گفتگو با دوستان 24 | رابطه بین باورها و نحوه عملکرد

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • ورودی های مناسب، فرد را به مکان ها و موقعیت های مناسب هدایت می کند؛
  • ورودی های مثبت، باور به امکان پذیر بودن را پرورش می دهد؛
  • تغییر نتایج با تغییر پیش فرض ها رخ می دهد؛
  • دلیل تفاوت در نتایج، تفاوت در پیش فرض های ذهنی است؛

منابع بیشتر:

دوره روانشناسی ثروت 1


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    562MB
    36 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 24 | رابطه بین باورها و نحوه عملکرد
    33MB
    36 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

87 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نسرین سلطانی» در این صفحه: 1
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2507 روز

    گفتگو با دوستان قسمت 24

    با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم

    خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

    میدونین استاد با این شوق و ذوق بچه ها برای صحبت کردن با شما یاد چی می افتم؟

    یاد اون قسمتی از قرآن که خداوند میگه که:

    اگر خداوند بخواد کسی رو بکشه بالا هیچکس نمیتونه اون رو بکشه پایین و اگر خداوند بخواد کسی رو بکشه پایین هیچ کس نمیتونه اون رو بکشه بالا

    آره اینه داستان شما و بچه های سایت

    خداوند خواست که عباس منش بیاد بالا علیرغم اونهمه تلاش های دیگران برای پایین کشیدنش چون لیاقت بالا بودن رو در خودش ایجاد کرد و ما هم خواستیم بیایم بالا چون لیاقت بودن در مدار بالا رو در خودمون ایجاد کردیم و نتیجه الان شده بودن در ی مدار

    من توی خونه خودم و شما و دوستان توی کلاب هوس اما همه توی ی مدار و ی فرکانس

    شنیدن صدای شاد و خوشحال دوستانی مثل هلنا و الیاس و ……… از اروپا و آمریکا داره این نوید رو به من میده که میشه ایرانی باشی و خیلی راحت مهاجرت کنی به ی کشور اروپایی و آمریکایی و تجارب جدیدی رو توی ی مکان جدید تجربه کنی اونم چیزی که دوس داری

    میدونین چیه استاد من قبلا اگر به مهاجرت فکر میکردم بعضی وقتها برای فرار از وضعیت موجود بود یا در حقیقت برای فرار از خودم !!!! چون فکر میکردم اگر حالم خوب نیست این محیطه که حال من رو بد میکنه و اگر من محیط رو عوض کنم همه چی خوب میشه .این مردم و مسئولین و کشور و جامعه هستن که شرایط بد من رو رقم زدن و بنابراین با فرار از اونها همه چی گل و ب این تفکرات تحمل محیط اطرافم برام سخت بود غافل از اینکه این خود من و باورهامه که داره اتفاقات رو برای من رقم میزنه .

    با آشنایی با شما تازه فهمیدم که موضوع چیه و از اون به بعد بود که تصمیم گرفتم با خودم به صلح برسم تا صلح بیرونی رو تجربه کنم و دیدن این سریالها خیلی به من کمک کرد توی این موضوع و من هم با خودم و هم محیط بیرون بیشتر در صلح قرار گرفتم و سیر اتفاقات به سمت خوبی و زیبایی تغییر کرد.

    من نوعی اگر الان دارم در مورد مهاجرت دوستام میشنوم ااین خواسته هم در من بیشتر داره تقویت میشه با این گفتگوها اما نه برای فرار از محیط و جایی که در اون هستم بلکه برای بهتر زندگی کردن در جایی بهتر و زیباتر و تجربه کردن اتفاقات زیباتر

    بقول شما الان دیگه سفر به نروژ و تجربه کردن اونجا هم برای من باور پذیر میشه چون دارم میشنوم ی کسی مثل هلنا با خونوادش تونستن برن اونجا و هم اینکه دارن اونجا خوب زندگی میکنن

    ی نکته ی دیگه ای که با صحبت های هلنا توی ذهن من جا افتاد اینه که فقط آمریکا نیست که میتونه اینقدر طبیعت زیبا و امنیت و نظم فوق العاده ای داشته باشه ی جایی دیگه ای مثل نروژ هم هست آخه با سریالها این توی ذهنم من شکل گرفته بود که فقط آمریکا اونم فلوریدا اینجوریه و همین خودش ناخودآگاه ی محدودیت رو توی ذهن من برای تجربه کردن زیباییها ایجاد کرده بود بدون اینکه خودم اطلاع داشته باشم و تازه الان متوجه اون شدم .و همین درکه به من یادآوری کرد که هیچوقت تجربه کردن زیباییها رو گره نزنم به ی مکان خاص. هر جای دنیا میتونه زیبا باشه اگر من ذهنی زیبابین داشته باشم و دیدی زیبابین نگر .

    ی موضوع دیگه که توی صحبت های هلنا جان یادآوری شد موضوع امنیت بود چیزی که ناخودآگاه به ذهن ی دختری میاد که توی جامعه و فرهنگ ایرانی بزرگ شده با ی عالمه ورودیهای محدود کننده در این مورد . چیزی که ناخود آگاه آزادی ی دختر رو تحت تاثیر خودش قرار میده . اگه ی فردی که توی کشورهای اروپایی و امریکایی بزرگ شده این صحبت رو بشنوه احتمالا براش خیلی عادیه و براش چیز عجیب غریبی نیست اما برا من و امثال من خیلی نکته برجسته و مهمیه که آدم توی جایی زندگی کنه که فارغ از جنسیتش بتونه چیزهایی رو که دوست داره رو تجربه کنه .و شنیدن همین موضوع باز هم به من یادآوری میکنه که میشه که هست جاهایی که تو بتونی آزاد باشی از لحاظ تجربه کردن زیباییها

    نکته بعدی صحبت های هلنا جان اینه که وقتی آدم باورهای درست داشته باشه فقط زیباییها رو میبینه و تجربه میکنه چون در مدار درست هست مطمنا نروژ هم ی سری ایرادات داره چون مدینه ی فاضله ای توی این دنیا وجود نداره اما هلنا و امثال هلنا هستن که جنبه های مثبت و زیبا رو تجربه میکنن چون من شنیدم افرادی که باورهای درستی نداشتن به چه خفتی و خواری برگشتن به کشور و با چه دردسرهایی .اما حالا دارم میشنوم که افرادی هستن که الان سالهاست دارن تو نروژ زندگی میکنن و دارن لذت میبرن و شاد و خوشحال و خرم هستن

    نکته بعدی خود بودن دوستمون هلناست که خیلی راحت احساساتش رو داره بیان میکنه از اعماق قبلش و چیز عجیبی هم نیست چون این خود بودن رو از استادشون یادگرفتن و نباید غیر از این باشه . خود من هنوز با وجود اینکه خیلی بهتر شدم با آموزشهای شما استاد اما هنوز توی این زمینه خیلی راحت نیستم و وقتی این دوستانم رو میبینم که اینقدر راحت احساساتشون رو بر زبان میارن تازه بهتر خودم رو میشناسم که تو این زمینه ضعیفم و باید بیشتر رو خودم کار کنم. بقول شما استاد تعارف که با خودم ندارم باید بپذیرم نقاط ضعفم رو که از خانواده در وجودم شکل گرفته و در صدد بهبودشون باشم

    شکر گزاری به خاطر وجود نعمتی مثل شما استاد ی نکته ی دیگه اس که هلنا بهش اشاره کرد .همه ی ما بچه های سایت شکرگزار خداوند هستیم که درست در زمان مناسب ما رو هدایت کرد به این مسیر.بعضی وقتها که آدم های اطرافم رو میبینم شکرگزاری من بیشتر میشه که اگر من با شما آشنا نمیشدم زندگیم دقیقا مثل اون آدم ها بود ی زندگی بی هدف و بی برنامه و باری به هر جهت. خدا رو شکر که نمردم و این تجربه قشنگ رو تجربه کردم . آشنایی با شما استاد نقطه عطف زندگی من بود اونم در سنی که خیلی ها اینجا میگن دیره واسه همه چی .بقول شما استاد من خودم رو ی فرد 43 ساله نمیبینم احساس میکنم 20 سالمه درصورتیکه قبل از آشنایی با شما خیلی احاس پیری و فرسودگی میکردم

    ی بجث دیگه که توی صحبت های هلنا برای من جالب بود این بود که اشاره کرد که وقتی سریالها رو میدیده روی شباهت های آمریکا و نروژ متمرکز میشده و این همون چیزی که ما اگر قراره مقایسه ای رو انجام بدیم سعی کنیم حتی توی مقایسه هامون هم نکات زیبا رو با هم مقایسه کنیم کاری که بعضی وقتها ما برعکسش رو انجام میدیم یعنی چیزهای زیبای آریکا رو با نازیباییهای کشور خودمون مقایسه میکنیم. این کار در ظاهر تحسین کردن کشور آمریکاست اما چون تمرکز روی نازیباییهای ایران هم هست فرکانسه رو ناخالص میکنه و این چیزیه که من سعی میکنم حداقل کمتر انجامش بدم .

    موضوع بعدی رابطه عاشقانه شما و مریم جانه.استاد یادمه که اولین بار من توی فایل های مصاحبه ی شما شنیدم که شما میگفتین که همچین رابطه ای رو توی افسانه ها هم ندیدن چه برسه به دنیای واقعی انموقع من درکش نمیکردم اما بعد از دیدن سریال بهشت تازه فهمیدم که اولا عشق واقعی چیه و بعد صحت حرفهای شما برا تایید و تصدیق شد بارها و بارها.

    بله هلنا جان تمرین ستاره قطبی بود که به من یاد داد چطور خواسته هام رو خلق کنم و من خالق زندگیم شدم

    چقدر جالبه که دارم میشنوم آب توی ی کشوری مثل نروژ مجانیه و همین تاییدیه بر فراوانی آب در جهان که داره میشوره اون گل و لای مونده به جا از باور کمبود آب در ذهن من

    خدایا شکرت چه ورودی های مفیدی داره به ذهن من داده میشه در مورد شاه نشین های اروپا.کشورهایی با جمعیت کم اما با امکانات فوق العاده آموزشی و بهداشتی و طبیعی

    و توضیحات فوق العاده استاد که تجربه کردن زیباییها رو گره میزنه فقط و فقط به باورها و نه ی چیز یا مکان خاص

    و راز موفقیت و تاثیرگزاری سریالهای بهشت و سفر به دور آمریکا:

    1. مستند بودن اونها و نشون دادن واقعیت همون جوری که هست بدون سانسورهای بیخودی و الکی

    2. خود بودن استاد و مریم جان و واقعی بودن فرکانس هاشون و فیلم بازی نکردن. چیزی که حتی توی سریالهای مستند هم ما قبلا دیدیم .دیدیم که حتی توی مستندها هم دستکاری میشد و اون افراد خود واقعیشون نبودن

    تا دقیقه 19

    چقدر حرفهای دوستمون در مورد مطالعه در مورد اقتصاد من رو یاد حرفهای شما انداخت استاد که :

    مطالعه ی زیادی هم خوب نیس چون آدم بیشتر دچار شک و تردید میشه. کتاب زیاد خوندن هم خوب نیست باید کتاب های خوب رو زیاد خوند

    و نکته ی مهمی که دوستمون بهش اشاره کردن که ثروتمند بودن آرامش رو به زندگی آدم میاره و اینجا یاد حرفهاتون افتادم استاد که وقتی که وضعیت مالی ما تغییر میکنه همه چیز توی زندگی ما تغییر میکنه .اعتماد بنه نفس و عزت نفس آدم میره بالا ، روابطش خوب میشه، رابطش با خدا بهتر میشه و کلا همه چیز توی زندگی فرد تغییر میکنه .

    و باز هم توضیحات عالی شما استاد در مورد ثروت :

    که باورهای خوب در مورد ثروت داشتن باعث ورود ثروت به زندگی یک کشور و یا ملت میشه و شناخت همین ذهنیت بد در مورد ثروت و جایگزین کردن اون با باورهای درست در مورد ثروت باعث شد که درهای نعمت و ثروت به روی شما استاد باز بشه و برای هر ملت و کشوری هم که اون باورهای درست رو در خودشون ایجاد کنن هم اتفاق می افته مثل کره جنوبی مثل چین و مثل مردم آمریکا وخیلی از کشورهای ثروتمند دیگه

    تفکر متفاوت نتایج متفاوت رو به بار میاره تفکر درست رشد و پیشرفت و توسعه رو به دنبال میاره و تفکر اشتباه فقر و نابودی و فروپاشی

    و نکته ی مهمی که شما بهش اشاره کردین استاد که البته بارها قبلا هم گفته بودین که :

    اگر می خوایم ببینیم ی تفکری درست یا غلطه نتایج رو نگاه کنیم اگر نتیجه خوب نیست یعنی تفکره درست نیست

    سپاسگزارم استاد و دوستان عزیز به خاطر اینهمه اطلاعات و ورودیهای مناسب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: