مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- نتایج، فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که روی بهبود باورها و شخصیت خود کار می کنم؛
- لحظه ی بعدی زندگی من، با فرکانس های اکنون ام خلق می شود. پس مهم است آگاه باشم در حال توجه به چه چیزی هستم؛
- به اندازه ای که شخصیت من تغییر می کند، جهان پیرامونم نیز تغییر می کند؛
- اگر مدتهاست که تجربیات شما تغییر خاصی نکرده است یعنی هنوز تغییرات مشهود در شخصیت شما رخ نداده است و شما همان فرد با همان باورها و رفتارهای قبلی هستی؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت392MB25 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت23MB25 دقیقه
بنام الله یکتا بخشنده مهربان
سلام به استاد بینظیرم و مریم بانوی عزیز
و همه ی عزیزان در این سایت توحیدی
استاد جان شما گفتید که به محض تغییر ما جهان هم تغییر میکنه و تاخیر نداره
من به شخصه به وضوح این مورد رو در روابط دیدم
من تا چند ماه پیش با اینکه با شما آشنا شده بودم و فایل های عالی تون رو گوش می کردم اما عمل نمی کردم و عزت به نفس واقعا پایینی داشتم
توی مدرسه از کلاس اول تا الان همیشه توی هر کلاس و هر مدرسه ای بلااستسنا افرادی بودن که با من انگار دشمنی داشتن و منو مسخره می کردن
هیچوقت رفیقی به اون صورت نداشتم و توی زنگهای تفریح اکثرا تنها بودم
ولی اومدم و روی خودم کار کردم و بوممممممم…
روابط من ترکید . رفتار همه ی بچه های کلاس و مدرسه با من تغییر کرد از همون روز اولی که من تغییر کردم
دیگه کسی منو مسخره نمی کرد به هیچ عنوان
همه منو دوست داشتن ، دیگه زنگهای تفریح تنها نبودم و حداقل یکی دو نفر کنارم بودن
همه با من خوب حرف میزدن ، ازم تعریف می کردن
هر روز با آدم های بیشتری آشنا می شدم و دوستای زیادی پیدا کردم
من چند سالی هست که نقاشی می کنم و حدود دو ماه پیش گالری برگزار کردم و شهامت و اعتماد به نفس به خرج دادم و رفتم با هماهنگی معلم عربی توی زنگ عربی هر سه تا کلاس نهم کلاس به کلاس خودم رو معرفی کردم و گفتم فلان موقع گالری داریم و اتفاق عجیبی افتاد
17 نفر از بچه ها اومدن گالری حتی یک نفر رو هم اصلا نمیشناختم ولی اومده بود
بعضیا پدر یا مادرشون رو هم آورده بودن
همون هایی که قبل از تغییر من بنظرم بدترین آدم های کره زمین بودن و منو مسخره می کردن اومدن و لقب استاد رو به من دادن
چقدر از کارام تعریف کردن
دو تا از معلم ها هم اومدن یکی شون یه گل و گلدان خیلی بزرگ و خوشگل اورد
یکی از بچه ها هم یه شاخه گل تو شیشه آورد که من اصلا تا قبل این به گل آوردن فکر نکرده بودم
حتی دو تا از بچه های دوبار اومدن گالری ( چون یک هفته گالری برقرار بود )
دو تا از عمه هام و مادر بزرگم هم اومدن و یه جعبه شکلات آوردن .
و چقدر توی مدرسه هم عزت و احترام پیدا کردم
بقیه هم که نیومدن چقدر عذر خواهی کردن درصورتی که من اصلا توقعی نداشتم ازشون
حتی از بچه های کوچکتر توی هفتم و هشتم هم دیگه منو میشناختن
حدود چهار تا از بچه ها برام توی اینستا استوری گذاشتن
و اصلا با خودم گفتن خدایا مگه میشه؟ اینا همونان که تا چند وقت پیش انقدر منو مسخره میکردن و عذاب میکشیدم؟ بعد الان میان گالری و استوری میزارن و استاد استاد میکنن و ازم امضا میگیرن؟
واقعا خدارا شکر خدارا صد هزار مرتبه شکر
که قوانینی قرار داد که به محض تغییر ما جهان هم تغییر کنه خدا جونم شکرت️️