گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نتایج، فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که روی بهبود باورها و شخصیت خود کار می کنم؛
  • لحظه ی بعدی زندگی من، با فرکانس های اکنون ام خلق می شود. پس مهم است آگاه باشم در حال توجه به چه چیزی هستم؛
  • به اندازه ای که شخصیت من تغییر می کند، جهان پیرامونم نیز تغییر می کند؛
  • اگر مدتهاست که تجربیات شما تغییر خاصی نکرده است یعنی هنوز تغییرات مشهود در شخصیت شما رخ نداده است و شما همان فرد با همان باورها و رفتارهای قبلی هستی؛

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت
    392MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

296 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «هدا حیدری» در این صفحه: 1
  1. -
    هدا حیدری گفته:
    مدت عضویت: 794 روز

    سلام و درود بر پیام آور زمانم استاد عزیز دل و خانم شایسته نازنینم و هم فرکانسی های فوق العاده من

    امروز خیلی خوش حالم یعنی انقدر الان ذوق دارم که حد نداره دو روزی هست نجوا های شیطان ولکن نیستن سعی میکنم کنترل کنم ولی بازم در میره از دستم خلاصه منم حقیقتش رها کردم حال هیچ نداشتم اصن ، و باتوجه به اینکه هروقت مغزم پا بده به نجواها بدنم پاسخگو هست یعنی من هروقت به اندازه که کنترل نکنم و اجازه بدم نجواها پیشروی کنند بدنم به شکلی مریض میشه حالا کمی مریض شدم که الحمدلله بدنم قوی فقط یه آوانس بود برای نشان دادن اینکه دخترم در مسیر نیستی ، امروز تو ستاره قطبی از خدا درخواست کردم هدایتم کنه نشانه ها رو بهم بگه وعشق برام بفرسته رفتم سرتمرینم تمرین کردم بعدش منشی باشگاه یه دختر بشدت محترم و مهربونی هستش خیلی باهام رفیقه به شوخی گفت تو دوروزه مغزت ریخته بهم تو قیافه ای معلوم نی چته ؟! من یه لحظه جا خوردم که من برو خودم نمیارم ولی ببین این دختر قشنگ اومد گفت هدا بیدار شو بسه دو روز خوابیدی برگرد به مسیر ، اولش واقعا شوکه شدم یعنی انقدر واضحم ، بعدش نشستم با خودم هی نجوا میخواست بیاد که امروز خودت تمرین نکن بزار مغزت کنترل کن بعد حوصله ات اومد ورزش کن یهو یاد ستاره قطبی افتادم که من خواستم خدا هدایتم کنه نشانه برام بفرسته ببین نشانه تو اینه از زبان این بنده باتو صحبت کردم واضح که برگرد به مسیر الانم نشانه رو دریافتی دیر نیست برگرد و گفتم این همون عشقی بود که از خدا خواستم برام بفرسته ، که بنده من حواسم بهت هست یه ذوق و شوقی اومد تو وجودم که دوست داشتم جیغ بزنم از شدت خوشحالی خیلی لذت بخش بود بعد کنترل کردم یک ساعت نیم تمرین کردم عشق کردم امروز عالی بود این نشانه و بعد رسیدم خونه یه پیام از دوستم اومد هدا خواب دیدم حالت ناخوشه و تب داری، بهتری؟! من چی بگم به این حد عشق به این حد که هدا من سفت بغلت میکنم هرچی عشقه مال تو خیلییییییی ذوق کردم بخدا اشکم در اومد پیام دوستم دیدم ، اینجاست میفهمم و درک میکنم که استاد میگه به محض اینکه تصمیم بگیری برگردی تو مسیر همه چی عوض میشه اره عوض شد بخدا عوض شد من الان حالم عالیه نمیتونم این حال خوبم با کلمات وصف کنم خیلی لذت بخشه خدایاشکرت خدایاشکرت برای خدا بودنت و خدایا شکرت که جز برگزیدگان شدم تا با استاد بااین آگاهی ها و کارکرد جهانم آشنا بشم این خودش یه برده من واقعا احساس لیاقت میکنم که خدا منو هدایت کرد تو این مسیر قرار بگیرم بفهمم من خالق زندگی خودم هستم شاید گاهی بیراهه برم ولی همین که حواست جمع کنی برگردی قشنگ خدا سفت بغلت میکنه میگه بیا که قراره کلی بهت عشق حال بدم .

    خدایا شکرت

    خدایاشکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت برای وجودم در این مکان مقدس شکرت برای وجود استاد عزیز دلم خانم شایسته قشنگم و دوستای هم فرکانسم.

    در پناه الله شاد آگاه و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: