نکته مهم:
این فایل فقط به صورت صوتی می باشد
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- چقدر توانایی تبلیغ خودت و تواناهایی ات را داری؟
- “طمع” – به هر شکلی – خلاف قانون تکامل است. به همین دلیل هرگز به نتیجه پایدار نمی انجامد؛
- اساس موفقیت پایدار؛
- آیا به آسانی درسهایت را میگیری و ایرادهای خود را رفع می کنی یا باید حتماً مجبور شوی؟
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 29 | قانون تکامل و "پایداری نتایج"18MB20 دقیقه
بنام خداوند بخشنده بخشایشگرم..
سلام و درود به فایل نشانه ام..فایلی که اقا ابراهیم عزیز داشتن از استاد سوال میکردن…!.
میدونی داره چه چیزهایی بیشتر برام ثابت میشه!
که هر خاسته ایی که ما میخاییم تو زندگیمون برامون اتفاق بیفته…
نیاز داره …به یه نگرشی کاملا جدا،”از باورهای گذشتگانمون..
و اون محیطی که بزرگ شدیم..محیطی که بهمون القا کردن..که راه ثروتمند شدن نیاز به فلان ..کارها هست و خیلی چیزهای دیگه…
که واقعا من شخص.خودم داره زمان میبره که بتونم از اگاهیهای این فایل بهشتی به درستی استفاده کنم..
چون درک با گفتن زمین تا اسمون متفاوته…
استاد عزیزمون..تو ،فایل عزت نفس..دارن این باورها رو میگن…که من نسبت به حیطه ایی که دارم کار میکنم..ایمان دارم حرفهام تاثیر گذاره.و ایماندارم هر کسی بحرفهام گوش بده.و عمل کنه …حتما موفق میشه…
…
میدونی به چه نقطعه ایی رسیدم…استاد بخاطر اون باورهای قویش،” .نسبت به کارش باعث شد…
کارش قدم به قدم بصورت تکاملی ..بزرگ بشه…
برای چه افرادی.!؟برای افرادی که ..دوست دارن تو این مسیر به خوشبختی و سعادتمندی دنیا و اخرت برسند…
و ایشون اینقدر باورش نسبت بکاری که انجام دادن….اونم تو چند تا کلاس….و این شور و اشتیاق باعث شد.تا ادمهای هم فرکانس باهاشو بسمت خودش بکشونه…
در کل مخصوصا تو حیطه بیزنس..شخص خودم..من یه ایده بهم الهام شد..دقیقا همون چیزی میخاستم که در راستای تضادهای الانم بود…بخداوندی خودش.براحتی بهم الهام کرد..موقعه ایی که بصورت واضح شخصی رو برام فرستاد اینکار رو انجام بده…
گفتم این هدایته باید انجامش بدم..
براش تکنیکهای مختلف رو پیش بردم..
کاری که هیچ قابلیتی اولاش نداشت..قدم به قدم تکاملی بجایی رسید که جان گرفت….
دقیقا ایده الهامیم..بصورت یه ورژن جدیدی شد..تمام نقطعه به نقطعه این ایده..پر از هدایتهای الله بود.بعضا هفتها طول میکشید حالا بر حسب اون نیازهایی که توی افراد میدیدم..
یا یسری تقاضاهایی که نسبت به این کالای ..ساخته شده داشتن..
کم کم تکاملی از اوایل عید همین سال..تا الان .10 ماهه میگذره…به لطف خدا..به بهترین موقعیت رسید..و در کنارش یسری کارهای عزت نفسی هم باید انجام میشد..
دقیقا پاشنه کارم..هم از نظر کارایی…و هم از نظر شخصیت و عزت نفس..جان گرفت..
استاد با خوندن مطالب کتابها.و اون کلاسی که رفته بودن به تهران…همه اینهابه پکیچی رسیدن تا اول کار.عزت نفسشونو قوی کنند..و بعد به بُعد خداشناسی رسید…
دقیقا ..من خیلی افراد رو میبینم.و من با همچنین پکیچی گذشته به نسبت نه خیلی دور،” برخوردم..
ایشون یسری قولهایی بهم داد.که من فلان میکنم و فلان..وقتی توی عملگرایی میرسید..دقیقا این ،”نقطعه برام بولد میشد…
که ایشون فقط ادای . ثروتمند بودن خودشو میگه…
و خیلی دیدم توی افرادی که پول خوب میسازن.ولی از نظر شخصیتی یه لحظه هم نمیشه روشون حساب برد…
و دیدم..من پایه شخصیتیم عزت نفسم پایینه…و لطف خدا باعث شد تا من یسری کارها رو انجام بدم..و ناگفته نمونه پولی که ساختم بخاطر اون کارکردام تونستم دوره عزت نفس رو بخرم…
و بازم یسری درها برویم باز شد…و قدم به قدم..بازم یسری پلنهای مهارتی باید برای کارم برمیداشتم…
دقیقا…رشد شخصیتی و مهارتی..در این مدت.10 ماه..برای بیزنسم رشد کرد..الان بهش فکر میکنم پایه های رشد و پیشرفتم..درست و بجا و تکاملی جلو رفت…
تا همین دو هفته ایی..ورژن بالاتری بهم الهام شد..بخدا کارهایی انجام دادم..که عقل جنم بهش نمیرسید..من نیاز به سیستم قوی داشتم.با چند تا تکنیک ساده از طریق موبایل تونستم با هدایت الله کارمو تا یه قسمتی پیش ببرم…
حالا منتظر قدم بعدی از طرف خدا هستم..
خدا میگفت من انجام میدادم….
میخام به این پکیچ برسم که….وقتی من ایمان به چیزی که خلق کردم داشته باشم…پس من موفق هستم.و میدونم از پسش بر میام..و تکاملی این مدت زمان رو طی کردم…و میتونم عرضه کنم کالامو…..به افراد!..
حالا من نوعی…یروز ذهنم گفت بیا پوستر چاپ کن.!..اون اولاش!…دیدم هر چی کارمو پیش میبرم اینکار نمیشه.خدا نمیخاست ولی من اصرار میکردم..دیگه فهمیدم این تقلا دقیقا سرانجام قبلمو دارم تکرار میکنم…
و به این مورد رسیدم..بجای اینکه ،”پا تو کار خدا کنم تسلیم باشم قدم به قدم بهم بگه..
و میدونم این تسلیم بودنو باید بیشتر روش کار کنم..
هر چقدر سر سپرده خودش:میشم..بیشتر احساس میکنم نیازمندشم…
و دقیقا این مورد،رو” تو تمام کارم..بصورت واضح درکش میکنم.
استادم با درک خودشناسی و ایمان و باور به کارش قدم به قدم پیش رفت و الان و اون روزا هر روز رشد و پیشرفت کرد..
وقتی سازمان یه خونه درست و دقیق باشه..هر چقدر روش بار بشینه نمیشکنه…
ولی وقتی مثل خونه خاله خرسی باشه.با اومدن یه باد اهسته …فورا فرو میریزه…
کلا پایه هر موفقعیتی نیاز به شالوده اساسی داره.اینو خداوند بارها تو خواب تو بیداری بهم الهام کرد..ولی بقول استاد این انسان عجول،”هر کاری از دستش بر میاد تا گور خودشو با دست خودش بِکنه…
واقعا چقدر ما انسانها…ضعیف و ناتوان و عجولیم..انشالله که بتونم بجای حرف مفت عمل کنم..
و بتونم پایه تمام موفقعیتهامو روی اصل چیدمان کنم…
اصلی که میگه..میخام زندگیت در تمامی جنبه ها..پایدار و همیشگی باشه…
استادم با همین نگرش ادامه داد..الان اینقدر رشد کرده..در تمامی جنبه ها که فقط داره اینروزا توحید رو برامون ،”یکدل و یکصدا بر زبان میاره…
و نکته بعد….دقیقا تو این زمانه الان…همه چیز سرعتی شده..باید خیلی مواظب بود…که این باورها از کجا نشعت میگیره…
و یچیز جالب..یادم چند ماه پیش از طرف خدا هدایت شدم به چند مکان..که برای رشد عزت نفسم بود…
دقیقا خداوند یچیزهایی بهم نشون داد..که بهم یاداوری کنه کجای این دنیا قرار گرفتم..
من بخودم یاداوری میکنم …که بتونم ذهنمونو کنترل کنم.و خیلی مواظب این عجله کردن باشم..و مثل باتلاقیه که هر چی دست و پا ..بزنی بیشتر فرو میری…
و یادم بمونه هیچ وقت به ظاهر چیزی ،نگاه نکنم..خداوند تو این ایده الهامیم..همه رو بصورت واضح بهم نشون داد…
یه مثالی میزنن..که میگن درونش خودشو کشته بیرونشم مَردُم..
دقیقا همینو بصورت واضح بهم نشون داد…
که قدر ارزشمندی مسیرمو بدونم..تا قدم به قدم بصورت تکاملی کارمو پیش ببررم.و نخام برای دیده شدن خودمو بِکُشم…
که واقعا عمل بهش نیاز به یه باور خیلی قوی داره…
هر چقدر روی این باور و منطقی کردن ذهن در دام عجله…و به شبه نرسیدن به یه پول سنگین…..هر چقدر روش کار کنم احساس میکنم کمه!..
اینروزا باید بیشتر روی توحید و سر سپردگی مطلق در برابر خداوند،”کار کنم تا بتونیم زندگی خوبی رو در دنیا و اخرت برای خودم بسازم..
خدایا چنانکن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار…
پس،” پونت هر سازمان و ،”خاسته ایی…نیاز به شالوده قوی و محکم داره…که درکش تا عملش زمین تا اسمان متفاوته…که فقط با یاداوری قدمهای قبلمون میتونیم این مسیر رو به سلامت پیش ببریم.
سلام و درود به شما! مینای عزیز دوستداشتنی…..
دوست عزیزم نتایجتونو توی نشانه روزم در قدم 12 دهم خوندم لذت بردم..
بهتون تبریک میگم که این مسیر رو به لطف خداوند داریید پیش میبریید…
واقعا”هیچ دنیایی به زیبایی این بهشت نیست…
که هر چقدر به خودشناسی میرسی ..بیشتر میدونی در برابر خداوند ناتوان و ضعیفی!
اینروزا دارم سر سپردگی کامل در برابر خداوند رو بیشتر درک میکنم.
هر چقدر بیشتر درکش میکنم بیشتر احساس میکنم .باید تسلیمش باشم..و بیشتر متوکلتر باشم تا کارها انجام بشه…
به محض اینکه،”روی ذهنم حساب باز میکنم.اون لحظه کارم “متوقف میشه…
وقتی ازش درخاست میکنم فورا کن فیکون میشه…
یجورایی اینروزا ..احساس میکنم …خیلی باید بهش وابسته باشم…
و دقیقا با باورهای اکثریت مردم.منافات داره …
بهمین خاطره..خداوند گفته..
ای کسانیکه که ایمان اورده ایید خدا را بسیار یاد کنید…
واقعا تو مسیر درست پایدار ماندن.مخصوصا ایتروزا که دارم قدم های بیزنسیم را برمیدارم…باید خیلی خیلی در برابرش، متواضع.و طبق الهاماتم پیش برم….
هر عجله ایی باعث میشه کارم بسختی،پیش بره..
در لحظه که بهش وصل میشم فورا کن فیکون میشه…دقیقا معجزه…
معجزه..همینه …وقتی که باورش کنی.کارایی برات انجام میده که اصلا ،خودتم باورش نمیکردی اینقدر به سادگی انجام بشه…
این نوع باور این نوع تفکره…که تو رو با اکثریت،” جامعه …متفاوت میکنه
دقیقا اینروزا. …دارم این پکیچ رو با تکامل درک میکنم..
هر چقدر درکش میکنم.بیشتر بهش عمل میکنم..
نمیدونم شما دوست عزیزم تو چه مداری بسر میبری.فقط:میخاستم ..بهتون تبریک بگم…
که همجوره زندگیتون در تمام زوایا “تعقییر کرده…
این ؛ خدای رب العالمین ..داره چکارهایی رو انجام میده..هر چقدر بهش وابسته میشیم.بیشتر احساس میکنم بهش:نیازمندم.
دوست عزیز هم مدارم.روزهای خوبی رو براتون ارزومندم.
سلام به طیبه زیبا! چقدر صحبتتون بهم ارامش داد…
چقدر تو این سایت الهی..همه چیز زییا و الهی گونه هست…
دوست عزیزم..تصویر پروفایلتون خیلی زیباست.مخصوصا نقاشی زیباتون بهتون تبریک میگم..از اینکه داریید رنگهای خوب برای کارتون میخریید…
منم دقیقا یجورایی هم راستای شما هستم..
منم وقتی رنگهایی،با برندهای عالی میخریدم…اینقدر لذت میبردم..
یه رنگی فرانسوی بود..مارکش بهترین مارک تو اون دوران بود..اینقدر لذت میبردم..وقتیکه که “با قلم مو باهاش کار میکردم.
و نکته ایی دیگه…اینجایی که گفتین از دونه های کاج میخام نقاشی به شکل گردنبند بکشم…
من عاشق طراحی تو حیطه رشته خودم هستم..
انشالله دارم در راستاش قدم برمیدارم.ولی این شاخه.یکی از خاسته هایی هست..که از خداوند خاستم….
و تمام طراحیام دقیقا الهام از طبیعت ..هست..طراحیایی که من شبها و روزهابراش تجسم میکردم..و چند تا کار اجرایی ..انجام دادم..
ولی ببینیم تکامل کجاها ما رو میکشونه…
ولی میدونم اصلیه که باید بهش پایبند بود…و بتونم قدم به قدم پیش برم.
تشکر از شما دوست عزیزم..که اینقدر وفادار به اصول خودتون هستین…
ما ادمیزادیم…منم یوقتایی یسری اشتباهاتی میکنم.ولی از استاد یاد گرفتم زود خودمو بببخشم…چون ما پذیرفته خداوندیم..
و ناگفته نمونه …یوقتایی برای عمل به قانون کم میارییم..
دوستتون دارم.به امید بهترینها برای هر کدوم از بچهای سایت ؛ بهشتیم..