گفتگو با دوستان 34 | نگاه گذرا به کلیّت زندگی

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نگاه خداگونه درباره مرگ عزیزان؛
  • مفهوم تولد و مرگ؛
  • چرا درک قانون تکامل، تا این حدّ ضرورت دارد؛

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    399MB
    25 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 34 | نگاه گذرا به کلیّت زندگی
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

145 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حامد احمدی» در این صفحه: 1
  1. -
    حامد احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    “کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ”

    “هر نفسی چشنده مرگ است، سپس به سوی ما بازگردانده می‌شوید.” (سوره عنکبوت، آیه 57)

    به نام یگانه فرمانروای هستی

    با عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دیگر دوستان در سایت استاد عباس منش،

    خدایا کمکم کن تا از دل بنویسم، تو بگو تا من بنویسم.

    چیزی که در این گفتگو و این فایل توجه من را جلب کرد، این بود که تمام آموزه‌های استاد و آنچه طی این چند سال یاد گرفته‌ام، نشان می‌دهد که استاد تنها قصد دارد دیدگاه‌های غلط ما را نسبت به مسائل مختلف تغییر دهد. او با منطق قوی، نگرشی را به ما می‌آموزد که آرامش و احساس خوب را در زندگی تجربه کنیم.

    در این فایل، استاد و دیگر دوستان درباره دیدگاهشان نسبت به مرگ صحبت کردند. من نیز، مانند بسیاری از دوستان، تا قبل از آشنایی با استاد، دیدگاهی بسیار محدود نسبت به مرگ داشتم و آن را پایان زندگی می‌دانستم. همیشه از مرگ می‌ترسیدم و حتی فکر کردن به آن برایم دلهره‌آور بود. وقتی کسی فوت می‌کرد و در مراسم خاکسپاری حضور پیدا می‌کردم، سناریوهای مختلفی در ذهنم شکل می‌گرفت و همیشه پس از هر خاکسپاری، تا چند روز وارد مومنتوم منفی می‌شدم. احساساتم از کنترل خارج می‌شد و بدترین سناریوهای ممکن را برای خودم تصور می‌کردم، که طبق قانون جذب، اتفاقات ناخوشایندی را تجربه می‌کردم.

    به لطف خدا و با آشنایی با سایت استاد و گوش دادن به فایل‌های ایشان—که نام دقیق آن را به خاطر ندارم—دیدگاهم نسبت به مرگ کاملاً تغییر کرد. استاد در آن فایل توضیح داد که ما در این دنیا مهمان هستیم و زندگی مانند یک جشن است؛ برخی از ابتدا تا انتها در جشن می‌مانند، برخی شام می‌خورند و می‌روند، برخی فقط نگاه می‌کنند و می‌روند، و برخی مانند رهگذران از کنار جشن عبور می‌کنند و مکثی کوتاه دارند. آیا شما به عنوان یک ناظر، هیچ‌گاه دلتان برای آن رهگذر می‌سوزد؟

    من بسیار درباره این موضوع فکر کردم و واقعاً دیدگاهم نسبت به مرگ پس از شنیدن آن فایل تغییر کرد. دیگر آن افکار توهمی و سناریوهای منفی که قبلاً در ذهنم می‌ساختم، وجود ندارند. این تغییر نگرش تأثیر بسیار مثبتی بر من گذاشت و باعث شد زندگی برایم لذت‌بخش‌تر شود، کمتر وارد مومنتوم منفی شوم و بیشتر بتوانم مومنتوم مثبت را حفظ کنم.

    خدایا، صد هزار مرتبه شکر! از تو سپاسگزارم که استاد عباس منش را در مسیر زندگی‌ام قرار دادی و مرا به سمت این آموزه‌ها هدایت کردی.

    همچنین، درباره منبع خیر و برکت یعنی خداوند، باید بگویم که نبود این منبع، موجب پیدایش شر و تاریکی می‌شود. تجربه شخصی من نشان داده است که وقتی دیدگاهم نسبت به جهان هستی و خالق خودم تغییر کرد و فهمیدم که تنها یک منبع خیر وجود دارد—و آن خداوند است—دیگر نیازی نبود کار دیگری انجام دهم، جز اینکه خودم را با این مسیر هم‌جهت کنم. این نگرش، حس آسودگی عمیقی به من داد و بارهای سنگینی را از دوشم برداشت.

    بسیاری از مواقع، وقتی می‌خواهم مانند گذشته عمل کنم و به تنهایی کارهایم را پیش ببرم، به یاد می‌آورم که منبع خیر خداوند است و تنها کافی است خودم را به او وصل کنم. این یادآوری، آرامشی عجیب در وجودم ایجاد می‌کند، اشک در چشمانم حلقه می‌زند، و هیچ احساسی بهتر از این لحظه نیست.

    بله استاد، من نیز مانند بسیاری از افراد، دچار این کج‌فهمی شده بودم و تنها صحبت‌های شما را برای دیگران بازگو می‌کردم، بدون اینکه درک عمیقی از آن داشته باشم. فکر می‌کردم که قوانین را بلد شده‌ام، اما اکنون که فکر می‌کنم، می‌بینم آن روزها بخشی از مسیر تکامل من بوده است. شاید این جمله درست باشد که انسان از شعار به شعور می‌رسد.

    امروز، به لطف خداوند و کمک شما استاد عزیز، و به‌ویژه با کار کردن روی دوره «هم‌جهت با جریان خداوند»، دیگر آن فرد سابق نیستم. به ندرت پیش می‌آید که بخواهم کسی را نصیحت کنم؛ بیشتر تلاش می‌کنم عملکرد داشته باشم و کمتر صحبت کنم. به لطف خداوند، هر روز ایمانم به آموزه‌های شما بیشتر و بیشتر می‌شود.

    خداوند را سپاسگزارم. ممنون از شما استاد عزیز و از همه دوستانی که تجربیاتشان را در اختیارم قرار دادند تا ایمانم به این مسیر که خداوند در برابر من قرار داده، محکم‌تر شود.

    خدایا شکرت!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: