گفتگو با دوستان 28 | تأثیرگذارترین عامل جذب مشتری

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • طبق قانون، شما فقط با افراد هماهنگ با باورهای خود، هم مدار می شوی؛
  • وقتی مسیر درست را ادامه می دهی، مشتری های مناسب برای کسب و کار شما، به سمت کسب و کار شما هدایت می شوند؛
  • به جای تقلا برای متقاعد کردن دیگران، این انرژی را صرف بهبود باورهای توحیدی کن؛
  • به جای جلب توجه به هر قیمتی، برای خود اصول هماهنگ با قوانین را در نظر بگیر، به آنها وفادار بمان و اجازه بده آن اصول، مسیر پیشرفت شما را هموار سازد؛
  • چه عاملی ایمان را قوی می کند؟

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 28 | تأثیرگذارترین عامل جذب مشتری
    25MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

113 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سارا محمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1471 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    رب وهابم… مطابق کلامت مرا زنده ساز… رازهای دلم را در حضورت گشودم و تو مرا اجابت کردی… اکنون احکام خود را به من بیاموز… دستوراتت را به من یاد ده تا درباره‌ی کلام شگفت انگیزت، تفکر نمایم… و با هزاران فرشته پی در پی یاری ام کن تا تسلیم پلن تو باشم…

    هرگاه جانم از حزن و اندوه پژمرده میشود، با کلامت جان مرا تازه ساز… مگذار به راه خطا روم… با اشتیاق فراوان در راه تو گام برمیدارم، زیرا تو دل مرا از بند رها ساختی…

    سلام سلام سلااام به اساتید عزیزم

    به دوستان همسفر و نازنینم

    این صلاه غروبه … به وقت 26 تیر ماه 1403… در تضاد سلامتی همسرم که به فضل خدا با کلی خیر و برکت برای من همراه بود… عاشورا… و صدای دسته های عزاداری…

    گفت و گو با دوستان 28

    طبق قانون، شما فقط با افراد هماهنگ با باورهای خود، هم مدار می شوی؛

    وقتی مسیر درست را ادامه می دهی، مشتری های مناسب برای کسب و کار شما، به سمت کسب و کار شما هدایت می شوند؛

    به جای تقلا برای متقاعد کردن دیگران، این انرژی را صرف بهبود باورهای توحیدی کن؛

    به جای جلب توجه به هر قیمتی، برای خود اصول هماهنگ با قوانین را در نظر بگیر، به آنها وفادار بمان و اجازه بده آن اصول، مسیر پیشرفت شما را هموار سازد؛

    چه عاملی ایمان را قوی می کند؟

    چند درصد از این افرادی که تو سایتن، از طریق پوسترهای تبلیغاتی استاد اومدن؟؟

    مقایسه نتایج همکاران هم دوره ای استاد که در اون زمان خیلی وسیع تر از استاد تبلیغ کردن و الان هم تبلیغ می کنن؟؟

    اگه عوامل بیرونی مثل تبلیغات نیست پس تاثیر گذارترین عامل جذب مشتری چیه؟؟

    طبق قانون، شما فقط با افراد هماهنگ با باورهای خود، هم مدار می شوی؛… خب پس من به جای اینکه برم به جایی که همه هستن، اجازه میدم جهان نه همه رو بلکه اونایی که من می خوام بیان تو برنامه های من رو بیاره … من می خوام با افرادی کار کنم که آمادگی دریافت رو داشته باشن… محمد مگه تبلیغ می کرده، مگه اینستا و این چیزا داشته، تازه مخفیانه دعوت می کرده… ولی چون تو مسیر درست بوده و طبق الهامات عمل می کرده… می بینیم با یه سرعت تصاعدی مناسب از چین و ماچین در طول 23 سال بدون هیچ امکانات ارتباطی دورش جمع میشن… و تو داستان فتح مکه مردم مکه خودشون دعوت کردن که بیا مکه…

    پس وقتی من در مسیر درست باشم، اونایی که مناسب باشن، منو می بینن…

    من یه محصولی دارم… ترجیحم اینکه دو هزار نفر محصولم رو ببینن که پولی تو جیب ندارن یا 5 نفر ببین که پتانسل خرید محصول منو دارن؟؟…

    مسئله اینکه برای آدما شهرت خیلی مهم تر یعنی مورد توجه قرار گرفتن حتی به هر قیمتی.. به قیمت مسخره بازی کردن، جنایتکار بودن، عوضی بازی ،… البته این نیاز به توجه، مثل نیاز به غذا خوردن طبیعیه… کسی که رو خودش کار کرده باشه می تونه این نیاز رو کنترل کنه… استاد هم دوست داره دیده بشه و احساس ارزشمندی بکنه ولی میزانش اونقدری نیست که بخواد اصولش رو زیر پابزاره… برای استاد هم از دونفر شروع شد مثل پیامبر بعد کلاس پر شد و بعد سالن اجتماعات دانشگاه پر شد و …

    استاد با تبلیغ کردن مشکلی نداره … مسئله پول دادن برای تبلیغه… چرا پول میده؟؟ چون باور داره که فقط اینطوری می تونه دیده بشه…

    وگرنه اینکه من نکات مثبت خودم رو بیان کنم در مقابل دیگران این نشان از اعتماد به نفس من داره و اتفاقا لازمه

    حالا فرقی نمیکنه آدم اون سوال مناسب رو از خودش بپرسه یا از دیگران .در هر صورت سوال مناسب جواب مناسب رو به دنبال داره

    و اینکه ما حتی توی سوال پرسیدنمون هم باید توجهمون روی اصل باشه و از پرداختن به حاشیه ها دوری کنیم .وقتی این اصل رعایت بشه قطعا نتیجه چیز درستی خواهد بود

    مثل اینکه تو قران سوره مائده میگه از چیزایی که اصل نیست چرا سوال می کنید و خودتون رو به زحمت میندازید

    خدیا شکرت که دارم میشنوم که ی کت و شلوار ست و متعلقاتش اینقدر قیمتشه و این یعنی هستن افرادی که اونقدر ثروتمند هستن که ی همچین چیزی رو تولید میکنن و افرادی هم هستن که ی همچین چیزی رو میخرن و این یعنی من در جهان ثروتمندی دارم زندگی میکنم که ی همچین مدارهایی توش هست

    من همیشه بهترین خودم را ارائه میدهم و خداوند هم بهترین مشتری ها را برای من میفرستد

    من چون دارم لذت میبرم از کارم و عاشقش هستم و احساس خوبی دارم پس کلی اتفاق های خوبی برام میفته

    خداوند هادی منه و من و خدا باهم خیلی عالی میتونیم مسلئه ها را حل کنیم و از طریق حل مسئله پول بسازیم

    من چون با عشق و علاقه و لذت دارم کار میکنم، مردم از خداشونه از محصولات من بخرند و استفاده کنند

    احقاف:15

    رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِـحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ

    پروردگارا، مرا به شکر نعمتی که بر من و پدر و مادرم ارزانی کردی مراقب و موفق بدار تا عمل شایسته‌ای که تو از آن خشنود باشی انجام دهم، و در میان فرزندانم شایستگی‌ام ده(الگو بشم براشون)…که به راستی به درگاه تو بازگشته‌ام و به راستی از تسلیم شدگانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: