گفتگو با دوستان 32 | هدف اهرم رنج و لذت

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • اهرم رنج و لذت، باعث عمل به الزاماتی می شود که بارها به تعویق افتاده؛
  • مفهوم کار کردن روی بهبود باورها؛

منابع بیشتر:

دوره روانشناسی ثروت 1 | جلسه 2

دوره شیوه حل مسائل زندگی | جلسه 3


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    305MB
    19 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 32 | هدف اهرم رنج و لذت
    18MB
    19 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

167 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا دهنوی» در این صفحه: 1
  1. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2605 روز

    به نام خدای مهربان

    درود و احترام

    روز 39/ گفتگو با دوستان 32 | هدف اهرم رنج و لذت

    در مورد اهرم رنج و لذت :

    من قبلا هر چی میومدم به خودم با اهرم انگیزه میدادم در مورد فقر و ثروت ،، این انگیزه بدتر من رو سرخورده و نا امید میکرد .. چون باور عدم لیاقت یا در واقع ترمز عدم لیاقت اینقدر توی ذهن من پیچ و تاب خورده و اینقدر دست و پای ذهنم رو فلج کرده که انکیزه دادن به خودم منجر میشد بدتر به خودم و سلامتیم اسیب بزنم !!

    پس نکته ی مهم اینه که موضوع فقط انکیزه نیست،، بلکه موضوع برداشتن ترمزهای ذهنی و حذف اون ها با منطق هستش.. که من با دوره ی کشف قوانین زندگی خیلی واضح و روشن متوجه شدم که ترمز احساس لیاقت من رو واقعا بیچاره کرده که اونجا کاملا در موردش توضیح دادم…

    حالا اومدم یه اهرم ملایم بزای فقر و ثزوت بزای خودم تنظیم کزدم … ولی من هی یادم میره چه کارهایی باید انجام بدم .. یعنی یه سری کارها رو میدونم که نباید انجام بدم و یه سری کارها رو میدونم الان میتونم انجام بدم.. باید سعی کنم در انجام ندادن و انجام دادن این کارها تداوم و استمرار داشته باشم..

    مثلا میدونم یه سری ادم ها رو دیگه نباید باهاشون معاشرت کنم ,, ولی هر بار یادم میره و یا حتی اگر یادمم نمیره یه اتفاقی میوفته که محبور میشم دوباره باهاشون معاشرت کنم !!! یعنی اون باور عدم لیاقته هر جوری شده کار خودش زو میکنه و من رو دوباره با این مدل ادم هایی که نباید باهاشون معاشزت کنم هماهنگ میکنه !! یعنی با وجودی اینکه من تلاش میکنم که معاشرتی باهاشون نداشته باشم ولی اون باوره کار خودش زو در نهایت انجام میده !!! همین ترمز احساس عدم لیاقت !!! (( البته خب بهتر شدم از قبل ))

    یا مثلا میدونم باید زبانم رو تقویت کنم ولی چون کمال گرایی میکنم و پیشرفت های کوچک برام مهم نیست،، خیلی زود دلسزد میشم..

    یا مثلا میدونم باید با تکامل ورزش کنم ولی دوباره کمال گرایی کار خودش زو میکنه ..

    یعنی کلا این باور عدم لیاقته واقعا من رو درب و داغون کرده !!!

    مورد بعدی :

    من هم کلی ورق اچار دازم و هی مینویسم و هی مینویسم چون میدونم خیلییییی کار دارم .. قبلا چندین دفتر پر‌کرده بودم ولی همه رو پاره کردم و الان روی برگه اچار خیلی شیک و مرتب دارم مینویسم دوزه ها رو و تا الان فقط ذوره ی کشف قوانین زندگی که الان جلسه چهارم هستم ،، حدود 300 صفحه اچار نوشتم … یعنی من 300 صفحه از کشف قوانین نوشتم تا تونستم پی به ترمز احساس عدم لیاقت توی ذهنم ببرم !!

    باور عدم لیاقت مسیر زندگی زو برای ادم بسیار سخت و طاقت فرسا میکنه … مهاجرت رو سخت میکنه .. پول ساختن رو سخت میکنه .. روابط رو سخت و ازار دهنده میکنه …. ادم رو با افراد نامناسب هم مدار میکنه …. ازدواج رو سخت میکنه ووووو یعنی این باور تمام زندگی رو سخت و ازار دهنده میکنه !!! در نهایت چون فرد نمیتونه دلیل مشکلاتش زو پیدا کنه برمیگرده به مملکت فحش میده ..

    و فرد نمیتونه از علایق پول بسازه.. نه به این دلیل که موضوع مورد علاقش مثلا ورزش یا هنر یا عکاسی یا ماجراجویی ووووو هرچی ،، پول ساز نیست و توی این مملکت نمیشه… نه نه این دلیلش نیست.. بلکه به این دلیل که فرد به خاطر ذهنیت اشتباهش نسبت به خودش و توانمندی هاش و علایقش و استعدادهاش و عدم لیاقتی که توی ذهنش از کودکی رخنه کرده ،، خودش زو لایق دریافت ثروت و نعمت نمیدونه و نمیتونه فضایی رو در ذهنش متجسم و متصور بسه و نقاشی کنه که داره خیلی خوب از موضوعات مورد علاقش ثروت میسازه ..

    من هی این موضوع رو در کامنت های مختلفم دارم تکرار و تکرار و یاد اوری میکنم به خودم که به یاد بیارم مهمترین کار زندکی من کارر کردن روی اخساس لیاقتم هستش تا بتونم خدا رو به صورت ثروت در زندگیم جاری کنم و بتونم خدا رو به صورت ثزوت در ذهنم نقاشی کنم ..

    چون میدونی من داره یه چیزایی یادم میاد:

    من یه دفتر نقاشی دارم که این دفتر نقاشی در ذهن منه و بی نهایت صفحه ی سفید داره و من میتونم با ذهنم نقاشی های زیبا بکشم و بعد به دستشون بیارم .. پس حالا بیام بزای خودم در ذهنم خونه و ماشین و مسافرت و ازدواج و عشق و سفر و ماحراجویی و لذت و هیجان و ثزوت و اینا رو نقاشی کنم .. !!

    راجب نتایجم هم که قبلا زیاد توضیح دادم ولی توی بحث ثروت به شدت مشکل دارم که اروم اروم دارم دلیلی اصلی مشکلات مالیم رو پیدا میکنم که ارتباط داره به باور عدم لیاقت که ناشی از باورهای مذهبیمه که من نمیتونم ثزوت رو در ذهنم نقاشی کنم !!! من نمیتونم ثزوت رو در کار مورد علاقم در ذهنم بسازم ..

    احتمالا دوره ی راهنمای عملی کمک کننده به من باشه .. الان جلسه هشتمش هستم ..

    خب اینم از رد پای من از روز 39,, خدایا کمکم کن گام ها رو تا انتها بردارم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: