گفتگو با دوستان 34 | نگاه گذرا به کلیّت زندگی

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نگاه خداگونه درباره مرگ عزیزان؛
  • مفهوم تولد و مرگ؛
  • چرا درک قانون تکامل، تا این حدّ ضرورت دارد؛

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    399MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 34 | نگاه گذرا به کلیّت زندگی
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

145 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نسرین سلطانی» در این صفحه: 1
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2529 روز

    گفتگو با دوستان قسمت 34

    با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم

    خدایا شکرت که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

    صحبت از مرگ شد چیزی که این روزها دارم دور و برم زیاد میشنوم البته چون دارم رو خودم کار میکنم و خیلی توی فضای مجازی نیستم با تاخیر میشنوم .اصلا بعضی وقتها متوجه میشم که یکی از آشناها فوت شده اما من خبر نداشتم .

    وقتی عکسل العمل خودم رو بررسی میکنم متوجه میشم که خیلی توی این سه سال تغییر کرده دیدگاهم در این مورد جوری که خیلی تحت تاثیر قرار نمیگیرم که ناراحت بشم .بیشتر به این فکر میکنم که این اتفاق ی روزی برای من هم می افته پس باید از این فرصتی که دارم با توجه به شناختی که پیدا کردم بهتر استفاده کنم تا زمان مرگم حسرت نخورم .

    من قبل از آشنایی با شما استاد از مرگ هراس داشتم نه به این خاطر که ممکنه عزیزی رو از دست بدم بلکه به خاطر احساس گناهی که داشتم چون فکر میکردم از جهنمی ها هستم و خداوند من رو عذاب خواهد کرد.

    اما از وقتی که دوره دوازده قدم رو تهیه کردم و روش کار کردم اون احساس گناهی که جامعه و فرهنگ به من داده بود کم کم از بین رفت و به طبع اون ترس از مرگ هم کم کم از بین رفت .و در شرایط الن که خیلی ها ترس از مرگ وجودشون رو فرا گرفته من این حالت رو ندارم .حالابقول دوستمون نمیدونم اگر عزیزی رو از دست بدم چه عکس العملی رو دارم اما در مورد فامیل ها و آشناها این تجربه رو داشتم که ناراحتیم در حد شاید چند دقیقه بوده و بعد سعی کردم حتی توی بطن اون مراسم هم تمرکزم رو بذارم روی چیزهای زیبایی که توی اون جمع یا توی محیط اطرافم توی اون لحظات بود و در این مورد از خودم خیلی راضی هستم و فکر میکنم هر چی ما کمتر احساس گناه داشته باشیم خیلی راحت تر با قضیه مرگ کنار میایم چون این دوتا رابطه ی مستقیمی با هم دارن .

    البته بهتر شدن رابطم با خدای خودم و اون دید مثبتی که بقول شما استاد به خدای درست پیدا کردم در ذهنم با خوندن کتاب های الکترونیکی شما و قرآن و اشاره شما به شناسایی اینکه خداوند در چه مواردی از عذاب الیم استفاده کرده هم مکمل اون برطرف شدن احساس گناه بود چون وقتی ما خدای درست رو بشناسیم خودبخود خیلی از اون احساس گناه های جعلی از بین میرن

    در قسمتی از نهچ البلاغه حضرت علی جملات قشنگی رو بیان کرده:

    ای مردم، این دنیا سرایی است که گذرگاه شماست و آخرت، سرایی است پایدار. پس از این سرای که گذرگاه شماست برای آن سرای که قرارگاه شماست توشه برگیرید. هنگامی که کسی بمیرد، مردم می‌گویند چه بر جای نهاده و ملائکه گویند، چه پیش فرستاده، خدا بر پدرانتان رحمت آورد. (قسمتی از خطبه 214)

    تحسین میکنم صدای زیبای دوستمون آقا نعیم رو .خداوند چه نعمت زیبایی بهشون داده .یاد دوبلرهای خوش صدای سینما افتادم

    صلابت و ابهت توی کلامتون موج میزنه دوست خوبم .کسی میتونه اینجوری قدرتمند صحبت کنه که اعتماد به نفس بالایی داشته باشه چون کسی که اعتماد به نفس بالایی داره خوب میتونه احساساتش رو کنترل کنه

    بله دقیقا خیلی از افرادی که توی شهر من هم زندگی میکنن فکر میکنن که چون شهر ما توسط کوههای بزرگ احاطه شده و دسترسی بهش سخته دلیل پیشرفت نکردنش همینه .در صورتیکه اگر به جغرافیا بود که ژاپن و کشورهایی مثل اون که نباید هیچ رشدی میکردن

    با صحبت دوستمون در مورد بچه ی طلاق یاد حرفهای استاد افتادم در مورد اینکه بچه ای که پدر مادرش از هم طلاق میگیرن خدا رو داره و بنابراین روند زندگیش ادامه پیدا میکنه و متوقف نمیشه همون اتفاقی که ممکنه با مرگ والدین برای بچه اتفاق بیفته .وقتی با این دید به این قضیه نگاه کنیم بچه ی طلاق بودن هم چیز بدی نیست و حتی میتونه به سکوی پرتاب فرد تبدیل بشه .

    چقدر قشنگ مطالب رو برامون مرور کردین نعیم جان که :

    نور منبع داره اما تاریکی نه

    اینکه در نبود نور تاریکی ایجاد میشه و تاریکی فی نفسه وجود نداره

    اینکه خداوند نوره :

    الله نور السماوات و الارض

    اینکه قلب ما یا جای خداست یا جای شیطان .نمیشه توی قلب ما هم خدا باشه هم شیطان.همونطوری که نور و تاریکی ی جا جا نمیشن

    اینکه خدا یعنی قانون بدون تغییر نه ی انسان بزرگتر و قدرتمندتر از ما

    اینکه تا وقتی که نپذیری خودت مسئول زندگیت هستی نمیتونی تغییرش بدی

    اینکه تا دیدگاهت تغییر نکنه هیچ چیزی تغییر نمیکنه

    اینکه دوصد گفته را نیم کردار نیست

    اینکه تا وقتی تمرکزت روی انتقال آگاهی ها به دیگرانه از خودت عقب میمونی

    اینکه توحید رو باید در عمل اجرا کرد

    اینکه سرنوشت ما رو خودمون رقم میزنیم نه هیچ کس دیگه ای

    سپاسگزارم نعیم جان

    و ی نکته ی خیلی مهم که باز هم استاد اشاره کردین اینکه که وقتی ما قانون تکامل رو بپذیریم اونوقت توقعمون از خودمون و خدا منطقی تر میشه و این برای من ی تذکر مهمه که با توجه به شرایطی که داشتم انتظار نداشته باشم که مثل دیگرانی که شرایط من رو نداشتن نتیجه بگیرم در یک برهه زمانی خاص .هر کسی با توجه به سابقه ی شکل گیری باورهاش روند تکاملی تغییر باورهاش با دیگران متفاوته و بنابراین نباید به هیچ وجه خودمون رو با دیگران مقایسه کنیم چیزی که شما استاد بارها وبارها ذکرش کردین ولی درک خود این هم نیاز به تکامل داره و هر چی بیشتر میگذره بهتر این رو درک میکنیم

    برا خودم مینویسم که یادم بمونه :

    ت ک ا م ل

    یعنی تو کم کم اندازت میرسه به اونچه که لازمه برای یک زندگی طبیعی

    پس :

    ت ح م ل کن با احساس خوب همون صبر با حال خوب

    که در اینصورت :

    جز الصابرین میشی همونهایی که خداوند به اونها بشارت میده :

    و بشر الصابرین

    بله استاد خودشناسی اولین چیزیه که هرکسی که از فایل ها و دوره های شما استفاده کنه درست روندش شروع میشه .من قبل از آشنایی با شما با خودم غریبه بودم خودم رو نمیشناختم اما الان کم کم دارم با خودم آشنا میشم

    سپاسگزارم استاد و دوستان عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: