مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- نتایج، فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که روی بهبود باورها و شخصیت خود کار می کنم؛
- لحظه ی بعدی زندگی من، با فرکانس های اکنون ام خلق می شود. پس مهم است آگاه باشم در حال توجه به چه چیزی هستم؛
- به اندازه ای که شخصیت من تغییر می کند، جهان پیرامونم نیز تغییر می کند؛
- اگر مدتهاست که تجربیات شما تغییر خاصی نکرده است یعنی هنوز تغییرات مشهود در شخصیت شما رخ نداده است و شما همان فرد با همان باورها و رفتارهای قبلی هستی؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت392MB25 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت23MB25 دقیقه
سلام خدمت استاد گرامی و مریم جان شایسته عزیز. سلام خدمت دوستان عزیزم در سایت.
نکته ای که این فایل داشت این هست که ما به اندازه ای که تغییر میکنیم جهان هم به همون اندازه نتایج ما رو تغییر میده. یعنی به اندازه ای که از نظر فرکانسی و باوری و سپس عملکردی تغییر میکنیم جهان هم به همون اندازه نتایج ما رو تغییر میده. اگر یک ذره تغییر کنیم جهان به اندازه ی همون یک ذره نتایج ما رو تغییر میده. اگر خیلی تغییر کنیم جهان هم خیلی نتایج ما رو تغییر میده و نکته اینجاست که ما یک دفعه نمیتونیم خیلی تغییر کنیم و به مرور با ادامه مسیر تغییرات بزرگ رخ میده. مثلا درآمد در حال افزایش هست اما شاید با انتظارات ما نخونه ولی اگه میخوایم به درآمد بالاتر برسیم باید باورها رو تغییر بدیم تا نتایج بالا اتفاق بیفته.
صبر به این معنا نیست که ما روی خودمون کار کنیم کار کنیم کار کنیم و نتیجه ای رخ نده. نه به همون اندازه که داریم روی خودمون کار میکنیم نتایج رخ میده دقیقا مثل آینه ای که به اندازه ای که دستت رو تکون میدی چشمت رو میبندی و .. نتیجه رو تغییر میده. چه مثال جالبی زد استاد گفتید من روی خودم کار کردم در مسافر کشی و دیدم به اندازه ای که من روی خودم کار کردم مسافر بعدی ای که اومد سوار شد از مسافر قبلیه بهتر بود.این یعنی دقیقا به اندازه ای که ما تغییر میکنیم جهان هم زندگی ما رو تغییر میده.
یک نکته جالب دیگه ای که از صحبت های استاد یاد گرفتم این بود که چون ما روی خودمون کار میکنیم و تضادهای زندگیمون حل میشه فکر میکنیم که دیگه بسه یا خودش خوب شده یا دیگه نیازی نیست کار کنم این نتایج خودش بوجود اومده و هست و بالاخره زمانش بود که این اتفاقات بیفته و این جور فکرها. چون تضاده حل شده این فکر رو میکنیم. در صورتی که میخوایم اون تضادها تکرار نشن و تضادهای دیگه زندگیمون حل بشن باید کار کردن روی خودمون رو ادامه بدیم. برای اینکه عقب گرد نداشته باشیم باید روی خودمون هر روز کار کنیم.
من این صحبت استاد رو قبول دارم اما یک نکته ای هم میخوام این وسط اضافه کنم که شاید ما به خاطر زیاد کار کردن روی باورهامون نیاز به یک استراحت ذهنی هم داشته باشیم. یعنی وقتی مدت زیادی روی خودت کار میکنی ذهن مثل یک اسفنج میمونه که پر از آب شده هرچقدر آب بیشتری بریزی دریافت دیگه ای نداری و میگی چرا من دارم روی خودم کار میکنم اما تغییری رو حس نمی کنم و اگه این کار کردن مداوم رو با تعهد ادامه بدی و بیشتر روی خودت کار کنی ذهنت گنجایشش رو نداره داری الکی وقت هدر میدی باید یک زمان هایی رو هم بگذاری برای استراحت کردن، برای شل کردن! برای تفریح کردن، برای دوری کردن از فضای کار کردن روی ذهن. نه اینکه ورودی بد بدیم یا باورهای قدرتمند کنندمون رو تضعیف کنیم. نه. مراقب اونا که باید باشی مراقبت کانون توجهت در فضای زندگی روزمره باید باشی و از موارد نامناسب اعراض کنی ولی باید شل کنی! یک مدت شل کنی گوش دادن به فایل ها رو. باید وقتت رو بگذاری برای ارتباط با افراد مناسب، بیاد وقتت رو بگذاری برای فضای ذهن رو عوض کردن. یعنی باید فضای ذهنیت رو از کار کردن روی خودت دور کنی. یک جورایی باید رها کنی تا اسفنج ذهنیت که پر از آب شده خالی بشه و قابلیت دریافت مجدد آگاهی رو پیدا کنه. البته این در صورتی هست که فشرده و به مقدار زیاد – بمبارانی – کار کرده باشی. اگر روزی 2 الی 3 ساعت وقت بگذاری برای کار کردن تمرکزی روی خودت و در زمان های دیگه به فعالیت های مربوط به زندگیت بپردازی این فضا خود به خود ایجاد میشه و ذهنت باز هست. دقیقا مثل روزه میمونه. وقتی روزه میگیری (یا جدیدا یک روش هایی اومده که بهش میگن فست کردن که شما فکر میکنم در دوره قانون سلامتی در موردش صحبت کردید) چون چیزی نمیخوری و نمینوشی تا یک ساعت خاص معده ای که به خاطر تلاش های متداوم هضم غذا کار کرده و انرژی زیادی رو مصرف کرده فضا پیدا میکنه که استراحت کنه و این انرژی بدن بر میگرده و از طرفی هورمون های بدن هم شروع به متعادل شدن میکنن. مثلا دوپامین که مغز به عنوان پاداش ترشح میکرده بواسطه ی دریافت غذا ترشح نمیشه و سطح دوپامین بدن پایین میاد باعث میشه وقتی که موعد غذا خوردن میرسه و تو غذا میخوری از همون غذایی که دیگه لذتی ازش نمیبردی چنان لذتی دریافت کنی که کلی احساس خوب بهت بده، این به چه دلیله؟ به خاطر روزه. به خاطر فست. به خاطر گذاشتن یک فضای استراحت. مثل خواب میمونه. اگه همیشه بیدار باشیم و کار کنیم بازدهیمون صفر میشه. دیگه انرژی خلاقیت و .. از بین میره. اگه همیشه بیداری و نمیخوابی به مشکل میخوری. اگه همیشه غذا میخوری و روزه و فست نمیگیری به مشکل میخوری در طولانی مدت و لذت غذا و تعادل هورمون ها و خیلی چیزها از بین میره، اگه همیشه ورزش میکنی و استراحت و خواب و تغذیه مناسب رو رعایت نکنی به مشکل میخوری. بنابراین اگه همیشه سخت روی خودت کار میکنی و فایل توی گوشت هست و فضای استراحت در نظر نمیگیری بازدهیت صفر میشه. شاید این سوال برات بوجود اومده باشه من همیشه فایل توی گوشم هست چرا نتایج تغییر نمیکنه به خاطر اینکه تو باید فضا بدی به ذهنت. باید استراحت کنی. باید دور بشی از کار کردن روی خودت. من خودم این اشتباه رو از فایل «تغییر باورها به روش استاد عباس منش» کردم و چون استاد گفته بود باید بمباران کنی ذهنت رو همیشه هندزفری به گوش بودم و اتفاقا خیلی نتیجه هم داشت بمباران کردن ذهن اما بعد یک مدتی نتیجه معکوس میداد. انگار هر چی بیشتر تلاش میکردم که روی ذهنم کار کنم کمتر نتیجه میگرفتم. نتایج برعکس میشد و از طرفی ذهنمم به شدت مشغول میشد و نشخوار فکری پیدا کرده بودم. در صورتی که وقتی گیواپ کردم ورودی دادن مداوم رو و فضا رو گذاشتم کنار اون موقع بقیه موارد درست شد و تصمیم گرفتم که روزی 2 الی 3 ساعت وقت اختصاص بدم به کار کردن تمرکزی روی ذهنم و باقی زمانم رو بگذارم صرف مواردی که ربطی به فایل صوتی، کامپیوتر، موبایل و دنیای دیجیتال نداره و اجازه بدم اسفنج ذهنم با فعالیت های دیگه خالی بشه و اصلا فرصت عمل کردن به دانسته هام رو پیدا کنم. چون وقتی به بهانه کار کردن روی خودت میچسبی به گوشی و اینترنت و کامپیوتر از مسیر درست خارج میشی. ما به دنیا نیومدیم که پشت سر هم پشت این وسایل باشیم. ما باید هر روز برنامه پیاده روی داشته باشیم. باید هر روز برنامه ارتباط با افراد مناسب داشته باشیم. باید برنامه برای فعالیت کاری و بیزینسی داشته باشیم – که نمیدونم بگم خوشبختانه یا بگم متاسفانه خیلی از ابزارهای کاری امروزه شده کامپیوتری و ما رو میچسبونه به رایانه که این به نظرم کاملا خوب نیست – باید گاهی به خودمون فضا بدیم و از دنیای دیجیتال بزنیم بیرون و وابسته به اون نباشیم که البته سخته. اتفاقا دوره هایی در دنیا برگزار میشه به نام دوپامین دیتاکس که خیلی از فعالیت ها رو در اون در طول روز محدود میکنن مثل سوشال مدیا، غذا های شیرین خوردن، فست فود خوردن، پورن و خودارضایی، تلوزیون دیدن، موسیقی و خیلی موارد دیگه که دوپامین زیاد رو در مغز ترشح میکنه و همین کار باعث میشه که سطح دوپامین پایین بیاد و سیستم پاداش دهی مغز درست بشه. البته از نظر من خیلی از موارد دوپامین دیتاکس به صورت کلی باید از زندگی حذف بشه مثل غذاهای نامناسب، تلوزیون، گشتن بی مورد در شبکه های اجتماعی، پورن و … چون اعتیاد ایجاد میکنن و باعث افسردگی و خستگی بیشتر هم میشن. ولی همین دوره دوپامین دیتاکس باعث میشه که لذت های زندگی ما خیلی بیشتر بشه. کارهایی که دیگه برات رنگ و بویی نداشتن و عادی شده بودن بعد از دوپامین دیتاکس تبدیل به یک بخش لذت بخش در زندگیت بشن. مثلا موسیقی گوش دادن. وقتی یک مدت موسیقی گوش نمیدی و بعد از یک مدت گوش میدی خیلی لذت بیشتری ایجاد میشه و دیگه برات عادی نیست و مغز دوپامین زیادی باهاش تشرح میکنه که شاد ترت میکنه. شاید خیلی ها دوران کودکیشون رو به خوبی یاد میکنن و میگن که چقدر اون موقع حس و حال همه چیز خوب بود ولی الان کمتر شده. چرا؟ به خاطر عادی شدن سطح دوپامین در بدن هست. چون در کودکی ما تجربه استفاده از نعمت ها رو نداشتیم و تازه با اونها رو به رو شده بودیم دوپامین زیادی رو مغزمون بابت انجام اون فعالیت ها بهمون میداد. به قولی سپاسگزار تر بودیم. بابت کوچکترین چیزها لذت میبردیم و دوپامین ترشح میشد. اما بعد دیگه این نعمت ها برامون عادی شد چون همیشه بودن و دیگه اون میزان دوپامین ترشح نمیشد و به قولی حال نمیداد. اگه میخوای اون لذت زیاد قبلی رو ببری باید یک مدت اون نعمت ها رو از خودت دور کنی. دقت کردی وقتی برق یک مدت نیست و بعد از مدتی میاد چقدر سپاسگزار تر میشی و شاد تر میشی؟ یا وقتی میری کمپ و تو دل طبیعت وقتی میرسی به خونه بعد از چند روز چقدر حس لذت و سپاسگزاری بیشتر بابت همون امکانات زندگیت پیدا میکنی؟ اینها خاصیت دوپامین دیتاکس هست. دقیقا مثل فست و روزه که به تعادل زندگی کمک میکنه این موضوع هم کمک میکنه به شادی و لذت بیشتر. البته نکات زیادی داره که نمیخوام از بحث اصلی زیاد دور بشم. امیدوارم منظورم رو درست درک کرده باشید.
در ادامه ی فایل اشاره شد به اینکه قانون جهان این هست که جهان «در هر لحظه» داره به فرکانس های ارسالی ما پاسخ میده و اتفاقاتی که در آینده زندگیمون داره رخ میده (ثانیه های آینده) بوسیله کانون توجه ما در همین لحظه خلق شده بنابراین باید همواره فرکانس مناسب ارسال کنیم تا اتفاقات مناسب رخ بده و این به معنای این هست که همواره در طول زندگی باید کانون توجه رو مدیریت کنیم.
خیلی لذت بردم از صحبت های شکیبا عزیز و شعرهای قشنگش و لحن صحبت دلنشینش، امیدوارم هر جا که هستی سلامت باشی و موفق.
حالا مسئله امروز من چی هست و چه بهره ای میتونم از صحبت های استاد ببرم؟ اینکه من در موضوع مالی در کسب و کار شخصیم نتایج مالیم مطابق با انتظاراتم نیست و میگم کفاف یک زندگی معمولی رو هم نمیده و باید برم برای کسی کار کنم که حقوق خوبی میده و فرصت های شغلی زیادی که هست.. و کسب و کار فعلیم رو بگذارم کنار.. و البته به این معنا نیست که کار کردن روی خودم نتیجه نداشته. قبلا هم گفتم من نتیجه گرفتم از کار کردن روی باورهای مالیم اما نتیجه به اون اندازه ای که میخواستم نشده. دقیقا مثال گذشته استاد که گفت کار کردن روی باورهای مالیم نتایج رو مطابق انتظاراتم بهتر نکرد ولی بهتر شد. نتایج مالی فعلی من در حد دخل و خرج روزمره ام هم نیست و میگم من با این درامد نمیتونم فکر این رو بکنم که دوره های روان شناسی ثروت رو بخرم که بتونم درست و حسابی تر روی باورهام کار کنم و ظرف وجودم رو گسترش بدم. فروش پایین هست. با توجه به صحبت های استاد در این فایل به این نتیجه میرسم که من به اندازه کافی تغییر نکردم. ولی از لحاظ زمانی من واقعا زمان زیادی گذاشتم. من خیلی فایلها رو نوشتم خیلی گوش دادم و خیلی تکرار کردم و همین هم باعث شد از مدار بدهی فاصله بگیرم و به مدار سود برسم. واقعیت این هست که من قبلا در مدار بدهی بودم. ولی الان در مدار سود هستم و به بالای صفر رسیدم. مدتی هم هست که در این مدار هستم و به ثبات رسیدم. ولی خواسته هام این هست که بتونم درامد بالاتری رو تجربه کنم. جدیدا هم خیلی زیاد روی فایل های باور فراوانی، چند برابر کردن درآمد کار کردم. ازشون هم نتیجه دیدم و ثروت وارد زندگیم کرده ولی میزانش به اندازه کمترین استانداردهامم نیست و اگه همین ها رو هم کار نکنم نتیجه ای که دارم از بین میره. بنابراین باید کار کنم. الان میتونم بگم که ورودی مالی دارم و خدارو بابت همین ورودی مالی ای که دارم بسیار شاکر هستم چون قبلا همینم نبود – منظورم از زمانی که با استاد آشنا شدم هست چون قبل از استاد من کسب و کار موفقی داشتم که داستانش رو گفتم که چی شد – به نظرم این تلاش ذهنی زیاد به نظر من ارزش این مقدار ورودی مالی کم رو نداشته و من باید تغییری رو ایجاد کنم که این مسئله حل بشه. شاید بحث ترمزهاست که مانع نتایج من شده. سوال شد برام که چرا یک سری افراد از همین فایل های نتایج رشد چند برابری درامد رو میگیرن اما من نتیجه ام رشد نیم برابری فوقش هست. چطور یک فایل ثابت این نتیجه متفاوت رو ایجاد میکنه. طبق آگاهی های این فایل باید این معیار رو در نظر بگیرم که نتایج من به اندازه تغییر من بوده. دقیقا مثال آینه. اگر من دستم رو تکون بدم آینه همون موقع دستم رو تکون میده. اگه دست من رو آینه تکون نمیخوره یعنی من دستم رو تکون ندادم که نتیجه تغییر نکرده. پس باید روی باورهای مالیم کار کنم. من تمرکز بیشتری میگذارم برای کار کردن روی مباحث ثروت به صورت هدیه و برخی دوره هایی که در سایت دارم و امیدوارم هستم به بهبود نتیجه چون من دوست دارم از طریق کسب و کار شخصیم رشد کنم حقیقتا. خیلی سپاسگزار میشم از استاد عزیز که بیشتر در مورد مسائل مالی در سایت فایل بگذارن که ما ایرادات خودمون رو متوجه بشیم و روشون کار کنیم چون به اندازه ای که ما تغییر میکنیم نتایج هم تغییر میکنه و اگر نتیجه ما تغییر نکرده یعنی ایراد از ما هست و باید روی خودمون کار کنیم. سپاسگزارم.
سلام سعیده عزیز. امیدوارم حالت همیشه عالی و بهشتی باشه و نور خداوند در قلب و زندگی و احساست جاری باشه. سعیده جان همیشه از خواندن کامنت هات لذت میبرم و یاد میگیرم. شما فوق العاده هستی. سبک نوشتاریت رو خیلی دوست دارم مخصوصا وقتی آیات قران رو با اتفاقات زندگیت ترکیب میکنی واقعا تاثیرگذار هست و درک بالات از قرآن رو تحسین میکنم. بی نظیری بی نظیر. خواستم ازت تشکر کرده باشم بابت این همه انرژی و تغییرات عالی ای که تو زندگیت رقم زدی و این الگو ایمانی برای من شدی که چقدر میشه زندگی رو تغییر داد. امیدوارم که در زندگیت موفق باشی پیروز باشی جاری در هدایت های الله باشی و اتفاقات خود از در و دیوار و آسمون و زمین به زندگیت بباره. من هوای گرم رو خیلی دوست دارم، تو این هوا انرژی میگیرم، البته هر فصل از سال زیباست، و یک البته دیگه که در هوای گرم باید آب فراوان باید همیشه داشته باشم تا بتونم لحظاتم رو خوب سپری کنم. امیدوارم این هوا هم برای شما لذت بخش باشه. راستی خیلی تحسینت میکنم که به کیش زیبا مهاجرت کردی و درها رو خدا برات باز کرد، چقدر لذت میبرم از اینکه یک انسان توحیدی رو میبینم که از ترس هاش بزرگ تر شده و داره در یکی از بهترین مکان های کشور از همه لحاظ عشق میکنه و لذت میبره. لیاقتش رو داشتی و صد در صد اتفاقات بهتری برات در راهه. خدایا شکرت به خاطر این همه نعمتی که بهمون دادی. در پناه خداوند یکتا شاد و سلامت باشی دوست خوبم.