نکته مهم:
این فایل فقط به صورت صوتی می باشد.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- چطور ایمانی تزلزل ناپذیر برای عمل به قانون بسازیم؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع و ارتباط با آن با توحید عملی؛
- اصولی که لازمه رونق در کسب و کار است؛
- چقدر به راحتی درباره دلیل اصلی نتایج، دچار سوء برداشت می شویم؛
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
یک خبر خوب:
«دوره روانشناسی ثروت 3 (کسب و کار موفق) | جلسه 22»، به عنوان بروزرسانی، به جلسات این دوره افزوده شد و در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریده اند، قرار گرفت.
اطلاعات بیشتر درباره این بروزرسانی در دوره روانشناسی ثروت 3
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 31 | توانایی تشخیص دلیل نتایج24MB26 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز و مهربان و آقا ابراهیم عزیز که این سوالات عالی رو همیشه از استاد میپرسن،
از خداوند میخوام کمکم کنه در نوشتن
خب اگر کسی به درستی از دوره های استاد استفاده کرده باشه میتونه حداقل جواب صحیح به سوالات آقا ابراهیم رو بده ولی عمل بهشون خب جای کار داره
من خودم به شخصه هیچ وقت ندیده بودم که پدرم تو کسبو کارش تبلیغ کنه ،یعنی چه اون موقع که پدرم مغازش تو پاساژ بود چه اون موقع که بر خیابون بود چه اون موقع که تو پارکینگ خونمون کار میکرد که مال دوران کودکی من بود،چه اون موقع که مغازه اصلا نداشت و فقط کارگاه بود و تولید میکرد،من هیچ وقت یادم نمیاد پدرم تبلیغ کرده باشه و من خیلی با موضوع تبلیغ مقاومت ندارم و خیلی راحت این موضوع رو میپذیرم،
اتفاقا قبل از اینکه من با استاد آشنا بشم همین 4 5 سال پیش،وقتی که کامل رو کار تولید و فروش محصولاتم مسلط بودم،یادمه بردارم بهم زنگ زد و گفت میخوام فلان مقدار بدم تبلیغ کنن،گفتم داداش ما همین الان از پس سفارشات مشتریان بر نمیایم میخوای تبلیغ چی رو بکنی؟! خب اگر مشتری ها بیان و کلی سفارشو اینا بیاد سمتمون خب ما که نمیتونیم انجام بدیم عملا اعتبارمونم از بین میره،
حالا من اصلا نمیدونستم تبلیغ خوبه یا بده،منم دیده بودم که تو اینستاگرام تبلیغ میکننو نمیدونم همو حمایت میکنند از این حرفا اما هیچ وقت این موضوع رو دوست نداشتم،
وقتی پیج اینستاگرام دست خودم بود،من از وقتی شروع کردم خودم با عشق و خلاقیت خودم از کارها عکس میگرفتم و ادیت میکردم و پست میکردم،رو نظمی که برای خودم داشتم،و وقتی ادامه دادم مخاطبا خیلی بیشتر باهام ارتباط برقرار میکردن و کوچولو کوچولو بهشون اضافه میشد ولی مشتری واقعی بودن،آروم آروم هم فروشم از پیجمم شروع شد حتی ما وقتی مسافرت هم بودیم سفارش میگرفتم،یعنی به صورت تکاملی خودش داشت رشد میکرد و هیچ وقت جوری نبود که از پسش بر نیایم و همش هم با لذت بود،
به قول استاد عزیزم تو دوره ی روانشناسی ثروت یک اولا ما کاری به کار بقیه نداشته باشیم که بقیه دارن چیکار میکنند سرمونو بکنیم تو کار خودمون اگر برای خودمون ارزش قائلیم و ارزش کار خودمونو میدونیم،و استمرار داشته باشیم تو کار خودمون نتایج خودش میاد هر چقدر که ظرف ما بزرگتر میشه باورهای ما نسبت به خودمون به توانمنیدمون به محصولمون به خداوند بیشتر میشه به همون مقدار هم رشد میکنیم،یعنی خیلی مهمه که بدونیم همه چیز تکامل داره،
به قول استاد قانون تکامل رو خدا هم نمیتونه ازش تخطی کنه و هر کس با هر عنوانی با هر دلیلی خواست خلاف قانون تکامل عمل کنه حتما بدبخت میشه،چرا چون ظرفش آماده نیست،
و حالا جدا از قانون تکامل،وقتی ما وابسته به یک عامل بیرون از خودمون میشیم یا حساب میکنیم رو عوامل بیرون از خودمون( عامل بیرون از خودمون منظورم همون افکار و باور های خودمونه) حتما ازش ضربه میخوریم چون این شرکه ،یعنی قدرت رو به جای اینکه به خدا بدی دادی به عامل بیرونی به تبلیغات به فلان آدم که بیاد تبلیغ محصولات منو بکنه،به قول استاد اینقدر خودم بی عرضم که بدم یه نفر دیگه محصوله منو تبلیغ کنه؟
این یعنی بی احترامی به خودت و خدای درونت،
باز هم من تجربش کردم ،اون موقع هیچی از قانون نمیدونستم ولی رابطم با خدا خوب بود یه جورایی ایمانم قوی بود البته نسبت به شرایط اون موقع،یادمه مغازه تو شرایطی دست من افتاد که فروش مغازه خیلی کم بود،و من کلن نمیتونم بپذیرم این موضوع رو حالا هم به خاطر نظر دیگرانه هم کلن نمیتونم محدودیت رو بپذیرم ،مخصوصا اون موقع ها که خیلی قرآن و نهجالبلاغه میخوندم و ایمانم به خدا در حد خودش خوب بود ،و همش این جمله ی امید به خدا رو زبونم بود،به خودم به شاگردها به بابام امید واری میدادم که انشاالله به زودی همه چی درست میشه به زودی سفارشات میاد، که الان که قانون رو میدونم فهمیدم که افکار و ایمان خودم باعث شد که همه چیز آروم آروم تغییر کنه،به حدی که ما همیشه سفارش داشتیم برای تحویل و من همرو برگه برگه کرده بودم زده بودم به ستون کنار میزم که حواسمون باشه چه سفارشی رو تا چه تاریخی باید تحویل بدیم ،
نه تبلیغ کردم،نه ادا اطوار تو اینستاگرام درآوردم،هیچی،
مشتری ها از جاهای مختلف به سمتمون هدایت میشدن،
اصلا آقا جان وقتی ما اینو باور کنیم که تمام اتفاقات زندگی ما داره توسط افکار و باور های ما رقم میخوره که باورهای ما به خاطر ورودی های ذهن ما شکل گرفتن،
خب دیگه چی بهتر از این میتونه باشه آخه؟! دیگه خدا چطوری لطف و رحمتشون میتونسته شامل حال ما کنه که ما خودمون انتخاب کنیم که چی رو میخوایم و مارو به سمتش هدایت کنه؟!
در مورد کارمونم که صنایع دستی چرمی هست،ما همیییییییشه خودمون و هنرمون رو باور داشتیم یعنی پدر من از همون اول هر کاری درست میکرد دهن همه آب میفتاد نصف کارایی که اون اوایل درست میکرد اصلا ایران نیست،یعنی ما همیشه باورمون نسبت به کاری که تولید میکنیم عالی بوده و نتیجه هم همیشه حتی الان که من خودم مغازه زدم به لطف هدایت خدا،همین الانش هر کی میبینه کارو اصلا هاجو واج که کجا بوده این محصولات تا حالا ،و باااار ها شده شاید بگم یک میلیون بار من اینو شنیدم و دیدم از مشتری که کارهای شما بی نظیره فوق العادست بسیار زیبا و خاصه،یعنی این باورها خوب تو عمق وجود ما نشسته،اما اما یک مشکل اساسی همیشه بوده که نمیتونم منکرش بشم و اون هم باور به فراوانی بوده،که من اصلا تا قبل از اینکه با استاد آشنا بشم اصلا نمیدونستم چی هست،یا اصلا وجود داره،
یعنی همیشه ما باور داشتیم که محصولاتمون بی نظیره اما همیشه برام این سوال بود که چرا پس فلانی که خیلی مثلا محصولاتش مسخرس اینقدر ثروتمنده؟ و ما که اینقدر محصولاتمون بی نظیره همیشه هشتمون گروه نهمونه؟
که خدارو صد هزار مرتبه شکر رسیدیم به بحث باور ها،
یعنی من تا وقتی باور نکنم که ثروت در جهان بی نهایتی یا مشتری هایی که خیلی راحت مثل آب خوردن میتونن محصولات من رو بخرن بی نهایته و در کل روی باور های ثروت آفرینم کار نکنم هر تقلایی دیگه ای آب در هاونگ کوبیدنه
شاید چهار روز با مثلا تکنیک فلان استاد تو فلان دوره اینستاگرام بتونیم مشتریهامو یا فروشمو بالا ببرم تازه اونم چون باور کردم که راهش اونه،اما به خاطر باور های محدود کننده ی دیگم آبی توی ظرفم جمع نمیشه،و همیشه در فقر به سر میبرم،
اما وقتی من باور میکنم همه چیز داره توسط افکار و باورهای من رقم میخوره و میام چرندیاتی که از بچگی تو مغذم کردن یا همین الآنم 99/9 درصد مردم جامعه میگن رو تغییر میدم و فراوانی رو سعی میکنم باور کنم و به صورت مداوم روشون کار میکنم میبینیم که نتایج از همون لحظه شروع میکنه به تغییر کردن،وقتی هم که نتایج تغییر کنه باورمون قوی تر میشه بیشتر رو باورات کار میکنیم وقتی باور ها قوی تر بشه نتایج بزرگ تر میشه وقتی نتایج بزرگتر بشه باوره قوی تر میشه و این روند تا ابد ادامه داره،
این که ما الان میبینم که ایلان ماسک به این حد از توانایی و باور رسیده به خاطر همون ایمان آوردن ها و اقدامات کوچولو کوچولو بوده ،هی نتیجه گرفته باورش قوی تر شده رفته سراغ کار بزرگتر تااا رسیده به اینجایی که ما الان داریم میبینم،
باز هم طبق صحبت استاد دقیقا خیلی از مواقع ما گول میخوریم که دلیل موفقیت فلان آدم به خاطر این بوده که مثلا تبلیغ کرده یا مثلا به خاطر این بوده که صبح ساعت 6 از خواب بلند میشده یا مثلا فلان جنگولک بازی رو تو اینستا در آورده یا مثلا شب و روزشو بهم دوخته بوده و مثل خر کاری میکرده در صورتی که ما در تمامی این موارد میتونیم برعکسش رو هم پیدا کنیم که این کارها و هم انجام دادن و اصلا موفق نشدن،
و استاد به خاطر همین موضوع که خیلی از مواقع ما گول میخوریم موقع الگو برداری از افراد موفق،استاد شیوه رو تو دوره روانشناسی 1 تغییر دادن و یک شیوه ی جدید جایگزین کردن که خیلی سرعت رشد مارو میتونه بیشتر کنه،که هر کس تو مدارش باشه میشنوه و عمل میکنه،
در مورد همین موضوع،من یادمه سال آخری که اصفهان بودم خدا منو هدایت کرد پیش یه مربی بوکس حرفه ای که برای من تو اون زمان فوق العاده بود و شاید بگم من فقط در مدت 3 الی 4 ماه کل پازل بوکس من بعد از 11 سال تکمیل شد،و بعد از اون من از اون استاد طبق هدایت الله جدا شدم و اومدم تهران،
من کلییییی موفقیتهام بزرگ شد از همون اصفهان تا وقتی که اومدم تهران، بعد همه بچه های اصفهان فکر کردن که دلیل اصلی موفقیت من این بوده که من با اون استاد کار کردم خودشم بنده خدا همینطور فکر میکرد،
در صورتی که هیچ کدوم از شاگردهای چندین سالش که وااااقعا هم خوب بودن نتایج منو نگرفته بودن و من متوجه شده بودم که به خاطر افکارشون بوده،
و نتایجی هم که من گرفتم به خاطر این بود که من با استاد آشنا شده بودم و تازه تو شروع کار کردن روی خودم و باورهام هم در مورد خودم هم تواناییم تو بوکس هم اینکه آقا جان منم میتونم به جاهای خیلی بالا برسم بودم،و قدم به قدم هدایت شدم به مسیرهای بهتر ،
و همشون دویدن رفتن با اون استاد کار کردن و بعد از مدتی هم اصلا نیستو نابود شدن اصلا نیستن دیگه هیچکدوماشون،
تنها عامل موفقیت افراد باورهاشونه،نسبت به خودشون به تواناییشون و باورهای ثروتشون،
وقتی کسی قانون ذهن رو بلد باشه دیگه دنبال کارای بیهوده نمیره،
آهان اینم بگم که تو کار پدرم درسته که ما تبلیغ نمیکردیم اما خیلی از مواقع عوامل بیرونی رو ما دخیل میدونستیم مثلا جای مغازه یا شهر یا ویترین مغازه یا اوضاع بازار یا رییس جمهور،و خب همین ها ترمز های ذهن ما بودن برای دریافت نکردن وعده ی های خداوند برای دریافت نکردن ثروت پایدار،
و من که خیلییییی کار دارم تا روی خودم کار کنم و باور هامو درست کنم تا ترسهام کمتر بشن،اما من طعم لذت تغییر باورها رو چشیدم،دیدم که چطور وقتی روی باور فراوانی کار میکنی مشتری های بهتر میان از جایی که فکرشو نمیکنی چشیدم لذت افزایش درآمد رو،
و الان چالشی که دارم همین مغازه ای هست که توی یک شهرستان با فاصله 20 دقیقه با تهران داریم،ما همیشه وقتی اصفهان بودیم با این که خداییش همونجا هم نتایج خیلی خوبی گرفتیم اما همیشه ورد زبونمون بود که تهران تهران خیلی خوبه،
بعد حالا که اومدیم تهران هم من تغییر خیلی خاصی احساس نمیکنم نسبت به اصفهان اگر با همون باور های قبلی بودم به شخصه،
من فقط اینو متوجه میشم که با تغییر باور هام هرکجای این جهان باشم اوضاع هی بهتر و بهتر میشه،
و در آخر در جواب آقا ابراهیم عزیز که حتما تا الان خیلی درکش از قانون بیشتر شده،
تنها یک اصل وجود داره و اونم اینه که افکار ما باور های ما فرکانس های ما دارن نتایج زندگی مارو رقم میزنن و ما در هر موضوعی هر باور داشته باشیم هر دیدگاهی داشته باشیم جهان هم به ما ثابت میکنه که درست فکر میکنیم،حالا تو تصمیم بگیر که میخوای چطور فکر کنی،هر جور دوست داری فکر کنی الگوهاشو برای ذهنت پیدا کن و نشونه هاشو دریافت و تایید و تکرار کن تا بشه تجربه ی ثابت زندگیت
علی جان با خود شما بودما
خدایا ازت ممنونم که امروز در زمانی که واقعا نیاز داشتم به این فایل منو هدایت کردی به سمتش و گفتی و من نوشتم،
واقعا با تمام وجودم از خدا میخوام ایمانمو هر روز قوی تر کنه کمکم کنه بتونم ذهنمو کنترل کنم و توجهمو ببرم به سمت خودش و وعده هاش،
که او شنونده ی دعاهاست و حتما اجابت میکنه
الهی آمین
استاد عزیزم ممنونم ازت بابت همه چیز
با تشکر از همه ی دوستانم