https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-9.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-07-12 06:44:422024-04-23 07:38:34گفتگو با دوستان 28 | تأثیرگذارترین عامل جذب مشتری
113نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد عزیزم و دوستانی که نوشته من رو میخونن.حدود دو سالی هست که کاری رو شروع کردم و در مدت این دو سال تقریبا بهتر شده بودم ولی چند ماهی هست که آفت کردم و درآمدم اومده پایین .همش فکر میکنم کسی که کار من رو انجام میده زیاده ،توی کوچه کار میکنم و کسی نمی بینه که بیاد،جایی که هستم بالا شهر نیست …البته با استاد چند سالی هست آشنا هستم و نسبت به سابق هر از لحاظی بهتر شدم خیلی بهتر .ولی میخوام درآمدم بره بالا ،مشتریم زیاد شه.بهم میگن باید تبلیغ کنی باید فلان کنی ولی خب بر اساس چیزی که از استاد شنیدم باید روی باورام کار کنم .برای خودم فایلی درست کردم که روزی چندین بار گوش میدم،تمرین ستاره قطبی انجام میدم ولی حتی چیزای ساده کمتر برام پیش میاد و تیک کمی میخورن خواسته های روزانه ام.
اول به خودت و جسارتت تبریک میگم که کاری رو شروع کردی با هر امکاناتی که داشتی و اجازه ندادی افکار پوچ بهت غلبه بشن که باید حتما فلان مغازه رو داشته باشی یا هرچیزی
این رو مدام به خودت یادآوری کن منی که شجاع بودم به خودم و خدای خودم و توانایی هایی که خداوند در وجودم قرار داده ،ایمان داشتم و کارم رو شروع کردم ، بنابراین به راحتی از پس بقیه مسیر و کارهای بزرگ تر هم برمیام
همونطور که خودت میگی کارت بهتر و باکیفیت تر شده و این عاالیه این یعنی تو در حال پیشرفت هستی
خودت رو لایق مشتری عالی بدون
خودت رو لایق درآمدی که میخوای بدون
کاری که انجام میدی رو ارزشمند بدون و بگو خیلی ها هستن که این محصول من رو میخوان چون عالیه باکیفیته کار دست منه
و این رو مطمئن باش شما چه در زیر زمینی باشی چه در مغازه سرمیدون ، به میزانی که خودت رو وااقعا لایق بدونی و از خداوند بخوای خداوند بهت روزی میده
خداوند منبع رزقه منبع بی پایان فراوانی و ثروته
برای خداوند فرقینمیکنه به تو مثلا ماهی 3 میلیون بده یا 300 میلیون
این شما هستی که چقدر خودت رو لایق و اماده دریافت میکنی
ثروت خداوند در جریان هست و هرکدام از ما به اندازه لایق بودنمون ازش برمیداریم
امیدوارم همینجا بیای و از پیشرفت ها و ثروت بی حسابی که دریافت کردی بهمون خبری بدی دوست هنرمندم
سپاس بی کران از خداوند برای نشانه ی امروزم یعنی فقط گشتن تو سایت حالمو خوب میکنه قبلا حین کار میرفتم تو اینستاگرام الکی گمیشتم یا تو پیج هممارام بودم ولی الان میام اینجا چقدر حالم خوب میشه
و واقعا خداروشکر چقدر حرفتون قشنگ بود که گفتین مهم اینه پنج تا مشتری باشه پول اون محصول رو داشته باشن تا اینکه سه هزارتا فالوور که پولشو ندارن.
چون همش همکارام یا حتی اون کسی که پیشش کار میکنم ماهی 300 میلیون تومن دارن هزینه تبلیغات میدن بلکه بیشتر.
ولی من واقعا هیچوقت دلم نمی خواد انقدر هزینه تبلیغات بدم برای پیجم چون ممکنه مشتری هایی بیان پیشم که اصلا سلیقه شون با من یکی نیست و ازم کاری رو می خوان انجام بدم که اصلا اصولی نیست و یا تو سلیقه من نیست ومن مجبور میشم سبک کاری خودم کار نکنم.همینکه کسایی که سلیقه شون با من یکی و خیالم راحته که کاری که من براشون انجام میدم اصولیه و بعدا مجبور نیستن هزینه گزافی بدن برای سلامتی و ظاهر چهرشون خیلی احساس بهتری دارم. چقدر خوب که این نشانه ی امروز من بود خدایا شکرت.
من یک پیج اینستاگرام برای کسب و کارم دارم که تقریبا 6 ساله که روش کار میکنم و محصولاتم رو میذارم و میفروشم و به واسطه اون خیلی ها منو میشناسند در شهرم البته که مغازه هم توی بازار دارم…یک بار قبلا اینستاگرام رو پاک کردم یک مدت طولانی اما وسوسه شدم و دوباره راه اندازی کردم همون پیجم اومد بالا و یه مدتی دوباره روش کار کردم و گشت زنی های الکی و دیدم دارم خودم رو گول میزنم،از یک طرف دارم به جای خدا به این پیج تکیه میکنم و هی باید دنبال راضی کردن مخاطب باشم و از طرفی هم به واسطه یک پست گذاشتن یا استوری وسوسه میشدم و میرفتم اکسپلور گردی و بعد ورودی نامناسب و حال بد و …
چند ماه پیش دوباره پاکش کردم و الان چند ماهی هست که ندارمش اما دوست داشتم که برم دیلت اکانت بزنم که دیگه هیچ وقت برنگرده،امروز با گوش دادن خیلی راحت دوباره اینستاگرام رو نصب کردم و رفتم توی تنظیمات دیلت اکانت زدم که برای همیشه پاک بشه و دیگه اگرم بخوام نتونم بیارمش بالا،هر چند که الان حالم به هم میخوره از اینستاگرام
سال قبل توی یک فایلی استاد فرمودن برید بزنین دیلت اکانت و پاک کنین اینستاگرامتون رو من نمیتونستم درکش کنم اما الان به فضل خداوند امروز اینکار رو با عشق و توکل انجام دادم
همونطور که اون بالا عرض کردم به واسطه اینستاگرام خیلی ها منو میشناسند اما اینجا میخوام بگم هیچ واسطه ای نیست اگر عزتی هست از طرف خداست و هیچ شفیع و قدرتی نیست مگر الله،واسطه کیلو چنده هیچ واسطه ای بین من و الله نیست
من در حال حاضر اصلا شُهرت رو دوست ندارم اصلا دلم نمیخواد کسی منو بشناسه و اتفاقا دوست دارم برم شهر دیگه ای که اونجا غریب باشم و برای خودم زندگی کنم و هر جا میرم راحت باشم و هی نخوام با همه احوال پرسی کنم
خدایا شکرت هر خیری که هست از توئه مولای من،منِ ضعیف و ناتوان به تو پناه میبرم و به هر خیری که از تو به من برسه محتاجم
چند روز پیش یک فایل داشتم گوش میدادم که اونجا گفتین امکان نداره موفق بشید اگه تبلیغ نکنید و بعدش تو فایل دیگه گفتین که همه کسایی که میان رو خدا هدایت میکنه یک لحظه حسم بد شد نسبت به آموزش ها که چرا تناقص داره حرفای استادو به طرز معجزه آسا الان ته این فایل جوابم گرفتم چقدر این سیستم هوشمنده چقدر دقیقه چقدر به تک تک سوالات ما خواسته ها میاز های ما آگاهه چقدر این سیستم بی نقص عمل میکنه چقدر خدا بی نظیره هر لحظه به هر سوال نیاز درخواست آرزو رویا پاسخ میده به همشون پاسخ میده بخدا اگر حواسمون خوب جمع کنیم الهام میکنه لحظه لحظه هدایت میکنه چقدر این سیستم بی نظیره شگفت انگیزه خدای من جواب سوالمو خود به خود داد خدای من :)
استاد الان داشتم این جلسه را گوش میدادم و نت برداری میکردم.
استاد چقدر آگاهی داشت برای من. باوجود اینکه قبلا هم این فایل را گوش داده بودم ولی الان برام خیلی متفاوت تربود.
و چقدر روحم پرمیکشه و تشنه شنیدن ادامه این مبحث شما با دوست عزیزمون آقا ابراهیم هستش. خواستم برم جلسه بعدیش و ادامه گوش دادن این مبحث ولی گفتم اول باید حتما بنویسم و ایراد کار خودمو اینجا ثبتش کنم.
استاد حرفه من ساختو ساز، بازسازی و دیزاین داخلی هست و همیشه خیلی خیلی راحت مثل آب خوردن هم سرمایه گذاری میکردم و ملک موردنظر را میخریدم هم مثل آب خوردن راحتتر از خریدنش اونو میفروختم. و چه مشتری ها و انسان های عالی و بینظیری خداوند سرراهم قرار میداد. یموقع هایی فروش و خرید دوباره من همزمان باهم انجام میشد و نیم ساعت هم طول نمیکشید. البته تمام این اتفاقات با هدایت خداوند انجام میشد و من تمام قدم ها را طبق هدایت خداوند انجام میدادم.
تااینکه مدتهاست متوقف شدم و نتونستم ملکم را بفروشم. درین مدت باوجود اینکه شرایط برام سخت شد ولی یکی ازون کلاس خصوصی های ناب خداوند را دارم میگذرونم و چه چیزهایی که خداوند بهم یاد نداد به بینهایت روش، هم ازطریق فایلهای شما چه دانلودی چه محصولات، هم ازطریق کامنت دوستان و هم بصورت هدایت مستقیم به وجودم.
قبل از گوش دادن و نت برداری این جلسه داشتم کامنتهای جلسه 6 عزت نفس را میخوندم و یه کامنت هم برای دوست عزیزمون آقای زرگوشی عزیز فرستادم و اونجا عنوان کردم که نمیدونم چرا حس خستگی میاد تو وجودم از ادامه مسیر.
و بعد اومدم که طبق تعهدم جلسه بعدی گفتگوی شما با دوستان را گوش بدم و نت برداری کنم که این جلسه بود. و باگوش دادن صحبتهای شما یه ایراد بزرگ از خودم را متوجه شدم. البته قبلا هم متوجش شده بودم ولی متاسفانه فراموش کرده بودم و الان باز خداوند خیلی پررنگ بهم نشونش داد.
وقتی شما داشتین صحبت میکردین درباره اینکه رو خودم کار میکنم تو مسیر مناسب قرار میگیرم و خداوند آدمهای مناسب را وارد زندگیم میکنه متوجه ضعف و ایرادم شدم و خداوند ازطریق همین جمله شما باز بهم متذکر شد.
ضعف و ایراد من اینه که موفقیتهای کاریم و معاملاتی که چقدر آسون راحت انجام میشد و ویژگی های بینظیر اون انسانهایی که خداوند سرراهم قرار میداد و باهم معامله میکردیم را دیگه تکرار نکردم و فراموشش کردم.
که اگر توجهم را بزارم روی این اتفاقات و اون شگفتی ها آسون میشدم برای باز معاملات آسون انجام دادن.
الان یادم اومد که قبلا که پشت سرهم به اون شکل راحتو آسون کارو فعالیت داشتم اینقدر ذوق میکردم و برای خانوادم تک تک جداگانه تعریف میکردم برای دوستانم تک به تک تعریف میکردم و باز بدنبالش معامله راحت و پربرکت بعدی وارد زندگیم میشد.
ولی اینجا برای این ملکی که متوقف شده و تااین لحظه فروش نرفت توجهم رفت روی طولانی شدن، روی حاشیه ها، روی عوامل بیرونی و حتی عدم توجه به هدایت خداوند
و الان باشنیدن این فایل تصویر شفافی را خداوند بهم نشون داد.
استاد بقول خودتون باید یه جهاد اکبر راه بندازم برای تکرار و یادآوری تمام اتفاقات خوب گذشته و کارها و هدایتهای خداوند که چجوری میچید برام.
الان تا حدی متوجه اون خستگی که در کامنت قبلیم در جلسه 6 دوره عزت نفس برای دوستمون مطرح کردم شدم.
توجهم میره روی ناخواسته هایی که پیش اومده برام و حالمو بد میکنه، انرژیم تحلیل میده و باعث حس خستگی درونم میشه.
یکبار دیگه خداوند هدایتم کرده بود که معاملات قبلیت و اون مشتری ها را هرروز تکرارش کن برای خودت و بهش توجه داشته باش ولی چرا فراموشش کرده بودم نمیدونم!!!
استاد نمیدونید چقدر عاشق چنین خداییم که تا میاد انرژیم تحلیل بره سریع دستمو میگیره و هدایتم میکنه، شارژم میکنه، بلندم میکنه و انگیزه بهم میده برای ادامه مسیر.
ازبس این باور را درون خودم نهادینه کردم که خدا عاشق اینه که به شکل خواسته ها و آرزوهای من وارد زندگیم بشه، به همین دلیلم هرکس و چیزی که مانع تحقق خواسته ها و آرزوهای من باشه را از سرراهم حذف میکنه چه عوامل درونی(ترمزها، ناامیدی ها…) چه عوامل بیرونی.
چگونه ایمان دارید که مشتریان به سمت شما هدایت می شوند؟ آیا شما چون پیش از این سمینارهای رایگان و تبلیغات داشتید افرادی بدون تبلیغ جذب برنامه های شما شده اند؟
اگر نظر سنجی برگزار شود و از افراد بپرسند : چند درصد از طریق پوسترها جذب برنامه های استاد شده اند متوجه تعداد کم آنها خواهیم شد.
هر زمان به بررسی افرادی بپردازیم که در همین حیطه فعالیت دارند متوجه می شویم صدها نفر در مقیاس بسیار بیشتر و با مبالغ هنگفت به تبلیغات پرداخته ولی نتایج استاد را کسب نکرده اند
با مقایسه استاد با سایر افرد به راحتی: می توان متوجه شد که تبلیغاتی مانند: دادن جایزه برای خرید تخفیف محصول ….. عامل اساسی در شکست یا موفقیت افراد نیست
به جای تمرکز گذاشتن بر دلایل فرعی وآنها را اصل دانستن: تمرکز خود را بر اصل و قوانین قرار دهیم
قانون:
ما در مدار افرادی قرار می گیریم که هم جهت و هم فرکانس با ما هستند
به قانون ایمان و باور داشته باشیم: مسیر خود را به درستی طی کنیم بر روی باورهای خود کار کنیم تا: خداوند افراد مناسب و هم جهت را به سمت ما هدایت کند
پیامبر طی 23 سال: تنها بر روی باورهای خود کار کرده و به تدریج با رعایت قانون تکامل و تصاعد افرادی از سرتاسر شهرها و کشورها: ایران چین ترکیه آفریقا حبشه…. بدون هیچ تبلیغی به سمت او هدایت شدند.
وقتی باورها و فرکانس های هم جهت با خواسته ی خود داشته باشیم: مشتریان مناسب از هزاران طریق به سمت ما هدایت می شوند
ترجیح ما : فروش محصولات به تعداد کم افراد با قیمت مناسب است به همین دلیل دیده شدن محصول و خدماتمان توسط افراد بسیار زیاد که در شبکه های اجتماعی یا عموم جامعه رفت و آمد دارند به جز صرف وقت انرژی و هزینه های بیهوده:
هیچ سودی برای ما به همراه نخواهد داشت
بنابراین:
قانون را به درستی درک کنیم بر روی باورهای خود به خوبی کار کنیم : مشتریان و افراد مناسب به سمت ما هدایت خواهند شد
بسیاری از افراد: تنها به دنبال شهرت دیده شدن و جلب توجه هستند به همین دلیل: مسیر نادرست را طی و به سمت تبلیغات در شبکه های اجتماعی کشیده می شوند
همواره اعتبار اصلی را : به خداوند دهیم به اصول شخصی خود پایبند باشیم ایمان داشته باشیم خداوند : افراد مناسب را به سمت کسب و کار ما هدایت می کند
مسئله ی اصلی: پرداخت نکردن پول برای تبلیغات است اگر عزت نفس و احساس ارزشمندی بالایی داریم باید بتوانیم کسب و کار خود را به دیگران معرفی کنیم
این فایل استاد حال روز من رو عالی کرد .البته همسرم مسعود چند روز بود بهم میگم این فایل هارو گوش بده توی فرکانسش نبودم و امروز حدود چهارساعت این چند فایل رو گوش دادم.من مثل نسرین جون امسال مدرسه غیرانتفاعبم رو تاسیس کردم خیلی سعی کردم گفته دیگران برای تبلیغات و هزینه هاش روم تاثیر نذاره و مثل استاد پیش برم اما از تجربه ام بگم اگر در اثر تبلیغات کسی به سمتم اومد یا به درد نمیخورد و با مصیبت مجبور میشدم ثبت نام نکنم یا اینکه میومد ثبت نام میکرد ولی چون همفرکانس نبودیم میرفت . من چندتا درس بزرگ از استاد گرفتم یکی اینکه ما هرچی داریم خدابهنون داده و من هرجای زندگیم گفتم من قشنگ کتکش رو خوردم و فهمیدم بگم تو خدای بزرگ و توانام همیشه توی رانندگی یاد حرف استاد میفتم چون سال 88از آرزوهام رانندگی کردن بدون ترس بود الان به لطف خدا دیگه راحت رانندگی میکنم بدون ترس.
امروز یه کامنت خوندم دوستمون گفت من برای دوری از کمال گرایی کامنت گذاشتم .دقیقا منم عمیشه فکر میکردم باید پرفکت باشم تا کامنت بزارم امامیخوام با گفته های ساده شروع کنم.
سلام و درود به محضر استاد و خانم شایسته و خانواده بزرگ بهشتی ام که جاشون تو قلبمه
این کامنت رو برای خانم سارا محمدی نوشته بودم بعد احساس کردم این مطالب ممکنه حرفای استاد باشه پس بهتره مستقیم بیاد توی کامنتا…
یعنی هدایت رو چجوری میشه فهمید؟ الان ساعت 4 و 7 دیقه صبح روز چهارشنبه س..از کجا به کجا هدایت شدم خدااای من..
بخاطر تضادهایی که در مورد مشتری و شغلم برخورد کردم،چند روزی بود که از ستاره قطبی میخواستم هدایت بشم که بتونم کار مشتری های ملک رو راه بندازم و فایل شون فروش بره..
این چند روزه مدام تماس داشتم که اقا برای فروش چیکار کردی..مشتری قرار بود بیاری..و منم یک هفته ای رو اصلا دفتر نرفتم..و گفتم اینجوری حل نمیشه..نشستم خونه و گفتم این هرچی هست از منه..جنس مشتری ها و روابطشون دقیقا اون چیزی بود که تو باورهام نقش بسته بود..مشتریا ملک مورد نظرشون رو بین اون همه فایل پیدا نمیکردن..
حتی همکارامم قبل از ورود من فروش خوبی داشتن ولی از وقتی که من پامو تو دفتر گذاشتم حتی بهم میگفتن چرا ما مشتری میاریم حتی قرار داد رو نوشتیم ولی سر یه تبصره الکی،مشتری ول میکرد میرفت ..یا بازدیدارو ما انجام میدادیم ولی مشتری با یه املاکی دیگه خونه میخرید..
من به همکارام گفتم من نمیام این هفته رو چون واقعا انگار من داشتم با باورهای شرک الودم مشتری هارو دور میکردم و توی دیوار هم اگهی میزاشتم ولی اصلا سرانجامی نداشت..
دقیقا از دو روز بعدش بچه ها سفارش فروش ملکی رو بهم سپردن و کل مشخصاتشو واسم فرستادن با قیمن 27 میلیارد و یه فایل دیگه که بازدید داشتم 7 و نیم میلیارد ..
و من باز گفتم وقتی فایل فروشی هست پس قطعا مشتری براش هست..نمیشه نباشه..
و اینا کم کم داره با کارکردن در دوره عزت نفس و قدم اول هی نشونه ها انگار عجیب تر میشه..
حالا امروز قبل ساعت ده شب هدایت شدم به کامنت های قدم اول بعد خواندن کامنت خانم کیانی بعد کامنت یه دوست دیگه بعد امتیازارو که نگاه کردم دیدم دوتا پروفایل یک شکل از عباس منش هست بعد هدایت شدم به خوندن داستان هدایت خانم شایسته و اینکه زندگی شون از دوتا فایل حزن در قران و نشانه های قانون جذب در قران که استاد داشته ضبط میکرده شروع شده
گفتم اینا هدایت بوده پس حتما باید یه کاری انجام بدم.
..اینارو تو دفتر نوشتم تا فردا انجام بدم چون مطمئن بودم این هدایته و وقتی هدایت اومد نه سوالی میاد و نه چیزی و حتما باید اقدامی انجام بشه..و تا الان خواب به چشمام نیومده تا اینکه یه حسی گفت برو سرچ کن تو گوگل قانون انرژی بعد قانون پایستگی انرژی بعد فرمول بازدهی برابر است با کارمفید بروی کل انرژی و بعد اون جمله هارو سرچ کردم توی سایت بعد کلی مطلب مشابه اورد از قانون افرینش بعد حزن در قران تا اینکه این متنو دیدم تاثیر گذارترین عامل جذب مشتری..زدم دانلود ولی گوش ندادم چون هندزفری هام از من دور بودن..و رسیدم به اولین کامنتی که بالا بود از خانم سارا محمدی بود و شروع کردم به خوندن و خوندن مطالب اول و بعد توضیحات بینظیرش و اون مثال مکه و محمد دیگه هوش از سرم پروند ..
و حالا دلیل رو در باور های شرک الودم میدونم و حالا راحتر و با دل خوش میتونم کارمو ادامه بدم..
رب وهابم… مطابق کلامت مرا زنده ساز… رازهای دلم را در حضورت گشودم و تو مرا اجابت کردی… اکنون احکام خود را به من بیاموز… دستوراتت را به من یاد ده تا دربارهی کلام شگفت انگیزت، تفکر نمایم… و با هزاران فرشته پی در پی یاری ام کن تا تسلیم پلن تو باشم…
هرگاه جانم از حزن و اندوه پژمرده میشود، با کلامت جان مرا تازه ساز… مگذار به راه خطا روم… با اشتیاق فراوان در راه تو گام برمیدارم، زیرا تو دل مرا از بند رها ساختی…
سلام سلام سلااام به اساتید عزیزم
به دوستان همسفر و نازنینم
این صلاه غروبه … به وقت 26 تیر ماه 1403… در تضاد سلامتی همسرم که به فضل خدا با کلی خیر و برکت برای من همراه بود… عاشورا… و صدای دسته های عزاداری…
گفت و گو با دوستان 28
طبق قانون، شما فقط با افراد هماهنگ با باورهای خود، هم مدار می شوی؛
وقتی مسیر درست را ادامه می دهی، مشتری های مناسب برای کسب و کار شما، به سمت کسب و کار شما هدایت می شوند؛
به جای تقلا برای متقاعد کردن دیگران، این انرژی را صرف بهبود باورهای توحیدی کن؛
به جای جلب توجه به هر قیمتی، برای خود اصول هماهنگ با قوانین را در نظر بگیر، به آنها وفادار بمان و اجازه بده آن اصول، مسیر پیشرفت شما را هموار سازد؛
چه عاملی ایمان را قوی می کند؟
چند درصد از این افرادی که تو سایتن، از طریق پوسترهای تبلیغاتی استاد اومدن؟؟
مقایسه نتایج همکاران هم دوره ای استاد که در اون زمان خیلی وسیع تر از استاد تبلیغ کردن و الان هم تبلیغ می کنن؟؟
اگه عوامل بیرونی مثل تبلیغات نیست پس تاثیر گذارترین عامل جذب مشتری چیه؟؟
طبق قانون، شما فقط با افراد هماهنگ با باورهای خود، هم مدار می شوی؛… خب پس من به جای اینکه برم به جایی که همه هستن، اجازه میدم جهان نه همه رو بلکه اونایی که من می خوام بیان تو برنامه های من رو بیاره … من می خوام با افرادی کار کنم که آمادگی دریافت رو داشته باشن… محمد مگه تبلیغ می کرده، مگه اینستا و این چیزا داشته، تازه مخفیانه دعوت می کرده… ولی چون تو مسیر درست بوده و طبق الهامات عمل می کرده… می بینیم با یه سرعت تصاعدی مناسب از چین و ماچین در طول 23 سال بدون هیچ امکانات ارتباطی دورش جمع میشن… و تو داستان فتح مکه مردم مکه خودشون دعوت کردن که بیا مکه…
پس وقتی من در مسیر درست باشم، اونایی که مناسب باشن، منو می بینن…
من یه محصولی دارم… ترجیحم اینکه دو هزار نفر محصولم رو ببینن که پولی تو جیب ندارن یا 5 نفر ببین که پتانسل خرید محصول منو دارن؟؟…
مسئله اینکه برای آدما شهرت خیلی مهم تر یعنی مورد توجه قرار گرفتن حتی به هر قیمتی.. به قیمت مسخره بازی کردن، جنایتکار بودن، عوضی بازی ،… البته این نیاز به توجه، مثل نیاز به غذا خوردن طبیعیه… کسی که رو خودش کار کرده باشه می تونه این نیاز رو کنترل کنه… استاد هم دوست داره دیده بشه و احساس ارزشمندی بکنه ولی میزانش اونقدری نیست که بخواد اصولش رو زیر پابزاره… برای استاد هم از دونفر شروع شد مثل پیامبر بعد کلاس پر شد و بعد سالن اجتماعات دانشگاه پر شد و …
استاد با تبلیغ کردن مشکلی نداره … مسئله پول دادن برای تبلیغه… چرا پول میده؟؟ چون باور داره که فقط اینطوری می تونه دیده بشه…
وگرنه اینکه من نکات مثبت خودم رو بیان کنم در مقابل دیگران این نشان از اعتماد به نفس من داره و اتفاقا لازمه
حالا فرقی نمیکنه آدم اون سوال مناسب رو از خودش بپرسه یا از دیگران .در هر صورت سوال مناسب جواب مناسب رو به دنبال داره
و اینکه ما حتی توی سوال پرسیدنمون هم باید توجهمون روی اصل باشه و از پرداختن به حاشیه ها دوری کنیم .وقتی این اصل رعایت بشه قطعا نتیجه چیز درستی خواهد بود
مثل اینکه تو قران سوره مائده میگه از چیزایی که اصل نیست چرا سوال می کنید و خودتون رو به زحمت میندازید
خدیا شکرت که دارم میشنوم که ی کت و شلوار ست و متعلقاتش اینقدر قیمتشه و این یعنی هستن افرادی که اونقدر ثروتمند هستن که ی همچین چیزی رو تولید میکنن و افرادی هم هستن که ی همچین چیزی رو میخرن و این یعنی من در جهان ثروتمندی دارم زندگی میکنم که ی همچین مدارهایی توش هست
من همیشه بهترین خودم را ارائه میدهم و خداوند هم بهترین مشتری ها را برای من میفرستد
من چون دارم لذت میبرم از کارم و عاشقش هستم و احساس خوبی دارم پس کلی اتفاق های خوبی برام میفته
خداوند هادی منه و من و خدا باهم خیلی عالی میتونیم مسلئه ها را حل کنیم و از طریق حل مسئله پول بسازیم
من چون با عشق و علاقه و لذت دارم کار میکنم، مردم از خداشونه از محصولات من بخرند و استفاده کنند
پروردگارا، مرا به شکر نعمتی که بر من و پدر و مادرم ارزانی کردی مراقب و موفق بدار تا عمل شایستهای که تو از آن خشنود باشی انجام دهم، و در میان فرزندانم شایستگیام ده(الگو بشم براشون)…که به راستی به درگاه تو بازگشتهام و به راستی از تسلیم شدگانم.
سلام استاد عزیزم و دوستانی که نوشته من رو میخونن.حدود دو سالی هست که کاری رو شروع کردم و در مدت این دو سال تقریبا بهتر شده بودم ولی چند ماهی هست که آفت کردم و درآمدم اومده پایین .همش فکر میکنم کسی که کار من رو انجام میده زیاده ،توی کوچه کار میکنم و کسی نمی بینه که بیاد،جایی که هستم بالا شهر نیست …البته با استاد چند سالی هست آشنا هستم و نسبت به سابق هر از لحاظی بهتر شدم خیلی بهتر .ولی میخوام درآمدم بره بالا ،مشتریم زیاد شه.بهم میگن باید تبلیغ کنی باید فلان کنی ولی خب بر اساس چیزی که از استاد شنیدم باید روی باورام کار کنم .برای خودم فایلی درست کردم که روزی چندین بار گوش میدم،تمرین ستاره قطبی انجام میدم ولی حتی چیزای ساده کمتر برام پیش میاد و تیک کمی میخورن خواسته های روزانه ام.
ممکنه بهم بگین چیکار کنم؟؟!!
سلام دوست عزیز
برای خدا فرقی نمیکنه خدا بسیط ویگانه س به ماهی قعر دریا وپرنده اوج آسمون روزی میده
همهرو میبینه وهمه چیز و میشنوه
آروم باش وتماشا کن حتما خیری بزرگ در راهه
بقول مریم جون همش سوده وسود
گاهی یه استراحت کوتاه میتونه یه مسافر وبرای سفر چند روزه اماده کنه
امید وار باش
بقولی مشتری خداست
پس هر جا باشی میبینت
وقتی توی مسیر درست باشی کسانی که مناسب هستن تو ذو پیدا میکنن
مهم کمیت نیست
گاهی دوتا مشتری اندازه 200 تا خرید میکنن
امیدوارم بهترین مشتری ها بسمتت هدایت بشن
وخدای مهربون له سمت بهترین ها هدایتت کنه
سلام دوست عزیزم
اول به خودت و جسارتت تبریک میگم که کاری رو شروع کردی با هر امکاناتی که داشتی و اجازه ندادی افکار پوچ بهت غلبه بشن که باید حتما فلان مغازه رو داشته باشی یا هرچیزی
این رو مدام به خودت یادآوری کن منی که شجاع بودم به خودم و خدای خودم و توانایی هایی که خداوند در وجودم قرار داده ،ایمان داشتم و کارم رو شروع کردم ، بنابراین به راحتی از پس بقیه مسیر و کارهای بزرگ تر هم برمیام
همونطور که خودت میگی کارت بهتر و باکیفیت تر شده و این عاالیه این یعنی تو در حال پیشرفت هستی
خودت رو لایق مشتری عالی بدون
خودت رو لایق درآمدی که میخوای بدون
کاری که انجام میدی رو ارزشمند بدون و بگو خیلی ها هستن که این محصول من رو میخوان چون عالیه باکیفیته کار دست منه
و این رو مطمئن باش شما چه در زیر زمینی باشی چه در مغازه سرمیدون ، به میزانی که خودت رو وااقعا لایق بدونی و از خداوند بخوای خداوند بهت روزی میده
خداوند منبع رزقه منبع بی پایان فراوانی و ثروته
برای خداوند فرقینمیکنه به تو مثلا ماهی 3 میلیون بده یا 300 میلیون
این شما هستی که چقدر خودت رو لایق و اماده دریافت میکنی
ثروت خداوند در جریان هست و هرکدام از ما به اندازه لایق بودنمون ازش برمیداریم
امیدوارم همینجا بیای و از پیشرفت ها و ثروت بی حسابی که دریافت کردی بهمون خبری بدی دوست هنرمندم
درود و مهر به استاد عزیز
سپاس بی کران از خداوند برای نشانه ی امروزم یعنی فقط گشتن تو سایت حالمو خوب میکنه قبلا حین کار میرفتم تو اینستاگرام الکی گمیشتم یا تو پیج هممارام بودم ولی الان میام اینجا چقدر حالم خوب میشه
و واقعا خداروشکر چقدر حرفتون قشنگ بود که گفتین مهم اینه پنج تا مشتری باشه پول اون محصول رو داشته باشن تا اینکه سه هزارتا فالوور که پولشو ندارن.
چون همش همکارام یا حتی اون کسی که پیشش کار میکنم ماهی 300 میلیون تومن دارن هزینه تبلیغات میدن بلکه بیشتر.
ولی من واقعا هیچوقت دلم نمی خواد انقدر هزینه تبلیغات بدم برای پیجم چون ممکنه مشتری هایی بیان پیشم که اصلا سلیقه شون با من یکی نیست و ازم کاری رو می خوان انجام بدم که اصلا اصولی نیست و یا تو سلیقه من نیست ومن مجبور میشم سبک کاری خودم کار نکنم.همینکه کسایی که سلیقه شون با من یکی و خیالم راحته که کاری که من براشون انجام میدم اصولیه و بعدا مجبور نیستن هزینه گزافی بدن برای سلامتی و ظاهر چهرشون خیلی احساس بهتری دارم. چقدر خوب که این نشانه ی امروز من بود خدایا شکرت.
به نام الله یکتا
من یک پیج اینستاگرام برای کسب و کارم دارم که تقریبا 6 ساله که روش کار میکنم و محصولاتم رو میذارم و میفروشم و به واسطه اون خیلی ها منو میشناسند در شهرم البته که مغازه هم توی بازار دارم…یک بار قبلا اینستاگرام رو پاک کردم یک مدت طولانی اما وسوسه شدم و دوباره راه اندازی کردم همون پیجم اومد بالا و یه مدتی دوباره روش کار کردم و گشت زنی های الکی و دیدم دارم خودم رو گول میزنم،از یک طرف دارم به جای خدا به این پیج تکیه میکنم و هی باید دنبال راضی کردن مخاطب باشم و از طرفی هم به واسطه یک پست گذاشتن یا استوری وسوسه میشدم و میرفتم اکسپلور گردی و بعد ورودی نامناسب و حال بد و …
چند ماه پیش دوباره پاکش کردم و الان چند ماهی هست که ندارمش اما دوست داشتم که برم دیلت اکانت بزنم که دیگه هیچ وقت برنگرده،امروز با گوش دادن خیلی راحت دوباره اینستاگرام رو نصب کردم و رفتم توی تنظیمات دیلت اکانت زدم که برای همیشه پاک بشه و دیگه اگرم بخوام نتونم بیارمش بالا،هر چند که الان حالم به هم میخوره از اینستاگرام
سال قبل توی یک فایلی استاد فرمودن برید بزنین دیلت اکانت و پاک کنین اینستاگرامتون رو من نمیتونستم درکش کنم اما الان به فضل خداوند امروز اینکار رو با عشق و توکل انجام دادم
همونطور که اون بالا عرض کردم به واسطه اینستاگرام خیلی ها منو میشناسند اما اینجا میخوام بگم هیچ واسطه ای نیست اگر عزتی هست از طرف خداست و هیچ شفیع و قدرتی نیست مگر الله،واسطه کیلو چنده هیچ واسطه ای بین من و الله نیست
من در حال حاضر اصلا شُهرت رو دوست ندارم اصلا دلم نمیخواد کسی منو بشناسه و اتفاقا دوست دارم برم شهر دیگه ای که اونجا غریب باشم و برای خودم زندگی کنم و هر جا میرم راحت باشم و هی نخوام با همه احوال پرسی کنم
خدایا شکرت هر خیری که هست از توئه مولای من،منِ ضعیف و ناتوان به تو پناه میبرم و به هر خیری که از تو به من برسه محتاجم
ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی
مرسی استاد عزیزم
سلام استاد
چند روز پیش یک فایل داشتم گوش میدادم که اونجا گفتین امکان نداره موفق بشید اگه تبلیغ نکنید و بعدش تو فایل دیگه گفتین که همه کسایی که میان رو خدا هدایت میکنه یک لحظه حسم بد شد نسبت به آموزش ها که چرا تناقص داره حرفای استادو به طرز معجزه آسا الان ته این فایل جوابم گرفتم چقدر این سیستم هوشمنده چقدر دقیقه چقدر به تک تک سوالات ما خواسته ها میاز های ما آگاهه چقدر این سیستم بی نقص عمل میکنه چقدر خدا بی نظیره هر لحظه به هر سوال نیاز درخواست آرزو رویا پاسخ میده به همشون پاسخ میده بخدا اگر حواسمون خوب جمع کنیم الهام میکنه لحظه لحظه هدایت میکنه چقدر این سیستم بی نظیره شگفت انگیزه خدای من جواب سوالمو خود به خود داد خدای من :)
سلام استاد عزیزم. امیدوارم حالتون عالی باشه.
استاد الان داشتم این جلسه را گوش میدادم و نت برداری میکردم.
استاد چقدر آگاهی داشت برای من. باوجود اینکه قبلا هم این فایل را گوش داده بودم ولی الان برام خیلی متفاوت تربود.
و چقدر روحم پرمیکشه و تشنه شنیدن ادامه این مبحث شما با دوست عزیزمون آقا ابراهیم هستش. خواستم برم جلسه بعدیش و ادامه گوش دادن این مبحث ولی گفتم اول باید حتما بنویسم و ایراد کار خودمو اینجا ثبتش کنم.
استاد حرفه من ساختو ساز، بازسازی و دیزاین داخلی هست و همیشه خیلی خیلی راحت مثل آب خوردن هم سرمایه گذاری میکردم و ملک موردنظر را میخریدم هم مثل آب خوردن راحتتر از خریدنش اونو میفروختم. و چه مشتری ها و انسان های عالی و بینظیری خداوند سرراهم قرار میداد. یموقع هایی فروش و خرید دوباره من همزمان باهم انجام میشد و نیم ساعت هم طول نمیکشید. البته تمام این اتفاقات با هدایت خداوند انجام میشد و من تمام قدم ها را طبق هدایت خداوند انجام میدادم.
تااینکه مدتهاست متوقف شدم و نتونستم ملکم را بفروشم. درین مدت باوجود اینکه شرایط برام سخت شد ولی یکی ازون کلاس خصوصی های ناب خداوند را دارم میگذرونم و چه چیزهایی که خداوند بهم یاد نداد به بینهایت روش، هم ازطریق فایلهای شما چه دانلودی چه محصولات، هم ازطریق کامنت دوستان و هم بصورت هدایت مستقیم به وجودم.
قبل از گوش دادن و نت برداری این جلسه داشتم کامنتهای جلسه 6 عزت نفس را میخوندم و یه کامنت هم برای دوست عزیزمون آقای زرگوشی عزیز فرستادم و اونجا عنوان کردم که نمیدونم چرا حس خستگی میاد تو وجودم از ادامه مسیر.
و بعد اومدم که طبق تعهدم جلسه بعدی گفتگوی شما با دوستان را گوش بدم و نت برداری کنم که این جلسه بود. و باگوش دادن صحبتهای شما یه ایراد بزرگ از خودم را متوجه شدم. البته قبلا هم متوجش شده بودم ولی متاسفانه فراموش کرده بودم و الان باز خداوند خیلی پررنگ بهم نشونش داد.
وقتی شما داشتین صحبت میکردین درباره اینکه رو خودم کار میکنم تو مسیر مناسب قرار میگیرم و خداوند آدمهای مناسب را وارد زندگیم میکنه متوجه ضعف و ایرادم شدم و خداوند ازطریق همین جمله شما باز بهم متذکر شد.
ضعف و ایراد من اینه که موفقیتهای کاریم و معاملاتی که چقدر آسون راحت انجام میشد و ویژگی های بینظیر اون انسانهایی که خداوند سرراهم قرار میداد و باهم معامله میکردیم را دیگه تکرار نکردم و فراموشش کردم.
که اگر توجهم را بزارم روی این اتفاقات و اون شگفتی ها آسون میشدم برای باز معاملات آسون انجام دادن.
الان یادم اومد که قبلا که پشت سرهم به اون شکل راحتو آسون کارو فعالیت داشتم اینقدر ذوق میکردم و برای خانوادم تک تک جداگانه تعریف میکردم برای دوستانم تک به تک تعریف میکردم و باز بدنبالش معامله راحت و پربرکت بعدی وارد زندگیم میشد.
ولی اینجا برای این ملکی که متوقف شده و تااین لحظه فروش نرفت توجهم رفت روی طولانی شدن، روی حاشیه ها، روی عوامل بیرونی و حتی عدم توجه به هدایت خداوند
و الان باشنیدن این فایل تصویر شفافی را خداوند بهم نشون داد.
استاد بقول خودتون باید یه جهاد اکبر راه بندازم برای تکرار و یادآوری تمام اتفاقات خوب گذشته و کارها و هدایتهای خداوند که چجوری میچید برام.
الان تا حدی متوجه اون خستگی که در کامنت قبلیم در جلسه 6 دوره عزت نفس برای دوستمون مطرح کردم شدم.
توجهم میره روی ناخواسته هایی که پیش اومده برام و حالمو بد میکنه، انرژیم تحلیل میده و باعث حس خستگی درونم میشه.
یکبار دیگه خداوند هدایتم کرده بود که معاملات قبلیت و اون مشتری ها را هرروز تکرارش کن برای خودت و بهش توجه داشته باش ولی چرا فراموشش کرده بودم نمیدونم!!!
استاد نمیدونید چقدر عاشق چنین خداییم که تا میاد انرژیم تحلیل بره سریع دستمو میگیره و هدایتم میکنه، شارژم میکنه، بلندم میکنه و انگیزه بهم میده برای ادامه مسیر.
ازبس این باور را درون خودم نهادینه کردم که خدا عاشق اینه که به شکل خواسته ها و آرزوهای من وارد زندگیم بشه، به همین دلیلم هرکس و چیزی که مانع تحقق خواسته ها و آرزوهای من باشه را از سرراهم حذف میکنه چه عوامل درونی(ترمزها، ناامیدی ها…) چه عوامل بیرونی.
استاد بینهایت دوستتون دارم. درپناه خداوند باشین.
سلام استاد
اینا می نویسم که ردپای تصمیم بزرگم برای آینده ی خودم انگیزه بشه و کیف کنم.
یکی از پاشنه های آشیل من تبلیغ بود.
من کلا جلوی هیچ مسئله ای که میگید گارد نمیگیرم، ولی چون 1سال و 3 ماه با استاد دیگه ای کار کرده بودم ، ذهنم به تبلیغ های هنگفت عادت کرده بود .
و هیچ توجیه عقلی نداشتم که تبلیغ نکنم
حتی بحث هزینه کردن.چون 90 درصد بعد از تبلیغ ، هزینه ی تبلیغ درمیومد برام .
ولی
ولی
ولی
چیشد که ذهن منطقی من قبول کرد،
که تبلیغ نکنم ؟@!!!!
دلیل اصلی برام این بود که مشتری میومد و می گفت این گرونه، این زشته ، این ارزونه، پول اینا ندارم و………
ولی توی این دوماه که دوره های شمارو شروع کردم و تبلیغ نکردم فروش بالایی نداشتم ولی همون فروش کم ، خیلی راحت اتفاق افتاده ؛
و هیچ چک و چونه زدنی درمیون نبوده .
مشتری اومده واریز کرده و رفته
و تمام .
و اینجا بود که فهمیدم مشتری که خدا به سمت من هدایت بکنه خیلی خیلی شیرین تر و بهتر از مشتری که به زور با تبلیغ بیاد توی کانالم.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
چگونه ایمان دارید که مشتریان به سمت شما هدایت می شوند؟ آیا شما چون پیش از این سمینارهای رایگان و تبلیغات داشتید افرادی بدون تبلیغ جذب برنامه های شما شده اند؟
اگر نظر سنجی برگزار شود و از افراد بپرسند : چند درصد از طریق پوسترها جذب برنامه های استاد شده اند متوجه تعداد کم آنها خواهیم شد.
هر زمان به بررسی افرادی بپردازیم که در همین حیطه فعالیت دارند متوجه می شویم صدها نفر در مقیاس بسیار بیشتر و با مبالغ هنگفت به تبلیغات پرداخته ولی نتایج استاد را کسب نکرده اند
با مقایسه استاد با سایر افرد به راحتی: می توان متوجه شد که تبلیغاتی مانند: دادن جایزه برای خرید تخفیف محصول ….. عامل اساسی در شکست یا موفقیت افراد نیست
به جای تمرکز گذاشتن بر دلایل فرعی وآنها را اصل دانستن: تمرکز خود را بر اصل و قوانین قرار دهیم
قانون:
ما در مدار افرادی قرار می گیریم که هم جهت و هم فرکانس با ما هستند
به قانون ایمان و باور داشته باشیم: مسیر خود را به درستی طی کنیم بر روی باورهای خود کار کنیم تا: خداوند افراد مناسب و هم جهت را به سمت ما هدایت کند
پیامبر طی 23 سال: تنها بر روی باورهای خود کار کرده و به تدریج با رعایت قانون تکامل و تصاعد افرادی از سرتاسر شهرها و کشورها: ایران چین ترکیه آفریقا حبشه…. بدون هیچ تبلیغی به سمت او هدایت شدند.
وقتی باورها و فرکانس های هم جهت با خواسته ی خود داشته باشیم: مشتریان مناسب از هزاران طریق به سمت ما هدایت می شوند
ترجیح ما : فروش محصولات به تعداد کم افراد با قیمت مناسب است به همین دلیل دیده شدن محصول و خدماتمان توسط افراد بسیار زیاد که در شبکه های اجتماعی یا عموم جامعه رفت و آمد دارند به جز صرف وقت انرژی و هزینه های بیهوده:
هیچ سودی برای ما به همراه نخواهد داشت
بنابراین:
قانون را به درستی درک کنیم بر روی باورهای خود به خوبی کار کنیم : مشتریان و افراد مناسب به سمت ما هدایت خواهند شد
بسیاری از افراد: تنها به دنبال شهرت دیده شدن و جلب توجه هستند به همین دلیل: مسیر نادرست را طی و به سمت تبلیغات در شبکه های اجتماعی کشیده می شوند
همواره اعتبار اصلی را : به خداوند دهیم به اصول شخصی خود پایبند باشیم ایمان داشته باشیم خداوند : افراد مناسب را به سمت کسب و کار ما هدایت می کند
مسئله ی اصلی: پرداخت نکردن پول برای تبلیغات است اگر عزت نفس و احساس ارزشمندی بالایی داریم باید بتوانیم کسب و کار خود را به دیگران معرفی کنیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام به همه دوستان خوبم
این فایل استاد حال روز من رو عالی کرد .البته همسرم مسعود چند روز بود بهم میگم این فایل هارو گوش بده توی فرکانسش نبودم و امروز حدود چهارساعت این چند فایل رو گوش دادم.من مثل نسرین جون امسال مدرسه غیرانتفاعبم رو تاسیس کردم خیلی سعی کردم گفته دیگران برای تبلیغات و هزینه هاش روم تاثیر نذاره و مثل استاد پیش برم اما از تجربه ام بگم اگر در اثر تبلیغات کسی به سمتم اومد یا به درد نمیخورد و با مصیبت مجبور میشدم ثبت نام نکنم یا اینکه میومد ثبت نام میکرد ولی چون همفرکانس نبودیم میرفت . من چندتا درس بزرگ از استاد گرفتم یکی اینکه ما هرچی داریم خدابهنون داده و من هرجای زندگیم گفتم من قشنگ کتکش رو خوردم و فهمیدم بگم تو خدای بزرگ و توانام همیشه توی رانندگی یاد حرف استاد میفتم چون سال 88از آرزوهام رانندگی کردن بدون ترس بود الان به لطف خدا دیگه راحت رانندگی میکنم بدون ترس.
امروز یه کامنت خوندم دوستمون گفت من برای دوری از کمال گرایی کامنت گذاشتم .دقیقا منم عمیشه فکر میکردم باید پرفکت باشم تا کامنت بزارم امامیخوام با گفته های ساده شروع کنم.
همه در بهترین حال باشید.
استاد ممنونم بابت تمام چیزهایی که بهم آموزش دادید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود به محضر استاد و خانم شایسته و خانواده بزرگ بهشتی ام که جاشون تو قلبمه
این کامنت رو برای خانم سارا محمدی نوشته بودم بعد احساس کردم این مطالب ممکنه حرفای استاد باشه پس بهتره مستقیم بیاد توی کامنتا…
یعنی هدایت رو چجوری میشه فهمید؟ الان ساعت 4 و 7 دیقه صبح روز چهارشنبه س..از کجا به کجا هدایت شدم خدااای من..
بخاطر تضادهایی که در مورد مشتری و شغلم برخورد کردم،چند روزی بود که از ستاره قطبی میخواستم هدایت بشم که بتونم کار مشتری های ملک رو راه بندازم و فایل شون فروش بره..
این چند روزه مدام تماس داشتم که اقا برای فروش چیکار کردی..مشتری قرار بود بیاری..و منم یک هفته ای رو اصلا دفتر نرفتم..و گفتم اینجوری حل نمیشه..نشستم خونه و گفتم این هرچی هست از منه..جنس مشتری ها و روابطشون دقیقا اون چیزی بود که تو باورهام نقش بسته بود..مشتریا ملک مورد نظرشون رو بین اون همه فایل پیدا نمیکردن..
حتی همکارامم قبل از ورود من فروش خوبی داشتن ولی از وقتی که من پامو تو دفتر گذاشتم حتی بهم میگفتن چرا ما مشتری میاریم حتی قرار داد رو نوشتیم ولی سر یه تبصره الکی،مشتری ول میکرد میرفت ..یا بازدیدارو ما انجام میدادیم ولی مشتری با یه املاکی دیگه خونه میخرید..
من به همکارام گفتم من نمیام این هفته رو چون واقعا انگار من داشتم با باورهای شرک الودم مشتری هارو دور میکردم و توی دیوار هم اگهی میزاشتم ولی اصلا سرانجامی نداشت..
دقیقا از دو روز بعدش بچه ها سفارش فروش ملکی رو بهم سپردن و کل مشخصاتشو واسم فرستادن با قیمن 27 میلیارد و یه فایل دیگه که بازدید داشتم 7 و نیم میلیارد ..
و من باز گفتم وقتی فایل فروشی هست پس قطعا مشتری براش هست..نمیشه نباشه..
و اینا کم کم داره با کارکردن در دوره عزت نفس و قدم اول هی نشونه ها انگار عجیب تر میشه..
حالا امروز قبل ساعت ده شب هدایت شدم به کامنت های قدم اول بعد خواندن کامنت خانم کیانی بعد کامنت یه دوست دیگه بعد امتیازارو که نگاه کردم دیدم دوتا پروفایل یک شکل از عباس منش هست بعد هدایت شدم به خوندن داستان هدایت خانم شایسته و اینکه زندگی شون از دوتا فایل حزن در قران و نشانه های قانون جذب در قران که استاد داشته ضبط میکرده شروع شده
گفتم اینا هدایت بوده پس حتما باید یه کاری انجام بدم.
..اینارو تو دفتر نوشتم تا فردا انجام بدم چون مطمئن بودم این هدایته و وقتی هدایت اومد نه سوالی میاد و نه چیزی و حتما باید اقدامی انجام بشه..و تا الان خواب به چشمام نیومده تا اینکه یه حسی گفت برو سرچ کن تو گوگل قانون انرژی بعد قانون پایستگی انرژی بعد فرمول بازدهی برابر است با کارمفید بروی کل انرژی و بعد اون جمله هارو سرچ کردم توی سایت بعد کلی مطلب مشابه اورد از قانون افرینش بعد حزن در قران تا اینکه این متنو دیدم تاثیر گذارترین عامل جذب مشتری..زدم دانلود ولی گوش ندادم چون هندزفری هام از من دور بودن..و رسیدم به اولین کامنتی که بالا بود از خانم سارا محمدی بود و شروع کردم به خوندن و خوندن مطالب اول و بعد توضیحات بینظیرش و اون مثال مکه و محمد دیگه هوش از سرم پروند ..
و حالا دلیل رو در باور های شرک الودم میدونم و حالا راحتر و با دل خوش میتونم کارمو ادامه بدم..
خدایا شکرت
بسم الله الرحمن الرحیم
رب وهابم… مطابق کلامت مرا زنده ساز… رازهای دلم را در حضورت گشودم و تو مرا اجابت کردی… اکنون احکام خود را به من بیاموز… دستوراتت را به من یاد ده تا دربارهی کلام شگفت انگیزت، تفکر نمایم… و با هزاران فرشته پی در پی یاری ام کن تا تسلیم پلن تو باشم…
هرگاه جانم از حزن و اندوه پژمرده میشود، با کلامت جان مرا تازه ساز… مگذار به راه خطا روم… با اشتیاق فراوان در راه تو گام برمیدارم، زیرا تو دل مرا از بند رها ساختی…
سلام سلام سلااام به اساتید عزیزم
به دوستان همسفر و نازنینم
این صلاه غروبه … به وقت 26 تیر ماه 1403… در تضاد سلامتی همسرم که به فضل خدا با کلی خیر و برکت برای من همراه بود… عاشورا… و صدای دسته های عزاداری…
گفت و گو با دوستان 28
طبق قانون، شما فقط با افراد هماهنگ با باورهای خود، هم مدار می شوی؛
وقتی مسیر درست را ادامه می دهی، مشتری های مناسب برای کسب و کار شما، به سمت کسب و کار شما هدایت می شوند؛
به جای تقلا برای متقاعد کردن دیگران، این انرژی را صرف بهبود باورهای توحیدی کن؛
به جای جلب توجه به هر قیمتی، برای خود اصول هماهنگ با قوانین را در نظر بگیر، به آنها وفادار بمان و اجازه بده آن اصول، مسیر پیشرفت شما را هموار سازد؛
چه عاملی ایمان را قوی می کند؟
چند درصد از این افرادی که تو سایتن، از طریق پوسترهای تبلیغاتی استاد اومدن؟؟
مقایسه نتایج همکاران هم دوره ای استاد که در اون زمان خیلی وسیع تر از استاد تبلیغ کردن و الان هم تبلیغ می کنن؟؟
اگه عوامل بیرونی مثل تبلیغات نیست پس تاثیر گذارترین عامل جذب مشتری چیه؟؟
طبق قانون، شما فقط با افراد هماهنگ با باورهای خود، هم مدار می شوی؛… خب پس من به جای اینکه برم به جایی که همه هستن، اجازه میدم جهان نه همه رو بلکه اونایی که من می خوام بیان تو برنامه های من رو بیاره … من می خوام با افرادی کار کنم که آمادگی دریافت رو داشته باشن… محمد مگه تبلیغ می کرده، مگه اینستا و این چیزا داشته، تازه مخفیانه دعوت می کرده… ولی چون تو مسیر درست بوده و طبق الهامات عمل می کرده… می بینیم با یه سرعت تصاعدی مناسب از چین و ماچین در طول 23 سال بدون هیچ امکانات ارتباطی دورش جمع میشن… و تو داستان فتح مکه مردم مکه خودشون دعوت کردن که بیا مکه…
پس وقتی من در مسیر درست باشم، اونایی که مناسب باشن، منو می بینن…
من یه محصولی دارم… ترجیحم اینکه دو هزار نفر محصولم رو ببینن که پولی تو جیب ندارن یا 5 نفر ببین که پتانسل خرید محصول منو دارن؟؟…
مسئله اینکه برای آدما شهرت خیلی مهم تر یعنی مورد توجه قرار گرفتن حتی به هر قیمتی.. به قیمت مسخره بازی کردن، جنایتکار بودن، عوضی بازی ،… البته این نیاز به توجه، مثل نیاز به غذا خوردن طبیعیه… کسی که رو خودش کار کرده باشه می تونه این نیاز رو کنترل کنه… استاد هم دوست داره دیده بشه و احساس ارزشمندی بکنه ولی میزانش اونقدری نیست که بخواد اصولش رو زیر پابزاره… برای استاد هم از دونفر شروع شد مثل پیامبر بعد کلاس پر شد و بعد سالن اجتماعات دانشگاه پر شد و …
استاد با تبلیغ کردن مشکلی نداره … مسئله پول دادن برای تبلیغه… چرا پول میده؟؟ چون باور داره که فقط اینطوری می تونه دیده بشه…
وگرنه اینکه من نکات مثبت خودم رو بیان کنم در مقابل دیگران این نشان از اعتماد به نفس من داره و اتفاقا لازمه
حالا فرقی نمیکنه آدم اون سوال مناسب رو از خودش بپرسه یا از دیگران .در هر صورت سوال مناسب جواب مناسب رو به دنبال داره
و اینکه ما حتی توی سوال پرسیدنمون هم باید توجهمون روی اصل باشه و از پرداختن به حاشیه ها دوری کنیم .وقتی این اصل رعایت بشه قطعا نتیجه چیز درستی خواهد بود
مثل اینکه تو قران سوره مائده میگه از چیزایی که اصل نیست چرا سوال می کنید و خودتون رو به زحمت میندازید
خدیا شکرت که دارم میشنوم که ی کت و شلوار ست و متعلقاتش اینقدر قیمتشه و این یعنی هستن افرادی که اونقدر ثروتمند هستن که ی همچین چیزی رو تولید میکنن و افرادی هم هستن که ی همچین چیزی رو میخرن و این یعنی من در جهان ثروتمندی دارم زندگی میکنم که ی همچین مدارهایی توش هست
من همیشه بهترین خودم را ارائه میدهم و خداوند هم بهترین مشتری ها را برای من میفرستد
من چون دارم لذت میبرم از کارم و عاشقش هستم و احساس خوبی دارم پس کلی اتفاق های خوبی برام میفته
خداوند هادی منه و من و خدا باهم خیلی عالی میتونیم مسلئه ها را حل کنیم و از طریق حل مسئله پول بسازیم
من چون با عشق و علاقه و لذت دارم کار میکنم، مردم از خداشونه از محصولات من بخرند و استفاده کنند
احقاف:15
رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِـحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ
پروردگارا، مرا به شکر نعمتی که بر من و پدر و مادرم ارزانی کردی مراقب و موفق بدار تا عمل شایستهای که تو از آن خشنود باشی انجام دهم، و در میان فرزندانم شایستگیام ده(الگو بشم براشون)…که به راستی به درگاه تو بازگشتهام و به راستی از تسلیم شدگانم.