معاشرت کرده بود از جاهای زیبایی که رفته بود و دیده بود و دقیقاً همه صحبتهایی که ایشون برای من توضیح داد تکمیل کننده ی سوالاتی بود که از خداوند پرسیده بودم و صحبتهای حامد عزیز رو برام بااز میکرد . چون من داشتم بین صحبتهای حامد جان من به این فکر میکردم که چطور میتونم با وضوح بیشتری کارهای دقیقتر رو طبق قانون انجام بدم ؟
تا قبل از این چند روزی که من مجدداً شروع به کامنت نوشتن کنم احساس میکردم که همه چیز داره به عقب برمیگرده و با وجود اینکه من رو خودم کار میکنم اما عقب گرد دارم، هیچ تضادی نبود ، همه چیز داشت در ذهن من اتفاق میفتاد . نجواها زیاد شده بودن …
دلیلشم فقط همینه که ما در طول روز نمیتونیم صد درصد توجهمونو کنترل کنیم ، وقتی اوضاع خوبه با خودمون میگیم خب حالا با این ورودی کوچیک منفی که اتفاقی نمیفته . همین کوچولو کوچولوها مارو نم نم به باتلاق ذهنمون نزدیک میکنن و باهامون کاری میکنن که دیگه نتونیم از قوانین به درستی استفاده کنیم .
دیشب بعد از چند روز که داشتم دقیقتر از قانون استفاده میکردم یاااادم اومد که ما یه قانونی داریم به نام وضوح از طریق تضاد . یعنی من میتونم به جای این که با اون تضاده هی نجواگر باشم ، تضادو نادیده بگیرم و درخواستمو بگم . چقدر این روش خوبه و چقدر کمک میکنه . احساس میکنم ذهنم آروم شده و روحم شفافتر شده .
واقعا وقتی آدم هدایت میخواد و واااقعا تصمیم میگیره که تغیقر کنه، همه درها به روش باز میشن . من همین دوسه روز پیش هدایت شدم به یکی از فایلهای صوتی که با صدای خودم درباره احساس شایستگی ضبط کرده بودم ،حالا اونو میذارم تو گوشم و تا خوابم ببره بهش گوش میدم . وسط شب بیدار میشم میبینم هنووز داره درباره احساس شایستگی برام میگه . فکر میکنم که همون ویسه که باعث شده تو این چند روز انقدر انگیزه و انرژی بالایی داشته باشم .
خداروشکر.
استاد عباسمنش عزیزم توی یه قسمتی از صحبتهاتون شنیدم که گفتین من فرقی بین فایلهای رایگان و دوره ها نمیذارم و وقتی بهم گفته بشه ، اون آگاهیهارو به اشتراک میذارم . چقدر من تحسینتون میکنم به خاطر این سخاوتتون . چقدر شما بینظیرین . خداروشکر میکنم که شاگرد شماام .
میخوام مثل شما به این شیوه عمل کنم و امروز ، آگاهی ای رو که داشتم مرور میکردم با خودم رو اینجا ثبت کنم تا تمرینی باشه برای خودم و تعهد امروزمو به واسطه ش انجام داده باشم و یکی از هدفهای روزانه م هم تیک بخوره و هرکسی که میخونتش هم شاید استفاده کنه و براش الهامبخش باشه .
بیاید فرض کنیم پول یک انسانه . دیدگاه من اینه که اگر قوانینو برای خودم خیلی ساده سازی کنم ، میتونم با وضوح بیشتری انجامشون بدم . برای همین فکر میکنم که پول یک انسانه تا بتونم رابطه مو باهاش درست کنم .
این شخصیت ، فقط یک شخصیته که پیرو قوانینه .
اون نمیتونه منو به خواسته هام برسونه یا باعث خوشحالی من بشه ، همونطور که همسر یا خانواده یا دیگران نمیتونن باعث خوشحالی من بشن و منو به خواسته هام برسونن .
این خداونده که از طریق بندگانش درخواستهای منو براورده میکنه.
اگر بگم پول به تنهایی میتونه منو به خواسته هام برسونه شرکه. چون اون فقط یک شخصیتِ فقط همین .
اون قدرتی نداره . تنها و تنها قدرت حاکم جهان خداونده . خداست که این خونه رو به رایگان در اختیارمون قرار داده .
خداست که ویلای توی شمالو بدون این که کوچکترین هزینه ای کنیم برامون تهیه کرده .
خداست که اینهمه میوه رو بدون این که کوچکترین هزینه ای کنیم به وفور در اختیارمون قرار میده .
خداست که یک باغ بینظیرو سرسبزو برامون فراهم کرده ، بدون این که بخوایم هزینه کنیم میتونیم قدم بزنیم و از سرسبزیش استفاده کنیم .
خدا نه فقط از طریق این شخصیت عزیز که پوله، بلکه از هزاران راه میتونه این کارو انجام بده
همونطور که من نباید از همسرم و آدمها توقع داشته باشم که منو به خواسته هام برسونن ، همونطور هم نباید از پول توقع داشته باشم.
وقتی خوشحالی و آرامش من به چیزی یا کسی وابسته باشه ، من از اون متوقع میشم. این توقعه باعث میشه که من نتونم رفتارهای خوب و لطفهاشو ببینم و سپاسگزاری کنم و همین باعث میشه رابطه ی من با اون فرد یا چیز، نابود بشه.
تقصیر اون نیست که من نمیتونم به خواسته هام برسم . تقصیر منه که انقدر بی ایمانم که به جای این که از خداوند درخواست کنم ، از یک شخصیتی که در دنیای من هیج قدرتی نداره انتظار دارم .
به جای اون میتونم درخواست اصلیمو به خدا بگم .
خونه میخوام ؟ نگم خدایا پول بده من خونه بخرم ! بگم خدایا من یه خونه میخوام تو با این ویژگیها اونو به من بده .
میخوام یه کلاس آموزشی برم ؟ نگم خدایا پول بده تا توی فلان کلاس شرکت کنم ! هزاران راه دیگه هست که میشه از اون طریق من اون مهارت اصلیه رو یاد بگیرم .
اصلا چرا باید برای داشتن و تجربه کردن هرچیزی از پول توقع داشته باشم ؟
پول در عین حال که خیلی شخصیت ارزشمند و عزیزیه ، اما در زندگی ما هیچ اثری نداره.
این خداست که روزی میده ، مسافرت میبره. امکانات میده ، عشق میده. این پول نیست.
قدرت پول یه توهمه که از گذشته ها تو ذهن ما بزرگش کردن که اگر پول نداشته باشی بدبختی. نگاه ما به پول و خداوند یک نگاه شرک آلوده. ما به پول ، بیشتر از خداوند قدرت دادیم.
دیشب داشتم مطالعه میکردم . یه حشره کووووچولو سبز اومد نشست روی جزوه هام انقدر کوچولو بود که خودش به زور دیده میشد چه برسه به چشم و ابروش:) ولی دوتا نقطه خییلی خیلی کوچولوتر روی صورتش بود که قطعا چشمای قشنگشو نشون میداد.
دستمو بردم نزدیکش نپرید. همراهم رو ورقه مونده بود و هرجارو که میخوندم میرفت اون نزدیکیا میایستاد.
داشتم باخودم فکر میکردم که غزل ببین این حشره از تو به خدا بیشتر ایمان داره . ببین اصلا نمیپره، نمیترسه و چقدر رهاااست . اومده نشسته اینجا نمیگه الان دستش به من بخوره من له میشم. با اینکه هیییچ قدرتی نداره در برابر محافظت از خودش اما به تو ام قدرت نمیده .چقدر شجاعانه داره زندگی میکنه ؟!…. من شیفته ش شدم واقعا
بذار قانونو یبار دیگه تکرار کنم.
قدرت واسه یک نفره . فرمانروایی واسه یک نفره فقط . تو کلللل جهان.
فقط و فقط یک نفر میتونه مارو به خواسته هامون برسونه (البته اگر درخواست کنیم)
به هرررکی قدرت بدیم، میتونه رو خوشحالی و آرامش ما اثر بذاره و زندگی مارو کنترل کنه.
تنها خداست که کل جهان ، زمین و زمان ، کائنات و آدما و علوم و شرایط رو کنترل و مدیریت میکنه. فقط خودشه .
قدرت پول یه توهمه . خود پول فقط یک وسیله ست . اگر یه آدم باشه ، اونم فقط تو زندگی خودش موثره .
این افکار ما هستن که تو زندگی ما موثرن . ما با افکارمون امکاناتو خلق میکنیم نه با پول .
با افکارمون روابط رو خلق میکنیم نه با فیزیک و ظاهر
ما با افکارمون به شرایط بهتر یا بدتر هدایت میشیم.
قدرت هرکدوم از ما تو زندگیمون بینهااایت بیشتر از پوله ، بیشتر از هر شرایط دیگه ایه
چطوری قدرتمونو به دست بیاریم؟ با کنترل ذهن، با تکرار این آگاهیها، با تکرار اصل ، با تکرار باورای توحیدی ، با همصحبت شدن با خدا.
ما به هییچی نیازمند نیستیم. تنها و تنهااا به خودمون نیازمندیم . خودی که یک روح بزرگ و خالق و قدرتمند در اونزندگی میکنه. خودی که قدرت خلق کردن داره .
خودی که خداوندو در خودش جای داده گ خدایی که ثروتمنده . باشکوهه . مالک تمام علوم و موفقیتهاست . خدایی که همه چیزه . همه کَسه . همه امکانات و شرایط از آن اونه .
خدایی که با این همه ابهت در درون ماست و
خداییکه اجابت میکنه درخواست درخواست کننده رو.
ما که این قدرت یگانه ، این غول چراغ جادو ، این مالک و فرمانروای کل هستی رو در وجودمون داریم ، چرا به یک فرد یا یک چیز قدرت بدیم و فکر کنیم اونه که داره برام اتفاقای خوبو رقم میزنه ؟
این که انتظار داریم پول بیشتری به دست بیاریم که بعد بریم باهاش فلان خواسته رو محقق کنیم دقیقا مثل این میمونه که لقمه رو از پشت گردنمون ببریم بذاریم تو دهنمون . وقتی میتونیم قوانینو به درستی اجرا کنیم و دقیقا هزاران برابر بهتر از خواسته مون رو بدون ذره ای سختی محقق کنیم ، چرا خودمونو محدود میکنیم؟
چرا خودتو محدود میکنی غزل ؟
تو که با خدا میتونی پادشاهی کنی ! تو که با قوانین خدا میتونی به هرررچیزی که میخوای برسی ، توکه اگر شخصیتتو بسازی همه چیز خود به خود وارد زندگیت میشه، 0را خودتو به سختی میندازی ؟ چرا لقمه رو دور گردنت میچرخونی رفیق ؟
خواسته های ی اصلی رو بگو به خودش…
به خودش که همین الان منتظر نشسته که ازش بخوای ، که قدرتش رو بدونی و بفهمی!
سلام غزل عزیز و دوست داشتنی
امیدوارم که هرجا هستی حال دلت عالی باشه.
من خیلی اخیرا کامنت های شما رو دنبال میکنم و از قلم شیوا و روانتون نهایت لذت را میبرم و به آگاهیم اضافه میشه.
در مورد این کامنتی که نوشتین تشبیه پول به یک شخصیت برام جالب بود و کلی به درکم و ارتباط بهترم با پول کمک کرد اما شما میگین که نباید بخدا بگیم که پول بده تا من فلان چیز را داشته باشم مگه نه اینکه استاد میگن میخوای به خدا برسی باید به پول برسی باید ثروت مند بشی و الان با کامنت شما یکم تناقض در ذهنم ایجاد شده ممنون میشم موضوع رو بیشتر برام باز کنید تا بتونم به درک بهتری برسم.
پیشاپیش از شما سپاسگزارم.
سلام سحر جون عصر شما بخیر خیلی ممنونم که برای من نوشتی اولین باریه که دارم با شما صحبت میکنم و خیلی خوشحالم از هم صحبتی باهات دوست عزیزم .
ببین من از این جهت میگم نباید به خدا بگیم که پول بده که به خاطر اینکه ما پولو توی ذهنمون خیلی مهم کردیم ما پول رو برای چی میخوایم ؟ما میتونیم اصل موضوع رو بگیم ما میخوایم یه خونه داشته باشیم میخوایم قدرت خرید داشته باشیم بگیم خدایا به من قدرت خرید بده در حال حاضر پول تبدیل شده به بت توی زندگی ما آدمها و برای اینکه ما رابطهمون با پول بهتر بشه باید یه خورده این بته رو بشکنیم.
قطعاً اگر ما ثروتمندتر باشیم به خدا نزدیکتریم ولی آیا ثروتمند بودن به معنای پولدار بودنه؟؟
شما میتونی کل پول دنیا رو داشته باشی اما حق خرج کردنشو نداشته باشی آیا در این صورت شما ثروتمندی؟
به نظر شما صرف پول داشتنه که ما رو به خدا نزدیکتر میکنه یا ذهن ثروتمند داشتن؟
دیدگاه من اینه ما در صورتی میتونیم به خداوند نزدیکتر باشیم که ایمانمون به فراوانی جهان بیشتر باشه که خداوند رو در تمام زیباییهای جهان ببینیم و ستایشش کنیم در صورتی میتونیم به خدا نزدیکتر باشیم که به به جای قدرت دادن به پول به اون قدرت بدیم چرا که خداست که داره تمام جهان رو میگردونه اونه که داره تمام موجودات و روزی اونها رو مدیریت میکنه.
سحر جون داستان شخصیت دونستن پول خیلی مفصله . این فقط بخش کوچیکی ازشه .
اجازه بده با یه مثال بیشترین موضوع رو برات باز کنم ما توی روابط اگر میخوایم که رابطه خوبی رو با پارتنرمون داشته باشیم یا اصلاً یه آدم خوبی رو وارد زندگیمون بکنیم اول اول باید به احساس بینیازی از داشتن یک رابطه عاطفی برسیم اول باید به این نتیجه برسیم که من نیازی ندارم که یک نفر بیاد توی زندگی من که حال من رو خوب بکنه حال من با دیدن پرندهها خوب میشه حال من با صحبت کردن با آدمها خوب میشه حال من با قدم زدن نقاشی کردن آشپزی کردن یا خیلی از کارهای دیگه خوب میشه فقط وجود یک فرد نیستش که میتونه به من احساس آرامش و خوشحالی بده در این صورته که ما به احساس بینیازی میرسیم و این احساس بینیازی باعث میشه که ما توی روابطمون بیشتر لذت ببریم چرا که منتظر محبت دیدن از کسی نیستیم و وقتی که ما وابسته نباشیم بیشتر خوش میگذرونیم و اتفاقا اینطوری پامون از ترمزهای ذهنیمون هم برداشته میشه و اون آدم خوبه وارد زندگیمون میشه
حالا بیا پول رو بذار جای اون آدمه !
دقیقا رفتارها و نوع نگاهی که به ما در روابط نتیجه میده ، در ثروت هم نتیجه میده.
نمیدونم این نوع نگاه چقدر درست یا غلطه ولی من به میزانی که این طوری نگاه میکنم و پیش میرم ، مسبینم راهم آسانتر و هموارتر و پربرکت تر و پر پول تر میشه
سلام غزل عزیزم
سپاسگزارم از پاسخ زیبایی که نوشتی و توضیحات کاملی که با ذکر مثال بهم دادی
با خوندن چندبارش و تعمق بیشتر نسبت به نقش پول بهتر میتونم تضادهای ذهنیمرو حل کنم و ازت بابت وقتی که گذاشتی و پاسخ دادی بی نهایت سپاسگزارم.
سلام به شما بانوی گرامی
بسیار بسیار خوشحال و سپاسگزارم از اینکه هدایت شدم به کامنت شما
و به دلیل اینکه فرکانس هایم نسبت به قبل بسیار بالاتر رفته
راحت تونستم با کامنت شما انس بگیرم و درک کنم این هدایت های خداوند رو
که برام خیلی قشنگ و زیبا بازش کرد
تشکر و قدردانی از شما غزل مهربان
که به هدایت عمل کردی و نوشتی
تا خودش مرا هدایت کند به اینجا و بگوید تا من بشنوم
در پناه الله مهربان باشید
سلام خدمت استاد عزیز خانم شایسته عزیز که همراه استاد درپشت صحنه زحمت زیادی رو میکشن به قول استاد
صحبت عسل خانم خواهر عزیزمون روگوش میکردم یاد خودم افتادم که از طریق تلگرام بافایلهای استاد اشنا شدم ودرهمان کانال فایلهای استاد رو خریدم خوب چون مشکل مالی داشتم اول از ثروت 1 شروع کردم معمولا درهمون شروع تک تک فایلها اینجمله ازاستاد هست که به سایت مراجعه کنین و هزینش رو پرداخت کنین من باخودم گفتم این صحبتها واین اموزه ها باین طور که استاد میگن زحمت زیادی کشیدن با این قیمت پائین جور درنمیادتا اینکه یهو متوجه این افتادم که شماره دفتر تهران رو اول هر فایل اعلام میکنن
تماس گرفتم خانم محترم که جواب دادن گفتن هزینش اون نیست که شما پرداخت کردین شماره حساب شخص استاد باید پرداخت بشه واون کلاهبرداری هست و….من پاک کردم همه رو بعد به فکر این بودم قرض کنم ازدوستی اشنایی بگیرم محصول مورد نظرم رو تا اینکه به فایل رایگان استاد رسیدم که برای خرید محصولات نباید به زحمت بیفتی نباید وام وقرض کنی فایلهای رایگان رو گوش بده تکامل طی بشه به راحتی میتونی خرید کنی نه بازحمت واز قرض کردن پول هم صرف نظر کردم با ابنکه میتونستم به راحتی از دوست اشنایی قرض کنم ولی به حرف استاد گوش دادم از فایلهای رایگان استفاده میکنم وخداروشکر وسپاسگذارم که حالم داره بهتر میشه کارم رونق پیدا کرده رو ریل افتاده وانشالله بزودی محصول مورد نظرم رو خریداری میکنم
برای استاد عزیز خانم شایسته محترم وهمه دوستان وخانواده عباسمنش ارزوی موفقیت وسربلندی از خداوند متعال دارم
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
وقتی که دوستان صحبت می کنند و از ذوق و شوق اینگونه گریه می کنند این برای من خیلی حرف و انگیزه دارد
با خودم می گویم ببین این دوستان با آموزش های استاد عزیز اینگونه موفق شده اند و به نتیجه رسیده اند پس من هم می توانم به موفقیت برسم و حال خوب به دست بیاورم
از همه مهمتر اینکه واقعا تغییر کردن در وهله اول سخت است ولی با رسیدن به نتایج خیلی حس و حال خوب دارد و اینگونه انگیزه بخش می شود
هدایت خداوند همیشه وجود دارد و این من هستم که باید دل به آن هدایت ها بدهم
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
بنام خدای یکتا
سلام استاد عزیزم و مریم بانو و دوستان هم فرکانسی
این فایل نشانه امروزم بود
از شنیدن صدای آقا حامد واقعا اشک شوق از چشمام سرازیر شد و شجاعت و جسارتش تحسین میکنم
حمله استاد باید با طلا نوشت که :وقتی توحیدی فکر کنید عمل کنید درهایی باز میشوند که اصلا انتظارش نداشتید من سعی میکنم توحیدی تر باشم و در مورد مسایلم همیشه به حمایت و هدایت خداوند تکیه کنم
در مورد صحبتهای پایانی استاد در مورد تغییر برام خیلی جالب بود تا حالا به صورت آگاها نه از این روش برای تغییر. استفاده نکردم و این آگاهی ها روزی امروز من بود
ممنون از استادم
در پناه خداوند. شاد باشید
نکته پایانی