گفتگو با دوستان 31 | توانایی تشخیص دلیل نتایج

قربون استادتوانمندخودم بشم که ازهمه لحاظ باآدمای دیگه فرق داره .من که بوجودت افتخارمیکنم .

تقلب :واقعن چ واژه ی تلخی ،به خصوص اینکه کسی که اینکاروانجام میده بعدش مدعی هم باشه که اینکارونکرده .فکرکنم طبیعیش اینه که آدم زودعصبانی بشه وطرفوپیداکنه وبه حسابش ،یه جوری برسه .

خداروشکرکه استادازروش وقانون های خودش استفاده میکنه ومیزاره به عهده ی جهان .واینکه خودش چقدباوروایمان به کارخودش داره که ازچیزی نترسه .

اتفاقاچندماه پیش یکی ازفامیلامونو،دیدم ،هردوازصحبتهامون معلوم بودداریم روی خودمون کارمی کنیم .حرف زدوحرف زدیه دفه من گفتم اسم استادعباس منشه؟آخه تمام جملاتت وحرفات ،حرفهای ایشونه گفت:نه واسم یه آقای دیگه ای راگفت .

نخاستم زودقضاوتش کنم گفتم کانالش رابرام میفرستی ؟ووقتی رفتم توکانالش ،واااای خدای من !مگه میشه ؟مگه داریم .تمام جملات وکلماتش ،جمله به جمله بدون کوچکترین تغییری ،حرفهای استادبود..

وقتی عکس واسمشودیدم ،بقدری لجم گرفت ،گفتم لامسب یه کم حداقل به خودت زحمت میدادی یه کم جملات رابالاپایین میکردی .چطورممکنه آدم انقددراین حدمتقلب باشه .یه خورده حتی به خودش زحمت تغییرجملات هم نداده بود.برخلاف میلم تمام فایلهاشوگوش کردم چون میخاستم مطمئن بشم والکی قضاوتش نکنم .

خلاصه بدحالموخراب کرد.باورکنیدصداشوفقط تحمل میکردم.گفتم ینی من اگه جای استادباشم اینوگیربیارم ،میدونم باش چکارکنم .ولی به فامیلمون گفتم این ازاستادمن تقلیدکرده وتمام حرفاشوکپی کرده ومیگه .

اونم چون عادت به استادخودش کرده بود،چیزی نگفت فقط گفت حتمن شاگردش بوده .چون اون خیلی جوان بود.

خداروشکرطرزفکرمون الان تغییرکرده .استادکه استادهستن وحتمن به جای عصبانیت ،تصمیمات درست وراه وروش درست روانتخاب میکنن .

خودمن اگه ازکارکسی یاتیپ کسی یادست پخت کسی خوشم بیادوعینشوانجام بدم .شهامت اینودارم که پیش خوداون طرف بگم من ازاینکارتوخوشم اومد یاازاین غذایاکیک توخوشم اومدودرست کردم .حتی شده جایی خودش نبوده وکسی ازم تعریف کرده ،گفتم ازفلانی یادگرفتم .چقدم طرف خوشحال میشه که ازش چیزی یادگرفتم .حتی بابت اخلاق ورفتار،وقتی ازمنش کسی خوشم میادوانجامش میدم ،میگم که ازکی یادگرفتم .

بالاخره انسانهای بزرگی مثل استاد،رقبای خودشونودارن واین مسله تازگی نداره وفقط درمورداستادمانیست .حرف من اینه که واکنشهای استاد،مثل اونها،بیمارگونه نیست .وباایمانی که استادبه کارومحصولاتشون دارن ،حتمن هیچ احدی هیچ جای دنیا،نمیتونن به استادآسیب بزنن .

چ جمله ی ،طلایی ای استادگفتن ازقرآن :اینکه توقرآن یه جملاتی بیان شده وبااستدلال ازیک جمله ،یکی هدایت میشه ودیگری ،گمراه .چطورمیشه انقددرکیات باهم فرق داشته باشه .برای خودمنم پیش اومده که هردومثلابایکی ،هردومون یه موضوع رامیگیم ولی برداشت من ازاون چیه وبرداشت اون چی؟وبه خاطرهمین به مجادله خوردیم .الان اینوفهمیدم که زمانی میفهمم که راه من درسته یانه ؟که نتیجه ی کارم ببینم چیه ؟اگه تونتایجم احساس آرامش وخوبی دارم ،حتمن درسته واگه حال خوبی ندارم حتمن اشتباه راه ،رورفتم .

اینکه توهرکا ری ،مراجعه به احساسمون کنیم ،خیلی عالیه تامتوجه ی درستی یانادرستی ،عملمون بشیم .

اینوازاستادیادگرفتم وخیلی جاهاکمکم کرده وباعث شده باکسی هم بحث ومجادله ی الکی نکنم .

وتمرکزوتوجهم به خودم باشه ونیازی نیس کسیو، توضیح ویاتوجیه کنم ،ویامجاب کنم که اونم ازمن تبعیت کنه .

هرکسی هم مدارمن باشه یامن اگه ،هم مدارکسی باشم .خودبه خودبدون مقاومتی درکنارهم قرارمی گیریم وباهم تبادل نظرمی کنیم واگه نباشه که هیچ .

اینکه ایمان به کاریامحصول خودت داشته باشی،ینی ازاعتمادبه نفس بالایی برخورداری .وازطرفی ایمان به خدای خودت داری که کمک حالته وتوروتنهانمیزاره وقدرت هیچ بنی بشری ،جلوداروباعث عدم پیشرفت تونمیشه .

ایمان به خودت وایمان به خدای خودت ،هردودرکنارهم قدرت عظیمی به تومیده که همه ی موانع راراحت ازسرراه میتونی برداری وخیلی جاهاتوکاری نمیکنی ،وموانع خودش ازطریق دستان خداوند،برداشته میشه .

واین تجارب به توانگیزه ای میده که خیلی راحت تومسائل وموارددیگه به راحتی میتونی ازاین قانون استفاده کنی وبه راحتی به دیگران لبخندبزنی .

استادنمونه ی خودم ،یکی دوردونه ،تکی تودینا.

نیست مطابقت تودنیا.عاشقتم عزیزم.