گفتگو با دوستان 25 | وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • پیام سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا
  • قانون: اگر زیبایی ها را تصدیق کنی، لاجرم به سمت زیبایی ها بیشتر هدایت می شوی؛
  • وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى‏ (6) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‏ (7) و به خوبی ها توجه کرد، در نتیجه آسان شد برای آسانی ها؛
  • نه دیگران را قضاوت کن و نه درگیر قضاوت دیگران باش؛

منابع بیشتر:

توضیح سوره لیل و داستان کنترل ذهن | جلسه قرآنی قدم چهارم از دوره 12 قدم


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    606MB
    39 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 25 | وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنى
    35MB
    39 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

100 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «لیلا توسلی» در این صفحه: 1
  1. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 773 روز

    157مین گام روزشمارزندگی برای قدمهای تکاملی راتجربه کرده ام.

    به نام خدا وسلام به خدا.

    سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای خوبم.

    الهی شکرت که به منوخانواده ام ونی نی جونم سلامتی بخشیده ای.

    امروز40مین روزبهشتی شدن دخترعمه ی عزیزدلم بود.

    جای همه ی شماپُرازعشق ومحبت بود.

    عزیزدلم ازکارکه تعطیل شدبه پارکینگ ماشینهای کاربرگشت وپسرم منوباماشین سواری بردبه پارکینگ که منوعزیزدلم به اَبَردِه برای مراسم ختم سرمزاربریم وبعدهم به رستوران تشریف ببریم.

    ازمشهدتاروستامون آهنگ گذاشتیم وکلی رقصیدم کنارعزیزدلم. تارسیدیم روستامون سرمزاربعدازختم مراسم به رستوران رفتیم.

    توی مسیرمزارتارستوران یکی ازدوستان یافامیلهای قدیمی که حکم مادر برای عزیزدلم داشت روباخودمون بردیم توی مسیررفتن به رستوران ازبچه هاش صحبت کردحالا مثبت ومنفی ومن سریع کنترل روبه دست میگرفتم ومیگفتم: نه!!!! عروس خاله بچه ت دکترفیزیوتراپِ یکسره سرکاره وقت نداره!!!!!واین پسرشوخیلی دوست داره!!!!!!

    بازازعروسش میگفت:گفتم خداروشکرکن درسشوادامه داده خانم دکترشده آبروی شماست بلاخره تارسیدن به مقصداصلا هیچ احساسی نصبت به عروس خانمش پیدانکردم !!!!!!

    فقط میگفتم:عروست خانواده ی خوبی داره والی آخرکه یکم آتش بس شد!!¡!!!!!!!

    خدایاشکرت که تونستم این تمرین روانجام دهم.

    وبعدهم رسیدیم رستوران روی تختهاباآبشاروآبنماهای زیبازیردرختان زیباوچراغهاوریسه های رنگارنگ سرِ افطارواذان برای اهل عالم بالبخندوچشمان پراشک دعای خیرکردم.

    آخه روستای ماکوهستانیه روبروی کوه خیلی احساس عالی داشتم.

    بعدازافطاربه خانه برگشتیم ولوم آهنگ روبالابردم دباره بارقص وشادی به خانه رسیدیم بااحساس عالی رفتیم وبااحساس عالیتربرگشتیم.خدایاشکرت چون خیلی وقت بودبیرون شهرنرفته بودیم.

    روزعالی داشتیم.عاشقتونم استادباکل خانواده ی سایت بهشتی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: