گفتگو با دوستان 29 | قانون تکامل و "پایداری نتایج"

نکته مهم:

این فایل فقط به صورت صوتی می باشد


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • چقدر توانایی تبلیغ خودت و تواناهایی ات را داری؟
  • “طمع” – به هر شکلی – خلاف قانون تکامل است. به همین دلیل هرگز به نتیجه پایدار نمی انجامد؛
  • اساس موفقیت پایدار؛
  • آیا به آسانی درسهایت را میگیری و ایرادهای خود را رفع می کنی یا باید حتماً مجبور شوی؟

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 29 | قانون تکامل و "پایداری نتایج"
    18MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

108 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زلیخا جهانگیری⁦» در این صفحه: 1
  1. -
    زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
    مدت عضویت: 2253 روز

    اگه بتونیم از این نگاه فکر کنیم و درک کنیم که شناخته شدن ما منجر به کسب ثروت نمیشه! افرادی که مارو میشناسن، و میدونن چه برنامه هایی ارائه میدیم، لزوما به این معنا نیست که همه ی اونا خریدار محصولات ما باشن! فکر می کنم اینو خیلی هامون تجربه کردیم که افراد زیادی حداقل از دوروبری هامون هستن که می دونن ما چه محصولی می فروشیم، اما آیا تمام اون ها میان ازما خرید می کنن؟ مشتری ثابت ما هستن؟ چون خودم هم اینو تجربه کردم، به این نتیجه رسیدم که تبلیغات در نهایت منجر به شناخته شدن ما میشه، نه ثروتمند شدن ما، نه محبوب شدن ما!

    حالا استاد هم رفتند توی کلاس های بندرعباس صحبت کردن، شناخته شدن! ایشون شناخته شدن! اما چی شد که ثروتمند شدن؟ چی شد که به روابط عالی و پایدار رسیدن؟ چی شد که بدون سرمایه گذاری یا مدرک اقامت امریکارو گرفتن؟ چی شد که اینهمه ملک و دارایی و امکانات و رفاه رو اونجا دارن؟ چرا بقیه که اینهمه دارن تبلیغ می کنن، اخه چرا؟ واقعا چرا اونا نمیرسن آخه به این جایگاه؟

    اینهمه آدم داریم می بینیم که دارن مدام تبلیغ می کنن، پیامک میفرستن، توی سایتشون برای اینکه یه فایلی دانلود کنیم مجبوریم شماره تماس وارد کنیم و بعدش صد دفعه پیام تبلیغاتی می فرستن، من وقتی اون آدم هارو مقایسه می کنم با جایگاه استاد، بهتر می تونم تفاوت هارو درک کنم. قبلش که با استاد آشنا نبودم و الخصوص مستندهای ایشون رو ندیده بودم، نمیدونستم تا این حد میشه رشد کرد! فکر می کردم صرفا به یک نفر که ماشین خوب داره و سایتش یا پیجش پر از مخاطبه، موفق گفته میشه! اما وقتی استاد رو دیدم، فهمیدم نه بابا، موفقیت اونا در برابر جایگاه استاد هیچی نیست اصلا! توی ذهن من مثلا اینطوریه که استاد در پله ی 100 وایسادن، و اون بقیه افراد به ظاهر موفق در پله ی 10. حالا تمام اون بقیه ی افراد در پله ی 10 مدام دارن تبلیغ می کنن، اگر قرار بود تبلیغ موفقیت بیاره و به جایگاه استاد برسن، چرا پس در تمام این سالها نرسیدن و نمیرسن؟

    یادمه خیلی وقت پیش یه چیزی از استاد شنیدم، در مورد تبلیغات گسترده پدیده ی شاندیز که همه جا تبلیغش بود اون موقع، الان خبری ازش نیست، استاد گفتند یه جایی خوندن که موسسش بخاطر بدهی راهی زندان شد! همین یک مورد، که اون موقع اونهمه تبلیغ کرد، اون همه آتشین داشت پیش میرفت چرا الان مثل آیفون یا سامسونگ یا ماکروسافت و …. حضور نداره! از ذهن ها رفت، مثل همون آمپول که اون دوران خوب باد کرد، ولی زودی بادش خوابید!

    ما دنبال نتیجه ی پایدار هستیم دیگه، نه لحظه ای!

    غیر از اینها هم استاد یه حرف خوبی توی آخرین لایوشون زدن، اینکه برای نیاز سنجی مشتری به خودم نگاه کردم، دیدم اگه خودم مخاطب برنامه های خودم باشم، چی دوست دارم؟! این طرز نگاه هم خیلی خوشم اومد، دقیقا یه نکته ی عالی برای شناختن کار درست از نادرست و شناخت قوانین هستش! احساس درونی ما! یک جهت نمای دقیق و بی عیب و نقص از سمت پروردگارمون!

    وقتی مدام برای خودم تبلیغ میاد، نه تنها خوشم نمیاد، بلکه اینقدر زننده شده و مجبورم شماره هارو بلاک کنم! خب چرا به خودم نگاه نکنم؟ اگه منم برم هزینه کنم و برای تعداد زیادی تبلیغ بفرستم، قطعا اون ها هم خیلی هاشون همینطوری رفتار خواهند کرد! در کل خودمو رصد می کنم، توی اینستا، برای یه پست آموزشی مدام میگن این پست رو سیو کن یا لایک کن، اینقدر اینا تکرار شده منزجرکننده شده، بابا آموزشت رو بده، اونی که برای آموزش تو ارزش قائله و براش مفید بوده، لایک هم می کنه، دیگه اصرار و یادآوری لازم نیست که! مثل یک بچه ای که هرچی بهش امر و نهی کنی برعکسش رو انجام میده! و سرلج می افته! فکر می کنم این احساس ها، این دلایل و مقایسه کردن ها، خیلی مواقع می تونه کمکمون کنه ما مسیر درست رو بشناسیم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 95 رای: