مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- نتایج، فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که روی بهبود باورها و شخصیت خود کار می کنم؛
- لحظه ی بعدی زندگی من، با فرکانس های اکنون ام خلق می شود. پس مهم است آگاه باشم در حال توجه به چه چیزی هستم؛
- به اندازه ای که شخصیت من تغییر می کند، جهان پیرامونم نیز تغییر می کند؛
- اگر مدتهاست که تجربیات شما تغییر خاصی نکرده است یعنی هنوز تغییرات مشهود در شخصیت شما رخ نداده است و شما همان فرد با همان باورها و رفتارهای قبلی هستی؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت392MB25 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت23MB25 دقیقه
ان الله سریع الحساب…انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی…
این آیه سریع الحساب بودن خداوند خیلی منطق قوی میده که خداوند در لحظه پاسخ میده، اما در بحث تکامل این موضوع ملموسه یعنی به هر اندازه ما رشد کنیم بدون تاخیر دنیامون تکامل پیدا میکنه، اما از اونطرف اینطوری نیست، یعنی به محض فرستادن فرکانس منفی و توجه به نکات منفی اتفاقات منفی نمیفته، اینم خداوند به شکل های مختلف در آیات بیان فرموده، چه آیاتی که بیان میکنه از بسیاری از خطاهای شما میگذریم، یا مثلا این آیات:
وَلَوْ یُعَجِّلُ اللَّهُ لِلنَّاسِ الشَّرَّ اسْتِعْجَالَهُمْ بِالْخَیْرِ لَقُضِیَ إِلَیْهِمْ أَجَلُهُمْ ۖ فَنَذَرُ الَّذِینَ لَا یَرْجُونَ لِقَاءَنَا فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ
و اگر خدا برای مردم در عذاب و مجازات همان گونه که آنان در طلب خیر و خوشی شتاب دارند، شتاب می ورزید، قطعاً مدت عمرشان [با نزول عذاب و مجازات] پایان می یافت؛ پس کسانی که دیدارِ [قیامتِ] ما [و محاسبه شدن اعمالشان] را امید ندارند، وا می گذاریم تا در طغیانشان سرگردان بمانند.
پس تا اینجا دو مدل آیاتو بررسی کردیم که اولا پاسخ فرکانس مناسب در لحظه است ولی فرکانس نا مناسب کمی با اغماض پاسخ داده میشه و این درک ارحم الراحمین بودن خداونده، یعنی اونطور که جهان در پاسخ به فرکانس مثبت دقیق و سیستمی عمل میکنه در پاسخ به فرکانس منفی کمی با ضرباهنگ کندتر عمل میکنه، چرا؟ چون خطا اقتضای نسیان و فراموشی انسانه و البته نه برای کسی که عمدا تکرار اشتباه کنه… و این بسیار امیدبخشه و کمک میکنه که هرچقدر زمین خوردیم بلند شیم و از نو شروع کنیم که خداوند مارو همینگونه پذیرفته و با همه نقایصمون پذیرفته پا به این دنیا بزاریم و عشقشو لمس کنیم و در جریان زندگی، کسب و کار، روابط و … تجربش کنیم.
فذکر ان الانسان لذکری
دایما متذکر شو که فراموشکار نیازمند تذکر دایم است
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی
چند وقتی بود که تو در و دیوار بودم و قدرت کنترل ذهنمو از دست داده بودم با اینکه کامنت میخوندم و به زعم خودم داشتم روی خودم کار میکردم…
بعد کلی حال بد این الهام رو از خداوند دریافت کردم که این کارکردنها باید یه اصل و محور داشته باشه و اون منم! یعنی چی؟ یعنی تو باید برای رسیدن به من مدام یاد منو در قلبت داشته باشی تا درکت از من عمیقتر بشه و ظرفت بزرگتر بشه و این نزدیکتر شدن به من در قالب اتفاقات و شرایط پیاده بشه در زندگیت، نه اینکه اون شرایط و اتفاقات (ثروت، روابط و …) خودش اصل باشه، و یادت باشه من عزیزم و بی نیاز و این بخاطر خودته، مراقب باش تو زندگیت غیر منو اصل نبینی! و دیدم که من مدتهاست دارم دنبال دنیا میدوم اونم با کار کردن روی خودم بدون اینکه متوجه باشم این تلاش اصلن برای چیه؟ هدفم چی بوده؟ و با اینکه واقعا روی خودم کار میکردم داشتم دورتر میشدم چون هدف اصلیم دنیا شده بود…
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ
سلام خدمت شما خواهر عزیزم، بنده نوتیفیکیشن شما رو برای خودم فعال کردم و همیشه کامنتهاتونو میخونم و باعث افتخاره که برام نوشتین و این آگاهی های ناب رو به اشتراک گذاشتین، واقعا خیلی تفاوته بین ای حالت که من با مطالعه به خدا و حضورش پی ببرم (که تهش یجور شرطی سازی ذهنیه) و اینکه قلبم بهش آگاه بشه (همون چیزی که عرفا ازش با واژه شراب یاد میکنن که اتفاقا زمانی درک میشه که ذهن خاموش میشه بر خلاف حالت قبل که تهش یه خدای ساختگی ذهنه)…واقعا تنها چیزی که باعث شد تفاوت خدای ذهنی و خدای قلبی رو درک کنم مداومت بر کنترل ذهن و رسیدن به زمانهایی بوده که آگاه بودم و ذهنم کنار رفته و در لحظه بودم و عشق خدا رو لمس کردم، اما یه وقتهایی هست که ذهن دوباره چیره میشه و خدا در حجاب میره، موقع خشم، ترس، قضاوت و زمانهاییه که از لحظه حال و آگاهی نابش خارج میشیم…واس همین همیشه به خودم متذکر میشم که حسین حالت خوبه؟ اگه نیست یعنی در چنبره ذهن شرطی شده گرفتار شدم و از یاد خداوند غافل شدم و خیلی درد داره، یه وقتایی میشینم به شدت گریه میکنم از اینکه اون حال خوب رفته و من بین در و دیوار ذهن گرفتار شدم و خدا رو حس نمیکنم، خدا بهمون توفیق روز افزون عنایت کنه ان شاالله