https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/06/abasmanesh-5.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-06-20 21:22:352024-04-23 07:18:58گفتگو با دوستان 24 | رابطه بین باورها و نحوه عملکرد
87نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این جلسه رو چند روز پیش گوش داده بودم و فکر میکردم که نکات و کامنتش رو نوشتم
ولی وقتی رفتم جلسه ۲۵ متوجه شدم که ااا فقط گوش دادم مثل اینکه و یه لحظه ذهنم گفت حالا یه قسمت اشکال نداره برو قسمت بعدی رو ببین زودتر و برای اون کامنت بنویس
ولی انقدر کامنت نوشتن و کامنت خوندن برام لذت بخش شده که گفتم نه نه میخوام برم بنویسم
توی کامنت انتخابی، دوست عزیزمون به یه نکته اشاره کردن که قبلنا مهاجرت رو برای فرار از این شرایط میخواستن و فکر میکردن برن هر جای دیگه، شرایط عالی میشه ولی الان فهمیدن که نه باورهاشونه که شرایط متفاوت رو ایجاد میکنه
و دقیقا یاد حرف خودم افتادم که چند وقت پیش به یکی از دوستام زدم و اتفاقا توی یه کامنت نوشته بودم و الان ذوق کردم و خدا رو شکر کردم که منم انقدر دیدم متفاوت شده
تجربه م این بود که چند وقت پیش با یکی از دوستام حرف میزدم و بحث مهاجرت شد و دوستم گفت داره به مهاجرت فکر میکنه و اینجا دیگه جای موندن نیست و شرایط داره هر روز بدتر میشه و ازم پرسید نظر تو چیه؟
اگر هنوز بهار قبلی بودم، چهارتا میزاشت روی حرف دوستش و میگفت: آره باید بریم ولی کدوم جهنم دره ای بریم با این ارزش پول و پاسپورت😂
ولی خیلی با آرامش گفتم من به مهاجرت فکر میکنم ولی برای بهتر زندگی کردن. من یه برنامه هایی دارم که به خودم قول دادم اول همینجا بهشون برسم و بعد برای یه مرحله بهتر میرم یه جای دیگه… اگر من تونستم ابنجا خوشبخت بشم، کزه ماه هم برم میتونم
من برای فرار از شرایط نمیخوام مهاجرت کنم من برای شرایط بهتر و پیشرفت مهاجرت میکنم
و قیافه دوستم دیدنی بود😂❤️
خوشحالم که این کامنت دوباره این موضوع رو یادم انداخت
و یه موضوع دیگه که دوباره برام مرور شد این بود که استاد یادتونه توی یکی از کامنت هام راجع به مستند موناکو شهر ثروتمندان نوشتم
که اونجا انقدر آب زیاد دارن که دارن شن و ماسه میریزن توش تا خشکی بشه😂
دقیقا برخلاف باور عموم که میگن آب کمه و خشکسالیه و با یه لیوان آب مسواک بزنین
و الان هلنا عزیز گفت که توی نروژ آب مجانیه و این یعنی اونقدر هست که احتیاجی به نگرانی نیست
و یه نکنه دیگه ای که منم با گوشت و پوستم حس کردم این بود که ورودی درست چقدر خواسته های درستی توی زندگی ما ایجاد میکنه و ما باید از این ویژگی استفاده کنیم
منم دقیقا وقتی هلنا داشت درباره زیبایی های نروژ توضیح میداد یه گوشه دفترم نوشتم تحقیق درباره نروژ….
و چقر هلنا عزیز از تمرین ستاره قطبی قشنگ حرف زد
چیزی که پاشنه آشیل منه و هنوز نمیتونم اونجوری که دوست دارم ازش استفاده کنم و همش پشت گوش میندازم
این فایل رو قبلا هم دیده بودم ولی امروز نشانه من بود وبا توجه به مداری که هستم درک بهتری داشتم خدا رو شکر
تحسین میکنم هلنا عزیز رو با این همه احساسات عالی و تعریفش از نروژ زیبا و به قول استاد به همین راحتی تو لیست آرزوهامون قرار گرفت
در مورد ارتباط استاد با خانم شایسته بگم که با اینکه ارتباطم با همسر و فرزندانم عالی بود ،خیلی به من کمک کرد برای عشق بیشتر و احترام زیادتر ،خیلی از ارتباط استاد یاد گرفتم و خدا رو شکر با اینکه عالی بودم عالیتر شدم و همینجا از استاد و خانم شایسته سپاسگزاری میکنم
یه نکته بگم که استاد خود واقعی شون هستن و خدا رو شکر حتی یک مورد خلاف صحبتهایشان عمل نمیکنن و دقیقا این به نکته ای بود که من حساس بودم و خداییش پیدا نمیکردم چنین فردی رو و خدا رو شکر که استاد رو یافتم و صمیمانه سپاسگزارشون هستم و شکر گزار خداوندم.آخه خیلی حرف زدن راحته ولی عمل به گفته سخت….این حس خوبی که دوستمون داشت از فرکانس صداقت استاد هستش
ممنونم از صداقتت استاد
چقدر خوبه که ما نگاه و توجه مثبت به خواسته ها رو یاد گرفتیم و عمل میکنیم
در مورد ستاره قطبی و قانون که واقعا جواب میده،دقیقا جواب میده و خدا رو شکر من در این مدت کاملا حس کردم و اونایی که جواب نداده هم ترمزهای خودم بوده که در حال برطرف شدنه
در مورد در آمد و آزادی مالی و کلا اقتصاد،استاد یه جمله قشنگی دارن که همیشه میگن این نتایج هست که میگه تو درست عمل کردی یا نه،و در مورد شخص یا کشور فرقی نمیکنه،وقتی باورها باورهای محدود کننده باشه پس نتیجه محدود است و وقتی باورها عوض میشود مثل چین نتایج مشخص است.
استاد جان سپاسگزارم از باورهای مالی که در همین جلسه گفتید و من یادداشت کردم که کار کنم ،برای من کاملا ملموسه صحبتهای شما چرا که من یکی از کسانی هستم که خیلی آسیب دیدم از طرز تفکر و ذهنیت فقیرانه و البته پیش فرضهای نادرستی که بهمون دادن و ما بدون فکر قبول کردیم و ……
خداروشکر میکنم بابت مسیر تکاملی که دارم طی میکنم و آگاهی هایی که در این مسیر بدست میارم
خیلی لذت بردم از شور و اشتیاقی که هلنا عزیز داشتن و ابراز محبت و دوست داشتن به استاد و سرشاراز وجد و شادی بود
نکاتی که از صحبتاشون دریافت کردم این بود که اولا چون مهاجرت کردن به قول استاد خیلی جای تحسین دارن واینکه نروژ خیلی زیباس واینکه دائما درحال زیبایی دیدن هستن به خاطر مداری که طی کردن و مثل حضرت زینب س جز زیبایی چیزی نمی ببیند
از سریال هامیشه در لحظه به لحظه از زندگی شخصی استاد و مریم جون درس بگیریم
تمرین ستاره قطبی خیلی در رسیدن به خواسته ها تاثیر گذاره
زیبایی های نروژ خیلی تحسین برانگیزه اینکه تابستون فوقالعاده ای داره آبش خیلی شیرینه واینکه مجانیه و هیچ هزینه نمیخواد کسی براش پرداخت کنه بااینکه قوانین رانندگی سخت گیرانه تری نسبت به امریکا ولی نکته مثبته اینکه خیل ی نظم و ترتیب حاکم هس و اینکه فوق العاده امنیتش بالاعه
درکل هم که کشور هایی مثل نروژ و سوئد و فرلاند درواقع شاهنشینان اروپایین😇
از صحبت های استاد درک کردم که به همین سادگی خواسته ها شکل میگیرن یعنی باورودی مثبت و درست به جاهای مناسب هدایت میشیم
برای اینکه خوبی رو در هرجایی میریم ببینم فرومولش همینه
اینودرک کردم رسانه دارای پیشفرض نامناسب هستن و سریال های سایت دارای پیشفرض مناسب
علت تاثیرگزار بودن سریال ها هم مستند بودن اونها،واقعی بودن تصاویر و افرادداخلشون به دور از ادا دراوردن (یعنی فرکانس صداقت و اعتمادبه نفس داره)
از صحبت های دوست عزیزم هادی اینو متوجه شدم باید باورهای نادرست به خصوص درباره ثروت رو با باورهای درست جاگزین کنیم مثل اینکه هرچه ثروت بیشتر باشه زندگی راحت تری برای خودم و جامعه میتونم درس کنم
واینکه افرادامریکایی که درسریال های سایت هستن به واسطه ابزار و ثروت و امکانات و…اطمینان خاطر و آرامش قلبی بیشتری دارن
ودر آخراینکه باید اینو بدونم که صرفا داشتن این باور پول خوبه و ثروتمندتر باشم به این معنی نیست حق بقیه رو میخورم بلکه با ایجاد شغل حتی میتونم به افراد جامعه هم کمک کنم
بینهایت سپاسگزار دستان مهربان خدایم همچون استاد عزیزم و مریم جون در زندگیم
من شخصا همیشه از دیدن سریال سفر با دور آمریکا و پردایس لذت می بردم و شاید 99درصد آنها را نگاه کردم و الان هم هر روز بسوی نشانه ام هدایت کن میزنم و نگاه دوباره به آنها میکنم و آگاهی های 100 درصد زیاد شده و از همه مهمتر دیدگاه من نسبت به کشور آمریکا عوض شده و از آرزو های بزرگ من اینکه روزی مهاجرت کنم به این کشور ثروتمند و شاد.
در یکی از سریال که من چند بار نگاه کردم آبشار نیاگارا هست واقعا قشنگه واقعا زیباست من نمی دانم چی بگم و چطوری تشکر کنم و واقعا بلد نیستم
یک نکته ای عجیب و بسیار زیبا که مرا متحیر کزده و من زیاد این قسمت را نگاه میکنم صحبتهای خانم شایسته هست که در ابتدای فایل داره میگه و تصاویر از آبشار نیاگارا پخش میشه و خانم شایسته که خودش تنهاست و صحبت میکنه معجزه هست که در مورد نحوه مهاجرت به آمریکا هست
امروز 9 اسفند من در حال گوش دادن فایل گفتگو با دوستان شماره 24 استاد هستم امروز قصد داشتم دوره 12 قدم رو بخرم اما استاد یه جا گفتید که من باید تا حدی از همین فایل های رایگان یه سری نتایج گرفته باشم تا به امروز که تقریبا حدود سه ماه میگذره از گوش دادن به فایل ها پیج اینستاگرامم تویکماه اخیر رشد عجیبی کرده و حال عمومی روحی و ذهنیم خیلی بهتر شده خیلی ،ولی هنوز به لحاظ رشد مالی و تغییر روابط عاطفی اتفاق محسوسی نیوفتاده ولی خودم حس میکنم که توی مدار درستی قرار گرفتم و نتایج رو آروم آروم خواهم دید امروز که اینفایل رودارم گوش میدم خواستم که به نروژ سفر کنم و اینکه روزی اونجا محل سکونتم باشه استاد عزیزم گاهی با خودم فکر میکنم میگم چرا زود تر من با شما آشنا نشدم اما خب از اونجایی که به هدایت و به اتفاق درست در زمان درست اعتقاد پیدا کردم میگم که من باید این مسیر رو از سر میگذروندم همه ی اتفاقات و اشتباهات وتجربیات و تصمیم ها رو سپری میکردم تا به اینجا در سن 34 سالگی برسم و اصلا حسرت و غم به خودم راه نمیدم میدونم که دنیای شگرفی پیش رومه میدونم .. استاد من قبل از اینکه با شما آشنا بشم و قبل از اینکه این آگاهی هایی که تا به الان ازتون شنیدم رو بشنوم تودرونم تو نا خودآگاهم همیشه یه فکری یه نجوایی یه حالو هوایی داشتم که به این مسیری که الان توش هستم خیلی شبیه بوده اما نمیتونستم تشخیص بدم که چی هست و الان تازه دارم احساس میکنم که من بارها ممکنبوددر مسیر هدایت قرار بگیرم اما آماده نبودم مثه یک جنین که مثلا هنوز تو ماه 1 یا 2 یا 6 هست و آماده به دنیا اومدن نیست من هم همون بودم اما انگار همیشه یه امیدی یه حسی یه نیرویی به من می گفت که قرار اتفاقی به این بزرگی برام بیوفته .. نمیدونم چه جوری حسمو توضیح بدم اما شما قطعا متوجه حرفم میشید … عاشقتونم( خدایا عاشقانه میپرستمت)
چقدر زیبا دوستمون از نروژ صحبت کرد من قبلنا فکر میکردم که همه دنیا بدن فقط ایران خوبه خدا را شکر این ذهنیت عوض شد استاد جان من قبلنا فکر میکردم آمریکا یه جای خطرناک و خشک و بی آب هست و از همه بدتر فکر میکردم یک فاحشه خونه به تمام معنا هست و اینکه دیگه کوچه و خیابون و همه جا مردم مشغول کارهای جنسی هستن واقعا با دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت خیلی زیاد دیدگاهم عوض شد به این نتیجه رسیدم که نه بابا اوناهم آدم هستن برای خودشون برای خانوادهاشون ارزش قائل هستند همه جای دنیا خیانت بده و هرکس خیانت به همسرش کنه در همه جای دنیا دید بدی دارند و فهمیدم که همه جای دنیا به خانواده اهمیت میدن واقعا من فکرهای خیلی بدی نسبت به آمریکا داشتم فکر میکردم معدن برده های جنسی باشه خدا منو بخاطر قضاوت های نابجا ببخشه استاد خیلی خیلی زیاد دیدم عوض شد و درمورد غذاهای حلال و حرام هم میگفتم غذاهای اونا همه حرام هست و معلوم نیست که با چی درست شده ولی الان فهمیدم همه جای دنیا سوپرمارکت هست مواد غذایی سالم هست و همه چیز در همه جای دنیا گلستان هست اگر تو درست فکر کنی خدا را هزار مرتبه شکر
سلام خسته نباشید خدمت استاد جانم و شایسته عزیزم ❤️❤️❤️
من چقدرررر عر بار که این گفتگو با دوستان رو اینجا میزارید حیجان زده میشم و چندینو چند بار هر فایل روگوش میکنم و من چقدرمسیر زندگیم با این فایل ها عوض شد خدارو شکر میکنم بخاطر الهاماتی که به شما میشه انقدر خوب به درخواست های ما که به جهان هستی میره و به شما میرسه پاسخ میدی استاد عزیزم ❤️🎊💥💥
من تقریباً نزدیک یک سالی هست که با شما اشنا شدم و از وقتی که شمارو شناختم تا به این ساعت
شبو روزم گوش دادن به فایل های شما بوده .
من از تو پادگان با شما اشنا شدم و من با تغیراتی که از شما گرفتم تونستم شیش ماه اضافم رو بکشم و درمقابل به اندازه تمام زندگیم از اون شیش ماه اضافه تونستم اسفاده کنم
برای تغیر زندگیم برای تغیر باور هام .. منی که بشدت وضعیت نابه سامانی داشتم … اتفاقاتی واسم میفتاد که خیلی عجیب اصلا
اما با وجود شما من تونستم چند ماه اخر خدمتم رو جوری بگذرونم که .. کار به جای رسید استاد من تو پادگان سخن رانی میکردم و بشدت روی افراد تاثیر میزاشتم و خداروخیلی شکر میکنم که من الان بسیار بسیار بسیار زندگی متفاوتی دارم از نظر احساسی
…
اما متأسفانه بعد چند ماه که خدمتم رو تموم کردم هنوز نتیجه مالی نگرفتم و هنوز مشکل اصلی من نتیجه مالی هست
این فایل امروز برای من در هدایت کنم اومد ومن برای این موضوع از هدایت کن استفاده کردم که نمیدونستم برم پیش مشاورم و از مشکلاتم صحبت کنم اینکار باعث میشه مشکلاتم بیشتر بشن یا نه؟
و اینکه اومدم و متوجه شدم که اگر خداوند بخواد همه کار رو امکان پذیر میکنه و هیچکس نمیتونه جلوی خواست خداوند رو بگیره و خداوند هم دقیقا همون چیزی رو برای ما میخواد که ما خودمون منتظرش هستیم و دلیل شرایط نامناسب اطرافمون باورهای ما هستند نه محیطمون این برای من جای تفکر بسیار داشت و تصمیم گرفتم فقط و فقط با تصویرسازی خواسته هام و زمان گذاشتن برای اونها بهشون برسم و من فقط شرایط عالی که میخوام رو تصور میکنم و میدونم که خلق میشن و قطعا راه حل های بسیار و عالی به ذهنم میرسه
از تجربه هایی که از سریال سفر به دور امریکا بخوام بگم این هست که من هر بار این طبیعت بی نظیر رو میبینم مدام خودم رو نزدیک بهش تصور میکنم و در همون لحظه حس فوق العاده ای با اون تصویر دارم و جالب اینجاست بسیاریش رو تا الان تونستم خلق کنم و میخوام نمونه هایی ازش رو بگم من اصلا نمیدونستم درختانی با ریشه های هوایی وجود دارن تا اینکه در یکی از قسمتها شما در جزایر هاوایی با یکی از این درختان بی نظیر و هیولا روبه رو شدین و من در همون لحظه اینقدر مبهوت اون درخت زیبا شدم که توی دلم میگفتم مریم جان بهش دست بزن میخوام لمسش کنم و دقیقا مریم جان به درخت دست زدن و لمسش کردن و من حس کردم تنه یک درخت رو و با خودم گفتم من که الان اصلا شرایط رفتن به این جزایر زیبا رو ندارم پس تا میتونم از همین پنجره لپ تاپم حسش میکنم و غرقش شده بودم کمتر از 3 ماه در شرایطی که از هیچ نظر آماده سفر نبودم به کیش رفتم و خیلی اتفاقی دقیقا شبیه همون صحنه ای که شما در فیلم قرار داده بودین و با مریم جان داشتین در خیابون های اون جزیره زیبا قدم میزدین و یکدفعه اون درخت زیبا رو دیدین برای من هم همین اتفاق افتاد و من هم همون گونه درخت هوازی رو دیدم و من هم دقیقا با بهترین و همفرکانس ترین انسان زندگیم این حس رو تجربه کردم و دهانم باز مونده بود و توی یکی دیگه از قسمتها شما به کوه هایی رسیدین که پاییز بود و درختان روی کوه ها از بین یک جاده کوهستانی و مارپیچ فیلم میگرفتین و من باز هم در شرایطی که اصلا انتظار سفر رو نداشتم هدایت شدم به سفری زیبا در جاده هراز و من تا حالا در فصل پاییز این جاده رو ندیده بودم و دقیقا همون منظره ها با همون جزئیات برای من تکرار شد با همون همسفر همفرکانسی من و من بی نهایت لذت بردم شرایط کاریم طوری پیش رفت که از ثابت بودن رها شد و من در سفر کار کردم و این تجربه برای من با ارزش و بی نظیر بود من در سفر پول ساختم قبلا هم تونسته بودم به خواسته خدا این تجربه رو داشته باشم که بخوابم و در خواب پول خلق کنم و الان این در سفر خلق کردن رو تجربه کردم و اینکه نه تنها سفر و تفریح مانع و اختلال در کارم نبود به لطف خدا باعث رشد کارمم شد، الان در حال حاضر با همفرکانس های عزیزم داریم دنبال ماشینی میگردیم که به راحتی بتونیم کمپرش کنیم دیگه زندگیمون برای ی مدت توی سفر بودن باشه من با دیدن سفر به دور امریکا حتی صحنه هایی رو از جنس همون طبیعت در شهری که سالها در اون زندگی میکردم و تا الان ندیده بودم رو دیدم مثل طلوع خورشید از روی کوه، رودخونه های پر آب و …
سپاسگزارم زمان گزاشتین و نظر من رو خوندین به امید تقویت ایمانمون
افتخار می کنم، به خودم افتخار می کنم در جمع دوستانی هستم که سطح بالایی دارند.
دوستانی که هدفمند هستند. دوستانی که آرزوهای بزرگ دارند. دوستانی که الهی هستند. وقتی کلاپ هاوس شروع شد و دوستان با صدای خودشون اومدن بالا و از وضعیت خودشون صحبت کردند، و این آشنایی باعث شد من متوجه بشم الان با چه افرادی هم مسیر هستم. انسان هایی که همیشه دوست داشتم بینشون باشم. همیشه مایل بودم دوستانی داشته باشم که مثل خودم با انگیزه و با هدف باشند، برای رشد وموفقیت تلاش کنند و فعال باشند و راستش از نظر فیزیکی چنین دوستانی نداشتم. و یا اگرم بودند از نظر اعتقادات و باورها اینقدر باهم متفاوت بودیم که جهان مارو جدا کرده. اما وقتی فایل های گفتگو با دوستان اومد روی سایت، وقتی خودم اومدم توی کلاپ هاوس و با این افراد آشنا شدم و یه لحظه دیدم من دارم بین همین آدما زندگی می کنم. من بین همین دوستانی که می خواستم هستم. یجورایی خیلی خوشم اومد که با آدم های بالا می پرم.😅 وقتی سپیده جان صحبت می کرد که چه موفقیت هایی داشته و الان ترکیه است، وقتی هلنا جان از نروژ صحبت می کرد، که شاه نشینان اروپا هستند (این خیلی باعث افتخار منه، با یک ایرانی، با عزیزی آشنا و هم مسیر هستم که شاه نشین اروپاست)، دوستی که جز نفرات اول گل و گیاه بود، آقا حامد در قسمت اول گفتگو با دوستان که اون چنین درآمد رو داشت، و کلی مسافرت و زندگی خوب تجربه کرده بود…و کلی دوستای دیگه که اسمشون رو فراموش کردم الان و خیلی هاشون بچه های بالا😅 هستند. واقعا لذت بردم، طولانی مدت بین این اعضا و افراد و انسان های ارزشمند هستم.
همچنین بخاطر طی شدن مدارم و تغییر دیدگاهم نسبت به امریکایی ها، در برنامه هلوتاک کلی دوست امریکایی جدید پیدا کردم. چون افرادی که اونجا هستند نیز، کسانی هستند که دارن فراتر پیش میرن. دارن یک زبان جدید یادمیگیرن. یه محیط سالم و و پر از دوستان با انگیزه، فعال و با انرژی و البته ثروتمند.
و چقدر خدارو بابت این لحظات سپاسگزارم و از استاد عزیز ممنونم که با قرار دادن برنامه های کلاپ هوس، کلی ما آگاه تر شدیم و نگاهمون تغییر کرد. واقعا متشکرم استاد.
با پولدار شدنمان قادریم بهتر به جامعه خدمت کنیم
چند روز پیش آقایی حدود 60 ساله توی برنامه گفتگو صحبت می کرد، هنرگچ بری که مختص ایران هستش و کلی بناهای تاریخی با این هنر آذین شده اند. و مجری پرسید چرا شبکه ای یا رسانه ای برای معرفی این هنر نداریم توی کشور که مردم آشنا بشن، الخصوص مردم خارج از ایران، توریست جذب میشه و کلی مزایا صحبت کردند و اون آقا به نبود پول اشاره کرد. و کلی حسرت که این هنر به این مهمی داره نادیده گرفته میشه و مسئولین بی اهمیت هستش بهش و ….
و من داشتم فکر می کردم به این موضوع اگر همین آقا، خودش ثروت بود، در همین زمینه که کار مورد علاقه اش بود، میتونست به قدری رشد کنه و ایده هاشو اجرا کنه که شبکه تلویزیون ایرانی یا ماهواره ای بزنه، هنرش رو به جهان عرضه کنه، می تونست مستندها و آموزش ها و معرفی ها و نمونه کارها از این هنر کم نظیر به چندین زبان آماده کنه و توی شبکه اش پخش کنه و اصلا نیازی به حمایت دولت نبود. اینطوری میتونست به کلی آدم خیر برسونه، آیا اگر پولدار بود اینطوری می تونست به جامعه اش خدمت کنه یا با نبود پول؟ فقط برای راه اندازی شبکه اش و ترجمه و تهیه ی محتوا چقدر می تونست افراد رو مشغول کار کنه، حتی با جذب توریست چقدر می تونست مردمش با مردم کشورهای دیگه آشنا کنه، چقدر میتونست فیزیکی و متافیزیکی (مثل باورسازی یا فرهنگ سازی یا احساس خوب) خیر برسونه به آدما.
و این مثال رو بطسش دادم به کسب و کار خودم. (آموزش انگلیسی به کودکان) الان اکثر بچه ها، و خب بچه های افراد کم بضاعت، مشغول تماشای تلویزیون هستند، اگر من به قدری رشد کنم که بتونم برنامه هامو در یک شبکه به نمایش بزارم، آیا اینطوری تونستم به تعداد خیلی خیلی زیادی بچه ها خیر برسونم یا اینکه به همین دور و بری های خودم آموزش بدم و بگم نه، برای پول نباید کار کرد؟!
پول نعمتی از جانب خداست برای گسترش کار، برای ارائه خدمت در مقیاس بزرگتر و وسیعتر. و نمونه هاش رو می بینم و بیشتر با خودم تکرار می کنم که حتی برای خدمت به جامعه و دیگران به پول (به برکت خدا) نیاز دارم. و الهی بودن پول رو اینطوری برای خودم منطقی می کنم. و با منطق، نگاه گذشته رو رد کنم و نگاه جدید الهی بودن ثروت رو جایگزین کنم.
در مورد نتایج متفاوت کره شمالی و جنوبی: زمانی که یک باور جمعی وجود داره، اکثریت مردم آن جامعه بر اساس اون دیدگاه زندگی می کنن، و کشور همپارچه میشه. مثلا وقتی دیگاه جمعی کره جنوبی این هستش که «پول خوب است» وقتی یک نفر از این سرزمین میاد براساس این دیدگاه عمل هایی می کنند، دیگه یک نفر نمیاد نگاه چپ چپ، نگاه تاسف، نگاه حقارت به این فرد داشته باشه. چون همه با هم هم نظر هستند. درصورتی که در کشوری که نگاه بد به پول دارند، اگه فردی پولداره، یا برای رسیدن به پول تلاش می کنه، اونو غیرالهی میدونن، شماتت می کنن، یجورایی پذیراش نیستند…و نتایج عالی کره جنوبی هم اینه که نگاه دسته جمعی و خوب به پول و ثروت دارند.
آقا هادی عزیز گفتند که هندی من ها (Handi man) کلی ابراز هارو دارند، حتی اگر یکسال ازش استفاده نکرده باشه.
من با تماشای مجدد سفربه دور امریکا در زندگی استاد درمورد خرید کردن به نگاه درونی پی بردم که کاملش رو در همون قسمت های سفربه دور امریکا کامنت گذاشتم. ولی یه بخش کوتاهی به صحبت های آقا هادی ربط داشت مینویسم. اینکه خیلی از ماها، ترس داریم، ترس از پشیمون شدن. ترس از اینکه نکنه وسیله ای رو بخریم و ازش استفاده نکنیم یا کمتر استفاده کنیم! نکنه به دردمون نخوره! ترس از هدر رفتن پولمون! حتی اگر یک وسیله را یکبار استفاده کرده باشیم، به این نتیجه می رسیم کاش نمی خریدیم، اصلا استفاده نشد، و این یک ترمز قوی هستش که نشات گرفته از درون هستش. به بعد خرید فکر می کنیم که نکنه اشتباه کنیم از خرید فلان وسیله، و بیشتر مراقب خریدهامون هستیم. و من ابتدا در زندگی استاد دیدم این نگاه ریشه ای اصلا وجود نداره و نمیدنم شاید کم باشه و الان هم آقا هادی در زندگی امریکایی ها دیدند. و البته استادهم بارها در فایل ها گفته اند که امریکایی ها کلا خیلی خرید می کنند! حتما برای اونها هم اینطور نبوده که هرآنچه خریدند رو حتما استفاده کرده باشند.
در کاراژ همسایه ی استاد (خونه هشت تا اتاق خواب) کلی و ابزارآلات بود، قطعا ایشون از تمام آن ها همیشه استفاده نمی کنن دیگه! این تفاوت نگاه و تفاوت درون که منجر به عمل میشه برام جالب بود. و نکته داشت برام.
و این پشیمان شدن ها از چی میاد؟ از اینکه پول محدوده و سعی می کنیم جایی خرجش کنیم که ارزش داره یا نیازه! مبادا تموم شه! اگر این باور که پول نامحدوده رو درونی داشته باشیم، آیا لحظه ای به این قضیه فکر می کنیم که نکنه از خرید فلان وسیله پشیمان بشیم؟ آخرش اینه که اگه استفاده نکنیم، میدیم به کسی یا دور میریزیم.
و در مورد فردی که برنامه نویس بود و نگاه پول بد است رو داشت: با شنیدن این ها بیشتر و بیشتر این نگاه منطقی تر میشه که مهم نیست محل زندگیت کجا باشه، هرکجای کره زمین که باشی، باورها و افکار توئه که داره زندگیت رو میسازه! و باورهای خودم رو در همین جایی که هستم بهبود بدم و نتایج در زندگیم متجلی و پایدار بشه و بعد با درخواست از خداوند و ساختن باورهای مناسب، خداوند به جاهای بهتر هدایتم خواهد کرد.
سلام به همه عزیزان
این جلسه رو چند روز پیش گوش داده بودم و فکر میکردم که نکات و کامنتش رو نوشتم
ولی وقتی رفتم جلسه ۲۵ متوجه شدم که ااا فقط گوش دادم مثل اینکه و یه لحظه ذهنم گفت حالا یه قسمت اشکال نداره برو قسمت بعدی رو ببین زودتر و برای اون کامنت بنویس
ولی انقدر کامنت نوشتن و کامنت خوندن برام لذت بخش شده که گفتم نه نه میخوام برم بنویسم
توی کامنت انتخابی، دوست عزیزمون به یه نکته اشاره کردن که قبلنا مهاجرت رو برای فرار از این شرایط میخواستن و فکر میکردن برن هر جای دیگه، شرایط عالی میشه ولی الان فهمیدن که نه باورهاشونه که شرایط متفاوت رو ایجاد میکنه
و دقیقا یاد حرف خودم افتادم که چند وقت پیش به یکی از دوستام زدم و اتفاقا توی یه کامنت نوشته بودم و الان ذوق کردم و خدا رو شکر کردم که منم انقدر دیدم متفاوت شده
تجربه م این بود که چند وقت پیش با یکی از دوستام حرف میزدم و بحث مهاجرت شد و دوستم گفت داره به مهاجرت فکر میکنه و اینجا دیگه جای موندن نیست و شرایط داره هر روز بدتر میشه و ازم پرسید نظر تو چیه؟
اگر هنوز بهار قبلی بودم، چهارتا میزاشت روی حرف دوستش و میگفت: آره باید بریم ولی کدوم جهنم دره ای بریم با این ارزش پول و پاسپورت😂
ولی خیلی با آرامش گفتم من به مهاجرت فکر میکنم ولی برای بهتر زندگی کردن. من یه برنامه هایی دارم که به خودم قول دادم اول همینجا بهشون برسم و بعد برای یه مرحله بهتر میرم یه جای دیگه… اگر من تونستم ابنجا خوشبخت بشم، کزه ماه هم برم میتونم
من برای فرار از شرایط نمیخوام مهاجرت کنم من برای شرایط بهتر و پیشرفت مهاجرت میکنم
و قیافه دوستم دیدنی بود😂❤️
خوشحالم که این کامنت دوباره این موضوع رو یادم انداخت
و یه موضوع دیگه که دوباره برام مرور شد این بود که استاد یادتونه توی یکی از کامنت هام راجع به مستند موناکو شهر ثروتمندان نوشتم
که اونجا انقدر آب زیاد دارن که دارن شن و ماسه میریزن توش تا خشکی بشه😂
دقیقا برخلاف باور عموم که میگن آب کمه و خشکسالیه و با یه لیوان آب مسواک بزنین
و الان هلنا عزیز گفت که توی نروژ آب مجانیه و این یعنی اونقدر هست که احتیاجی به نگرانی نیست
و یه نکنه دیگه ای که منم با گوشت و پوستم حس کردم این بود که ورودی درست چقدر خواسته های درستی توی زندگی ما ایجاد میکنه و ما باید از این ویژگی استفاده کنیم
منم دقیقا وقتی هلنا داشت درباره زیبایی های نروژ توضیح میداد یه گوشه دفترم نوشتم تحقیق درباره نروژ….
و چقر هلنا عزیز از تمرین ستاره قطبی قشنگ حرف زد
چیزی که پاشنه آشیل منه و هنوز نمیتونم اونجوری که دوست دارم ازش استفاده کنم و همش پشت گوش میندازم
اهرم رنج لذت نوشتم که ببین بقیه چقدر خواسته های باحالی ازش درمیارن
و ایده ای که به ذهنم رسید اینه که برم کامنت های جلسه دوم از قدم اول رو بخونم تا برای ذهنم عادی تر بشه
سلام خدمت استاد عزیزم،خانم شایسته عزیز،هم فرکانسهای عزیز
این فایل رو قبلا هم دیده بودم ولی امروز نشانه من بود وبا توجه به مداری که هستم درک بهتری داشتم خدا رو شکر
تحسین میکنم هلنا عزیز رو با این همه احساسات عالی و تعریفش از نروژ زیبا و به قول استاد به همین راحتی تو لیست آرزوهامون قرار گرفت
در مورد ارتباط استاد با خانم شایسته بگم که با اینکه ارتباطم با همسر و فرزندانم عالی بود ،خیلی به من کمک کرد برای عشق بیشتر و احترام زیادتر ،خیلی از ارتباط استاد یاد گرفتم و خدا رو شکر با اینکه عالی بودم عالیتر شدم و همینجا از استاد و خانم شایسته سپاسگزاری میکنم
یه نکته بگم که استاد خود واقعی شون هستن و خدا رو شکر حتی یک مورد خلاف صحبتهایشان عمل نمیکنن و دقیقا این به نکته ای بود که من حساس بودم و خداییش پیدا نمیکردم چنین فردی رو و خدا رو شکر که استاد رو یافتم و صمیمانه سپاسگزارشون هستم و شکر گزار خداوندم.آخه خیلی حرف زدن راحته ولی عمل به گفته سخت….این حس خوبی که دوستمون داشت از فرکانس صداقت استاد هستش
ممنونم از صداقتت استاد
چقدر خوبه که ما نگاه و توجه مثبت به خواسته ها رو یاد گرفتیم و عمل میکنیم
در مورد ستاره قطبی و قانون که واقعا جواب میده،دقیقا جواب میده و خدا رو شکر من در این مدت کاملا حس کردم و اونایی که جواب نداده هم ترمزهای خودم بوده که در حال برطرف شدنه
در مورد در آمد و آزادی مالی و کلا اقتصاد،استاد یه جمله قشنگی دارن که همیشه میگن این نتایج هست که میگه تو درست عمل کردی یا نه،و در مورد شخص یا کشور فرقی نمیکنه،وقتی باورها باورهای محدود کننده باشه پس نتیجه محدود است و وقتی باورها عوض میشود مثل چین نتایج مشخص است.
استاد جان سپاسگزارم از باورهای مالی که در همین جلسه گفتید و من یادداشت کردم که کار کنم ،برای من کاملا ملموسه صحبتهای شما چرا که من یکی از کسانی هستم که خیلی آسیب دیدم از طرز تفکر و ذهنیت فقیرانه و البته پیش فرضهای نادرستی که بهمون دادن و ما بدون فکر قبول کردیم و ……
خدا رو شکر میکنم که در جمع بهترینها هستم
سپاس استاد
به نام خدای مهربونم
خداروشکر میکنم بابت مسیر تکاملی که دارم طی میکنم و آگاهی هایی که در این مسیر بدست میارم
خیلی لذت بردم از شور و اشتیاقی که هلنا عزیز داشتن و ابراز محبت و دوست داشتن به استاد و سرشاراز وجد و شادی بود
نکاتی که از صحبتاشون دریافت کردم این بود که اولا چون مهاجرت کردن به قول استاد خیلی جای تحسین دارن واینکه نروژ خیلی زیباس واینکه دائما درحال زیبایی دیدن هستن به خاطر مداری که طی کردن و مثل حضرت زینب س جز زیبایی چیزی نمی ببیند
از سریال هامیشه در لحظه به لحظه از زندگی شخصی استاد و مریم جون درس بگیریم
تمرین ستاره قطبی خیلی در رسیدن به خواسته ها تاثیر گذاره
زیبایی های نروژ خیلی تحسین برانگیزه اینکه تابستون فوقالعاده ای داره آبش خیلی شیرینه واینکه مجانیه و هیچ هزینه نمیخواد کسی براش پرداخت کنه بااینکه قوانین رانندگی سخت گیرانه تری نسبت به امریکا ولی نکته مثبته اینکه خیل ی نظم و ترتیب حاکم هس و اینکه فوق العاده امنیتش بالاعه
درکل هم که کشور هایی مثل نروژ و سوئد و فرلاند درواقع شاهنشینان اروپایین😇
از صحبت های استاد درک کردم که به همین سادگی خواسته ها شکل میگیرن یعنی باورودی مثبت و درست به جاهای مناسب هدایت میشیم
برای اینکه خوبی رو در هرجایی میریم ببینم فرومولش همینه
اینودرک کردم رسانه دارای پیشفرض نامناسب هستن و سریال های سایت دارای پیشفرض مناسب
علت تاثیرگزار بودن سریال ها هم مستند بودن اونها،واقعی بودن تصاویر و افرادداخلشون به دور از ادا دراوردن (یعنی فرکانس صداقت و اعتمادبه نفس داره)
از صحبت های دوست عزیزم هادی اینو متوجه شدم باید باورهای نادرست به خصوص درباره ثروت رو با باورهای درست جاگزین کنیم مثل اینکه هرچه ثروت بیشتر باشه زندگی راحت تری برای خودم و جامعه میتونم درس کنم
واینکه افرادامریکایی که درسریال های سایت هستن به واسطه ابزار و ثروت و امکانات و…اطمینان خاطر و آرامش قلبی بیشتری دارن
ودر آخراینکه باید اینو بدونم که صرفا داشتن این باور پول خوبه و ثروتمندتر باشم به این معنی نیست حق بقیه رو میخورم بلکه با ایجاد شغل حتی میتونم به افراد جامعه هم کمک کنم
بینهایت سپاسگزار دستان مهربان خدایم همچون استاد عزیزم و مریم جون در زندگیم
برای تک تک تون سعادت و ثروت وسلامتی آرزومندم
ب نام الله مهربان و هدایتگر ب سمت زیبایی شادی ثروت حال خوب
سلام ب استاد عزیزم و مریم عزیز
ممنون برای این انرژی که در جهان نشر میدید
چقدحال خوب و احساس خوب داشت هلنای عزیز
چقد خوب همش از زیبایی ها گفت و توجهش ب زیبایی ها کشور نروژ بود قابل تحسینه
من بعد امریکا همیشه نروژ سویس سوئد تو ذهنم بود انگلیس واقعن همه جای جهان زیباست تایلند ارمنستان
هلنا عزیز از ستاره قطبی گفت که معجزه ها داره میکنه ستاره قطبی ممنون از هادی عزیز
چشم هارو باید شست وجوری دیگر باید نگریست
کره ها مثل خاهران دوقلو هستن که زندگیشون چقد فرق داره من میشناسی خاهر دوقلو که دقیقن مثل گفته شما هستن یکی عالی شوهر کردو یکی جداشده و غیره..
من با ثروتمند تر شدنم ب خودم و جامعه خیلی میتونم کمک کنم و مولد ثروت میشوم
ممنون از استاد عزیز
آرزوی
سلامتی شادی ثروت حال خوب هدایت الله برای همه دوستانم دارم
سلام استاد عباسمنش
و
خانم شایسته مهربان
من شخصا همیشه از دیدن سریال سفر با دور آمریکا و پردایس لذت می بردم و شاید 99درصد آنها را نگاه کردم و الان هم هر روز بسوی نشانه ام هدایت کن میزنم و نگاه دوباره به آنها میکنم و آگاهی های 100 درصد زیاد شده و از همه مهمتر دیدگاه من نسبت به کشور آمریکا عوض شده و از آرزو های بزرگ من اینکه روزی مهاجرت کنم به این کشور ثروتمند و شاد.
در یکی از سریال که من چند بار نگاه کردم آبشار نیاگارا هست واقعا قشنگه واقعا زیباست من نمی دانم چی بگم و چطوری تشکر کنم و واقعا بلد نیستم
یک نکته ای عجیب و بسیار زیبا که مرا متحیر کزده و من زیاد این قسمت را نگاه میکنم صحبتهای خانم شایسته هست که در ابتدای فایل داره میگه و تصاویر از آبشار نیاگارا پخش میشه و خانم شایسته که خودش تنهاست و صحبت میکنه معجزه هست که در مورد نحوه مهاجرت به آمریکا هست
امروز 9 اسفند من در حال گوش دادن فایل گفتگو با دوستان شماره 24 استاد هستم امروز قصد داشتم دوره 12 قدم رو بخرم اما استاد یه جا گفتید که من باید تا حدی از همین فایل های رایگان یه سری نتایج گرفته باشم تا به امروز که تقریبا حدود سه ماه میگذره از گوش دادن به فایل ها پیج اینستاگرامم تویکماه اخیر رشد عجیبی کرده و حال عمومی روحی و ذهنیم خیلی بهتر شده خیلی ،ولی هنوز به لحاظ رشد مالی و تغییر روابط عاطفی اتفاق محسوسی نیوفتاده ولی خودم حس میکنم که توی مدار درستی قرار گرفتم و نتایج رو آروم آروم خواهم دید امروز که اینفایل رودارم گوش میدم خواستم که به نروژ سفر کنم و اینکه روزی اونجا محل سکونتم باشه استاد عزیزم گاهی با خودم فکر میکنم میگم چرا زود تر من با شما آشنا نشدم اما خب از اونجایی که به هدایت و به اتفاق درست در زمان درست اعتقاد پیدا کردم میگم که من باید این مسیر رو از سر میگذروندم همه ی اتفاقات و اشتباهات وتجربیات و تصمیم ها رو سپری میکردم تا به اینجا در سن 34 سالگی برسم و اصلا حسرت و غم به خودم راه نمیدم میدونم که دنیای شگرفی پیش رومه میدونم .. استاد من قبل از اینکه با شما آشنا بشم و قبل از اینکه این آگاهی هایی که تا به الان ازتون شنیدم رو بشنوم تودرونم تو نا خودآگاهم همیشه یه فکری یه نجوایی یه حالو هوایی داشتم که به این مسیری که الان توش هستم خیلی شبیه بوده اما نمیتونستم تشخیص بدم که چی هست و الان تازه دارم احساس میکنم که من بارها ممکنبوددر مسیر هدایت قرار بگیرم اما آماده نبودم مثه یک جنین که مثلا هنوز تو ماه 1 یا 2 یا 6 هست و آماده به دنیا اومدن نیست من هم همون بودم اما انگار همیشه یه امیدی یه حسی یه نیرویی به من می گفت که قرار اتفاقی به این بزرگی برام بیوفته .. نمیدونم چه جوری حسمو توضیح بدم اما شما قطعا متوجه حرفم میشید … عاشقتونم( خدایا عاشقانه میپرستمت)
به نام خداوند جان و دل
سلام خدمت استاد عزیز و همه عزیزان
چقدر زیبا دوستمون از نروژ صحبت کرد من قبلنا فکر میکردم که همه دنیا بدن فقط ایران خوبه خدا را شکر این ذهنیت عوض شد استاد جان من قبلنا فکر میکردم آمریکا یه جای خطرناک و خشک و بی آب هست و از همه بدتر فکر میکردم یک فاحشه خونه به تمام معنا هست و اینکه دیگه کوچه و خیابون و همه جا مردم مشغول کارهای جنسی هستن واقعا با دیدن سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت خیلی زیاد دیدگاهم عوض شد به این نتیجه رسیدم که نه بابا اوناهم آدم هستن برای خودشون برای خانوادهاشون ارزش قائل هستند همه جای دنیا خیانت بده و هرکس خیانت به همسرش کنه در همه جای دنیا دید بدی دارند و فهمیدم که همه جای دنیا به خانواده اهمیت میدن واقعا من فکرهای خیلی بدی نسبت به آمریکا داشتم فکر میکردم معدن برده های جنسی باشه خدا منو بخاطر قضاوت های نابجا ببخشه استاد خیلی خیلی زیاد دیدم عوض شد و درمورد غذاهای حلال و حرام هم میگفتم غذاهای اونا همه حرام هست و معلوم نیست که با چی درست شده ولی الان فهمیدم همه جای دنیا سوپرمارکت هست مواد غذایی سالم هست و همه چیز در همه جای دنیا گلستان هست اگر تو درست فکر کنی خدا را هزار مرتبه شکر
سلام خسته نباشید خدمت استاد جانم و شایسته عزیزم ❤️❤️❤️
من چقدرررر عر بار که این گفتگو با دوستان رو اینجا میزارید حیجان زده میشم و چندینو چند بار هر فایل روگوش میکنم و من چقدرمسیر زندگیم با این فایل ها عوض شد خدارو شکر میکنم بخاطر الهاماتی که به شما میشه انقدر خوب به درخواست های ما که به جهان هستی میره و به شما میرسه پاسخ میدی استاد عزیزم ❤️🎊💥💥
من تقریباً نزدیک یک سالی هست که با شما اشنا شدم و از وقتی که شمارو شناختم تا به این ساعت
شبو روزم گوش دادن به فایل های شما بوده .
من از تو پادگان با شما اشنا شدم و من با تغیراتی که از شما گرفتم تونستم شیش ماه اضافم رو بکشم و درمقابل به اندازه تمام زندگیم از اون شیش ماه اضافه تونستم اسفاده کنم
برای تغیر زندگیم برای تغیر باور هام .. منی که بشدت وضعیت نابه سامانی داشتم … اتفاقاتی واسم میفتاد که خیلی عجیب اصلا
اما با وجود شما من تونستم چند ماه اخر خدمتم رو جوری بگذرونم که .. کار به جای رسید استاد من تو پادگان سخن رانی میکردم و بشدت روی افراد تاثیر میزاشتم و خداروخیلی شکر میکنم که من الان بسیار بسیار بسیار زندگی متفاوتی دارم از نظر احساسی
…
اما متأسفانه بعد چند ماه که خدمتم رو تموم کردم هنوز نتیجه مالی نگرفتم و هنوز مشکل اصلی من نتیجه مالی هست
…
خییلیییی عاشق تونم با تمام وجودم …..
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🎊💥💥☺️☺️😍😍😍
سلام به استادان عزیزم و دوستانم در این سایت
این فایل امروز برای من در هدایت کنم اومد ومن برای این موضوع از هدایت کن استفاده کردم که نمیدونستم برم پیش مشاورم و از مشکلاتم صحبت کنم اینکار باعث میشه مشکلاتم بیشتر بشن یا نه؟
و اینکه اومدم و متوجه شدم که اگر خداوند بخواد همه کار رو امکان پذیر میکنه و هیچکس نمیتونه جلوی خواست خداوند رو بگیره و خداوند هم دقیقا همون چیزی رو برای ما میخواد که ما خودمون منتظرش هستیم و دلیل شرایط نامناسب اطرافمون باورهای ما هستند نه محیطمون این برای من جای تفکر بسیار داشت و تصمیم گرفتم فقط و فقط با تصویرسازی خواسته هام و زمان گذاشتن برای اونها بهشون برسم و من فقط شرایط عالی که میخوام رو تصور میکنم و میدونم که خلق میشن و قطعا راه حل های بسیار و عالی به ذهنم میرسه
از تجربه هایی که از سریال سفر به دور امریکا بخوام بگم این هست که من هر بار این طبیعت بی نظیر رو میبینم مدام خودم رو نزدیک بهش تصور میکنم و در همون لحظه حس فوق العاده ای با اون تصویر دارم و جالب اینجاست بسیاریش رو تا الان تونستم خلق کنم و میخوام نمونه هایی ازش رو بگم من اصلا نمیدونستم درختانی با ریشه های هوایی وجود دارن تا اینکه در یکی از قسمتها شما در جزایر هاوایی با یکی از این درختان بی نظیر و هیولا روبه رو شدین و من در همون لحظه اینقدر مبهوت اون درخت زیبا شدم که توی دلم میگفتم مریم جان بهش دست بزن میخوام لمسش کنم و دقیقا مریم جان به درخت دست زدن و لمسش کردن و من حس کردم تنه یک درخت رو و با خودم گفتم من که الان اصلا شرایط رفتن به این جزایر زیبا رو ندارم پس تا میتونم از همین پنجره لپ تاپم حسش میکنم و غرقش شده بودم کمتر از 3 ماه در شرایطی که از هیچ نظر آماده سفر نبودم به کیش رفتم و خیلی اتفاقی دقیقا شبیه همون صحنه ای که شما در فیلم قرار داده بودین و با مریم جان داشتین در خیابون های اون جزیره زیبا قدم میزدین و یکدفعه اون درخت زیبا رو دیدین برای من هم همین اتفاق افتاد و من هم همون گونه درخت هوازی رو دیدم و من هم دقیقا با بهترین و همفرکانس ترین انسان زندگیم این حس رو تجربه کردم و دهانم باز مونده بود و توی یکی دیگه از قسمتها شما به کوه هایی رسیدین که پاییز بود و درختان روی کوه ها از بین یک جاده کوهستانی و مارپیچ فیلم میگرفتین و من باز هم در شرایطی که اصلا انتظار سفر رو نداشتم هدایت شدم به سفری زیبا در جاده هراز و من تا حالا در فصل پاییز این جاده رو ندیده بودم و دقیقا همون منظره ها با همون جزئیات برای من تکرار شد با همون همسفر همفرکانسی من و من بی نهایت لذت بردم شرایط کاریم طوری پیش رفت که از ثابت بودن رها شد و من در سفر کار کردم و این تجربه برای من با ارزش و بی نظیر بود من در سفر پول ساختم قبلا هم تونسته بودم به خواسته خدا این تجربه رو داشته باشم که بخوابم و در خواب پول خلق کنم و الان این در سفر خلق کردن رو تجربه کردم و اینکه نه تنها سفر و تفریح مانع و اختلال در کارم نبود به لطف خدا باعث رشد کارمم شد، الان در حال حاضر با همفرکانس های عزیزم داریم دنبال ماشینی میگردیم که به راحتی بتونیم کمپرش کنیم دیگه زندگیمون برای ی مدت توی سفر بودن باشه من با دیدن سفر به دور امریکا حتی صحنه هایی رو از جنس همون طبیعت در شهری که سالها در اون زندگی میکردم و تا الان ندیده بودم رو دیدم مثل طلوع خورشید از روی کوه، رودخونه های پر آب و …
سپاسگزارم زمان گزاشتین و نظر من رو خوندین به امید تقویت ایمانمون
افتخار می کنم، به خودم افتخار می کنم در جمع دوستانی هستم که سطح بالایی دارند.
دوستانی که هدفمند هستند. دوستانی که آرزوهای بزرگ دارند. دوستانی که الهی هستند. وقتی کلاپ هاوس شروع شد و دوستان با صدای خودشون اومدن بالا و از وضعیت خودشون صحبت کردند، و این آشنایی باعث شد من متوجه بشم الان با چه افرادی هم مسیر هستم. انسان هایی که همیشه دوست داشتم بینشون باشم. همیشه مایل بودم دوستانی داشته باشم که مثل خودم با انگیزه و با هدف باشند، برای رشد وموفقیت تلاش کنند و فعال باشند و راستش از نظر فیزیکی چنین دوستانی نداشتم. و یا اگرم بودند از نظر اعتقادات و باورها اینقدر باهم متفاوت بودیم که جهان مارو جدا کرده. اما وقتی فایل های گفتگو با دوستان اومد روی سایت، وقتی خودم اومدم توی کلاپ هاوس و با این افراد آشنا شدم و یه لحظه دیدم من دارم بین همین آدما زندگی می کنم. من بین همین دوستانی که می خواستم هستم. یجورایی خیلی خوشم اومد که با آدم های بالا می پرم.😅 وقتی سپیده جان صحبت می کرد که چه موفقیت هایی داشته و الان ترکیه است، وقتی هلنا جان از نروژ صحبت می کرد، که شاه نشینان اروپا هستند (این خیلی باعث افتخار منه، با یک ایرانی، با عزیزی آشنا و هم مسیر هستم که شاه نشین اروپاست)، دوستی که جز نفرات اول گل و گیاه بود، آقا حامد در قسمت اول گفتگو با دوستان که اون چنین درآمد رو داشت، و کلی مسافرت و زندگی خوب تجربه کرده بود…و کلی دوستای دیگه که اسمشون رو فراموش کردم الان و خیلی هاشون بچه های بالا😅 هستند. واقعا لذت بردم، طولانی مدت بین این اعضا و افراد و انسان های ارزشمند هستم.
همچنین بخاطر طی شدن مدارم و تغییر دیدگاهم نسبت به امریکایی ها، در برنامه هلوتاک کلی دوست امریکایی جدید پیدا کردم. چون افرادی که اونجا هستند نیز، کسانی هستند که دارن فراتر پیش میرن. دارن یک زبان جدید یادمیگیرن. یه محیط سالم و و پر از دوستان با انگیزه، فعال و با انرژی و البته ثروتمند.
و چقدر خدارو بابت این لحظات سپاسگزارم و از استاد عزیز ممنونم که با قرار دادن برنامه های کلاپ هوس، کلی ما آگاه تر شدیم و نگاهمون تغییر کرد. واقعا متشکرم استاد.
با پولدار شدنمان قادریم بهتر به جامعه خدمت کنیم
چند روز پیش آقایی حدود 60 ساله توی برنامه گفتگو صحبت می کرد، هنرگچ بری که مختص ایران هستش و کلی بناهای تاریخی با این هنر آذین شده اند. و مجری پرسید چرا شبکه ای یا رسانه ای برای معرفی این هنر نداریم توی کشور که مردم آشنا بشن، الخصوص مردم خارج از ایران، توریست جذب میشه و کلی مزایا صحبت کردند و اون آقا به نبود پول اشاره کرد. و کلی حسرت که این هنر به این مهمی داره نادیده گرفته میشه و مسئولین بی اهمیت هستش بهش و ….
و من داشتم فکر می کردم به این موضوع اگر همین آقا، خودش ثروت بود، در همین زمینه که کار مورد علاقه اش بود، میتونست به قدری رشد کنه و ایده هاشو اجرا کنه که شبکه تلویزیون ایرانی یا ماهواره ای بزنه، هنرش رو به جهان عرضه کنه، می تونست مستندها و آموزش ها و معرفی ها و نمونه کارها از این هنر کم نظیر به چندین زبان آماده کنه و توی شبکه اش پخش کنه و اصلا نیازی به حمایت دولت نبود. اینطوری میتونست به کلی آدم خیر برسونه، آیا اگر پولدار بود اینطوری می تونست به جامعه اش خدمت کنه یا با نبود پول؟ فقط برای راه اندازی شبکه اش و ترجمه و تهیه ی محتوا چقدر می تونست افراد رو مشغول کار کنه، حتی با جذب توریست چقدر می تونست مردمش با مردم کشورهای دیگه آشنا کنه، چقدر میتونست فیزیکی و متافیزیکی (مثل باورسازی یا فرهنگ سازی یا احساس خوب) خیر برسونه به آدما.
و این مثال رو بطسش دادم به کسب و کار خودم. (آموزش انگلیسی به کودکان) الان اکثر بچه ها، و خب بچه های افراد کم بضاعت، مشغول تماشای تلویزیون هستند، اگر من به قدری رشد کنم که بتونم برنامه هامو در یک شبکه به نمایش بزارم، آیا اینطوری تونستم به تعداد خیلی خیلی زیادی بچه ها خیر برسونم یا اینکه به همین دور و بری های خودم آموزش بدم و بگم نه، برای پول نباید کار کرد؟!
پول نعمتی از جانب خداست برای گسترش کار، برای ارائه خدمت در مقیاس بزرگتر و وسیعتر. و نمونه هاش رو می بینم و بیشتر با خودم تکرار می کنم که حتی برای خدمت به جامعه و دیگران به پول (به برکت خدا) نیاز دارم. و الهی بودن پول رو اینطوری برای خودم منطقی می کنم. و با منطق، نگاه گذشته رو رد کنم و نگاه جدید الهی بودن ثروت رو جایگزین کنم.
در مورد نتایج متفاوت کره شمالی و جنوبی: زمانی که یک باور جمعی وجود داره، اکثریت مردم آن جامعه بر اساس اون دیدگاه زندگی می کنن، و کشور همپارچه میشه. مثلا وقتی دیگاه جمعی کره جنوبی این هستش که «پول خوب است» وقتی یک نفر از این سرزمین میاد براساس این دیدگاه عمل هایی می کنند، دیگه یک نفر نمیاد نگاه چپ چپ، نگاه تاسف، نگاه حقارت به این فرد داشته باشه. چون همه با هم هم نظر هستند. درصورتی که در کشوری که نگاه بد به پول دارند، اگه فردی پولداره، یا برای رسیدن به پول تلاش می کنه، اونو غیرالهی میدونن، شماتت می کنن، یجورایی پذیراش نیستند…و نتایج عالی کره جنوبی هم اینه که نگاه دسته جمعی و خوب به پول و ثروت دارند.
آقا هادی عزیز گفتند که هندی من ها (Handi man) کلی ابراز هارو دارند، حتی اگر یکسال ازش استفاده نکرده باشه.
من با تماشای مجدد سفربه دور امریکا در زندگی استاد درمورد خرید کردن به نگاه درونی پی بردم که کاملش رو در همون قسمت های سفربه دور امریکا کامنت گذاشتم. ولی یه بخش کوتاهی به صحبت های آقا هادی ربط داشت مینویسم. اینکه خیلی از ماها، ترس داریم، ترس از پشیمون شدن. ترس از اینکه نکنه وسیله ای رو بخریم و ازش استفاده نکنیم یا کمتر استفاده کنیم! نکنه به دردمون نخوره! ترس از هدر رفتن پولمون! حتی اگر یک وسیله را یکبار استفاده کرده باشیم، به این نتیجه می رسیم کاش نمی خریدیم، اصلا استفاده نشد، و این یک ترمز قوی هستش که نشات گرفته از درون هستش. به بعد خرید فکر می کنیم که نکنه اشتباه کنیم از خرید فلان وسیله، و بیشتر مراقب خریدهامون هستیم. و من ابتدا در زندگی استاد دیدم این نگاه ریشه ای اصلا وجود نداره و نمیدنم شاید کم باشه و الان هم آقا هادی در زندگی امریکایی ها دیدند. و البته استادهم بارها در فایل ها گفته اند که امریکایی ها کلا خیلی خرید می کنند! حتما برای اونها هم اینطور نبوده که هرآنچه خریدند رو حتما استفاده کرده باشند.
در کاراژ همسایه ی استاد (خونه هشت تا اتاق خواب) کلی و ابزارآلات بود، قطعا ایشون از تمام آن ها همیشه استفاده نمی کنن دیگه! این تفاوت نگاه و تفاوت درون که منجر به عمل میشه برام جالب بود. و نکته داشت برام.
و این پشیمان شدن ها از چی میاد؟ از اینکه پول محدوده و سعی می کنیم جایی خرجش کنیم که ارزش داره یا نیازه! مبادا تموم شه! اگر این باور که پول نامحدوده رو درونی داشته باشیم، آیا لحظه ای به این قضیه فکر می کنیم که نکنه از خرید فلان وسیله پشیمان بشیم؟ آخرش اینه که اگه استفاده نکنیم، میدیم به کسی یا دور میریزیم.
و در مورد فردی که برنامه نویس بود و نگاه پول بد است رو داشت: با شنیدن این ها بیشتر و بیشتر این نگاه منطقی تر میشه که مهم نیست محل زندگیت کجا باشه، هرکجای کره زمین که باشی، باورها و افکار توئه که داره زندگیت رو میسازه! و باورهای خودم رو در همین جایی که هستم بهبود بدم و نتایج در زندگیم متجلی و پایدار بشه و بعد با درخواست از خداوند و ساختن باورهای مناسب، خداوند به جاهای بهتر هدایتم خواهد کرد.