گفتگو با دوستان 24 | رابطه بین باورها و نحوه عملکرد

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • ورودی های مناسب، فرد را به مکان ها و موقعیت های مناسب هدایت می کند؛
  • ورودی های مثبت، باور به امکان پذیر بودن را پرورش می دهد؛
  • تغییر نتایج با تغییر پیش فرض ها رخ می دهد؛
  • دلیل تفاوت در نتایج، تفاوت در پیش فرض های ذهنی است؛

منابع بیشتر:

دوره روانشناسی ثروت 1


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    562MB
    36 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 24 | رابطه بین باورها و نحوه عملکرد
    33MB
    36 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

87 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «دانیال و روشا» در این صفحه: 1
  1. -
    دانیال و روشا گفته:
    مدت عضویت: 2220 روز

    سلام بر دوستان عزیز

    مدتی بود که فعالیتی در این سایت نداشتم، به دلیل مسائل شخصی

    دوست دارم استاد عباسمنش هم این پیام رو بخونن

    نمیدونم قراره چی بنویسم

    نمیدونم از کجا قراره شروع کنم

    بعد از دو سال مطالعه و بررسی و شنیدن فایلهای استاد، خواستم ازشون تشکر کنم

    نه بخاطر شخص خودم

    نه فقط از طرف خودم

    از طرف خودم، تمام انسانهایی که دارن فایلهای استاد رو دنبال میکنن و سیستم جهان هستی (به عنوان یک دست)

    طبق بررسی هایی که داشتم، استاد عباسمنش فقط یک کار رو داره انجام میده و اون یک کار، از بین بردن حس گناه هست، که در ساختار فرهنگی ما جا افتاده

    بزرگترین مشکل ما، حس گناه نسبت به خودمون، نسبت به دیگران، نسبت به فقیران، نسبت به ثروتمندان و …. هست

    تمام آموزه های استاد در همین راستاست و واقعا هم موفق عمل کردن، تونستن این حس رو از ادمهای بسیار زیادی بگیرند

    میدونم که خودشون به مقام های بسیار بالاتری دست پیدا کردند و اجازه ی بازگو کردن یکسری مسائل رو ندارند، چرا؟ چون باید ظرف همه رو بسنجن.

    چرا یکسری از محصولات پولی هستن؟ چون باید ظرفت بزرگتر بشه که بتونی دریافت کنی اطلاعات اون دوره رو، وگرنه کلی از اطلاعات سرازیر میشه توی وجودت و تو اصلا نمیتونی درک کنی که چه اتفاقی داره میفته.

    چرا دوره های استاد اگر مسیر دیگه ای به دست من و شما برسه حرامه؟ بحث بحث حرام و حلال بودن نیست، بحث ظرفیت درونی من و شماست، اگر از مسیر دیگری به دستمون برسه، نمیتونیم دریافتش کنیم، مثل یه لیوان میمونه که تا ته پر شده ولی میخوای هی اب بریزی توش

    خوب معلومه که هیچی نمیفهمی

    نمیدونم چرا استاد از کلمه حرام استفاده میکنه، شاید به دلیل قابل درک بودن برای دیگران باشه، واقعا نمیدونم.

    چرا بچه های میان، راه میفتن و از یه جایی ببعد میرن؟ دو دلیل داره، یا ظرف وجودشون اونقدر بزرگ شده که به ارتباط مستقیم رسیدن، یا خواستن اونقدر محدود باشن که نتونستن درک بکنن.

    اعتراف میکنم که برای مدتی بدبین شده بودم بهتون. امیدوارم من رو حلال کنید.

    و مشکلم این بود که چرا همه چیز رو نمیگید. تا اینکه فهمیدم نمیشه همه چیز رو گفت که اگر بگی خیلی ها فکر میکنن احمق شدی، فکر میکنن داری سرشون کلاه میذاری یا ….

    بهر حال باید بگم. سیستم وجود داره. سیستم با انسان در هر لحظه در ارتباطه. این رو در زندگی خودم دارم میبینم. و هر انچه که بخوای رو در اختیارت قرار میده. فارغ از اینکه چی میخوای.

    استاد عزیز، خدا قوت که در سرزمین نور در حال فعالیت هستید. سرزمین خداوند. سرزمینی که ادعونی استجب لکم در اون حکم فرماست.

    در دل کویر و دل جنگل به یک چیز رسیدم. سیستم خیلی بزرگتر از اون چیزی هست که فکرش رو میکنیم.

    سیستمی که محافظت کرد از من، اون شبی که وسط جاده خوابیدم (بدون اینکه بدونم جاده ست)، از من محافظت کرد در برابر اتش، در برابر گرگ و هزاران هزار چیز دیگه.

    استاد عزیز شما در مورد این صحبت میکنید که نباید پدرت در بیاد که به چیزی برسی. یاد یک موضوعی افتادم.

    ایا کسی که عاشق کارش هست، روزی 20 ساعت هم کار بکنه احساس میکنه که پدرش درمیاد؟

    حتی همون کارگر معدن، اگر عاشق کارش باشه، دیگه اصلا به چشمش میاد که زیر نور افتاب داره کار میکنه؟

    باز هم نمیدونم چرا مثال کارگر معدن رو میزنید، حتما براش دلیلی دارید. ولی برای من قابل درک نیست. چون کسی رو دیدم که عاشق کار در معدن بود و از همون روش هم به ثروت کلان رسید و اصلا به چشمش نمیومد که داره زیر افتاب داغ یا زیر برف سنگین کار میکنه.

    استاد عزیز خیلی ازتون متشکرم، هم از شما، هم از سیستم و هم از خدای سیستم.

    بله، خدای سیستم. آن روزی بغیر از حساب، دست خداست نه سیستم. انجایی که در قران از ما استفاده شده، منظور سیستمه و اونجایی که از رب یا من استفاده شده منظور خداست.

    الله برای سیستم استفاده میشه

    و رب برای خدا، صاحب من و شما و سیستم و کل جهان هستی

    میخواهید فکر خدا رو بخونید یا فکر سیستم رو؟

    فرقی نمیکنه. با فکر سیستم شما تکامل مرحله ای طی میکنید و با فکر خدا تکامل یکباره رو. (و خدا دوبار قران رو بر محمد نازل کرد، یکبار به صورت یکجا در شب قدر و یکبار به صورت مرحله ای) حال مرحله ای مربوط به تکامل بود، به همین دلیل است که ممکن است خدا چیزی را به ما بدهد که لایق ان نیستیم در ان لحظه، اگر لیاقت خود را ایجاد کنیم در ان ثابت میشویم و از انجا به جلو حرکت میکنیم و اگر لایق نباشیم و به سمت جلو حرکت نکنیم، دوباره به عقب برمیگردیم.

    در مورد خوب یا بد بودن یک کار، درخواستها به همه داده میشود، طبق نیاز. حال چیزی که فرعون و سلیمان رو از هم جدا میکند چیز دیگریست، نمیشه گفت هر کسی که پول بیشتری داره، پس نعمت بیشتری داره پس بخدا نزدیکتره.

    تحسین میکنم شما رو برای تغییر نگرش نسبت به ثروت و درک میکنم ولی این چیزی هست که در ذهن اکثرا دوستان تبدیل به سوال میشود، ایا قارون، خدا بیشتر از من درک کرده بود؟

    یک تفاوت به باریکی مو وجود دارد (عشق و ترس)

    عشق از گذشت میاد و ترس از وابستگی

    تو میتوانی همه چیز داشته باشی و داشتن اون برات مهم نباشه، یا یک لیوان داشته باشی و ترس از دست دادن داشته باشی نسبت بهش.

    تفاوت در عشق و ترسه دوستان

    تو هم با عشق میتونی به خواسته ت برسی و هم با ترس (چون به هر دو گروه داده میشود)

    و در نهایت : عشق، حلقه ی گم شده ی انسانهاست

    با تشکر

    طرفدار دوستی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای: