گفتگو با دوستان 30 | قانون رشد پایدار - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/07/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-07-21 08:26:292024-04-23 07:43:27گفتگو با دوستان 30 | قانون رشد پایدارشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام سلام سلام
عاشقتونم من استاد که هر رووووز جواب منو تو این فایلا میدیننن
من دوسه روزه درگیر همین موضوعم، یعنی اصن جایی که رفتم سرکار میبینم که عجیبببب مانور میدن رو تبلیغات
یعنی دقیقا رفتم جایی که میبینم با وجود باور های درست و ساختن ثروت زیاد چقد الان اسیر این تفکر اشتباه در مورد تبلیغات شدن که واقعا کسب وکار داره رو به مسیر نادرستی میره
یعنی یه شخص که مدیر اون کسبوکار هست انقدررر به قدرت تبلیغات باور داره که اصن کلا کسبوکارشو بر این اساس و پایه اومده بالا…
تبلیغات پر هزینه زیاد، و هزینه های گزافی که من حساب کردم اگه یک چهارمش برای رشد کارکنان هزینه بشه خود به خود فروش زیاد میشه…
و نکته جالبی که متوجه شدم، اینکه چقد باور های ما میتونن تاثیر گذار باشن رو زندگی ما که حتی کسی که تو کسب وکارش هم باور به تبلیغات داره حتی هدایت میشه به سمت افرادی که تو این مسیرن، همسر و نزدیک ترین دوستاشون خودشون تو کار تبلیغاتن..
و این به من ثابت میکنه که بیشترو بیشتر باور های ما دارن زندگی مارو خلق میکنن
همین الان به محض اوردن اسم رستوران هانی سرچ کردم و عظمت این رستوران رو دیدم
رستورانی که از اونجا کارش رو شروع کرده و بدون هیچ تبلیغاتی بالا اومده و الان وقتی منو رو نگاه میکنی همه مدل غذایی رو به بهترین شکل داره
و منم طبق معمول شکمو، و همونجا کلی هزینه کردم برای خودم انواع غذا هارو سفارش دادم خخخخ
نگو داشتم پول جمع میکردم واسه خریدن دوره روانشناسی ثروت ۱ ، ولی اشکال نداره، جدیدا یه دریچه ای باز شده برام که میرم از تو لیست کامنتای محصولات کسایی که دوره رو دارن یواشکی از لای درز کامنتاشون قسمتای اول کامنتای محصولات رو میخونم فعلا یکم فرکانسم نزدیک شه بعد میخرم
حس دکتر حسابی رو دارم که برای پیدا کردن غذا میرفت نون خشک میخورد
منم میرم یواشکی کامنتای بقیه رو تو پروفایلشون اون چند خط اولشو میخونم که روحم رو سیر کنم از اگاهی های جدید و انقد لذت داره که نگو…
ای وای منننننن
همین الان غذا رو اوردنننننننن
زده بود ۱ ساعت دیگه میرسه ولی تو ۱۵ دقیقه رسیددددد
خدایا شکرتتتتتت عاشقتم خدایااااااا
چقد قانون خوب جواب میدهههههه
میخواسم غر بزنم وقتی دیدم زده یه ساعت دیگه، ولی گفتم نهههه خداروشکر که این سیستم دلیوری وجود داره که نیاز نیس خودم برم اونجا
و ذهنمو کنترل کردم و فقط ۱۵ دقیقه طول کشید تا اوردنش
خدایا عاشقتمممم خدایا شکرتتتتت
عاشقتونم استاد که این همه چیزای خوب خوب یادمون دادین که انقد نتایج خوب میده بهموننن
من برم ناهار بخورم که شدیدا هیجان زدم
تا حالا واسه شکمم هیجان زده نشده بودم خخخخ
عاشقتونممممم
پ ن : واقعیتش نتونسم اینو ننویسم
این رستوران هانی که گفتین
الان که ظرف غذا رو باز کردم دیدم که یا حضرت عباس، الکی انقد گرون نیس غذاش
شما کیفیتو نمیگیییییی
فقط ۲۰۰ هزار تومن گوشت گذاشته بود زیر چلو
خدایا شکرتتت
خب معلومه که خودش تبلیغ میشه براش
من دیگه برم واقعنی بخورم دهنم اب افتاد
به نام فرمانروای جهانیان اوست که قادر مطلق است
سلام به استاد عزیزم
سلام به دوستان خوب و اهل تغییر و کسب آگاهی
واقعا ممنونم استاد از این فایل هایی که برامون کلی آگاهی داره و به رشد ما کمک میکنه.
چقدر خوبه که آدم به حدی از عزت نفس و خودباوری برسه که خودش نماینده تبلیغ خودش بشه و چه کسی بهتر از خودش برای معرفی کردن توانمندی و خدمات خودش. و وقتی تو کارهای خودت رو درست انجام بدی و بازتاب اون این میشه که همون یک مشتری و مخاطب میشه بیلبورد تمام قد واسه تو برای معرفی تو. میشه نمونه تبلیغی از ارائه خدمات و توانمندی تو که بصورت زنده میتونه چیزهایی رو انتقال بده که تو بیلبورد و تبلیغات تشریفاتی و مصنوعی دیده نمیشه.
اینجوری میشه که تکامل رو به درستی طی میکنی و جهان هم چون با قوانینش هماهنگ عمل کردی دست به کار میشه تا بیشتر برات نمایان کنه و پاداش بهت میده.
خدای من خدای عادل مطلق و قادر مطلق واقعا ما دنبال چی میگردیم وقتی به اون اعتماد کنیم و پیش بریم.
دوست دارم اینجا از اتفاق یکی دو روز پیشم بگم. من خیلی تو ذهنم درباره کار کردن و اینکه یکجورایی راکت شدم و فقط دارم فایل گوش میکنم یا کتاب میخونم خوشحال نبودم. یک سوالی هم در عقل کل درباره اهمیت شغل داشتن پرسیدم تا باورهای خودمو بیشتر تقویت کنم و بفهمم این بهونه ذهنم ریشه اش کجاست. خلاصه که گذشت تا به درخواست و پیشنهاد همسرم قرار شد من انشایی در مورد کار بنویسم. بدون سرچ و تحقیق. فقط با ذهن خودم. من هنوز ده صفحه ام تموم نشده. ولی میخوام از تمرکز بگم و اینکه وقتی تو قدمی برای کاری برمیداری جهان هم برای تو کاری میکنه که تو تعجب کنی. من چند روز پیش تماسی داشتم از یک مهندسی که ایشون در بخش اداری دانشگاه شریف کار میکنن و روزهایی که تازه اومده بودیم به این شهر. با هدایت و دستان پر مهر خداوند یکجایی پیدا کردم برای تمرکز و نوشتن که اوم جایی نبود جز دفترکار برادرشون. من چند روزی فقط چون به علت شرایط موجود هیج جا باز نبود. نه کتابخونه ایی نه پژوهش سرایی. و منم که جایی رو بلد نبودم و یک جورایی اولین بار بود که تو این شهر تنهایی راه میرفتم. هدایت شم اونجا. حالا اینو میخوام بگم که این مهندس عزیز به من زنگ زد و پیشنهاد همکاری در یک استارتاپی که داداشش مدیریت میکنه رو دادن. من اینو یک نشونه ی خیلی بزرگ میدونم برای ثبات فرکانسی و رفتن به مدارهای بالاتر. حتی اگر جلسه ایی که قرار هست برم و به همکاری نرسه. چون اینکه جهان هم برای کاری کرد که اون آدم ها بعد شش ماه یاد من بیفتن و با اینکه شناختی از من ندارن و فقط چند روزی من روی یک میز کار اونا مشغول کار خودم بودم حالا بهم پیشنهاد همکاری بدن. واقعا خدایا منو سورپرایز کرد اون روز…
میخوام به معجزه دیدن چشم هام عادت کنه و فقط بگم شکرت خدا که اینقدر قوانین ات درست کار میکنه دقیق کار میکنه.
پس باز هم شاید بشه این داستان منو بعد که رفتم برای اون پیشنهاد. بشه گفت شروع معرفی و تبلیغ خودم برای دیده شدن. بدون هزینه اضافی که شاید تازه اگر باهاشون همکاری کنم پول و پورسانت و درآمد هم بگیرم. وای خیلی شگفت انگیز میشه وقتی ار این زاویه نگاه میکنم.
خداروشکر بخاطر تمام اتفاقات عالی که برام داره میفته
سلام
برای تبلیغ نیازی به پول خرج کردن نیست
من خودم باورهای خوبی در این زمینه ساختم که وقتی خوب روی آنها کار می کنم باورها حسابی نتیجه میدهد.
مثل تسلا که برای تبلیغش اصلا هیچ گونه خرجی نکرده است
در اینستاگرام عضو هستم در گروه آقای ایلان ماسک و واقعا هر روز می بینم و لذت می برم. و تحسینش میکنم.
وقتی کارت خوب باشه خودش میشه تبلیغ خودش.
خیلیها را می بینم که کلی تبلیغ کردند و به هیچ جاهم نرسیدند ولی خیلی هم سراغ دارم تبلیغ خاصی نکرده اند و بسیار موفق هستند.
وقتی موفق شوی خودش سر و صدا می کنه نمی خواهد خود آدم کاری انجام دهد.
فقط روی خودت کارکن تبلیغش انجام میشود
تبلیغ با پول زیاد خودش میشه دردسر
اگر هر موردی اشکالی بود بر گردیم رو به خودمون ما چه کاری کرده ایم که این طوری شده است.
Just do it now
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه به صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و اقا ابراهیم عزیز
اگر یه محصول خوب وبا کیفیت داشته باشی وکسی تو ومحصول تو رو نشناسه چجوری باید این محصول رو تبلیغ کرد ؟
میتونی با ارائه محصول با کیفیت و یا حتی ارائه و پرزنت کردن توانایی های خودت با اعتماد به نفس و با احساس لیاقت تبلیغ کنی خودتو محصولتو با چند نفر که امکانش هست ارتباط بگیری در ابتدا محصولتو ارائه بدی و همون ها در صورت با کیفیت بودن محصولت که با اعتماد به نفس ارائه دادی به صورت خودجوش اون افراد خودشون تو رو به افراد دیگه ای معرفی میکنند و این چرخه انقدر ارام ارام وبه صورت تکاملی ادامه پیدا میکنه که یواش یواش میبینی محصولت شناخته شده و مشتری های زیادی رو داری بدون اینکه بخوای یه پول هنگفتی رو بدی تا برات تبلیغ کنند
تبلیغ با صرف مبالغ زیاد برای اینکه خیلی زود شناخته بشه محصولت و مشتریهای زیادی رو جذب کنه در ابتدای شروع کارت اون عجله و رعایت نکردن قانون مهم تکامل و اماده نبودن ظرفت نمیزاره که اون نتیجه درست رو ایجاد کنه
وابسته شدن به یه عامل بیرونی مثل تبلیغ که بگی تنها راهی که میشه محصولم شناخته بشه وبه فروش بره تبلیغه و حساب کردن رو این عامل بیرونی با دیدگاه توحیدی در تضاده و این وابستگی به این موضوع باعث میشه که نتیجه کاملا برعکس خواست تو باشه و بستن بی نهایت راهی که خداوند میتونه برات به سادگی و به بهترین شکل برات تبلیغ کنه مثل اون ایده ای که خداوند به استاد الهام کرد که اون تست نیمکره چپ و راست مغز رو گذاشتند تو سایت و گفتند که چقدر بازدید داشت
تبلیغی که خداوند برای استاد کردند به این شکل که اون دوستمون اقا حمید گفتند که چقدر اماده دریافت این اگاهی ها بودند و مدتها تشنه شنیدن این اگاهی ها بودند که تو مسیر کوهنوردی که همیشه میرفتند و برای اولین بار صدای ویس استاد رو تو کوه از گوشی اون خانمی شنیدند که برای اولین بار بود ایشون رو تو کوه دیده بودند و ازشون پرسیدند این صدای کیه و اون خانم استاد رو معرفی کردند و اقا حمید اومدند عضو سایت شدند دوره های زیادی هم خرید کردند و چقدر پیشرفت کردند اگر دست خدا رو باز بزاریم و اجازه بدیم و فقط رو خودمون کار کنیم و محصول با کیفیت وارزنده تولید کنیم خداوند بهترین فرد اماده ترین فرد رو برای محصولت میاره البته اگر اجازه بدیم که خداوند کارها رو انجام بده وتسلیم باشیم وانقدر دنبال تبلیغ کردن با صرف هزینه های گزاف نباشیم
مثالهای خوبی استاد جان از شرکت کاسکو و شرکت تسلا زدید و من سایت ارزشمند شما رو هم بهش اضافه میکنم نماد افرادی که بهترین وبا کیفیت ترین محصول رو ارائه دادند و خداوند هم تبلیغشون رو میکنه چون گسترش بزرگی رو در جهان ایجاد کردند و این چنین گسترش بزرگی حتما مورد حمایت و هدایت خداوندی هست که اراده اش بر گسترش و پیشرفت این جهان مادی هست
افتادن تو چرخه اشتباه و معیوب تبلیغ تو رو به طمع و عجله میندازه به طوری که این طمع تو رو به جایی میکشونه که تو بیشترین هزینه رو برای تبلیغ میدی در حالی که تکامل رو رعایت نکردی و ظرفت اصلا اماده دریافت نیست و این اماده نبودن باعث میشه تو در هم زمانی قرار نگیری و در زمان نامناسبی تبلیغ کنی که هیچ نتیجه ای نده مثل همون دوستی که استاد گفتند تا تبلیغ کردند وشماره تماس رو بین مردم پخش کردند مخابرات عملیات کابل برگردون رو شروع کرد و اصلا تو اون زمان تلفن هاشون قطع بوده همیشه به عناوین مختلفی این مسئله پیش میاد یا اینترنت قطع میشه یا پندمیک میشه یا….. حالا چرا این مسائل پیش میاد ؟ به یه دلیل مهم و اساسی چون بر خلاف قانون بدون تغییر خداوند هست و مسیر درستی نیست
استاد گفتید که همیشه همه چی رو با قانون بررسی میکنید و تطبیق میدید بنابراین میتونید پیش بینی کنید که پایان این مسیر چی میشه وهربار هم پیش بینی درستی داشتید و قانون بدون تغییر و ثابت رو بهتر وبهتر درک کردید وقتی ما از راه درست حرکت نکنیم طبق قانون نتیجه درست وپایداری نخواهیم داشت و مثال شرکت پدیده شاندیز هم کاملا تبلیغاتش که همه جا بود رو کاملا به یاد دارم وچقدر هم مردم سرمایه گذاری کردند رو این پروژ و چقدر متضرر شدند دونستن قانون و عمل کردن بهش چقدر میتونه جلوی این اشتباهات و ضررهای سنگین رو بگیره خدارو شکر که تو این مسیر الهی این اگاهی ها رو یاد میگیریم وانشا الله تو عملکردهامون همیشه رعایت کنیم وطبق قانون عمل کنیم از خدا میخوام این باور بنیادین بشه تو وجودم و اینجوری که استاد باور کرده و عمل کرده من هم باور کنم و عمل کنم که فقط کافیه من رو خودم کار کنم خداوند افراد هم فرکانس با من رو خودش میاره تبلیغم رو میکنه کافیه باااااااااور کنم به صورت بنیادین الهی امین
استاد واقا ابراهیم عزیز با تمام وجود برای تهیه این فایل بسیار ارزشمند سپاسگزارم عزتتون ابدی و زیااااااااد عاشقتونم ❤❤❤❤
خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤ ❤ ❤❤❤ سِودا❤❤❤
سلام به همه دوستان عزیزم
این فایل خیلی عالی بود و پر از نکته های ارزشمند و طلایی که میشه ساعت ها در موردش حرف زد اما میخوام در مورد این موضوع حرف بزنم که وقتی کار با کیفیت انجام میدی و خود مشتری ها برات تبلیغ میکنند همین امروز یک مصاحبه دیدم از آقای عباس برزگر که دهکده توریستی داره داخل ایران و خیلی هم معروف شده و مردم میشناسند ایشون رو توی تلویزیون شبکه سه برنامه ماه عسل یه مصاحبه باهاش میشه دقیقا جمله ی که به کار میبره رو اینجا می نویسم :
«من سایت و اینترنت هیچی ندارم اما آدمی هستم که یه توریست خارجی رو راضی میکنم میره 100 تا توریست دیگه رو برمیگردونه این تخصص رو دارم»
دیگه قضیه رو تا ته بخونید که چه اتفاقی میفته برای کسی که هیچ سایت و اینترنتی هم نداره اما توریست ها برای چندین سال جلوتر همه اتاق ها رو رزرو کردن
خیلی خلاصه و مفید دوس داشتم این موضوع رو به اشتراک بذارم
در پناه الله مهربان
به نام خداوندی که قوانین ثابتی دارد
سلام استاد عزیزم و دوستان گلم
خدا رو شکر می کنم که امروز توفیق شنیدن این فایل با ارزش رو به من داد و جواب سوالی رو چند روزی بود که ذهن منو در مورد تبلیغات درگیر خودش کرده رو گرفتم و خیلی خوشحال شدم
مثال استاد عزیزم در مورد رستوران هانی عالی بود و داستان اون خانم هم خیلی برای من که به دنبال رسیدن به استقلا مالی هستم بسیار آموزنده بود و پر از آگاهی بود که این کلمات استاد رو باید با طلا نوشت خدایا شکرت
من خودم هم به دنبال گسترش و رونق دادن به کسب کاری هستم که حدود ۱۰سال در آن دارم فعالیت می کنم و خدا رو شکر تا الان خیلی عالی نتیجه گرفتم ولی می خواهم به اون یک سرویامان حسابی رو بدم و الگوی من در این کار شرکت تسلا هست که تاریخ استفاده از ماشین های الکتریکی و پاک و اینقدر نزدیکتر کرد و خیلی برای من جالب توجه بود که این شرکت با وجود این همه نتیجه حتی یک سنت هم خرج تبلیغات نکرده و هزینه تبلیغات رو برای گسترش شرکت خودش هزینه کرده و این خیلی برای من شگفت انگیزه بود
و فروشگاه کاسکو که استاد مثال زدن خیلی عالی بود و با وجود این همه رقیب بازهم به فعالیت خودش بدون هیچ تبلیغی ادامه داد و کلی نتیجه گرفته و حتی بهتر از وال مارت که بسیار تبلیغ می کنه و کاسکو فروشگاههای خیلی بزرگی داره که برای خرید حتی پمپ بنزین مخصوص برای مشتریان دارن و برای خرید از این فروشگاه بزرگ باید عضویت داشته باشی و این ایده خیلی به من داد
خدایا شکرت
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
درود به استاد عزیزم
استاد علاوه بر این که توضیحاتتون طبق قانون است،، اگر حتی کسی قانون را نیز نداند به قدری منطقی توضیح دادید که هر شخصی با اطلاعات پایه هم برایش قابل فهم است…
وقتی داشتید توضیح می دادید که هنگامی که انسان در دام تبلیغ می افتد، یواش یواش غرق می شود طوری که ابتدا متوجه نمی شود، سریع گفتم مثل قمار، یواش یواش نابودت می کند،، که بعدش خودتون به قمار اشاره کردید، و کلی ذوق کردم که مطلب برام جا افتاده🤲🏼🥰
شرطی کردن در هر زمینه ای خلاف قانون است و تو را از لذت بردن مسیر باز می دارد،، وقتی تبلیغات را اساس بیزینس خود قرار می دهی یعنی به فرعیات چسبیده ای و اصل که خود کار و کیفیت است را فراموش کرده ای،، واقعا در هر زمینه ای باید تکامل طی شود ولو آن تکامل یک ساعت باشد، باید طی شود، و این رشد به قدری برایت جذاب است که دیگر رسیدن به مقصد در الویت نیست، لذت بردن در راه رسیدن به آن مقصد اهمیت می یابد…
مثل شرکت تسلا که هدف خود را کیفیت قرار داده و به اصل چسبیده و همین خاص بودنش متقاضی های خاص و ثروتمند را در بر می گیرد،، یا همان خانمی که صاحب رستوران هانی هستند، کاملا با تکامل پیش رفته است و به اصل توجه کرده است یعنی کیفیت، و حتی تبلیغی که پولی هم نبوده را از نظر کیفیت غذای خودش بوده است که اگر کیفیت خوبی داشت، هزینه پرداخت کنید، و این سبک یعنی ایمان و اعتماد به خود
من با تمام وجودم این موضوع را درک کردم که تبلیغ کردن در هر چیزی یعنی نداشتن اعتماد به نفس و نداشتن ایمان قلبی به خود و خدای خود، بنابراین کسی که هزینه های هنگفت برای تبلیغ پرداخت می کند از پایه و اساس همه چیزش مشکل دارد، ذهن و افکار و شخصیتش و به خصوص کاری که در پیش گرفته است…
عزت نفس، اعتماد به نفس، پیمودن مسیر تکامل، ایمان به خود و خدای خود، لذت بردن از مسیر و شکرگزاری= احساس خوب= رسیدن به هر خواسته ای
سلام به همگی به به …عجب فایلی بود عجیب به موقع بود کیف کردم لذت بردم چقدر میخواستم که ازتون در مورد تبلیغات یه فایل بشنوم واقعااا بی نظیر بوود و کاربردی و مفید. شما میگین چه تبلیغات بکنیم توی کسب و کارمون چه تبلیغات نکنیم کارمون اگر کیفیت و ارزش بسازه در هر دو صورت شناخته میشیم….منم توی کسب و کار سفارش و آموزش طراحی و نقاشی که داشتم اوایل کارم حدود ۱۰سال پیش تبلیغ میکردم ولی خیلی کم هزینه و میشه گفت بی هیچ هزینه ای در سایتهای مختلف تبلیغ میکردم.باورم این بود که من اگه بخوام موفق بشم و دیده بشم از کم و بی هزینه شروع میکنم بعدها کم کم پولمو توی تبلیغات میزارم و این قوانین و با شما استاد آشنا نشده بودم. و کارم خیلی گرفت و مشتری خیلی زیاد داشتم چون باور خوبی داشتم عاشق کارم بودم و هستم. ولی مهارت کافی نداشتم و مشتریها روز بروز کمتر شدن و چون قانون رو نمیشناختم و حرفهای شما رو نشنیده بودم و نمیدونستم خیلی احساس بدی کردم و موندم تو حس بد و یه سری راه هایی رفتم که خارج از مسیر کسب و کارم بود و نتیجه پایداری نداشتم به قول شما. تا اینکه با شما آشنا شدم و خوب طول کشید تا دوباره باورهای خوبم ساخته بشه و دیگه رفتم و توی کار خودم مهارت کسب کردم و دوباره دارم به کسب و کارم جون میدم درسته اول کارم و دوباره دارم شروع میکنم ولی خوب شروع کردم و میکنم که ادامه این مسیر درست مثل مسیر شما پراز نعمت پراز برکت پراز آرامش و حس و حال عالیه که آزادی زمانی و مکانی و تفریحی مالی داشته باشم شما یکی از بهترین الگوهای من در رندگیم بودین و هستین و دستان خدا بود که منو با شما آشنا کرد و من فهمیدم که چقدر دستان خدا بی توقع و بسیار بسیار زیاد مهربانن. الهی شکر الهی شکر که در مسیر درست در حس و احساس درست و خوب هستم و سپاسگذار خدا و خودم و شما و خانم شایسته عزیز که خانومی هستن که رو به قدرتمند شدن هستن رو به رشد پیشرفت و عالی و ایشون هم الگوی بسیار مناسبی برای من هستن. و سپاسگذار تمام دستان خدا هستم دوستتون دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه🤗😚😚
سریال گفتگو قسمت 30
با سلام خدمت استاد عزیز
خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال این گفتگوها همراه بشم و از آگاهی هاش برخوردار
ادامه بحث تبلیغات:
آیا لازمه ما خودمون رو تبلیغ کنیم ؟
تبلیغ کردن در مورد خودمون و تواناییهامون نشان از باور داشتن خودمونه و این فرق میکنه با اینکه پول بدی و تبلیغ کنی
نمونه موفق کسب و کاری که مالک اون به خودش و توانایی هاش باور داشت:
رستوران هانی
استاد جان رفتم ی سرچی کردم .مالک این رستوران ها که الان شعبه های زیادی داره خانم فاطمه طریقت منفرد هستش. خانمی موفق که به خاطر برخورد با ی تضاد توی زندگیش کسب و کار خودش رو راه انداخت و با وجود مخالفت های بسیار اون چیزهایی رو که دیگران عامل موفقیت میدونستن در رستوران داری مثل جنسیت رو نادیده گرفت و تونست با طی کردن تکامل پله های موفقیت رو یکی یکی بره بالا و به عنوان ی صاحب کسب و کار موفق مطرح بشه .
با توجه به چیزهایی که من در مورد ایشون خوندم اولا ایشون عاشق کارشون هستن و دوما به عنوان صاحب کسب و کار همونطوری که استاد شما هم گفتین کاملا در جریان روند کار هستن و نظارت کامل دارن روی جز به جز کارهایی که صورت میگیره .و عامل بعدی هم کیفیت بالای غذاهاست که تونسته مشتری های ایرانی و خارجی رو به خودش جذب کنه .و این هم همون نکته ای هستش که شما بارها بهش اشاره کردین که وقتی وجدان کاری باشه و کیفیت خوب خود این کیفیت خوبه تبلیغی میشه برای صاحب کسب و کار
نمونه ناموفق کسب و کاری که مالک اون پول زیادی برای تبلیغ خرج کرد توی ایران :
پدیده شاندیز :
با توجه به چیزهایی که من مطالعه کردم آقای پهلوان سنگ های بزرگی رو برداشتن .سنگ هایی که ظرف وجودیشون آمادگی پرتاب اونها رو نداشت . در حقیقت ایشون و همکارانشون به جای اینکه پله ها رو از پایین یکی یکی برن بالان با تکیه بر سرمایه سهامداران خودشون رو ی دفه روی پله آخر گذاشتن و چون پله های قبل طی نشده بود خیلی بد سقوط کردن و به حکم حبس ابد گرفتار شدن .
بقول شما استاد وقتی ظرف وجودیت آماده نباشه با تبلیغ نمیشه جلو رفت و با کله میخوری زمین
نمونه موفق کسب و کاری که پولی برای تبلیغات خرج نمیکنه توی شرکت های ماشین سازی معروف دنیا:
شرکت خودروسازی تسلا
استاد با این مثالهایی که دارین میزنین یاد اون جمله انشتین افتادم که میگه:
مثال زدن یکی از راههای آموزش دادن نیست بلکه تنها راه آموزش دادنه
چقدر قشنگ شما هم از ایران و هم از کشورهای دیگه دارین مثال میزنین که این باوره در ما ایجاد بشه که فرقی نمیکنه آدم کجا کار کنه یا چه کسب و کاری داشته باشه مهم اون باورهایی هستش که نتایج رو رقم میزنن
و اینکه توی هر کسب و کاری پتانسیل ثروت ساختن هست حالا چه آشپزی باشه چه ماشین سازی و چه فروشگاه داشتن
و اینکه عشق و علاقه به کار و داشتن باورهای مناسب با هم نتیجه رو رقم میزنن و اگر یکی از این دو تا مشکل داشته باشه نتیجه چیز خوبی نخواهد بود و یا اگر نتیجه ای بدست بیاد پایدار نخواهد بود
این فایل دقیقا داره جلسه ششم قدم اول رو برام مرور میکنه که راجع به هدفگذاریه
همون جلسه ای که دو عامل مهم رسیدن به خواسته ها رو عنوان میکنه :
شور و اشتیاق شدید
باورهای مناسب
و اینکه شور و اشتیاق یا همون انگیزه با برخورد به نضادها به وجود میاد اینجوری نیست که ما بشینیم این انگیزه رو در خودمون ایجاد کینم .همونطور که خانم طریقت با آتیش گرفتن کارخانه همسرش وبرخوردن به نضاد مالی به این فکر افتاد که کسب و کار خودش رو راه اندازی کنه .یا اسلان ماسک با اون تحقیرهایی که شد اون انگیزه درونش شعله ورتر شد .
اما این پشنه به تنهایی عامل موفقیت نیست بلکه در کنار اون باورهای همجهت با خواسته هم باید وجود داشته باشه و اگر وجود نداشته باشه میشه جریان پدیده شاندیز که حتما موسسش انگیزه لازم رو داشته که شروع کرده به حرکت اما چون باورهای مناسب نداشتن نتیجه اون شد.
و باورهای مناسب هم از شناخت خودمون و شناخت جهان بوجود میاد .
توی این مثالهایی که ذکر شد حتما خانم طریقت و ایلان ماسک و امثالهم باورهای مناسب داشتن
چطور میفهمیم این رو ؟
از نتیجه ای که رخ داده
بقول شما استاد وقتی نتیجه درسته یعنی اون باور و اون طرز تفکر درسته و اگر نتیجه غلطه یعنی اون طرز تفکر غلطه . نقطه تمام وقتی به قوانین شناخت داشته باشی خیلی راحت میتونی دلیل موفقیت و شکست آدم ها رو پیدا کنی و خیلی راحت مثل استاد میتونی پیش بینی کنی آینده مالی دیگران رو
خدا رو شکر که داریم از استاد یاد میگیریم که از دید قانون به همه چی نگاه کنیم
ی نکته ای که توی این صحبت ها برای من جالب بود صحبت های آقا ابراهیم در مورد رفتن به آمریکا بود
ایشون با توجه به اینکه قبلا رفتن اروپا پس رفتن به آمریکا هم براشون عادی شده و ذهن ایشون باورپذیر بودن این موضوع رو خیلی راحت قبول میکنه و خیلی راحت میگن میخوام قبل از اومدنم بدونم جواب این سوال رو
و نکته ی دیگه اینه که وقتی استاد دارن در مورد وال مارت و سمز کلاب حرف میزنن ما چون این فروشگاهها رو توی سریال بهشت دیدیدم خیلی درکش برامون راحت تره وقتی که استاد در مورد مقایسه کردن اینها داره حرف میزنه و از این بابت هم خداوند رو شاکریم که با مستند زندگی در بهشت کلی سن تجربه ما رفت بالا و اطلاعات زیادی رو در مورد چیزهای مختلف کسب کردیم .اطلاعات مفیدی که دونستنشون به ما کمک میکنه که بهتر زندگی کنیم
سپاسگزارم استاد و ابراهیم جان
به نام خداوند جان و خرد
سلام به نسرین خانوم دوست و هم خانواده ای عزیز
واقعا کامنت عالی ای بود سپاسگزارم
من 1 سال و نیم بعد دارم میخونمش و تحسینتون میکنم بابت درک بالایی که از قانون پیدا کردین و اینقدر مسلط توضیح دادین.
نقل قولی که از انشتین کردین هم زیبا بود.
این تسلط و اشاره ها نشونه از تعهد و استمرار به کار کردن و بودن در سایته و منجر شده که اینقدر مدارتون بره بالو تر
از خدا میخوام که خیلی راحت مهاجرت کنین به آمریکا و بیاین بری ما صحبت کنین تا بری ما هم عادی بشه و باعث انگیزه
یه درخواست هم دارم که اگه میشه داستان آشناییتون با استاد و نتایجی که گرفتین برامون تو پروفایل شخصیتون بنویسید. بازم ممنونم
هر جا هستید بهترین ها رو براتون از خدای وهاب براتون میخوام
با تشکر از استاد مهربون و مریم عزیز
سلام به آقا محمد عزیز.شپاسگزارم دوست خوبم .خدا رو شکر که بعد از 4 سال همچنان در مسیر خودشناسی و خداشناسی هستن و البته که هیچ وقت انتهایی نداره اعتراف میکنم اگر به این مسیر هدایت نمیشدم جاهل از دنیا میرفتم .چشم توی پروفایل هم مینویسم بموقع یکی دو تا خواسته مونده که یکیش در مسیرش قرار گرفتم اون یکی هم رقم بخوره داستان هدایتم رو حتما مینویسم
درود بر ابراهیم عزیز و استاد عشق
وقتی داشتید در مورد اون خانم که صاحب رستوران هانی هستند ، صحبت می کردید و پیشینه شروع کسب و کار و نوع معرفی خودش که حالا ما بهش میگیم تبلیغ ، را می گفتید اولین چیزی که به ذهن من رسید این بود که این خانم از همون اولین روز کارش چه باور قوی ای داشته که « من غذا را بصورت رایگان به مغازه های اطراف میدم و میگم اگر خوشتون اومد پولش را بدید » … یعنی من هنگ کردم از این رفتار که منشأش باور به وجود انسانیت و خوردن لقمه حلال در انسان هاست . من اگر خودم باشم اولین سدی که باعث میشه دست به چنین اقدامی نزنم اینه که «از کجا معلوم غذا را بخورند و خوششون بیاد و بعد که خوردند پول منو ندند . امروز شکم شون سیر میشه و پول منم نمیدند و خستگی غذا پختن برای من می مونه » و همین شاید باعث شده من خیلی از حرکت های کوچیک را نزنم فقط بخاطر باور کمبود آدم های درست . و همینطور که میبینیم این خانم با همین باور کارش را گسترش میده که دور و بر من فقط آدم خوب هست که بابت خدمات و محصولات من پول میدند و حتی وقتی به موفقیت وسیع تر می رسه ، با همین باور ، اجازه میده توی رستورانش ابتدا مشتری ها بشقاب شون را از اونچه دوست دارند ، پُر میکنه و بعد پولش را حساب کنند ، که یک جور آزادی و حق انتخاب هم داخلش هست که ریشه تمام این رفتارهای درست به همون باور احترام و اعتماد به آدم ها برمی گرده . این نکته خیلی برای من جای تأمل و تفکر نسبت به خودم و کل جهان داره یعنی گفتم من باید خودم را بررسی کنم که اصلا چقدر باور دارم که مردم بهم پول میدند ؟ که این باور خودش میتونه باعث حرکت یا توقف آدم بشه ، چقدر باور دارم که یک عالمه آدم وجود دارند که منتظرند تا من یک حرکتی بکنم و اونها بهاش را بدند ، یعنی اینجاست که می فهمیم اصلا موضوع ، پول دادن برای تبلیغ کردن نیست ، موضوع فقط برمی گرده به اینکه آیا تو خودت را قبول داری ؟ آیا تو میتونی چیزی که تولید کردی یا خدمتی که از پس انجامش برمیای را معرفی کنی ؟ آیا تو باور داری که افراد زیادی هستند که به تو و محصولت احتیاج دارند و بابتش پول بهت میدند ؟ آیا تو اون آدمی هستی که بند کفشش را سفت می بنده و عضله های لب ها و زبونش را به حرکت در میاره تا از خودش حرف بزنه ؟ تا خودش را معرفی کنه ؟ اگر تو اون آدم نیستی که دیگه چرا میری پوستر میزنی و در مقیاس چند هزارتایی یک مشت برگه بی کیفیت تبلیغات انبوه چاپ میکنی ؟ و اگر تو اون آدم هستی که دیگه نیاز به این کارها نیست ، اصلا چرا تمرکز روی این کارها میذاری ، تمرکز روی خودت و کیفیت محصولت و ایجاد باورهای درستی بگذار که موتور حرکت بشند برات تا بلند بشی یه غذای کوچیک توی آشپزخونه اون خونه ای که قبل از اون فقط برای خودت و خانواده ت بدون هیچ توقع مالی ای آشپزی میکردی ، درست کنی و بگیری به دست و چشمت را به خورشید و آدم های دیگه روشن کنی و بگی شما اینو نوش جان کنید و اگر خوشتون اومد بیایید پولش را بدید …. چقدر آرامش ، چقدر امید ، چقدر باور….
و اینجاست که مصداق حرف استاد را می بینیم که تو کار درست را انجام بده ، جهان آدم ها را برات میاره اما به شرطیکه تو هم نگاه مثبت و باور های خوبی نسبت به آدم ها داشته باشی وگرنه اگر غیر از این باشه ، جهان نمی تونه آدم های مناسب را به سمتت بیاره ، نه به این دلیل که جهان نمی تونه یا تو تبلیغ نکردی یا آدم مناسب وجود نداره ، بلکه به این دلیل که تو فراوانی آدم های درست را باور نداری و ارتعاشت حاوی درخواست مناسب از جهان نیست ….
استاد این تنها گوشه ای از آنچه بود که من از این گفتگوی زیبا یاد گرفتم ، سپاسگزارم
اندیشه ی عزیزم کامنت تو یه نشانه ی واضح واضح از طرف خدا برای من بود…و اشکمو درآورد. دلم میخواد ساعت ها و بار ها بخونمش و آویزه گوشم کنم.
چقد دیدم نسبت به آدما بد بود و چقد رنگ متفاوتی گرفت ذهنیتم با پیامت….ازت ممنونم دست قشنگ خدا…
الهی شکرت
سلام به تو دوست عزیز اندیشه آگاه
چقدر خوب درس استاد رو توضیح دادی چقدر خوب نوشتی عزیزم 🥰این فایل نشانه امروزم بود وقتی فایلو باز کردم تا آقا ابراهیم سئوالشونو از استاد پرسیدن ازتعجب شوک شدم بخدا چون دقیقا خواسته من این بود که از کجا کارمو شروع کنم ودقیقا استاد جوابی که دادن حیرت آور بود بعد از این فایل پر از آگاهی هدایت شدم به سمت کامنت شما و چقدر جالب و درست نوشته بودین انگار که داشتین جواب منو میدادین که نوشتین تمرکز روی خودت ،کیفیت محصولت و ایجاد باورهای درست 😍😍ممنونم بابت این نوشته های پر از آگاهیت عزیزم.سلامت و پایدارباشی دوست خوبم😘