گفتگو با دوستان 30 | قانون رشد پایدار - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)

74 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1190 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان عالی و خوب خودم

    در این فایل من نکته فوق العاده عالی یاد گرفتم

    استاد در مورد تبلیغات نکات عالی و خوبی گفتند

    همه این گفته ها برای من این درس را دارد که باید بتوانم روی خودم و باورهای خودم کار کنم

    من خودم را درست است که معرفی می کنم و روی خودم و باورهای خودم که کار می کنم باقی کارها را به دست خدای مهربان می سپارم

    این برای من به این معنی است که باید قدم به قدم جلو بروم

    باید آرام آرام جلو بروم

    همه چیز برای من از زمانی به وجود می آید که بتوانم تکامل خودم را طی کرده ام

    کار خوب داشته باشم

    حال خوب داشته باشم

    آرامش داشته باشم

    در همه این موارد از خدای خودم کمک بگیرم

    این بزرگترین رمز و راز موفقیت در هر کسب و کاری می تواند باشد و آنوقت تمام کسانی که در کنار من قرار می گیرند همه اینها مشتری های وفاداری خواهند بود که بی هیچ پول و بی هیچ مزد و منتی کار من را تبلیغ خواهند کرد

    این نکته را رعایت کنم بی شک من همیشه در آرامشی بسر خواهم برد که حال خوب دارم و همیشه موفقیت برای من خواهد بود

    این صحبت ها برای خود یک دوره آموزشی است و واقعا ارزش دارد که روی خودمان کار کنیم و به نتایج عالی و فوق العاده برسیم

    یاد بگیرم که همیشه از قانون کمک بگیرم

    قانون همیشه ثابت است و همیشه در کنار من برای بهتر شدن حال من خواهد بود

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    Ramtin Seisan گفته:
    مدت عضویت: 2935 روز

    سلام استاد جانم چقدر زیاد به شنیدن صحبتهای شما در مورد این موضوع تبلیغات نیاز داشتم، دقیقا من این تجربه تلخ رو داشتم که وقتی فروشنده آمازون بودم متوجه شدم که اصلا بیس کار فروشنده ها بر روی تبلیغات هست یعنی استاد من که خودش امریکایی بود و یکی از برندهای خوب آمازون رو داشت و فروشنده حرفه ای بود به شدت میگفت تبلیغات تبلیغات تبلیغات و منم که خیلی جدید بودم اصلا چیزی بلد نبودم دقیقا یه موقع فهمیدم که کل فروشم داره پای تبلیغاتی میره که من رو بیاره صفحه اول امازون، بعد از اون توی کار خودم الان یکی دوبار تبلیغات خیلی کم در حد ١٠-١۵ دلار داشتم بد نبود ولی اصلا اون نتیجه ای که فکر میکردم نگرفتم، و بعد هنرجوهام میگفتن یکی شمارو به من معرفی کرده، فهمیدم خدای من پس تبلیغات هم کاری نمیتونه بکنه و فقط باورهام درست کنم، کارم رو خوب انجام بدم ادم ها خودشون من رو به هم معرفی میکنند، و بعد از اون بهترین مشتریهام رو از ایده ای که نصف شب به ما شد و اجرا کردم دارم، یعنی با این جلسه کلا بحث تبلیغات منتفی شد برام، که من کارم رو انجام بدم، فعالیت و تمرکزم به کارم باشه بهتربشم خدا برام تبلیغ میکنه، از طریق الهامات و اقدامات من مشتری میاد، چقدر راحت میشه با درک قانون زندگی کرد بدون مسابقه و تقلا، چقدر لذت بخشه واقعا، ممنونم بهترین استاد دنیا عاشقتونم

    Somi

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    Parvaz گفته:
    مدت عضویت: 2322 روز

    سلام

    قبل از هر چیز واقعا میخوام از ابراهیم عزیز تشکر کنم که بواسطه ی سوالات هوشمندانه ی ایشون از استاد، این فایل های فوق العاده درست شده

    من فایل قبلی با آقاابراهیم رو که سال قبل روی سایت قرار گرفت فکر کنم پنجاه بار گوش دادم ولی الان هرچی میگردم پیداش نمیکنم(دوستان اگر راهنمایی کنن تو کدوم دسته بندی میتونم پیداش کنم خیلی ممنون میشم)

    راستش تمام حرفایی توی این فایلهای اخیر در مورد تبلیغات شنیدم چیزی بود من از قبل بصورت شمی و تجربی بهش رسیده بودم اما اگر میخواستم با دلیل و برهان به یه نفر توضیح بدم که چرا پول خرج کردن برای تبلیغات کار مزخرفیه! قادر به توضیحش نبودم، تمام مدتی که این چندتا فایل رو شنیدم (بارها و بارها) همش میگفتم آررره دقیقا همینطوره من اینارو از قبل میدونستم، انگار استاد داشت افکار منو با بهترین توضیحات و مثالها به زبون می آورد

    در واقع اظهرمن الشمسه که تبلیغات هرگز نمیتونه تا ابد برای کسی مشتری بیاره مگر اینکه مثل یه معتاد به مواد مخدرهربار دوزش رو افزایش بدی(که اینم تا یه جایی جواب میده) این در حالیه که اگر بتونی قدرتت رو توی خلق ارزش و ارتقای سطح کیفی بیزنست بالا ببری اون وقت به قول استاد نتایجت به جای تو حرف میزنه.

    راستش دلیل اینکه من از وقتی یادم میاد با هزینه برای تبلیغات موافق نبودم و حس میکردم حرفای استاد کاملا همسو با اعتقادات قلبی من هست، در ابتدا پیروی از اصل صداقت بود

    من همیشه مشکل داشتم با تبلیغاتی که توش بعضا بزرگنمایی و دروغ وجود داشت، همیشه این برام سوال بود که چرا باید یه برند مثلا شوینده_بهداشتی باید بیاد تو تلویزیون کلی پول بده با شعر و داستان محصولش رو تبلیغ کنه در حالیکه من با یکبار استفاده میفهمم این محصول بدرد بخور هست یا نه؟

    اگر همین پول رو میذاشت محصول بهتر برای من مشتری تولید کنه، نیازی به اینهمههههه تبلیغ نبود که بخواد قبل و بعد و وسط بازی فوتبال هی مارو به تماشای مسابقه دعوت کنه!!! اینکار فوق العاده غیر حرفه ایه

    یا فلان دکتر تغذیه بیاد خودشو به بازیگرا و افراد معروف بچسبونه که رژیم های لاغریشو بفروشه، اگر همون دکتر بتونه کار درست و اخلاقی و علمی ارائه بده و دنبال زود نتیجه گرفتن نباشه،نخواد رژیم های فله ای رو با قیمت غیر منطقی بکنه تو پاچه ملت، اونقدری کارش میگیره که بازیگرا بخوان بیان ازش وقت بگیرن ازش دعوت کنن باهاش لایو بذارن و غیره

    و بعد با بالاترین افراد جامعه به لحاظ مالی کار کنه و بهترین درآمدهارو بسازه بعلاوه اینکه به اعتبار خودش ضربه نزده و لول خودش رو بالا نگه داشته

    مسئله میدونید کجاست؟

    ۱)عدم رعایت اصل صداقت،

    ۲)عدم رعایت قانون تکامل و طمع کردن

    ۳) حرفه ای عمل نکردن

    اینارو طبق معمول بازم اول برای بهتر شدن باورای خودم نوشتم امیدوارم برای سایر دوستان هم مفید باشه

    با آرزوی بهترین ها برای همه مون❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2948 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    حکیم سخن بر زبان آفرین

    سلام استاد گرامی

    سلام خانم شایسته مهربان

    سلام دوستان هم فرکانسی

    خدایا جاری کن بر زبانم آنچه را که باید بگویم

    خدایا شکرت

    در مورد تبلیغات داستان صحبت کردن و اینکه باید به چه شکل باشد تبلیغات

    دوستان نمونه های بسیار زیادی دارند از شرکت‌هایی که تبلیغات داشتند و به نتیجه نرسیدند و شرکت های زیادی که بدون تبلیغات به درآمد های افسانه ای رسیده‌اند.

    راه حل چیست

    تبلیغات خوبه یا نیست

    من درکی که از صحبت های استاد داشتم این بود که مهمتر از تبلیغات ظرف وجودی تو است

    ظرف وجودی

    اگر قرار از باران رحمت الهی استفاده کنی آیا ظرفی برای خودت تدارک دیده ای

    باران رحمت الهی هم همیشه درحال باریدن است

    تو چکار کرده ای

    من خودم را میگویم در خیلی از موارد ظرفی ژندارم که از این باران رحمت الهی استفاده کنم

    حالا بیایم و جار بزنم که من اینم و آنم و فلانم و بهمانم

    چقدر خودم خودم را آماده کرده ام

    نه من هیچ آمادگی ندارم

    می خواهم با آمپول خودم را آماده کنم

    مثل ورزشکاری که میخواد بدون تمرین با دوپینگ خودش رو قهرمان کنه

    نمیشه

    راه ندارد

    تکامل قانون ابدی‌ است

    قانون تکامل رو نمیشه دور زد

    نمیشه قوانین آنطوری که ما می‌خواهیم عمل کند

    نمیشه این سیستم آنطوری که ما می‌خواهیم عمل کند

    اگر ما به درک این مسایل برسیم و قوانین را در عمل پس از درک به انجام برسانیم ‌‌‌‌‌‌و عامل به قوانین باشیم شرایط را خیلی بهتر درک میکنیم، عجله نمی کنیم و لذت می‌بریم از مسیر زندگی

    قانون تکامل

    هرچی بگم برای خودم کم گفتم

    چقدر ضربه خوردم از عدم رعایت این قانون

    و چقدر خوب بود اگه رعایت میکردم این قانون ساده را

    خدایا به من قدرت درک و مهمتر عمل به قوانین را بده

    الهی آمین

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    💚❤️💙💚❤️💙💖💚❤️💙💖💚❤️👆💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    زهرا مرادی گفته:
    مدت عضویت: 1404 روز

    سلام خدمت استاد و دوستان عزیزم

    وای خدای من هزاران بار شکرت میکنم که چقدر دقیق و به موقع بنده هاتو هدایت میکنی خدایا شکرت

    چند روزی بود که سردرگم و یه جورایی نا امید بودم و به دنبال جواب سوالتم می‌گشتم که خدایا من کسبو کارم رو شروع کردم اما من چطور خودمو معرفی کنم تا اینکه رفتم به صحفه شخصی خودم و ناخودآگاه قسمت نشانه امروز من رو زدم و به این صفحه هدایت شدم وای چشمام پر از اشک شد

    که خدایا چقدر خوب منو هدایت کردی به همون چیزی که نیاز داشتم

    استاد چقدر خوبه که ما شما رو داریم و از شما درس میگیریم خدایا شکرت

    من امروز فهمیدم که چقدر باور اشتباه داشتم من همش فکر میکردم که مردم پول ندارن تا بتونن کالا من رو تهیه کنن و من با این طرز تفکر وقتی کسی از من قیمت کارهام رو میپرسید من با نگرانی قیمت خیلی پایینی میگفتم و با اینکه قیمت مناسب بود کیفیتم عالی بود اما باز هم مشتری جذب نمیکردم من امروز فهمیدم که من باور کمبود دارم باور اینکه مردم توان خرید ندارن این در حالیه که افراد. دیگر با قیمت های بسیار بالاتری مشتری های بسیار زیادی دارن

    من امروز فهمیدم که نباید نا امید بشم باید باید حتما آرام آرام تکامل رو طی کنم اون هم با باور های مناسب

    من باید روی باور های فراوانی کار کنم و اینکه مردم ثروتمندن و برای کالای خوب و با کیفیت بهاشو پرداخت میکنن

    وقتی کارتو شروع کنی وقتی آرام آرام قدم برداری وقتی باور و ایمان داشته باشی به خودت به خدای خودت خدا و جهان همه چیز رو برات فراهم می‌کنه

    فقط کافیه که تمام تمرکز تو بزاری روی خودت و باورهای خودت و با ایمان جلو بری و قدم برداری

    خدارو هزاران بار شکر میکنم که منو هدایت کرد و امروزم رو ساخت و چقدر خوشحالم و حس خوبی دارم که آگاهی از جنس الماس ارزشمند رو دریافت کردم

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    ممنونم از استاد عزیزم و کامنت های دوستان عزیز که چقدر هدایت بخش بود برام 🙏🙏❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2736 روز

    به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمان ها و زمین در دستان اوست

    به نام یگانه قدرت حاکم بر زندگیم که لحظه ای از من غافل نمیشود و همواره به سادگی مرا هدایت میکند و همواره با من سخن میگوید

    درود نازنین استادم

    من در شگفت زده ترین حالت ممکنم.استاد جانم مو به تنم سیخ شده بدنم یخ کرده به حدی که پنجره اطاق زیبام رو که روبروی پنجرش رو به یک ویوی بی نظیر نشسته ام بستم.هوا عاالیهه اما من حیران ترینم و تاثیرش رو در بدنم دارم میبینم.

    این فایل نشانه امروزم هست.به محضی که شروع شد اشکهای منم جاری شد.

    مگه میییشه انقدر دقیق.البته که میییییشههه.به حکم تجارب قبلیم میشههه.

    اصلا من راهی ندارم جز حرکت و پیش رفتن با این هدایت ها و پوش کردن های زیبا و ملایم و لحظه به لحظه ی پروردگارم.

    حس میکنم انقدر عاشقانه دووست داره توانایی هایی که بهم داده رو به مرحله ی عمل برسونه و از دیدنشون لذت ببره که به هر طریقییییی داره مسیر رو برام هموار میکنه.

    باور نمیکنید نمیدونم از کجا بگم چطور بگم.

    استاد من قبلا هم حضورتون گفتم من و همسرم در زمینه شغلی مثل سایر زمینه هایی که مشترکا باهم هستیم باهم کار میکنیم.

    به طرز بسیار عجیب و بی ربطی از نظر منه انسان کار ما به سمتی پیش رفت که لابلاش لازم شد که به یکی از تواناهایی قدیم من بپردازیم تا از طریق اون کار اصلیمون بهتر پیش بره.

    من نمیییدونم چطووور اینجور شد نه از طریییق من که از طریق همسرم پیشنهادش و پووش شدنم اتفاق افتاد.

    من کم کم ایده هایی که قبلا به ذهنم میرسید که بعد از انجام یک مهم به اوون مهم برسسسم تو ذهنم پر رنگ میشدن و تلنگر میخوردن.حتی تو خواب حتی به محضی که بیدار میشدم یه ایده میومد و اصلا نمیدونم چی شده من الان وسط ماجرام.

    استاد خدای من گواهه این صحبت از همسرم رو عینا نقل قول میکنم.

    نگین میبینی خدا چطور داره مسیرتو نشون میده و همه چیز رو داره جوری میچینه که تو این کار رو انجام بدی

    اصلا همسر من کار و بار خودش رو ول کرده شده دستی الهی از دستان خدا افتاده دنبال کارای من.

    ببینید بخاطر اون کاار به ظاهر اصلیییمون این اشتیاق و همت و اراده به دلش افتاده و دااره پیش میره.کارایی که من نمیدونم چطور داره انقدر قشنگ و با کیفیت پیش میره.

    ببینین استاااد میخوام به ماهیت بپردازم نمیخوام اسم بیارم و فقط بدونید تفاوت از زمین تا آسمونه بین بیزینس اصلیمون و این کاری که من دارم به آرامی به سادگی به راحتی به سمتش هدایت میشم.

    میدونید موضوع جالب اینه که قبل از این قضیه من به اینکه از لحاظ کاری مسیر جدیدیو پیش بگیرم تو ذهنم فکر میکردم یعنی دوست داشتم تو شاخه ی دیگه ای از بیزینسمون که بیشتر با روحیه من سازگاره مجددا ورود کنم. چون طبق قانون تمرکز لیزری الان مدت طولانی هست که جفتمون یعنی من و همسرم تمرکزی اومدیم روی یک قسمت دیگه از کارمون کار میکنیم و من تو این مدت ازون زمینه فاصله گرفته بودم. میخواستم در کنارش این کار خیلی جدید :)) روهم انجام بدم چون واقعا جفتشونو یعنی کار جدید و کار جدیدتر رو :))) دوست دارم و هنوز نرسیدم به اون مرحله که کدوم یکی برام ارجح تره و خدارو شاکرم که انقدددر به من نعمت و توانایی و استعداد داده که خدا شاهده گاها گیج ترینم که خووب از کدومشون استفااده کنم به کدوم برسم کدومو بیشتر پرورش بدم.اما یهووو دیدم به طور واضح بهم گفت نگین جانم کدووم کارو هنوووز که هنوووزه از بچگی بدون در نظر گرفتن شرایط انجام میدی؟سرد بوده گرم بوده خسته بودی نبودی حالت خوب بوده نبوده انجام دادی کدووم کاره حالتوو خوب میکنه کدوومه که وقتی انجامش میدی انقدر برات بدیهیه که متوجه تفاوت فاحش عملکردت با دیگران نمیشی.

    بعد گفتم بابا خدا قربونت برم نگوو اینوو الکی هندونه زیر بغلم نده کااری نیس که.

    هی گوش نکردم گووش نکردم اما شاخکام تییییز شده بود هی نشونه فرستاد گفت ببین اینوو ببین اونو ببین ببیین ببیییین

    و دییدم دیدم دیدم و باور کردم باور کردم

    بعد یهو بوووم سلسله اتفاقای بعدش پیش اومدن.

    استاااد من فقط میدونم به طرق مختلف از طریق شما از طریق سایت کامنتای بچه ها از طریق کلام همسرم از طریق یه پستایی تو فضای مجازی انقدر خدا بهم نشون داد که یهو قدرت گرفت تو ذهنم که آرهههه اصلاااا اینی که هست عاالیه ولی من توانایی یادگیری بیشترم دارم من بهترش میکنم من باروترش میکنم من بیشتر رشدش میدم من قدم به قدم پیش میرم من میخوام و میتوونم و در این مسیر نمیخوااام خودمو به کسی ثابت کنم تنهااا میخوام این وجه از خودمم زندگی کنم میخوام تجربش کنم میخوام گسترشش بدم

    بعد یهو به فکر فرو رفتم دیدم اینجااا اوونجاییه که انگاری میشه ترکیب تمام استعدادامو بروز بدم و میشه نسخه خاااص من میشه امضااای من میشه مااال من میشششه سبک شخصیه من

    بعد یهو گفتم خدایاااا قربون ذووقت برم که چطوور هدایت میکنی دووس داری تبلور ثروت ها و استعدادها و نعمت های بی انتهای درونی که بهم دادی رو ببینی نگاه کنی لذت ببری هزارونی رو به صف وایسوندی که منو واسطه کنی تا بیان پیشم و اون چیزی که باید رو ببینن بشنون و با لذت تر و مشتاق تر به زندگیشون ادامه بدن

    من اووون نقطه ی پر رنگ زمین و زمان و کیهان و کهکشان هاتم که داری هدایتم میکنی به بااار بشینم تا هممونوووو بهتر و زیباتر کنیییی

    من برای دیگران دیگران برای من و با عشششق و لذت فقط پیش بریم

    استاااد من مثل این داستانای کارگاهی برای جذابیت داستان بازم نمیگم رسالتمو بعدا میام میگم.دیگه دارم خودمو لوس میکنم :))))))

    آخه دوست دارم قشنگ توضیحش بدم و الان هیجان زده ترینم با این فایل.

    یعنییییییی من دیواانهههه شدم.

    قشنگ خدا گفت ببین نگین جان الان مثلااااا یه قاشق چایخوری نمک بردار اضافه کن به 1 کیلو و 250 گرم گوشت و دمای گاز رو هم بذار روی 7

    به ایییین حد واااضح دقیق

    گفت خوشگلم کسی تورو نمیشناسه قرار نیس بشینی گوشه به اشتباه بگی خدا منو معرفی کن.آرههه قبووول قربونت برم معرفیت میکنم اما یه قدم اولیه میخواد که.به یه نفر بگو حداقل :))))

    حکایت کج فهمیه رو میتونم اینجوری بگم با یک لطیفه که طرف همش میگفت یا امام رضااا خواهش میکنم من تو بانک برنده شم جایزه بگیرم و انقدر ناله و گریه میکرد و التماس میکرد که دیگه بنده خدا امام رضا به ستوه اومد و اومد به خوابش گفت بابا بنده خدا برو تو باانک حسااب باز کن تا برا جایزت یه کاری کنیم.

    حالاااا من اوونجووری نیسسستم من ترسای دیگم مانع شدن که این قدم اولو برندارم.قبلا هم گفتم به شدت از شهرت هراس دارم.نمیدونم چه حسیه که فکر میکنم زود شناخته میشم و دارم الان تو ذهنم اون روزا رو مدیریت میکنم و یهو میبینم این ذهن چموش و نجواهای اشتباااه میگن میگن ببین نگین حالا باید جواب اینو بدی جواب اونو بدی کلیپ فلانو ضبط کنی اونو ادیت کنی والا بیخیال ولش کن بعد من میگم رااست میگیا.

    حالاااا عاااامو ای ذهن چموش شیطون من تو بذاااا من یه نفرو مدیریت کنم به اونجاشم رسیدم قطعا کم کم راهشو قدم به قدم یاد میگیرم تو مسیر.بعد مگه تو این پروردگارو نمیبینی که داره چطور میچینه بعد اصلاااا مگه من کاری دارم میکنم که مگه قراره من این جور چیا رو مدیریت کنم من فقط قراااره عشق کنممم.واای از فکرشم قند تو دلم آب میشه.مهم تر از همههه وقتی پیش اووومد ان مع العسر یسری راه حل مساله تو خود مسالست و من مثثثل همیشه به پشتوانه تجارب قبلیم ایمان دارم به راه حل در دسترشم هدایت میشم و هی رشد میکنمو رشد میکنمووو رشددد هی عشق میکنمو عشق میکنمووو عشق هی پوول پارو میکنمو پول پاروو میکنمووو پوووول :)))))

    استااااد عاااشقتووونم

    حالا من اول راهم

    میام مفصل میگم بعدا

    یکم نتیجه بدست بیارم نتیجه بدست تشریفمو بیارم.

    در پناااه حق باااشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  7. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1893 روز

    سلام و دورود بیکران…

    استاد این فایل نشانه امروزم بود و دقیقا اون چیزی بود که باید باشه درست زد به هدف

    من توی کسب و کارم که تازه شروع کردم با هدایت خداوند و اجرای ایده ها الان جای خوبی هستم و هر روز به خدا میگم خدایا هدایتم کن و راهنمائیم کن،خدا تو راهنما و هدایتگر منی

    ایده ای که تازه کارم رو شروع کرده بود توی ذهنم بود ولی انگار آماده انجامش نبودم تا دیروز از زبان دوستی بهم گفته شد و یادم افتاد خودم هم به این فکر کرده بودم ولی الان وقتشه برای اجرا اونم تبلیغ کارم بدون پول و هیچ هزینه ای و وقتی زدم روی نشانه ام این فایل آمد دقیقا متناسب با الهامی که دیروز بهم شده بود و من با وجود نجواها و کلی ترسها رفتم برای تبلیغ

    من توی کار دوخت و مزون هستم رفتم از اولین مغازه ای که سر راهم بود شروع کردم عکس کارهام رو چاپ کردم و آدرس و شماره تلفنم رو روی یه برگه A۴کپی کردم و هر مغازه ای که رفتم با اعتماد به نفس خودم رو معرفی کردم و گفتم من مزون کارم میتونم با شما همکاری کنم و همشون با برخورد خوب با من برخورد کردن و از هر مغازه‌ای یه باز خورد خوب گرفتم

    و بعد از بیرون آمدن فقط خودم رو تحسین میکردم که یه جوری تمرین اعتماد به نفس هم بود برام و کلی انرژی میگرفتم که تونستم عالی خودم رو تبلیغ کنم و کارهام رو که میدیدند و میگفتم کارهام مزونی و خاص هستن باورشون میشید چون واقعا تمیز و دوخت هام مزونی هستن

    و قبل از رفتنم کلی نجوا آمد که میگفت نرو باهات برخورد بد میشه اونا مگه به همین راحتی با تو همکاری میکنن و کلی نجوای دیگه که در جوابش میگفتم من کاری ندارم این هدایت خداست گفته برو باید برم،عیب نداره حتما خیریتی برام داره تازه تمرین اعتماد به نفسم هم هست یه تیر دو نشان و الان که رفتم میبینم یه تیر و ده ها نشان بود

    اعتماد به کارم و ایمان به کارم و تقویت این باور بود

    تقویت اعتماد به نفسم

    تبلیغ کارم بدون هیچ هزینه ای

    بازخورد افراد و هر بار رفرش خودم و اینکه اینبار چی بگم بهتره

    از همه مهمتر رفتن تو دل ترسهام وای خدا رفتن تو دل ترسهام و پاشنه آشیلم احساس لیاقت و خود باوری و خود ارزشی

    و الان میبینم نتیجه این حرکت چقدر ارزشمند و بزرگ بود برام فارغ از پول و قبول همکاری

    که فایل جدید استاد که بالای ده بار گوشش دادم تقویت توانایی هاتون و ارزشمند شمردن خودتون و اینکه سرمایه اصلی شما صداقت و پاکدامنی شماست سرمایه شما ایمان و تقوای شماست و امروز چقدر به خودم افتخار کردم و با بیرون آمدن از هر مغازه ای به خودم تبریک میگفتم و خودم رو تحسین میکردم و میگفتم خیریتی برای من داره من باید انجامش بدم

    به خودم میگفتم تو داری سمت خودت رو انجام میدی و بقیه رو بسپار خدا که خودش خوب بلده چه جوری خدایی کنه از جایی کا گمان نمیکنی به تو خیر میده و خدا برای من بسه

    خلاصه کلی باور توی این حرکت الهامی بود ولی باور که بلاخره انجامش دادم و این احساس خوب و که پر از شوقم و احساس خوب نشانه خوبیه نشانه درست بودن مسیرم هست

    و پایان کار امروزم که یکیشون قبول کرد که یه نمونه ببرم و با یه قیمتی که خودم گفتم حاضر شد برام بفروشه تازه کلی تحسینم هم کرد و گفت کاری که میکنی خیلی ارزشمنده،شما از صفر تا صد کار رو خود۸ت انجام میدی برای آموزش و یادگیری وقت گذاشتی نه مثل بقیه که میرن کارگاه ها فقط یه خط صاف رو میدوزم ولی شما خودت کارهارو انجام میدی شما خیلی فرق داری با اونا و با کمال میل قبول کرد برای پذیرش محصولم و امروز به ندای قلبم گوش دادم و الان پر از سپاسگزاری و احساس خوبم خدایا شکرت

    و خیلی زود بازم‌میام نتیجه کارم رو ثبت میکنم

    استاد ازتون سپاسگزارم بی نهایت دوستون دارم ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    سید محسن فاطمی گفته:
    مدت عضویت: 2261 روز

    سلام

    خدایااااا خدایاااا امروز داشتم ب کسب و کارهایی ک بدون تبلیغ برند شدن و معروف شدن فکر میکردم(کارخانه زیتون آرشیا_چندین فست فودی….) ک چطوری بدون تبلیغ رشد کردند واز قضا بعدش پیش خودم گفتم یه سر ب سایت بزنم و این فایل را دیدم و مهر تاییدی بر باورهام شد خدایا سپاسگزارم ازت ب خاطر نشانه هات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  9. -
    زينب شاد و ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 2113 روز

    سلام به استاد عزیزم و هم فرکانسی های عشقم

    چند روزی هست که شجاعت پیدا کردم و از کارم که کارمندی بوده اومدم بیرون و کلی ایده ها دارم و کلی فکرهای خوب و دارم سعی میکنم هر روز خودم رو با دیروز مقایسه کنم و ببینم که چقدر پیشرفت کردم از همه لحاظی، توکل، آرامش و روابط و حال خوب و ….

    برای اینکه بتونم استارت بزنم کسب و کار خودم رو باید کلاسی رو شرکت کنم و آموزش ببینم و کلی تمرین کنم که البته کلاسش ۲ روز فشرده هست و میدونم چون در دایره علایق من قرارداره و من دوست دارم این کسب و کار رو و همچنین توکلم بیشتر شده، همش یه نجوایی بود توی ذهنم که زینب اگه تولید کردی چطوری میفروشی؟ منم میگفتم من تا اینجا میدونم که باید فقط کلاس رو شرکت کنم و در مقیاس کم تولید کنم، اون قدم دوم هست که هدایت میشم، الان نمیدونم ولی بهم گفته میشه، امروز هدایتی اومدم این فایل رو پلی کردم و ۲ بار گوش دادم انگار برای من بود، همش من مخاطب بودم.

    این چند روزی که من اومدم بیرون از کارم کلی بهم زنگ میزنن از شرکت های مختلف که برم براشون کار کنم ولی من تصمیم خودم رو گرفتم، با اهرم رنج و لذتی که دارم میدونم چی میخوام و دارم هر روز پیشرفت میکنم، همینکه هر روز صبح مجبور نیستم برم بیرون این به من حال خوب میده، البته که من خیلی کارمند خوبی هستم و با جون و دل کار میکنم و از کار کردن لذت میبرم حتی در روز های تعطیل،تصمیم گرفتم این انرژی مثبتم رو در کسب و کار شخصی خودم به کار ببرم.

    خدا رو شکر که فایل هایی که در این سایت هست همش رو بازد با طلا زر کوب کرد، از این هنه هم فرکانسی با خواسته هام دیوانه شدم و مبهوت،

    خدا یا شکرت

    در رسیدن به خواسته هاتون براتون راهی پر از شوق و اشتیاق آرزومندم🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  10. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 943 روز

    بنام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به عزت و اسانی و زیبایی

    .

    امروز به دنبال نشانه ام به این فایل هدایت شدم

    در نگاه اول گوش کردم و احساس کردم هیچ ربطی بین سوال من و پاسخ نیست. شروع کردم خوندن کامنتها، تک به تک، انگار داشتم متوجه میشدم، داشتم به اون لایه های پنهانی که این فایل داشت میرسیدم.

    دوباره فایل رو پلی کردم و مجدد گوش کردم، خدااایا اینبار از لابلای آگاهی ها داشتم پاسخم رو پیدا میکردم. ویادداشت میکردم که پاسخ من کدومه.

    دوباره رفتم سراغ کامنتها و شروع کردم به خوندن، کلمه کلمه، روی جمله ها مکث میکردم، و واقعااا داشتم می فهمیدم که چی داره به من میگه.

    کلیت داستان چیه. ای جانم

    خداااااااااااایا شکرت

    و سپاسگزارم. پر از حس خوبم. ممنونم

    .

    پیامهایی که برام داشت رو مینویسم تا بمونه برام که چه درکی و چه دریافتی ازاین فایل باتوجه به خواسته ام داشتم.

    مهمترین دریافتم

    هرکاری میکنی با قانون تطبیق بده، بررسی کن، براحتی میشه پیش بینی کرد نتیجه یک کار چیه وقتی با قانون ثابت جهان به اون نگاه کنی، میتونی پایان روببینی، خلاف قانون باشه نتیجه نادلخواه هست، قانون میگه تکامل، قانون میگه ارایه کار باارزش و با کیفیت خودش تبلیغه، قانون میگه خودباوری، قانون میگه قلبت رو به هدایت بازکن تا گم نشی

    کار با ارزش و با کیفیت ارایه کن، خودت رو با کیفیت کارت تبلیغ کن و به مخاطب بشناسون، خیلی مهمه که اجازه بدی کار با کیفیت و با ارزشت خودش مبلغ تو بشه، کافیه به چند نفر بگی، اونوقت دیگه هیچ کاری هم که نکنی، کیفیت برات کار میکنه و همون چند نفر میشن بیلبورد تبلیغاتی تو

    روی خودت کار کن، باور مناسب بساز، کارت رو با کیفیت کن، اعتمادت رو به الله تقویت کن بزار راهنمات باشه، اونوقت جهان دست به دست میده تو رو پیش ببره به آسونی و راحتی

    .

    .

    و( نقطه عطف این توجه دریافت هدایتی بود از سمت پروردگارم که گفت هروقت نشانه ای داشتی در طول 24ساعت بارها برگرد ان را گوشکن و ببین که هربار بخشی از آگاهی ها برایت باز میشود)

    ای جااانم که دریافت هدایت چه شیرینه

    خدایاشکرت و قدردانم از این آگاهی هاااا

    .

    سپاسگزارم استاد آگاهی بخش ما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای: