گفتگو با دوستان 26 | خطر «بی ارزش جلوه دادن نعمتهای دیگران»

با درود و سلام خدمت استاد عزیزم جناب عباسمنش و خانم شایسته عزیزم ❤❤❤🖐👏👏🥀🥀🥀🍀☘️🌴🌲

دوستان سایت عزیزمون

و دوستان عزیز clubhouse

قسمت ۲۶ گفتگوی استاد با دوستان ☎️☎️📞📞

استاد عزیزم

از اینکه این جمله رو مورد بررسی قرار دادید واقعا مممنون و سپاسگذارم .. در مورد شعار ی که در ایران به آمریکا نسبت دادند که اصلا دوست ندارم بیانش کنم و یا حتی بنویسمش ..

تمام شعارها رو آنقدر تکرار میکردند و بارها و بارها و بارها بطور و شبانه روزی که به یک باور تبدیل شده بود ..

نتیجه میگیریم که….

باور سازی به همین طریق ایجاد میشه .‌ یعنی برای اینکه بتونیم یک خواسته و هدفی رو در ذهنمون بطور بنیادین بسازیم باید به شکل درست و مناسب تکرارش کنیم مثل یادگیری یک زبان و یادگیری یک حرفه و بطور کلی هر چقدر تکرارش کنیم با تجربه تر میشیم در اون هدف و یا کار و حرفه و یا یادگیری زبان ..

مثل سریال زندگی در بهشت .. در جوجه کشی ها و یا سطل آبخوری جوجه ها و یا ساخت و ساز لونه ی مرغ و خروس ها و یا حتی در جمع آوری شاخه و برگ های هرز و بریدن درختان و نحوه استفاده از ابزارآلات و کلا هزاران موردی که با دیدن این سریال ها .. که بطور تکاملی رشد و پیشرفت رو میشه بطور واضح و آشکار دید.. تمام این حرف ها رو زدم که بگم این شعارهای مخرب که بطور مداوم تکرار میشد به درون پوست و گوشت و استخوان این مردم سرزمین فرو رفته و چون الگوی مناسبی نداشتیم باورمون شده بود و فکر میکردیم که فقط و فقط خودمون میفهمیم و فقط و فقط ما درست داریم زندگی میکنیم و اگر یک قدم به بیرون از مرزها بریم چه فاجعه هایی پیش میاد و در کل همه جا لولوخورخوره است ..

و همین حرف ها باعث شد که وابستگی های کاذب تبعیض

نژادی تبعیض طبقاتی تبعیض افکار و تبعیض اعتقادات افراطی در مذهب و دین و آیین ها و در همه ابعاد و لایه لایه های زندگیمون بوجود بیاد و به یک لقمه نان بخور ونمیر پایبندمون کردند و در جامعه ی کوچکتری مثل خانواده ها هم این ترس و نا امنی وحشت و نگرانی ها بصورت خیلی گسترده ای بوجود آمد و نسل در نسل این بحران ها رو قبول کردند و تبدیل به باور شد ..

البته شکر خدا و بلطف اینترنت و تکنولوژی و هدایت های الهی بسمت استادی هدایت شدیم که چشم و گوشمونو به روی حقیقت باز کرد و از اون خواب غفلت خرگوشی بیدار شدیم

درسته که انسان خودش زندگیشو خلق میکنه ولی آنقدر این ذهنمون با سیمان بسته و محدود شده بود که حتی همون سیمان هم آکبند شده بود یعنی آکبند در آکبند . و نیاز به یک نور ی از روشنایی بود تا بشود از درون این پیله مون بیرون بیایم و باید الگویی درست و مناسب و مطمعن پیدا میکردیم

من دقیقا از تاریخ ۲۵ مرداد سال ۹۷ با استاد بواسطه ی یک تضاد ورشکستگی مالی که به زیر صفر رسیده بودم آشنا شدم و انگار باید از این طریق و این مسیر بیدار میشدم و TV و ماهواره از زندگیم جمع شد و با کنترل ورودی هام و توجه به خواسته ها و اهدافم و دوری از غم و غصه و توجه به زیبایی ها توانستم خیلی تغییرات اعظیمی در ذهن و افکار و همچنین زندگیم بوجود بیارم و این تغییرات بصورت تکاملی برام طی شد و چقدر خوشحالم که مسیر زندگیمو پیدا کردم و تمرکزی به اهداف و خواسته هام هدایت میشوم

تمام این تغییر و تحول هامو مدیون استادم هستم ..

هر روز این فایل ها رو بصورت تکرار روی لپ تاپم گذاشتم و بعد از نوشتن کامنت بارها و بارها ریپیت میشه و تا شب میبینم

الان که قسمت ۲۶ گفتگو استاد با دوستان رو نگاه میکنم بخودم میبالم که امروز در چنین جایگاهی از مسیرم هدایت شدم که بقول استاد میشود ..

یعنی رسیدن به خواسته های بزرگ و دور از دسترس و دست یافتتی است

امروز چنان شوق و ذوقی در من بوجود آمد که زندگی کردن با بهترین شرایط برام و

رفتن به فلوریدا و آمریکا سهل و آسآن بنظیر میرسیه ..

سپیده جان .. از اینکه زندگی زیبایی رو برای رفتن به امریکا و اروپا برای خودتون خلق کردید اشک شوق ریختم و 😪😭😭😭 و تبریک و تشویق و تحسینتون کردم و شما هم برای من یک الگویی شدید که میشود … با صحبت های شما با استاد چقدر خوشحال شدم که اینقدر قشنگ تمام کارهای استاد رو برای خودتون کپی کردید و در مسیر هدایت برای رسیدن به خواسته ها و اهدافتون قدم برداشتید و بقول خودتون قدمهای بعدی بهتون گفته میشه و آنقدر خوشحال شدم که بهترینع بهترین ها رو براتون آرزو کردم

چقدر خدارو شکر کردم

چقدر از خداوند مممنون و سپاسگذارم که به پیام آوری از نور و عشق و روشنایی هدایت شدم

یعنی وقتی به دفتر اهداف و آرزوهام مراجعه کردم و اهداف بلند مدت و بزرگم رو نگاه کردم دیدم که هر آنچه درون این دفتر نوشتم قابل دستیابی و دسترسی است .. یعنی درون اون دفترم پرچم و نمادین شهر

تمپا رو نقاشی کردم و روی لپ تاپ ام سه تا پرچم برافراشته ی آمریکا با مجسمه ی آزادی رو روی تلویزیون گذاشتم و از صبح تا شب میبینم … یعنی با داشتن الگوی بینظیری مثل عباسمنش خواسته هام شکل گرفته ….

استاد عزیزم واقعا تحسینتون میکنم 👏👏👏 با اینکه شما الگویی نداشتید و خانواده ای

بشدت مذهبی افراطی داشتیدو زندگی در بندر عباس و در شرایط بسیار سخت .. ولی افکار بلندی داشتید و رسیدن به خواسته ها و اهداف رویایی تون قابل دسترسی براتون بود … در اینستا دیدم که یک فایل از سمینارتون در هشت سال قبل گذاشته بودید که رفتن به آمریکا رو برای خودتون هدف قرار داده بودید و الان در اون آرزو و هدفتون دارید زندگی میکنید

با داشتن چنین الگویی مثل شما برای منم همه ی اهداف و آرزوهام دستیافتنی شده..

مبحث جالب دیگری که مطرح شد ..

همین آزادی زمانی و آزادی مکانی است

و البته برای من بغییر از آزادی زمانی و آزادی مکانی … آزادی های مالی و پولی و راستقلال مالی و پولی و بینیازی آزادی اندیشه و آزادی بیان و آزادی پوششی هم بسیار مهم هستش و احساس میکنم هدایت شدم به تفکر و افکار درست و مناسب و قدرتمند برای رفتن به سرزمین های آزاد و شاد و ثروتمند

سپیده جان واقعا جای تبریک و تحسین داره که تونستید با همسر عزیزتون و با کار کردن روی افکار و الگو برداری از استاد عزیزمون به مسیر دلخواهتون هدایت بشوید 👏👏👏👏

استاد عزیزم..

نه تنها مادرتون عاشقتون هست که دوست داره با شنا کردن از داخل دریا بیا شما رو ببینه بلکه یک گروه اعظیمی از بروبچه های سایت هستند که با پای پیاده دوست دارند بیایند پیش شما..🤣🤣 و همه مون عاشق شما هستیم

مبحث قابل توجه دیگه ای که مطرح شد . در مورد کامنت دوستانی بود که بعضی از دوستان میگفتند ایران و یا شهرمون و یا رودخونه هامون و یا غذاها مون و غیره… بهتر از آمریکاست و قانع بودند برای اینکه احتمال دسترسی به اون سرزمین زیبا و پهناور و آزاد براشون نیست

همون ضربالمثل همیشگی.. که گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه پیف پیف بو میده 😅🐈

و این مقاومت ذهنی ناشی از باورهای ترس و اضطراب و نگرانی اعتماد بنفس پایین است که دوست دارند در محل امن خودشون قرار بگیرند

و دوست ندارند به زیبایی ها و راحتیرین ها و لذت های بیشتری که خداوند در سرزمین های پهناور این کره زمین عزیزمون گذاشته سفر کنند . و مثل افکار قدیمی ها که چهل پنچاه سال در همون خانه و مغازه و یا کسب و کارشون بودند و تکون نخوردند دوست دارند در محل امن خودشون باقی بمونند..

استاد عزیزم..

با توضیحاتی که در این قسمت گفتید .. عزم و اراده و انگیزه ای قدرتمندی در من بوجود آمد برای رهایی از این قید و بندهای وابستگی محدود و غیره….

اگر یوقتایی میگم اسم شهر من پردیس هست بخاطر اینه که دوست دارم مثل پرادایس خطابش کنم

و یا آب و هوای اینجا رو با تمپا و فلوریدا مقایسه میکنم برای اینکه دوست دارم آنجا رو تجربه کنم چون هر روز آب و هوای فلوریدا و تمپا رو چک میکنم چون عاشق اونجا هستم و خودمو در اونجا متصور میشم .. درسته که ایران و در تمام شهرهامون جاذبه های متنوع گردشگری و آب و هوایی داره ولی چیزی که اینجا نداره بنظر من آزادی است..

البته منظورم از آزادی اینکه با قوانین درست و مناسب همراه باشه آزادی که با اعتماد و درستی و راستی همراه باشه.. چون وقتی افکارت از مسایل حاشیه ای راحت باشه کانون

توجه مون به نکات مثبت بیشتری هدایت میشه .. در صورتی که اکثریت جامعه در اینجا یعنی ایران توجه به نکات حاشیه ای و اولیه روزمره است و همین موضوع باعث شده که دست و پاهاشونو با مسایل بی ربط بسته باشه ..

البته من از وقتی خودمو از بدنه ی اکثریت جامعه جدا کردم فقط و فقط به خواسته ها و اهدافم توجه میکنم و با دیدن سایت عزیز خانواده ی صمیمی عباسمنش و دیدن آموزه های سریال های سایتمون ذهنمو کنترل میکنم ..

و یک نکته ای که ورد زبونم شده و همه با تعجب به من نگاه میکنند اینه که میگم من میرم آمریکا و فلوریدا .. و همه فکر میکنند توهمی شدم چون شرایط الانمو میبینند در صورتی که من اصلا الانمو نگاه نمیکنم و اصلا در ذهنم خودمو تعلق به اینجا نمیدونم . حتی هیچ لوازمی خریداری نمیکنم چون همش میگم من که دارم میرم آمریکا برای چی چیزی بخرم ..🤣🤣🤣🤣😅

یا هر وقت غروب آفتاب رو نگاه میکنم پیش خودم میگم الان آفتاب در آمریکا طلوع کرده .. مدام ساعت اینجا رو با تمپا مقایسه میکنم و میگم الان استاد عباسمنش الان بیدار شده و داره کامنت ها رو میخونه ☺☺🤗🤗🤩🤩

یا میگم الان درب اتوماتیک لونه مرغ و خروسا باز شده

خدایااااا شکرت

خدایا ممنون و سپاسگذارم

یک نکته ای که سپیده جون مطرح کرد..

اینکه شروع ckubhouse فقط هفت نفر حضور داشتند ولی الان با تکامل به هشتصد و نهصد نفر هم رسیده

خدارو شکر

به امید خدا من هم درخواست کردم که بتونم آیفون بگیرم و وارد clubhouse بشم و از نتایجم بگم و البته تمام بروبچه های سایت به این خواسته شون برسند🙏🙏🙏🙏👏👏👏

خدارو سپاسگذارم برای تمام هدایت های الهی شدم

خدارو شکر که هدایت شدم به نعمت ها و برکت های الهی

خدایا شکرت که هدایت شدم به درک آگاهی های بیشتر و بهتر

خدارو شکر که هدایت شدم

به استادان بینطیری

خدارو شکر الگوهای بینظیری چون عباسمنش و خانم شایسته ی بینظیرم که تدوین تمام فیلم ها و فایل های بینظیر رو برامون داخل سایت قرار میدن

خدارو شکر که با خواندن کامنت دوستان عزیزم به درک آگاهی های بیشتری هدایت میشم

ممنون و سپاسگذارم

که باور دارم که میشود.

خدایا شکرت که هدایت شدم افکار درست و مناسب قدرتمند برای باورهای درست و مناسب قدرتمند در جهت رسیدن به خواسته ها و اهدافم

بهترینع بهترین ها رو برای همه مون آرزومندم

🙏🙏🙏🙏👏👏👏🌴🌴🌳🌳🌲🌹🥀🌺🏵💐💐💐

با درود به خدیجه عزیزم مممنونم که بازم با کامنت های زیبات و انگیزشی نور روشنایی و دلگرمی رو روشن میکنی و در وجود نازنینت یک شادی و خوشحالی رو میشه حدس زد

اینکه .. با دوچرخه میری و رکاب میزنی و صبح زود بیدار میشی و تصوراتی که از سربالایی داری و بعدش در سراشیبی بدون رکاب خودش میره 😇😇😇🚴‍♀️ اینکه با خودت

صحبت های جالبی میکنی ……

من هر بار به خودم میگم ببین اگه الان داری زور میزنی نگران نباش. ایمان داشته باش یه روزی میرسی به یه جایی که به قول سید علی عزیز دیگه نمیشه جلوی ورود ثروت به زندگیتو بگیری و دیگه باید سوت بزنی و عشق کنی و لذت ببری

نکته جالب دیگه ..

اینکه شعارها واقعا چقدر تاثیر گذار بودند وچه خوبه خودمون برای خودمون شعار درست کنیم و بخونیم و ورد زبونمون بشه .. مثل… واااای چقدر من شاد و خوشحالم… که همش پول میاد تو حسابم 🤩🤩🤣

خدیجه جان خیلی نکته های که مطرح کردی جالب بود .. از نکات راجب جهیزیه و سفر و غیره …

بهترینع بهترین ها رو برای همه مون آرزو مندم شاد و پیروز و موفق باشی عزیزم

🙏🙏🙏🙏🙏🥀🥀🥀🥀💐💐💐🚴‍♀️🚴‍♀️🚴‍♀️🚴‍♀️🚴‍♀️🚴‍♀️

خدیجه جون سلام عزیزم

چقدر خوشحال میشم وقتی خبرهای خوبی از شما دوستان دریافت میکنم ..

یعنی وقتی ایمیلی دریافت میکنم بهترین خبری هست که دریافت میکنم .. مثل قدیما .. که هر وقت پستچی زنگ درب منزل رو میزد کلی ذوق زده میشدیم .. الان هم در همین حالت هستم …

وقتی این قسمت از کامنت رو خوندم چقدر احساس بینظیری کردم .. واقعا احساس کردم مثل فیلم آواتا در یک سرزمین دیگه ای زندگی میکنم ..

اینکه گفتی 👇👇👇

اینجا، این سایت، این بهشت مملکت ماست و رئیس جمهورش هم استاد عباسمنش😊 خب بایدم شعار هامون حال خوب باشه😉😅

ووواااای که چقدر خوشحالم…

که همش پول و ثروت واریز میشه بحسابم

عاشقتم خدیجه جان ..

من رفتم توی سرزمین رویاها و بهشتی که مملکتمونع و رییس جمهورش هم استاد عباسمنشع

😇😇😇😇😇🤩🤩🤩🙋‍♀️🙋‍♀️🙋‍♀️🥀🥀🥀🙏🙏🙏