گفتگو با دوستان 31 | توانایی تشخیص دلیل نتایج

نکته مهم:

این فایل فقط به صورت صوتی می باشد.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • چطور ایمانی تزلزل ناپذیر برای عمل به قانون بسازیم؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع و ارتباط با آن با توحید عملی؛
  • اصولی که لازمه رونق در کسب و کار است؛
  • چقدر به راحتی درباره دلیل اصلی نتایج، دچار سوء برداشت می شویم؛

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

 


یک خبر خوب:

«دوره روانشناسی ثروت 3 (کسب و کار موفق) | جلسه 22»، به عنوان بروزرسانی، به جلسات این دوره افزوده شد و در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریده اند، قرار گرفت.

اطلاعات بیشتر درباره این بروزرسانی در دوره روانشناسی ثروت 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 31 | توانایی تشخیص دلیل نتایج
    24MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

148 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «لیلا توسلی» در این صفحه: 1
  1. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 773 روز

    181مین گام روزشمارزندگی الهی شکرت که به این طبقه رسیدم خداقوت لیلاجان.

    به نام خدا وسلام به خدا.

    سلام به استادومریم جون.

    الهی سپاسگذارم بابت سلامتی خانواده وفرشته ی نازنینم.

    سلام دوستان متشکرم که هروزبرام پیشرفت هاتون رو منتشرمیکنین خیلی لذت میبرم خدابه همه ی دانشجویان واستادمون قوت بده،آمین.

    جمعه شب براتون نوشتم که ازبلندی توی شب به شهرزیبای بجنوردنگاه میکردم.

    خیلی خوش به حالم بودومثل بچه‌ها ذوق میزدم ازبس که من دوست دارم ازبلندی همه جاروتماشاکنم خیلی زیبابود.

    شب سوئیت گرفتیم: پسرم ساندویچ گرفت جاتون پرازعشق وصفاخوردیم ویک تخت 2نفره داشت رفتم روتخت خوابیدم بچه ها پائین خوابیدن وخیلی ساکت وعالی صبح بیدارشدیم چایی خوردیم راه افتادیم سمت پروژه ای که پسرم برنده شده بود.

    رسیدیم پروژه بچه ها بامهندس قرارملاقات داشتن ومنم توی ماشین بودم جاتون پرازمحبت،صبحانه نون پنیروگردو ،میخوردم باعشق به اطرافم نگاه میکردم اینقدرزیبابود.

    دورتا دورشهر راکوه گرفته بود،توی مسیریک عالمه عشایرکه چادربرپاکرده بودنددیدیم وذوق میکردم.

    کاربچه هام انجام شدرفتیم بش قار داش خیلی قشنگ بود. زیباییها، آبشار،حضوردخترهای جوان ونوجوان وسنین مختلف اردوی مدرسه بودن آهنگهای کردی داشتن وباهم میرقصیدن وصدای شادیشون توی محیط راپُر کرده بودخدایافقط زیبایی میدیدم.

    من کلاً احساساتی هستم الان که کامنت مینویسم خودم راتوی اون محیط احساس میکنم ازخوشحالی اشک میریزم.

    خداهمچین برنامه هارو برام چیده بود که دقیقاً اذان ظهر بش قار داش بودیم نمازخواندم وراه افتادیم.

    ناهاربه شهرزیبای فاروج کباب نوشجان کردیم .

    قوچان بستنی خوردم کیف کردم.چون بستنی خیلی دوست دارم.

    کل مسیر رفت وبرگشت 80٪آهنگهای باب دل من بودومیرقصیدیم وشور ، وشادی داشتیم عجب سفرِ به حالی.

    وبه سمت مشهدراه افتادیم وقبل از رسیدن به خانه توی مسیر پسرم منوسرراه خانه ی خواهرم پیاده کرد.به دیدن خواهرم وشوهرش که تقریبا ازپاافتاده است رفتم .

    وگفتم :خدایابه سادگی به خانه ی خواهرم آمدم وبه راحتی منوببرخانه.

    عصربه پسر سومی تماس گرفتم که ازسرکارخواستی بری خانه بیامنوببرالهی شکرعزیزدلم باپسرم اومدن دنبالم وبه راحتی به خانه رسیدم.

    امروز صبح دوتاپسربزرگم سفرکاری به شهرستان خاف وسنگان داشتن .

    من دیر،وقت بیدارشدم.

    گفتم: خدایانمازظهربخونم میخوام برم پیاده روی کمکم کن کجابرم!!؟؟

    2گزینه یکی پارخورشیدیکی پارک وکیل آباد.

    گفت گزینه ی 2پارک وکیل آباد.

    چندمرتبه به بچه هام تماس گرفتم یادردست رس نبودن یاگوش خاموش است!!!!!!!

    امکان نداره گوشی پسردومی ام خاموش باشه!!!!!خدایاچراجواب نمیدن!؟؟

    نمازخواندم رفتم ایستگاه خط سوارشدم پسربزرگم تماس گرفت.

    گفت: مامان تماس گرفتی برقهاقطع بوده آنتن نداشتیم گفتم خدایاشکرت صدای بچه م رو شنیدم..

    دوباره نیم ساعت بعدکه رسیدم پارک وکیل آبادتماس گرفت مامان توی بیزینس جدیدبرنده شدم گفتم خدایاشکرت چون پسربزرگم اولین باره که توی بیزینس تنهاشرکت کرده و برنده ی کارشده.خوشحال بود.

    وگفت: خبرخوشحال کننده دادم.

    گفتم: موفقی ،قدم اول رو شما برداشتی حتماً به صلاح شماس که این پروژه رو با رهبریت الهی، درمشیت الهی به انجام برسونی. حالالوازم کارجورشد انجام میدی وگرنه بهترازاون کاربرای شماهست.

    چون بچه های من اصلاً هیچ تبلیغی توکارشون ندارن.

    فقط توبیزینسهاشرکت میکنن وقیمت میدن تااعلام نتایج صبرمیکنن وبقیه ی کارها باخودِ خداس.

    البته از قدم اول تمام کارهاشون باخداست.

    الخیروفی ماوقع هراتفاقی تودنیامیفته همش به نفع ماست.

    ومنم امروز،دورِ پارک وکیل آباد رو ، دور زدم تاپارک بانوان که برای اولین باربودمیرفتم بیشترجاهاشو سر زدم ازدرب سمت طرقبه واردشدم اردرب سمت وکیل آبادبیرون آمدم وتاخانه پیاده به مسیرخودم ادامه دادم وتوی مسیریکم شله گرفتم برای ناهارخودم ساعت4/30بعدازظهرخانه رسیدم وبااحساس عالی برای خانواده شام درست کردم.

    همگی لذت بردن الهی شکرت که خودم رو باخانواده ام روی شانه های خدا احساس میکنم.

    عاشقتونم استادازجمعه که یک سفر24ساعته بابچه هام داشتم خیلی لذت بردم کریدیتش اول خدابعدشمامرسی.

    برای همه آرزوی سعادت وخوشبختی دارم یاحق.

    امیدوارم ردپای عالی نوشته باشم.

    دوست دارم بازهم احساس خوبم رو به خداابلاغ کنم سپاسگذارم که من را در سفر24ساعته آنقدبرکت زیبای دیدن دادی وعالیترین پذیرای راداشتی سرم رابه سجده می‌گذارم ومیگم عاشقتم خیلی خدایی منم خوب بنده ای برات هستم الهی شکرت بابت وجودهردوتامون باکل امکانات رفاهی وآسایش فیزیکی ومتافیزیکی بوس به کله ی خدا ایموجی چشمک وبوس وخنده به خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا خدایاعاشقتم، دوست دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: