مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
معجزه تمرکز بر نکات مثبت
به جای تقلا برای تغییر دیگران، فقط روی بهبود خودت تمرکز کن؛
ما فقط توانایی تغییر خودمان را داریم؛
وقتی با هر بهانه ای تمرکز شما روی دیگران می رود، گمراه می شوی؛
تعهد نسب به اجرای قوانین، چگونه ساخته می شود و چگونه محکم و تزلزل ناپذیر می شود؛
منابع بیشتر:
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD379MB24 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 33 | معجزه "تمرکز بر بهبود خودت"22MB24 دقیقه
سلام استاد عزیزم ودوستان عزیز
این نشانه امروز من بود دارم روی کنترلگریم کار میکنم
بزرگترین نشتی انرژیم و پاشنه آشیلم که سالهاست دارم روش کار میکنمو بلاخره تونستم ریشه های این پاشنه آشیلمو ببینم با کمک خداوند کنترل گری و واکنش گری و کمال گریم بود
من دائم روی رفتار ادمهای اطرافم حساس بودم وبه شدت واکنش نشون میدادم وسعی میکردم کنترلشون کنم
مثلا درس خوندن دخترم خوابیدن دخترم که فقط 10 ماهشه غذاخوردنشون
همش زندگیو سخت گرفته بودم به خودم وخانوادم
هم خودمو زیر ذره بین برده بودم هم اونهارو
باید تغییرکنن اخه چرا؟چون من احساسم بد بود ومیخواستم اونها کاری کنن که من دوست داشته باشم ومطابق میلم باش تا در احساس خوب باشم
علت اینکه ما واکنش نشون میدیم به محیط اطرافمون و میخواهیم اون بیرون و درست کنیم چون خودمون ناتوان میبینیم که من میتونم خودم بدون توجه به اون بیرون به احساس خوب برسم
ریشه های این نوع نگاه تماما شرک است
دارم کار میکنم تا اوضاع رو نخوام بهترکنم
تا اینکه خودمو تسلیم خداوند کردم
فرمونودادم دستش تمام نگرانی ها وترسهامو نوشتم ازاینکه بچه ها سرمابخورن ازاینکه هی بگم بستنی بخور یا نخور اینو بپوش یا نپوش همسرمو میگفتم چرا الان زردالو خریدی مثلا گیلاس نخریدی همش داشتم غرمیزدم گله وشکایت میکردم
میخواستم همه چیو خوب کنم نذارم دخترا مریض بشن ترس ازاینکه الان مریض بشن همش کنترلشون میکردن
تا اینکه وا دادم
وداره اوضاع خوب میشه به اندازه ای که من بتونم ذهنمو کنترل کنم و وابدم
من داشتم روی خودم حساب میکردم که من میتونم اوضاع رو خوب کنم درصورتی که من توانایی تغییردرونمو داشتم نه بیرونمو
سپردم به خدا گفتم خدایا ازت امنیت میخوام بشوتکیه گاهم وچه زیبا شد
گفتم همه نگرانی هام مال تو آرامشت مال من
کمالگرایی که همه چی بهترین باش وتو داری تقلا میکنی که دخترت همیشه عالی باش توهمه چی خودت عالی باشی خونه ت عالی باش باعث شده بود کنترل کنم واگه چیزی مطابق میلم نبود سریع عصبانی میشدم واکنش نشون میدادم
واین باعث میشد مهم نباشه چقدر روی خودم کارکردم ورفتم اون بالا باهمین کارم سقوط کنم تومدار عصبانیت وخشم
وقتی یاد بگیریم که خودمونو رها کنیم تو وجود خداوند وازش کمک بخواهیم ومطمئن باشیم که اون بهترین وتنهاترین تکیه گاه ماست ودرلحظه باشیمو بپذیریم ادمهارو همونجوری که هستن
وقانونو به یاد بیاریم که تنها فرکانسهامون زندیگمونو میسازه نه ادمها اونوقت مزه شیرین آرامش و میفهمیم
هرروز توی تمرین ستاره قطبیم همه چیو میسپارم به خودش و رها میکنم وخدای مهربونم بهترین میده
این روزها نگرانیم این که دخترم توچه کلاسی با چه معلمی باش دیروز نوشتم براش که چی میخوام و رها کردم
امیدوارم ایمانم هرروز بیشتروبیشتر بشه تابتونم وابدم تابتونم بسپرم بهش که این راه سعادت
الان دارم هرلحظه قانون به خودم یاداوری میکنم که گفتگوهای ذهنیت ورودیهات دارن زندگیتورقم میزنن چیکارداری به اون بیرون بیا اینا درست کن
بقیه ش درست میشه جهان درست میکنه اون بیرون
خدایا کمکم کن دراین راه ثابت قدم باشم این کامنت ونوشتم تا ردپایی باشم که ببینم چقدر پیشرفت کردم
چقدر بجای اینکه خودمو قربانی شرایط ببینم که چراهمسرم بامن همسیرنیست خودمو خالق ببینم
بااینکه همسرم تواین فضاهانیست ولی خیلی بهترازمن داره قانون و اجرا میکنه
به امیدخدای مهربان