مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- پیش فرض های اشتباه را می توان با اطلاعات درست و منطقی تغییر داد؛
- همانطور که پیش فرضهای مثبت زندگی را سخت می کند، پیش فرض های مثبت، باعث تحول زندگی می شود؛
- پیش فرض های مثبت، باور به امکان پذیر بودن را در ذهن پرورش می دهد؛
- پیش فرض های مثبت، بوسیله تمرکز بر وجه مثبت اتفاقات، آدمها و شرایط، ساخته می شوند؛
- وقتی خواسته ای برای ذهن ناممکن به نظر برسد، ذهن شروع به تخریب و بد جلوه دادن آن خواسته می کند؛
- به جای بی ارزش جلوه دادنِ آنچه دیگران دارند و تو نداری، باورهای محدود کننده ات را درباره آن نعمت ها تغییر بده؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD486MB31 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 26 | خطر «بی ارزش جلوه دادن نعمتهای دیگران»28MB31 دقیقه
بنام الله’
بنام تنها خالق هستی .بنام خداوندیکه هر لحظه مرا هدایت میکند..و من تو راه لاخوف و لا هم یحزنون قرار گرفته ام.
سلام ورود به نشانه هر روزه من.که مرا جهت دهی میدهد بسمت درستی و راستی،یه زندگی عالی و سعادتمندی دنیا و آخرت..
سلام و درود به استاد عزیزم!استاد توحیدیم….
این فایل بازم آتشی را در درونم بوجود آورد..و بازم یادآوری قانون بدون تغییر الهی..
یادمه بچه که بودم.همیشه بدنبال آزادی و احساس خوب.میگشتم.و همیشه دوستداشتم بهترینها رو داشته باشم..
و از کودکی تحت تاثیر گفته های نادرست قرار گرفتیم.و پر از باورهای توهین آمیز راجع به خلقت خداوند شدیم..
ولی چیزی از درون داشت بهم میگفت.همش دروغه..حالم بد میشد از این گفته ها..ولی شده بود آدامس دهنمون.
ولی من همیشه از این نوع تفکر به دور بودم..
و همیشه سوالم از خدا.این بود.بدون اینکه بودنم راه راست چیه…مدام این سوره اول قرآن تو ذهنم برای خودم میخوندم..
از چیزهای تکراری.از چیزهایی که بهمون قبولنده بودن.همیشه دوری میکردم.حتی این رفتار رو تو تمام افراد میدیدم..
انگار یچیزی از کودکی بهم میگفت.ولی صداش خیلی پاییین بود…
میخام بگم.!خیلی خوشحالم.از موقعه ایی که خداوند تو اوایل ورودم، به این سایت ‘بهم گفت.و مدام بهم تکرار میکرد.سریال زندگی در بهشت.و بعد بهم گفت سفر به دور امریکا.
استادم.چیزی که بیشتر منو بخودش نزدیک میکرد و یه عطش همیشگی داشتم حقیقتا توحید بود..صحبت شما رو درک نمیکردم ولی بهم ارامش میداد خیلی زیاد..کل روزها تو این راه توحیدی بودم.
و در نهایت.میخام بگم.من شخص خودم.زندگیمون جز فقر و ترس و باور نادرست.نبود.یادمه اینقدر زندگیم پر از تشنج بود.که خواب دیدم تو یه گاوداری تنگ و تاریک با خونه های گاه گلی.با اون افرادی که بودم داشتم زندگی میکردم.که یکی از نزدیکانم یه روشنایی بهم هدیه داد.و بهم گفت از این مکان بیاد بیرون…
و کم کم این تاریکی بسمت نور تبدیل شد..یه وقتایی تا ذهنم میاد یچیزی که میخامو..که خاستمو میبینم..بهش تذکر میدم فعلا خفه شو ..من میخام به این خاسته برسم.اینقدر وراجی میکنه یه مثالهایی میاره..که دقیقا صدای ترس و حالت غمگینی داره.ولی من نمیزارم این صدا رشد کنه!…
و بحرفش ادامه بده…
و نکته بعد من با این سفرنامه…زندگیم متحول شد..خیلی حالم خوبه وقتی میبینم چقدر نعمت الهی زیاده.همه چیز پر از فراونیهاست.چون نوع نگاهم کم کم تعقییر کرد.و من هر روز روی ریل بهشتم دارم پیش میرم.
و نکته بعد….
و سریال زندگی در بهشت.بهم نشون داد.چجوری در حل مسائلم،آرام باشم و قدم به قدم پیش برم.همین امروز ذهنم اومد پر حرفی کنه زدم تو دهنش…قبلا خیلی باید تقلا میکردم حال خوب بشه..ولی الان هر اتفاقی افتاد.فورا متوجهش میشم.که باید حالمو خوب کنم..
خیلی سپاسگزار خداوندم که مرا هدابت نمود تا هر روز باورام قوی قوی تر بشه.
نکته بعد…از صحبت سپیده عزیز..
بهشون تبریک میگم.و نمیدونم الان شرایط این دوست عزیز بکجا رسیده.انشالله پر از خیر و برکت و خوشی ..این دنیای مادی باشن.و در پناه الله باشن..
چقدر زیبا گفتن باورپذیر کردن رسیدن به خاسته ها رو .و باورا رو ساختم.و کدهاشو نوشتم و قدم به قدم هدایت شدن..
استاد دقیقا در طی روز ..منم همین نتایج کوچک تکاملی رو میتونم به جرات بگم مدام میبینم.که همه رو لطف خدا میدونم..انشالله در زمان و مکان مناسب بهشون میرسم.
نکته بعد صحبت شما استاد عزیز..بزرگترین پونت مثبت کل اینحرفا رو تو همین چند دقیقه بیان.کردین..دقیقا من این نوع باور رو به جرات میگم توی اطرافم میبینم…
و این کتگوری رو تو رابطشون تو تمام جنبه های زندگیشون شاهد باشم.
که فلان نیست ما نمیتونم.اون دزدی کرد..دقیقا استاد همین مثالها..
و من خیلی خوشحالم.هر چیزی رو میبینم و موفقعیت دوستانمو میشنوم خیلی خوشحال میشم..ولی قبلا منم دیدگاهم حسادت شدید بود.جوری که هر روز این نوع نگاهو نسبت به یه نفر داشتم..کل روزم درگیر اون شخص بودم..چشم بهم زدنی کل ساعتم هدر میرفت..یه نگاه پر از تاریکی و پر از کثیفی..
خیلی خوشحالم که تو مدار خوشبختیها و سعادتمندی دنیا و اخرت آمده ام…
و منم باور پذیر میکنم بخودم و مدام مدام که میشه..من میتونم بهش برسم..من میتونم به هر چیزی که بخام برسم..یه چیزهایی میخاستم که فکر نمیکردم از کجا..بصورت خیلی راحت از اشخاصی که نمیشناختمش.براحتی بهم رسیده..دقیقا قانون رو میتونم هر روز تو زندگیم ببینم..
که دنیا و دستان خداوند بی نهایته.و من با تغییر باورهام به هر چیزی که دلم بخاد برسم.چون خداوندم قلبی ثروتمتد میخاد.قلبی سالم میخاد.قلبی شاد میخاد.قلبی …قوی میخاد…همون آیه سوره بقره…
نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند..
نمیگم الان خیلی همه چیز عالی.از نظر ظاهری ..ولی ‘میدونم این راه پر خیر و برکت با قدم به قدم و تکاملی پیش میره مثل زندگی استادم..هیچ عجله ایی نیست و من باید فقط ادامه بدم..
مثل مورچه ایی که بارها طعمش از تو دهانش میفته پایین و این مورچه قدم برمیداره و با خودش حمل میکنه..
و در نهایت میخام بگم..نتایج بهبود شخصیتیم خیلی بهتر شده.از 60بالا رفته..و میدونم خیلی بهتر از اینم ،داره میشه
و یاد بگیرییم همیشه این باورها میتونه بنیادی و بنیادی تر بشه و این انتهایی نداره.
خدایا چنانکن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار.
پرهیزکاران.و تقوا…نگاه زیبا عباسمنشیه.!
استاد عزیزم .روزی’ که باهاتون آشنا شدم.و چند فایلی که بهش هدایت شدم و یه چیزی بلند بهم گفت.همین همون چیزیه که میخایی..پس برو بسمت جلو…
و تا به امروز سپاسگزار خدادندم که امروز الان 2سال خورده اییه که دانشجوی شما شدم.و من قبلا خوابش بهم الهام شده بود..دانشجوی ،دانشگاه امریکا میشم..
حالا اون ذهنیت فقیر با همون باورها!..که شما گفتین..با قلبم..همیشه در جنگ بود..تا اینکه با لطف پروردگار تونستم..دوست خوبی ،با هم تجربه کنن.ذهنم خیلی خوشحاله..ولی هنوز ناخالصی داره..
ولی خودشم متوجه شده..فعلا داره به تربیتش ادامه میده..
در پناه حق باشید استاد عزیزم!
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
بنام خداوندی که هر لحظه ما را هدایت میکند براه حق و درستی!
چقدر این گفتگو ها! میتونه زمینه پر اهمیتی برای پیشرفت زندگی ما در تمامی جنبه های زندگیمون باشه!
نکته زیبایی که استاد گفتن..دقیقا بزرگترین پاشنه های آشیل ما هست..پاشنه هایی که باید مدام روشون برنامه ریزی کرد…
دقیقا ذهن کارش منفی گرایی هست.میاد روی خاسته هایی که ما دوستداریم بهش برسیم..زوم میکنه و منطقهایی برای خودش میبافه تا ما رو منحرف کنه تا ما از ادامه دادن در این مسیر بازداره!..
یا وقتی موفقعیتهایی از افراد رو میدیدم.همیشه در حسرت نداشتنش قرار میگرفتم بخاطر اینکه اون خاسته رو از خودم دور کنم…هزاران منطق میوردم تا ذهنم بگه..آره ولش کن میخای چکارش کنی و هزاران هزاران داستانها در میوردم تا اون نقطعه برام محو بشه!..
ولی همیشه یه حسی درونم بود.میگفت کارت اشتباهه تو داری مسیر نادرست رو میری!
..و همین توجیهات نااگاهانه در ذهنم باعث شد.تا خرابیهای ذهنم را پیدا کنم!.تا خداوند مرا هدایت کرد بجایی.که بتونم در اینراه ادامه بدم!…و امروز شاهد زندگی عالی در تمامی جنبه ها رو داشته باشم!…
و من با پا گذاشتن روی ترسهام و باور کردن!!!
باور کردن!
باور کردن که میشود که همچنین زندگی خوبی رو در تمامی جنبه ها داشت…
باعث شد تا من از ریشه خودشناسمو قوی کنم و خودمو از نو بسازم!….
چون وقتی در مسیر الهی قرار میگیری اینقدر این قانون تکامل زیبا عمل میکنه..و الان من وقتی گذشته ام و الانمو برای خودم باز میکنم…
بخودم میگم !خدایا یعنی من قبلا این شخصیتو داشتم.
بعضی وقتا میگم نگاه کن من این باورو داشتم!
و روزی هزاران مرتبه شاکر خداوندم که اینقدر باورام تغییر کرد..
من کلا یه انسان دیگه ایی شدم.انسانی که دیگه همجوره خودشو دوستداره و بخودش ارزش قائله!…
همین نتایجامون باید مدام در اینراه بخودمون یادآوری کنیم..تا بدونیم چقدر پیشرفت داشتیم و اینراهو با تکامل ادامه بدییم…
و خاستهامونو یک به یک تیک بزنیم…
بقول استاد وقتی یه لحظه بخودت بیای ببینی وای من از کجا به کجا رسیدم…
بخاطر ذهن فراموشکارمون، از نتایجمون باید مدام یادآوری بشه..تا بدونیم از کجا به کجا رسیدم.و همین روند رو برای همیشه ادامه بدییم!…
پس خاستهامون دست یافتنی هستن..فقط نیاز به مداومته که میتونه نقش بزرگی رو در زندگیمون ایجاد کنه!..
سپیده عزیز..چقدر این باور استاد رو همجوره برای خودش منطقی کرده الان ایشون کارگردان حرفه ایی در زندگی شخصی دلخواهشون شدن!…نوش جانشون…این عملگرایی قوی!..
استاد عزیزمونم همه جوره بدون نداشتن الگویی و با درک قوی درونیش الان زندگیشو همه جوره داره کدنویسی و امضا و مهر میکنه…
و ما از شاگردهای استاد عزیزمون!باید این باور رو همهجوره در درونمون گسترش بدییم و بدونیم تنها مسیر رشد و پیشرفت همین مسیر هست که نیاز به تاهد قوی و تاهد توحیدی و ایمان و توکل داره که قدمهاتو قوی برداری ….و بدونی
زندگی و سعادتمندی در دنیا و اخرت…
و خوب زندگی کردن ..فقط از مسیر درست میگذره!…
زندگی با کیفیت….داشتن شخصیتی آگاهانه…
و نکته مهمی که باید همیشه بهش پایبند بود!.هیچ وقت قضاوتهای نادرست ذهن رو نپذیریم…
چون ذهن کارش فرمان بر نداشته ها هست!
ولی درون الهیمون کارش گسترش و رشد و پیشرفت هست…
فقط !.تنها کارمون اینه..بتونیم ذهنمونو در راستای درونمون تربیت بدییم تا به آرامش تبدیل بشه..و کسی که ارامش داره میتونه هدایتهای خداوند رو بشنوه و حرکت کنه…
تا بتونیم یک به یک خاستهامونو تیک زد…و همین روند رو پیشرفت…
کاراییمونو در هر زمینه ایی میتونه تغییر بده!
پس باور کنیم که میشود…میشود زندگی بهشتی رو در این دنیا و آخرت رقم زد…فقط باید ذهن منفی را با باورهای درست و منطق درست قوی کرد و ادامه داد…تا یکی یکی به خاستها رسید..و زندگی رو در تمامی جنبه ها گلستان نمود!..
بنام خداوند بخشنده مهربان
خدایا ممنونم بابت زیبایی هایت
بابت تمام نعمتهایت…
خدایا بابت این سایت بهشتی که هر روز نشونه هاش ،چنان غوغایی در دلمون برپا میکنه…که گفتن نداره..و قابل مقایسه با هیحا نیست.
خدایا شکرت از نتیجه عالی که دوستانم در این سایت گرفتن….
استاد عزیزم این فایل هدایتی امروز برام دانلود شد…
و چقدر عالی راجع به خواسته هامون نقل کردین….
چیزی که پاشنه ی اشیل ماها هست…
به خواسته هامون که نمیرسیم یسری بهونه ها میاریم..یه اون چیزو در نظرمون بد جلوه میکنیم…و بقول شما دفن میکنیم…
و این دفن کردن یه عمر حسرتی در درونمون ایجاد میکنه…ولی برای دلگرمی درونمون میگم فلان کار خوب نیست…خودمونو به کم داشتن قانع میکنیم.. 😢😑😑😑
و دقیقا همون مثاله برامون تکرار میشه
گربه دستش به گوشت نمیره میگه گوش خوب نیست..
و این محدودها زندگیمونو به بدترین جاها ما رو میکشونه.و ما را از هدایت های خداوند دور میکنه ..و من قبل از آشنا شدن با این سایت بهشتی…
خودم رو محدود کرده بودم که من نمیتونم فلان کار رو انجام بدم…و کاری که در طی 15سال برام عجیب و غریب بود بعد از یه مدت کوتاه فهمیدم اون ترسها بودن…
و میگفتم اینکار درآمد خوبی نداره..فقط خودتو از بین میبری..و من بخاطر همون مثال گربه…
این ریسکو انجام ندادم..
و همین باعث شد چند سال وقت با ارزشمو در این راه تلف کنم…و همه بخاطر باورهای اشتباهم بود….
و طی یه هفته همون کاری که برام سخت بود یه روز انجام دادم خیلی راحت بدون هیچ دقدقه…..و فهمیدم من خودم مشکل داشتم..
و اونکار برام خیلی آسون بود.و من تکاملمو طی کردم..
و من تمام زندگیم در طی این سال پر از باورهای محدود کننده..و چسبیدن بطرفی که از نظر سوادی از من پایینتر بود…و اونو برای خودم بولد کرده بودم…تا ایشون دستور نمیداد من نمیتونستم انجام بدم….
و الان به این درک رسیدم تمام اتفاقات زندگیم بدست باورهای خودمه…
هیچ علتی برای انکار این موضوع نیست…
و حتی برای دیگر، جنبه های زندگیم….خودم بانی و باعثش بودم…
و من طی عضویتم در این سایت و به میزان هماهنگی با خودم فهمیدم انسانها خالق زندگی خودشون هستن…
و دنیا قانون داره….فقط باید تکامل طی بشه.
و من به واقعیت تکامل خودمو اینجا میبینم…نمیگم خیلی خوب شدم ولی سعیمو میکنم عمل کنم…
هر چند با هر بار رو خودم کار میکنم نتیجه میگیرم…
و هر انسانی باید فقط بخداوند توکل کنه تا خداوند اونو هدایت کنه…چون همه چیز توکل و ایمانه…
و این توکل و ایمان انسانها رو به بهترین جاها میکشونه…و باعث میشه انسان به درجات بالا برسونه…
صحبتهای بچها مصاحبه با استاد بسیار زیبا بود…سپیده خانم..که اینقدر با گذراندن تکاملشون خیلی راحت به خواستشون رسیدم..واقعا جای تحسین داره…
ممنون از خدایی که قانون دنیاش بدون تغییر هست..هر کس بهش عمل کنه میتونه خوشبختی های دنیاشو بخره و در آخرت سرش بالا بگیره…و به اندازه ایی که خوشبخت بوده بیشتر از اون نصیبش بشه…
دنیا ارامش و رها کردن و بخداوند رسیدن هست…
فقط باید لحظه به لحظه زندگیمون ایمان داشته باشیم…و واقعا بهش عمل کنیم…
و این نیاز به تکامل داره..و تکرار کردن این آموزه ها!…..اصل خوشبختیه…
مانتد غذایی که هر چی از اون برمیداری و میخوری سیر نمیشی…همیشه احساس گشنگی داری…فقط بخاطر اون ایمانی که در درونمون هست…که باید بهش عمل کنیم..
و خداوند رو هر لحظه سپاسگزار باشیم بابت این قوانین بدون تغییرش…
و ساختن باورهای توحیدی…
که من میتوانم به هر چیزی که دوست دارم برسم…
خداوند حهان رو مسخر ما کرده…تا ما با اعمالمون دنیامونو گسترش بدییم …
و رسیدن به خواسته هامونو مثل دوست عزیز سپیده خانم…که نگرش ما رو با گوش دادن این صحبتها به درک واقعی این قوانین بدون تغییر، بیشتر کنه!…
در پناه خداوند شاد و پیروز و سعادتمند باشید