مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- پیش فرض های اشتباه را می توان با اطلاعات درست و منطقی تغییر داد؛
- همانطور که پیش فرضهای مثبت زندگی را سخت می کند، پیش فرض های مثبت، باعث تحول زندگی می شود؛
- پیش فرض های مثبت، باور به امکان پذیر بودن را در ذهن پرورش می دهد؛
- پیش فرض های مثبت، بوسیله تمرکز بر وجه مثبت اتفاقات، آدمها و شرایط، ساخته می شوند؛
- وقتی خواسته ای برای ذهن ناممکن به نظر برسد، ذهن شروع به تخریب و بد جلوه دادن آن خواسته می کند؛
- به جای بی ارزش جلوه دادنِ آنچه دیگران دارند و تو نداری، باورهای محدود کننده ات را درباره آن نعمت ها تغییر بده؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD486MB31 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 26 | خطر «بی ارزش جلوه دادن نعمتهای دیگران»28MB31 دقیقه
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستان همفرکانسیم
راستش من میخواستم یه تجربه ای که امروز داشتم با شما به اشتراک بگذارم. که در نهایتِ این تجربه به این فایل بسیار زیبا هدایت شدم.
من دیشب بابت اینکه سر یه موضوعی که البته فقط در ذهن من بود و اصلا واکنشی نسبت به کسانی که به اصطلاح موجب ناراحتی من شده بودن نشون ندادم کمی ناراحت بودم و شاید خیلی هم این ناراحتی زیاد نبود ولی چون در اون تایمی که خواب هستیم باز هم با اون افکار درگیر هستیم صبح حالم خیلی بدتر بود و در ذهنم مدام داشتم برای یک سری افراد توضیح میدادم و خودم و حرفم رو براشون اثبات میکردم. با اینکه داشتم فایل جلسه اول عزت نفس رو گوش میدادم و مینوشتم اما باز حالم به همون صورت بود. چند بار فایل رو نگه داشتم و در ذهنم … با خودم گفتم شاید این فایل رو که گوش بدم حالم بهتر بشه به مرور. اما بیفایده بود بنابراین دنبال یک قانونی در ذهنم گشتم که بتونم احساسم رو تغییر بدم. هی گشتم و گشتم تا رسیدم به این قانون که ما خودمون زندگی خودمون رو خلق میکنیم. در درونم رسیدم به این قانون که «هیچکسی نمیتونه خالق زندگی من و لحظاتی که بر من میگذره باشه». این منم که لحظه به لحظه زندگیم رو میسازم. و اگر کسی چیزی میگه که چند ساعت حالم رو به هم میریزه بخاطر اینه که اولا من با فرکانس های خودم، اون فرد و اون حرفها و اون لحظه رو جذب کردم. و دوما من عزت نفس پایینی دارم که تحت تاثیر حرف فرد یا افرادی که حالمو بهم میریزه قرار میگیرم.
خیلی آروم شدم. بعدش طبق معمول هر روز در حال انجام کارهای روزانه یکی از وویس های استاد رو گوش دادم. و چقدر جالب بود که استاد در این فایل داشتن میگفتن که تو نباید تلاش کنی دیگران رو تغییر بدی و … و باز هم قوانینی که قبلا از استاد یاد گرفته بودم بهم یادآوری شد. با خودم گفتم من باید دو موضوع رو رعایت کنم. اولا من نباید تلاش کنم دیگران رو تغییر بدم، من فقط میتونم خودم رو تغییر بدم. دوم اینکه تلاش نکنم خودم و حرفم رو به دیگران اثبات کنم. اصلا مهم نیست قضاوت دیگران. من همون زمان رو میذارم روی خودم کار میکنم و به نتایج عالی میرسم. خلاصه همینطور حالم بهتر و بهتر شد تا اینکه ظهر وارد سایت شدم دیدم که مریم جان عزیزم یک جلسه دیگه از «گفتگوی دوستان با استاد عباسمنش» رو روی سایت قرار دادن. حالا در مورد صحبت های ایشون هم حرف برای گفتن دارم ولی انگار من در هر چیزی که میدیدم درونم به دنبال اثبات همون قانونی بود که میخواست احساسم رو بهتر کنه. وقتی فضای پشت سر استاد رو دیدم که نمادی از آزادی مالی ایشون بود، که هر چی رو که بخوان میخرن و هر جور که بخوان زندگی میکنن یک جرقه دیگه در ذهنم زده شد. باورتون نمیشه چققققدر هیجان و شور و اشتیاق بیشتری در من ایجاد کرد که فقط و فقط روی خودم کار کنم و تمام تمرکزم رو بذارم واسه اینکه خودم رو تغییر بدم. با خودم گفتم پری ببین استاد از چه شرایطی به چه شرایطی رسیده از یه اتاق سیمانی به چه خونه ای هدایت شده. خب استاد اینا رو چطور بدست اورده؟ با کار کردن روی باورهاش اونم نه روزی یک ساعت دو ساعت. تمام بیست و چهار ساعت و روزها و ماهها و سالها و البته نتایج آروم آروم رخ داده. حالا استاد کی شروع کرده روی خودش کار کرده زمانیکه زن و دو تا بچه داشته خب این همه مسئولیت داشته باز نشسته روی خودش کار کرده اونم از اون شرایط بد مالی. آخه تو چرا کار نمیکنی چرا نمیجنبی تو که شرایطت خیلی از اونموقعه ی استاد بهتره. حالا تو هی با خودت بگو فلانی اینجوری حرف زد اینو گفت این توهین رو کرد. اگه تو نخوای هیچکس هیچ تأثیری در زندگی تو نداره. اون موقع استاد شرایطش از الان تو خیلی بدتر بوده از هر لحاظ ولی حالا به شرایطی رسیده که همون جنبه مالیش رو نگاه کنی اصلا تمام دارایی تو اندازه یه وسیله برقی خونه استاد هم نمیشه. بعد استاد خودش این همه تلاش کرده تا به این آگاهی ها و این قوانین رسیده و حالا میخواد شُسته رُفته در اختیار تو قرار بده تا تو هم به همین ها برسی چرا میخوای وقتت رو با مسائل حاشیه ای پوچ و بی اساس تلف کنی. بیا اینم لطف خدا که تو رو به سمت این پیامبر زمان هدایت کرد. حالا چی میگی؟ باز میخوای این شیوه سالهای گذشته ت رو ادامه بدی و حسرت همه چی به دلت بمونه یا نه میخوای با استفاده قوانین هستی از زندگیت لذت ببری؟ تو الان یه درآمدی داری که میتونی مایحتاجت رو برطرف کنی تازه مسئولیت کسی هم گردنت نیست. خودتی و خودت. حالا اگه دوس داری به خانواده ت هم کمک کنی خوبه ولی مجبور نیستی. تازه تو از خرداد تا مهرماه حقوق میگیری بدون اینکه سر کار بری. تو خونه بیکار نشستی و پول میاد روی حسابت. شاید کم باشه اما خب با همین کار کردن روی خودت زیاد میشه. از اونطرف کاری رو داری که عاشقشی. کاری که خیلی دوست داشتی بهش برسی. ولی خیلی زود بهش رسیدی. خب الان روی خودت کار کن. عزت نفست رو ببر بالا و به هر چی میخوای برس.
استاد من وااااقعا نمیدونم چطور از شما سپاسگزاری کنم. واقعا اگه شما نبودین من چطور میخواستم به این مسیر هدایت بشم باور کنید وقتی شما داشتید صحبت میکردید چنان شوق و ذوق داشتم دلم میخواست گریه کنم دلم میخواست داد بزنم از شادی. دوست داشتم به دنیا بگم که من الان دارم آروم آروم قوانین رو میفهمم. با اینکه من از سال 91 تا 97 بصورت پراکنده آموزش های استاد های دیگه رو میدیدم. و با اینکه از دوسال پیش با شما هستم و البته نتایج خوبی گرفتم، ولی هیچوقت شاید چنین شور و شوقی نداشتم. انگار این باورها داره در وجود من ریشه ای تر میشه. با اینکه موفقیتی که من در زمینه شغلی کسب کردم واقعا بخاطر استفاده از آموزه های شما بوده اما انگار هی دارم قویتر میشم انگار دارم عمیق تر درک میکنم. واقعا از شما ممنون و سپاسگزارم از خداوند بزرگ هم بینهایت ممنونم که من رو به سمت شما هدایت کرد. آرزوی سلامتی و ثروت و سعادت برای شما، خانم شایسته عزیزم و همه دوستان عزیزم که عضو این سایت موفق هستن دارم. شاد و سلامت باشید.
درود بر شما رویا خانم عزیزم. واقعا خوشحال شدم که شما دوست عزیز کامنت من رو خوندید و نظر پر از انرژی مثبتتون رو فرستادید. از احساس صمیمیت شما لذت بردم. بله رویا جان واقعیت اینه که بقول استاد ما هر لحظه در حال هدایت شدنیم. و وقتی با شوق و ذوق هدایت هامون رو بیان میکنیم و می نویسیم طبق قانون، خداوند ما رو به سمت خواسته های بزرگتر و بزرگتر هدایت میکنه. اصلا از وقتی ما داریم روی خودمون کار میکنیم کل کارهامون هدایتی انجام میشه. من در مورد هر چی که شک دارم. سریع میگم خدایا خودت منو هدایت کن و بعد در فاصله زمانی کوتاهی خیلی راحت و آسون جواب به من گفته میشه. البته قبول دارم که هدایت بحث گسترده ای هست ولی خب این هم یکی از هزار رشته هدایت هست.
آرزوی سلامتی و ثروت برات دارم دوست عزیزم 😍😍💗💗