گفتگو با دوستان 26 | خطر «بی ارزش جلوه دادن نعمتهای دیگران»

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • پیش فرض های اشتباه را می توان با اطلاعات درست و منطقی تغییر داد؛
  • همانطور که پیش فرضهای مثبت زندگی را سخت می کند، پیش فرض های مثبت، باعث تحول زندگی می شود؛
  • پیش فرض های مثبت، باور به امکان پذیر بودن را در ذهن پرورش می دهد؛
  • پیش فرض های مثبت، بوسیله  تمرکز بر وجه مثبت اتفاقات، آدمها و شرایط، ساخته می شوند؛
  • وقتی خواسته ای برای ذهن ناممکن  به نظر برسد، ذهن شروع به تخریب و بد جلوه دادن آن خواسته می کند؛
  • به جای بی ارزش جلوه دادنِ آنچه دیگران دارند و تو نداری، باورهای محدود کننده ات را درباره آن نعمت ها تغییر بده؛

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    486MB
    31 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 26 | خطر «بی ارزش جلوه دادن نعمتهای دیگران»
    28MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

119 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سپید» در این صفحه: 2
  1. -
    سپید گفته:
    مدت عضویت: 1809 روز

    سلام دوست خوبم مرسی واسمون نوشتی کامنتتو الهامت درست بوده و برا من هدایت بود ‌ امیدوارم جدی بریم جلو شاخو برگ اضافه رو بریزیم دور و همونجور که ابراهیم از عموشون آزر که ایشونو از خدا دور میکرد . دور شد ماام از هرکس مارو از خدا دور میکنه دور بشیم حتی اگر نزدیکترین ادما بما باشند

    خدایاامروز ۹ ، ۴ ، ۱۴۰۰

    تعهدمو ثبت میکنم

    دیروز هدایتم کردی به تعهد دادن

    و امروز این هدایتتو دریافت کردم

    خودت کمکم کن جدی جدی باشم .

    تغییر کنم قبل اونکه زیر چرخ جهان بیرحمانه و عادلانه له بشم بخاطر سستیم

    خدایا

    منو به خواستم و هدفم و هدایتت و رشد خودم برسون

    کمکم کن

    میدونم کمک میکنی کلا نمو هولاء و هولاء

    پس منم که باید خیلی جدی جدی باشم

    کمکم کن هرچی منو از راه درست دور میکنه بشناسم حذف کنم هرچی نیاز مسیرمه بشناسم عمل کنم

    جدی باشم

    بهشت را به بها دهند

    بهاشو محکم و قاطع بدم

    استقامت کنم توبه کنم پاک باشم جدی باشم زمان رو از دست ندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سپید گفته:
    مدت عضویت: 1809 روز

    سلام سپیده خانم

    امیدوارم حالتون عالی باشه

    این دوماه اخیر چند دفعه هدایت شدم به کامنت هاتون

    مدارم بالاتررفته و ان شاءالله مهاجرت میکنم

    جملاتی که به کار بردین.. انگار از ته دل همه میاد وقتی تو اون مدارهستن

    یعنی اینها جملات خدا هستن واسه افراد اون مدار

    خیلی دوست دارم بعد از 8 ماه کامنت جدید بنویسید آپدیت کنید که الان چه رشدها چه زیبایی ها در زندگی تونه

    وقتی مینویسی زمانم دست خودمه داری ارزوی سالهای سال منو مینویسی که منم پله پله زیادترش کردم بلطف الله و حالا میخوام صددرصدمال خودم باشم در واقع مال خدا بشم

    خدا داره از الان برنامه بهم میده بهم گفته تو تحت نظارت مستقیم خودمی و برنامه داده وقتی به مدار بعدی رسیدی وظایفت ایناست برنامه هات ایناست

    ولی واقعا شگفت انگیزه

    هیچ وقت فکر نمیکردم جهان برام به این حد جادویی بشه

    تو آغوش خدابودنو تااین حد حس نکرده بودم

    اززمانی بیشتر اینجور شد که تسلیمش شدم

    نگفتم من چی بخوام

    دونستم اون خودشه که میخواد من فقط به زبون میارم

    اونه که تو ذهنم میندازه

    و فهمیدم خواسته هامو نمیتونم پس بگیرم اونا حتما محقق میشن لاجرم

    باید بتونم تو مدارش قرار بگیرم

    خدا الان برای من نقش همه کاره رو داره

    بقدری که هماهنگ بشم با دستورات و قانو ن هاش خوشبختم

    از این که عروسک خیمه شب بازی تو دست خدا باشم حالم خوبه و فهمیدم که باید این جوری بشم تا خدا نعمتاشو بپام بریزه و رنجامو پاک کنه

    ترسامو ایمان کنه

    سپیده خانم نمیدونم چرا دارن کلمات میان

    الان به حدی پرهستم از اگاهی که دوست دارم تمام اونچه بلدم بنویسم و کتابش کنم

    اونقدر خدا در طول عمرم بهم درس داده

    لبریز شدم…

    حستودرک میکنم ولعت برای نوشتن گوش دادن تنهایی وبا خدا بودن

    این ولع در منم هست

    فقط الان بین دو مدار مهم هستم وترس از مدار جدید دارم ولی میدونم باید برم جلو و تو کامنتت نوشتی من میبرمت اون ادرس اینم خدا بمن خواست بگه الان

    بگه من خودم خلقت کردم ترساتم میفهمم توفقط با من بیا

    سپیده خانم چند ماه پیش تو یک تضاد خیلی وحشتناک یک دفعه کتابچه کوچیکی را دیدم تو کمد خواهرم

    تو اون موقعیت معجزه بود

    نوشته بود خدا با من روی دوچرخه نشسته و فقط میگه پا بزن

    از گردنه های سخت عبورم میده

    اینا معجزست به خودش قسم

    در ارزوی روزی ام که بتونم تمام زندگیمو بنویسم

    واقعا میشه یک معجزه بزرگ

    امیدوارم خدا توفیق بده و تالحظه اخر تو مسیر خودش ثابت قدم باشیم

    خدایا ما رو لحظه ای به حال خودمون وا مگذار

    بقول دوستمون… تسلیم

    اسلمت لرب العالمین

    ردپا در تاریخ 14 اسفند 1400 ساعت 22 به وقت ایران

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: