مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- ورودی های مناسب، فرد را به مکان ها و موقعیت های مناسب هدایت می کند؛
- ورودی های مثبت، باور به امکان پذیر بودن را پرورش می دهد؛
- تغییر نتایج با تغییر پیش فرض ها رخ می دهد؛
- دلیل تفاوت در نتایج، تفاوت در پیش فرض های ذهنی است؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD562MB36 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 24 | رابطه بین باورها و نحوه عملکرد33MB36 دقیقه
سلام به همه عزیزان
این جلسه رو چند روز پیش گوش داده بودم و فکر میکردم که نکات و کامنتش رو نوشتم
ولی وقتی رفتم جلسه ۲۵ متوجه شدم که ااا فقط گوش دادم مثل اینکه و یه لحظه ذهنم گفت حالا یه قسمت اشکال نداره برو قسمت بعدی رو ببین زودتر و برای اون کامنت بنویس
ولی انقدر کامنت نوشتن و کامنت خوندن برام لذت بخش شده که گفتم نه نه میخوام برم بنویسم
توی کامنت انتخابی، دوست عزیزمون به یه نکته اشاره کردن که قبلنا مهاجرت رو برای فرار از این شرایط میخواستن و فکر میکردن برن هر جای دیگه، شرایط عالی میشه ولی الان فهمیدن که نه باورهاشونه که شرایط متفاوت رو ایجاد میکنه
و دقیقا یاد حرف خودم افتادم که چند وقت پیش به یکی از دوستام زدم و اتفاقا توی یه کامنت نوشته بودم و الان ذوق کردم و خدا رو شکر کردم که منم انقدر دیدم متفاوت شده
تجربه م این بود که چند وقت پیش با یکی از دوستام حرف میزدم و بحث مهاجرت شد و دوستم گفت داره به مهاجرت فکر میکنه و اینجا دیگه جای موندن نیست و شرایط داره هر روز بدتر میشه و ازم پرسید نظر تو چیه؟
اگر هنوز بهار قبلی بودم، چهارتا میزاشت روی حرف دوستش و میگفت: آره باید بریم ولی کدوم جهنم دره ای بریم با این ارزش پول و پاسپورت😂
ولی خیلی با آرامش گفتم من به مهاجرت فکر میکنم ولی برای بهتر زندگی کردن. من یه برنامه هایی دارم که به خودم قول دادم اول همینجا بهشون برسم و بعد برای یه مرحله بهتر میرم یه جای دیگه… اگر من تونستم ابنجا خوشبخت بشم، کزه ماه هم برم میتونم
من برای فرار از شرایط نمیخوام مهاجرت کنم من برای شرایط بهتر و پیشرفت مهاجرت میکنم
و قیافه دوستم دیدنی بود😂❤️
خوشحالم که این کامنت دوباره این موضوع رو یادم انداخت
و یه موضوع دیگه که دوباره برام مرور شد این بود که استاد یادتونه توی یکی از کامنت هام راجع به مستند موناکو شهر ثروتمندان نوشتم
که اونجا انقدر آب زیاد دارن که دارن شن و ماسه میریزن توش تا خشکی بشه😂
دقیقا برخلاف باور عموم که میگن آب کمه و خشکسالیه و با یه لیوان آب مسواک بزنین
و الان هلنا عزیز گفت که توی نروژ آب مجانیه و این یعنی اونقدر هست که احتیاجی به نگرانی نیست
و یه نکنه دیگه ای که منم با گوشت و پوستم حس کردم این بود که ورودی درست چقدر خواسته های درستی توی زندگی ما ایجاد میکنه و ما باید از این ویژگی استفاده کنیم
منم دقیقا وقتی هلنا داشت درباره زیبایی های نروژ توضیح میداد یه گوشه دفترم نوشتم تحقیق درباره نروژ….
و چقر هلنا عزیز از تمرین ستاره قطبی قشنگ حرف زد
چیزی که پاشنه آشیل منه و هنوز نمیتونم اونجوری که دوست دارم ازش استفاده کنم و همش پشت گوش میندازم
اهرم رنج لذت نوشتم که ببین بقیه چقدر خواسته های باحالی ازش درمیارن
و ایده ای که به ذهنم رسید اینه که برم کامنت های جلسه دوم از قدم اول رو بخونم تا برای ذهنم عادی تر بشه