مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- اهرم رنج و لذت، باعث عمل به الزاماتی می شود که بارها به تعویق افتاده؛
- مفهوم کار کردن روی بهبود باورها؛
منابع بیشتر:
دوره روانشناسی ثروت 1 | جلسه 2
دوره شیوه حل مسائل زندگی | جلسه 3
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD305MB19 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 32 | هدف اهرم رنج و لذت18MB19 دقیقه
سلام بر شما
امروز داشتم به این فکر می کردم که رفتن همسرم به ماموریت و رفتن پسرم یک ماه پیش مادر بزرگش در تابستان می خواد به من یاد بده که چطور وابسته نباشم و این عدم وابستگی را تمرین کنم. البته که نسبت به خیلی از آدم ها من شخص وابسته ای به اون شکل نیستم اما باز در مورد نزدیک ترین هایم مثل همسر و فرزند دیدم که این یک مقدار در من وجود دارد.
به طوری که کمی از اینکه خانه خلوت شده بود نمی دانستم چکار کنم انگار که اوضاع حالت نرمال همیشگی را نداشت.
با اینکه بارها خواسته بودم که تنها بشوم تا بتوانم روی خودم کار کنم. البته خب اون نوع تنهایی آگاهانه است اما این تنهایی خب اختیاری نبود. اما باز هم در نتیجه فرقی نمی کرد.
وقتی آرام جان در این فایل گفتند که بخاطر مهاجرت زمان های بیشتری اقتضا می کرده که تنها باشند، به خودم گفتم این یک نعمت بزرگ است. باید سپاسگزار این باشم و خدا رو شکر کنم که این فرصت را برایم فراهم کرده است.
البته با اینکه من هم خیلی از فایل های استاد را بعد از چند بار گوش کردن می نوشتم ولی الان دو سه ماهی است که بیشتر دارم گوش می کنم و وقتی که آرام جان گفتند که دفترهای بزرگ پر می کردند یاد سررسید هایی که خودم پر کردم افتادم و دوباره دلم خواست این کار را بکنم و تصمیم گرفتم از همین امشب و فردا وقتم را هدر ندهم و از این فرصت استفاده کنم وشروع کنم به نوشتن دوباره فایل ها. در واقع خیریت و نعمت و برکت را در هر لحظه باید درک کنم و این تنهایی هم حتما که پر از خیر و برکت و نعمت است.
البته دخترم کنارم هست اما به هر حال فضای خانه خیلی ساکت تر شده و کارهای خانه ام کمتر شده است. این به من فرصت می ده که بیشتر بتوانم فایل گوش کنم و روی خودم کار کنم
اما با کمال تعجب دیدم که برعکس بود. من کمتر فایل گوش کردم. نمی دانم چکار می کردم یعنی کار خاصی هم نبود که وقتم را گرفته باشد اما کمتر فایل گوش کردم. با خودم گفتم این بخاطر این است
– اولا اون باور کمبود وقت است که قبلا سعی می کردم از وقتم نهایت استفاده را ببرم پس از تمام زمانهام بهتر استفاده می کردم
– دوم اینکه فهمیدم ان وابستگی کمی من را پریشان کرده است و من انگار زندگیم در گرو کارهای خانه و ارتباط با خانواده ام خلاصه می شد.
– سوم به خودم گفتم اتفاقا من باید بتوانم در این زمان پیش آمده بتوانم کاری کنم که بسیار بیشتر به من خوش بگذرد. باید این توانایی را در خودم پرورش بدهم که از تنهایی خودم لذت ببرم. باید بیشتر روی ارتباطم با خدای خودم کار کنم. کاری که استاد بارها در فایل ها می گویند باید این ارتباط محکم شود. باید از این ارتباط لذت ببرید. انصافا خیلی از بهبود رابطه ام با خالق خودم راضی و خوشحال هستم، اما باید در کارهای روزمره هم همان ذوق و شوقی که قبلا داشتم زمانی که همسر و فرزندم بوده باید همانقدر مشتاق باشم و کارها را با انگیزه انجام دهم. باید فکر کنم اگر در یک جزیره ای تنها باشم چگونه می توانم از زندگی ام لذت ببرم.
– خلاصه این موقعیت برای من خیلی درسها داشت و یکی از آنها لذت بردن از زمانهایی که تنها هستم است ولی کار دیگری که باید بکنم بیشتر روی ارتباطم با دخترم کار کنم. از بودن کنار او لذت ببرم. سعی کنم با دیدن فیلم هایی که هر دو دوست داریم از بودن کنار هم لذت ببریم. از بازی کردن با بازی های مشترک . از صحبت کردن و پیاده روی کردن در شهر. از خرید کردن.
خدا رو شکر دارم این ها را در خودم پررنگ می کنم. تمرین های اساسی که این مدت دارم انجام می دهم ذکر کنم تا یادم نرود.
– اصل احساس خوب اتفاقات خوب . هوشیار بودن و مونیتور کردن افکارم که به محض اینکه می خواد به سمت خاطرات بد و ناخوش بره یا یک نجوای پریشان کننده بیاد مچش را بگیرم.
– سخت نگرفتن کارها . این را در رفتارم با دخترم و همسر و بقیه داشته باشم و نگران قضاوت دیگران نباشم.
– تمرین عزت نفس. دوست داشتن خودم و تکرار این که من همینطور که هستم دوست داشتنی هستم و خدای من را همینطور که هستم دوست دارد. بالا بردن احساس لیاقت در خرید کردن برای خودم . غذای خوب خوردن. وقت گذاشتن برای خودم برای تفریح یا فایل گوش کردن و هر کاری که حالم را خوب می کند.
سپاسگزارم از استاد عزیزم و همه ی دوستان مهربان