گفتگو با دوستان 29 | قانون تکامل و "پایداری نتایج"

نکته مهم:

این فایل فقط به صورت صوتی می باشد


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • چقدر توانایی تبلیغ خودت و تواناهایی ات را داری؟
  • “طمع” – به هر شکلی – خلاف قانون تکامل است. به همین دلیل هرگز به نتیجه پایدار نمی انجامد؛
  • اساس موفقیت پایدار؛
  • آیا به آسانی درسهایت را میگیری و ایرادهای خود را رفع می کنی یا باید حتماً مجبور شوی؟

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 29 | قانون تکامل و "پایداری نتایج"
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

108 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اندیشه افشین» در این صفحه: 2
  1. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2955 روز

    سلام استاد عزیزم

    عجب لایوی توی یوتوب گذاشتید ، چقدر لذت بردم ، قشنگ جریان هوا را در وجودم حس میکردم ، فهمیدم که راهم درسته

    چند تا از جملات شما را نت برداری کردم ، مثل اون جمله که گفتید « شما با قدرت دنبال علاقه تون برید ، رزق خودش دنبال تون میاد » ، که من فکر میکنم نباید دنبال ارتباط بین این کار مورد علاقه و چگونگی اومدن رزق باشیم چون برای ما قابل درک نیست یعنی مغز ما همیشه میخواد بین امور مختلف به شیوه ای که خودش بلده رابطه ایجاد کنه در حالیکه ارتباطات جهان هستی و کانال های دریافت نعمت ها خیلی متفاوت تر و گسترده تر از اون چیزیه که مغز ما بهش رسیده و باورش کرده و در کنارش حرفهای دیگری زدید که حجت بر من تمام شد ، استاد من چند ساله که همین رزقی که دنبال آدم میاد را نمی تونم باور کنم و با اینکه خودم میبینم که من بدون اینکه چیزی بفروشم پول بهم میدند ولی بازم نمیتونم باورش کنم و اینجاست که من می فهمم باور یعنی چی ، میفهمم که یک سری دروغ ها را چنان محکم پذیرفتم که حالا نمیتونم حقیقت را باور کنم… رزق دنبالم میاد ولی من با اون آدمه که پول بهم میده بحث میکنم و میگم آخه تا کی ؟ اون میگه تا هروقت … استاد این پولها را جوری میدند که اگه من نگیرم اون آدم ها گریه میکنند و التماس میکنند میگند از ما بگیر ، انگار من بخشی از رسالت اونها هستم که اگر نباشم رسالت اونها ناتمام می مونه ، استاد اگه من تب کنم اونها می میرند ، اگه من ناراحت بشم اونها آرامششون را از دست میدند و مثل کوه هایی شدند که پشت من ایستادند …. استاد من با تمام سلولهای وجودم دارم کار مورد علاقه م را انجام میدم الان دیگه بهم میگند استاد ، الان دیگه ازم اجازه میگیرند و کارهام را به اسم خودم توی پیج هاشون میذارند و زیرش می نویسند کار استاد فلانی ، درسته که من به هیچ عنوان دنبال اخذ این واژه نبودم ولی مقاومتی هم در موردش ندارم ، خب بذار بگند استاد …. من خوشبختانه دنبال شهرت نبودم و نیستم ، من همیشه عاشق این بودم که ذوق رسیدن به آرزو هام را تجربه کنم ، خودم تجربه کنم ، درون خودم ، داخل خودم ، درسته که تأیید شدن را دوست دارم اما هیچوقت به نیت تأیید شدن کاری نکردم … استاد حتی اگر روزی اومدم اون جا پیش شما و خانم شایسته اصلا دلم نمی خواد به دیگران بگم که من رفتم و شما نرفتید ، من حرکت در خاموشی را دوست دارم ، انگار دلم نمی خواد از ذوقم به کسی بدم …. هر چی هم بیشتر نتیجه میگیرم کمتر میتونم حرف بزنم …. برای یک عمر مدیون تو هستم استاد که منو مجبور کردی اون پروانه خشک و بی پر و بال شغل قبلیم را تحویل بدم و آزاد و رها روی زمین تاب بخورم و روی هر گلی که دلم خواست بنشینم … استاد من آدم میشناسم که پروانه همین شغل را توی کمد گذاشتند و دنبال کار مورد علاقه شون رفتند ولی جرأت و جسارت تحویل اون و استعفای دائمی را ندارند ولی من کویر را نگه نداشتم ، و حالا دارم میوه های اون حرکتم را می خورم ….

    استاد هرکس بگه تبلیغ مؤثر ه من میگم من ده سال مثل خر انواع تبلیغ ها را برای شغل قبلیم کردم اما هربار به جز اینکه بنده آدم های جدیدتری میشدم و شخصیتم بیشتر شکسته میشد چیزی عایدم نمی شد اما الان هیچ تبلیغی نمی کنم و اگر بفهمم فلان کار تبلیغ به حساب میاد انجامش نمی دم و خودم می بینم که پتانسیل های رشد و پیشرفت روزبروز در دل کار من ذخیره میشوند و خوب میدونم که این پتانسیل قدرت عظیمی برای جاری شدن پیدا میکنه …. من شبانه روز به کارم می پردازم یا ایده هام را بررسی میکنم و اصلا وقت برای تبلیغ ندارم ، خوشبختانه سیلی تبلیغ را خوردم و راحت گذاشتمش کنار و از این جهت نمره م فعلا بیسته ….

    استاد امروز من در برابر همین رزق هایی که کار فیزیکی براشون نمیکنم خیلی مقاومت نشون دادم و احساسم داشت بد میشد و از خدا کمک خواستم ، هدایت شدم به آیه هفت سوره نسا که میگه برای مردان و برای زنان سهمی نزد پدر و مادر و خویشاوندان اونها هست که این سهم کم یا زیاد است و من وقتی این آیه را خوندم مو به تنم سیخ شد …. پس واقعا خداوند برای ما سهمی نزد پدر و مادر و خویشاوندان گذاشته که اگر در مسیر درست باشیم خودبخود دریافتش میکنیم ….

    و بنظر من با برداشتی که از آموزش های استاد کردم کسی که به شغلی که بهش علاقه نداره به هر دلیلی می چسبه و می خواد برای خودش اونو حفظ کنه ، در واقع کانال های دریافت رزق بی حساب را می بنده چون باورش اینه که تنها راه رسیدن من به پول همین شغله س ….. استاد من چجوری واقعا چجوری از تو تشکر کنم خودت بگو استاد …. خودت بگو چجوری میشه از تو تشکر کرد ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
  2. -
    اندیشه افشین گفته:
    مدت عضویت: 2955 روز

    سلام عزیزم

    طبق توضیحات استاد تبلیغی که نخوای پول بابتش خرج کنی و صرفا معرفی خودتون باشه خیلی هم عالیه . نباید زیاد حساس بشید . ظاهر قضیه مهم نیست مهم اینه که توی قلبتون قدرت را به خدا بدید . موفق باشید

    من هم از پاسختون ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت