https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-12 09:14:102024-04-27 07:26:49گفتگو با دوستان 34 | نگاه گذرا به کلیّت زندگی
145نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا شکرت به خاطر اینکه سالم هستیم خدایا شکرت به خاطر اینکه وقت دارم تا این فایل زیبا رو ببینم و کامنتهای زیبای دوستان عباس منشی ام رو بخونم خدایا شکرت به خاطر اینکه میتوانم در خانه خودم راحت دراز بکشم و کامنت بنویسم و به فایلها گوش بدهم و روی خودم کار کنم خدایا شکرت به خاطر نعمتهایی که به من دادی به خاطر تضادها ی زندگی ام و نعمتهایی که بعد از آن تضادها به من بخشیدی و خدایا شکرت که قانون تکاملم رو هر روز بهتر درک میکنم.
استاد چقدر این نگاه توحیدی شما الهام بخش بوده به من و دقیقا از اول آشنایی ام با شما این نگاه توحیدی شما بود که به اندازه ظرفم من رو رشد داد و برای من نتایج بسیار خوبی به وجود آورد.
چقدر صحبتهای نعیم عزیز جالب بود و رشد و تکاملشون برای من آموزنده بود. و حس جالبی که این فایل و کامنتهای دوستان عزیزی مثل الهه برای من داشت اینکه
اگر رابطه من با خداوند به عنوان منبع انرزی منبع ثروت و منبع همه خوبیها درست باشه اون وقت دیگه رها میشویم و یک حس اطمینان خاصی که تا اندازه ای من درکش کردم به دست میاورم که دیگه ثروت و سلامتی و….و مخصوصا ثروت که برامون خیلی مهم هست یک چیز دست یافتنی و یک نتیجه طبیعی و معمولی خواهد شد اما آرامشی که با ارتباط با خداوند به زندگی مون وارد میشه یک دستاورد بزرگ هست که البته هر قدر روی خودمون بیشتر کار کنیم و تکامل مون بیشتر بشه این آرامش هم دلچسب تر و زیباتر درک میشه.
واینکه نعیم عزیز گفتند آدمی بودند پراز گله گی واقعا چیزی هست که من هم بودم به زمین و زمان ایراد میگرفتم ازهمه شکایت داشتم از خودم هم شکایت داشتم و نتیجه اش هم زندگی گذشته من بود اگرچه همین الان هم وقتی روی خودم کار نکنم وحواسم نباشه نجواهای ذهن ،من رو به بیراهه میبره و از مسیر درست دور میشم .
و ساختن اهرم رنج ولذت که در فایل قبلی استاد گفتند که چقدر تاثیر گزار هست در رسیدن به اهدافم و اینکه میتونه من رو عملگراتر کنه و بتونم با برنامه جلو بروم و همین امروز تصمیم گرفتم که اهرم رنج ولذت رو توی یک دفترچه بنویسم و همانطور که استاد گفتند شکل فکر کردن و ذهنمون رو تغییر میده .امیدوارم بتونیم متعهدانه بهتر بشویم و خودمون رو بهتر کنیم.
سلام ودرووود خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته ی عزیز که این قدر با عشق این همه زیبایی رو با ما به اشتراک می گذارن
خیلی وقت بود کامنت نگذاشته بودم
اما واقعا کار می کردم رو خودم
هر روز وقت می گذارم واسه ی این که بتونم کمی بهتر عمل کنم به قوانین خداوند قوانینی که استاد عباسمنش عاشقانه به ما هدیه می کنن
من فایل های رایگان رو فایل های ارزشمند بهشون می گم
انگار با یه تغییر نام کلی من رو بیشتر متعهد می کنه که با همون عشقی که محصولات رو گوش می دم اون ها رو گوش بدم
به خدا به عنوان شخصی که تمام محصولات استاد رو خریدم و حتی یه فایل هم از دیگران به نام استاد گوش نمی دم حتی فایل هایی که از فایل های ارزشمند ( رایگان ) ادیت شدن
چرا ؟؟؟؟
چون اصلا هیچ حسی نمی گیرم ازشون
چون همون رو اگه بیام تو سایت گوش بدم حالم عالی تر می شه
چون احساس خوبی بهم دست نمی ده
چون برای خودم ارزش قائل هستم سعی می کنم هرجایی نرم
تغییر مدارم رو چند وقت پیش این جوری احساس کردم
دیگه خیلی خیلی کم می تونم حتی فایل انگیزشی ببینم
چیز هایی که تا همون چند هفته پیش برام خیلی ارزش داشتن جاشون رو دادن به صحبت به خودم
من طبق اون خواسته ی عمیقی که داشتم زندگی با حس و آرامش بیشتر کاری رو دارم که بعضا ۴۰ روز تنهام تو جاده
و همش عشق و صفاست برام و لذت البته که خودم رو وارد چالش می کنم اما نکته اینه که تنهایی بهم آرامش می ده نه که احساس بد
خودم به خودم انگیزه می دم
چه جوری ؟ صحبت کردن با خودم
چیزی که استاد بهمون آموختن
اولین پرسش
چرا این کار رو دارم انجام می دم ؟
می خوام این کار رو انجام بدم که چی بشه ؟
آیا لذت می برم از مدل زندگیم ؟
از همینی که الان هستم ؟
یا ارزشم رو به ماشین خاص با قسط و قرض و قوله گره زدم ؟
آیا تو آیینه خودم رو می بینم عشق می کنم یا می گم چه زشتی ، پیر شدی ، چرا این قدر اخم داری و کلی باور محدود کننده
من تقریبا ۶ روز در هفته ستاره قطبی رو انجام می دم
می تونم بگم باور کردم این رو که بنویس ، ایمان داشته باش ، اندازه ی ظرفت رو بدون ، نسبت به اون بخواه
من کلی درگیری ذهنی داشتم سر خریدن کشنده ی تریلر
هنوز هم دارم
هروز یه باور محدود کننده پیدا می کنم
اما حالم اون قدر خوبه که چندین مرتبه گریه کردم
گریه ای که انگار قلبم داشت از جا در می اومد از خوشحالی
سال هاست به لطف آموزه های استاد عباسمنش یه قرص هم نخورم
یه قرون بدهی ندارم
حال در حد بنز عالیه ۹۰ درصد مواقع
یه درهایی برام باز شدن که شاید یک میلیون بار سپاسگزاری کردم از خداوند واسشون
روزی نیست از استاد عباسمنش سپاسگزاری نکنم
تو نوشته هام
هر فایلی که گوش می دم
هروز تقریبا بالای ۵ ساعت فقط گوش می دم
جاهای که سختمه سعی می کنم صحبت کنم با خودم تا بشناسم خودم رو و بتونم باگ های ذهنیم رو پیدا کنم
همه ی این ها رو از آموزه های استاد و فایل های استاد عباسمنش یاد گرفتم
خلاصه ستاره ی قطبی رومی نوشتم و اون خواسته ای که داشتم واسه اون روز داده نمی شد
بهم الهام می شد که روی این باور قسط و قرض و … کار کن
بعد می گفتم نمی شه که چه جوری پس
گفتم خدایی که من رو از اون قهر شیراز آورد تو دل بهترین کشور دنیا شهروندم کرد این جا
کل امریکا رو بهم نشون داد در خالی که پول می سازم می بینم این همه زیبایی رو
این رو هم برام ردیف می کنه
آروم می شدم
آروم و آروم و آروم تر با تکرار این ها
نشونه ها میومدن
بیشتر تکرار و صحبت های امیدوار کننده و باور های خوب
نشونه ها بزرگتر شدن
تا امروز دپازیت گذاشتم برای ماشین سنگین
ماشینی که نمی دونم چی بگم رنگش و مدلش و همه چیزش رو امروز تو ستاره قطبی نوشته بودم
حدود ۲۰ دقیقه اشک ذوق می ریختم
خودم رو کباب دعوت کردم که نشونه ها رو بزرگ می کردم
اگه در مسیر درستی هستم حتما این ماشین خریده می شه
چه جوری ؟ نقد
نه قسط و توهم و دور زدن تکامل
خبر اون هم می دم
راستی حدود یه ساله تو یه رابطه ی عاطفی هستم با یه خانم امریکایی
شخصی که علی رو همینی که هست می خواد
نه من می خوام تغییرش بدم نه اون من رو
کار و زندگی خودش رو داره
من هم تو مسیر خودم هستم
کلی هم ساپورت کرده من رو
دست پخت ؟؟؟؟ یا خدا 😜😍😎
یه باور محدود کننده ای هم تو رابطه عاطفی داشتم برطرفش کردم البته هنوز روش کار می کنم که طرف مقابل جوری باشه که ملت بگن واووووووو
وقتی تونستم بهترش کنم شخصی که عاشقانه دوسش دارم و کلافه هم نمی شم اگه ۲۰ روز نبینمش البته که احوالش رو میگیرم احترام می گذارم بهش
براش حتی گلی چیزی می فرستم بدون خبر سعی می کنم از اون طرف جریان نیفتم جو گیر نشم 😀😀
خلاصه این کامنت رو گفتم بنویسم و کلی انشالله خبر خوب و عالی بیشتر در راه هستن
چقدر کیف کردم که اینطور داری عاشقانه و متعهانه روی خودت کار میکنی
این قانونه که اگه طبقش عمل کنیم نتایجی میگیریم که گاهی خیره کننده و غیر قابل باوره
من هم تجربیات فوق العاده ای از تمرین ستاره قطبی دارم که گاهی اشک شوق میاد توی چشمانم و درک میکنم که ماها همون خدائیم که داریم این زندگی و اتفاقاتش رو تجربه میکنیم چون اون خواسته و این زیباست، به همین سادگی..
اتفاقات زیبا و تجربیات عالی زندگیتون رو زارن بار تبریک میگم و هم خودم و هم شما و همهدوستانم رو تحسین میکنم که اینطور با عشق و انگیزه و با امید و ایمان داریم پیش میریم چون میدونیم که ماها چه توانایی های بی انتهایی داریم با توکل بر یکتای هستی
شاد باشید و تندرست و همواره خوشبختی ناب رو تجربه کنید
سلام. استاد تو اینستا گفتید:درباری حجاب فایل درست کردیت،
چقدر ترس وجودم گرفت و میترسم گوش بدم فایلهای شما در این مورد،
و چیزی باشه برخلاف ،اونی باشه که تا حالا درست فکر میکردم.
چون من برای تغییر و محجبه شدن خیلی هزینه چی میگن سخت بود،
دختری با پوشش فشن(بقول دوستام)،ترمهای اخر دانشگاه به دختر با حجاب سفت ،سخت تبدیل بشه براتون قابل درک چقدر سخت این تغییر ولی بی نهایت برای من لذت بخش بود از سال ۸۷تا الان.
میترسم فایلتون گوش بدم و بگیت این مسیر و این تغییرها اشتباه بوده،
اول از همه از وجودمقدس بچههای این بهشت سپاسگزارم برای کامنت پراز آگاهی شون واقعا هرکدومشون درک میکنم یک پنجره به سوی رشد وجودی ام باز میشه تمام وجودم لبریزاز عشق میشه لطیف میشم با قلبم سپاسگزارمیشم 🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻
استاد عزیز جانم از لحظه ای که این فایل رو گوش دادم تمام زندگی خودم جلویی چشمم مرور شد کمی از خودم میگم هم یه رد پابشه هم هر دوستی میخونه براش یه باوری که میشود گذشت و به خداوند سپرد ومثل ابراهیم اسماعیل هارا قربانی کرد فقط کافیه نگاه تعقیر کنه……
من این فایل ارزشمند رو با عشق براتون مینویسم ❤️💎❤️
سال 1382بود برادر جوانم رو از دست دادم خیلی سریع اتفاق افتاد اولش شوک شدم درسکوت بعدش براش دعاکردم در آرامش باشه اون زمان من باردار بودم همه خانواده رفتار هایی میکردن که من اونموقع میترسیدم از رفتارهاشون و سعی میکردم بیشتر تنها باشم تا در جمع….
من خونسرد و آروم بودم واقعا اونموقع دلیل شو نمیدونستم به دوماه نکشید دخترم به دنیا امد آنا عزیزم اونم رفت پیش خالق من استاد به الله قسم گریه نکردم آروم بودم میگفتم مال من نبوده مال خودش بود الان گرفته همه خانواده میگفت تو چقدر سنگ دلی و بی تفاوتی من عاشقش بودم چهره فوق العاده زیبایی داشت همون که همیشه از خدا میخواستم اما قلبم آروم بود استاد یکسال نشد پدرم عزیزم و برادر جوان دیگه ام رو طی سه ماه پشت هم همگی ناگهانی از دست دادم در عرض یکسال و اندی چند عزیز رو از دست دادم واقعا همون آرامش همون حس رهایی بود این حس روی جریان هدایتی بود همه بهم میگفتن تو انسان نیستی اگر ما جایی تو بودیم باید پیر میشودیم اینا باور اونها بود
من واقعا هیچ وقت درک شون نکردم فقط این جمله منو رو بزرگتر از اون نگاه ها میکرد” مال خودش بود گرفتَ” این آرامش تسلیم بودنه بامن بوده به لطف الله مهربانم پارسال خواهرزاده همسرم خیلی وابسته همسرم ومن بود فوت کرد من اونجا گریه کردم (همه میگفتن ما نمردیم گریه شمارو دیدیم) اما اون حس که مال خودش بود گرفت هنوز زمزمه میشد تو ذهنم بود و هنوزم هست….
استاد جانم درمورد موضوع که شما ویا دوستان حرف میزنید من یا قبل فایل که ببینم در چنین تضادی رو رد میکنم حلش میکنم و یا همون موقع توی اون تضاد هستم الله اکبر دقیقا هفته گذشته از خداوند خواستم بهم بگه چطور میتونم رهاتر هر روز صبح کوه برم و تنها لذت ببرم روی خودم کارکنم یه حس ترمز داشتم درونم اما درک نمیکردم از کجاست…
همون شب خواب دیدم فرزند کوچک ام فوت کرده اونقدر این خواب واقعی بود و من رو جریان هدایتی داشت هدایت میکرد که من باید چه کارها و رفتاری کنم چطور باید ذهنم رو کنترل کنم بعد از بیدار شدن دوروز شدیدا به دختر کوچکم عشق ورزیدم بعد گفتم خدایا به هرآنچه ازتو بهم برسه من تسلیم هستم و این تسلیم بودنه من رو استاد اونقدر توحیدی کرد اونقدر رهام کرد همین رها کردنه تو ذهنم استاد الان تنهایی هرروز صبح زود کوه میرم و هم تا ظهر رهاو آزاد روی خودم کار میکنم خداوند کمکم کرد پاشنه آشیل پیداکنم و در خواب اونو قربانی کنم و الان هم اون وابسته گی زیاد به تسلیم بودنه جایی خودشو داده استاد عزیزم اونقدر خوشحالم که این آزادی ذهنی رو دارم تجربه میکنم..🤗🤗🤗
خیلی خیلی مشتاق بودم تجربه مو بنویسم جوری که خوابم کوتاه شد فقط به خاطر اینکه این مطلب مدام تو ذهنم بود قلبم گفت بنویس شون منم تسلیم هستم(دارم سعی میکنم)چشم گفتم یه لبخند بزرگ رو صورتم بود موقع نوشتن 😉
مرسی که نوشتی مرسی که اینهمه جمله زیبا نوشتی ، یاد اون جمله حضرت زینب افتادم که بعد از واقعه کربلا گفت ما رایتا الاّ جمیلا ، من به جز زیبایی ندیدم …. دوست عزیزم فایل دیروز باعث شروع تحولی در قلبم شد و کامنت شما و البته بقیه دوستان به تکامل این تحول کمک میکنه ، من خیلی چیزها از شما یاد گرفتم و سپاسگزارم
سلام دوست عزیزم چقدر صبر جمیلاى شما رو تحسین میکنم
واقعا قابل تحسینى عزیزم امیدوارم خدا وعده حق الهیش رو در تمام جنبه هاى زندگیت جارى کنه.
چقدر این کامنت شما منو یاد خودم انداخت وقتى داشتم روى نگاهم به مرگ عزیزانم و وابستگى عوض میکردم و به هدایت هاى الهى عمل میکردم انداخت که دقیقا با همین واکنش هاى روبرو شدم.
ولى هدایت الهى به من گفته بود واصبر على ما یقولون و خداوند هم چه قشنگ منو از حزنى که اون حرفها به قلبم وارد میکرد نجات میداد و احساس میکنم یه پله رشد کردم و از اکثریت جامعه فاصله گرفتم.
البته هنوز تو شرایطش قرار نگرفتم تا ببینم تو شرایطش هم واقعا همونطور میتونم خوب عمل کنم. ولى فکر کردن بهش برام خیلى راحت شده و پذیرفتم که انا لله و انا الیه راجعون
ولى خیلى وقتا نجواهاى بیرونى و درونى میخواست متقاعدم کنه که سنگ دل شدم و قدر این نعمت هایى که خدا بهم داده نمیدونم ولى حقیقت این بود که من به لطف الله نگاهم به مقوله مرگ بهتر شده بود و این یعنى رشد همون لعلهم یرشدون. خوشحالم که اون نجواها نتونست شما رو از اون دیدگاه زیباتون نسبت به اینکه مال خودش بود گرفت جدا کنه.
و خدا رو شاکرم که شما از این آزمون هاى الهى سربلند بیرون اومدید.
از خداى وهاب براتون ایمان و توحید عملى و تقوا و تسلیم ابراهیمى آرزومندم.
سلام درود به نفیسه مهربون و روشنفکر الهی ام همین که سپاسگزار اون نعمت هستی یعنی داری بزرگتراز نعمت میشی خداوند نعمت روابط بیشتر و باکیفیت تری رو بهمون میده من الان دارم این ابعاد رو تجربه میکنم…
منم اولش فکر میکردم سنگ دل هستم و…….
اما الان احساس میکنم آزاد هستم الان کلمه آزادی رو دارم درک میکنم تو بیشتر جنبه ها تو زندگیم دنبال اون آزادی هستم این نفیسه قدرتمندم معناش آزادی رها بودن نچسبیدن توحیدی بودن و اونقدر این آزادی برام شیرینه که واقعا لذت میبرم از این جنبه آزادی رها بودنه و این رهایم منو به روابط های عالی میبره و هرروز دارم کیفیت بالاتری رو تجربه میکنم تو ابعاد روابط با همین نچسبیدن ها 😉
من عاشقتم نفس خداوندبا همه وجودم این آزادی رو در همه ابعاد از الله یکتای دست و دلواز برای شما آرزومندم 🙏🏻🌹❤️🙏🏻
سپاسگزارم از خدایی که منو لحظه به لحظه هدایتم میکنه، تنهام نمیگذاره و اینقدر زندگی رو برام زیبا و پر مفهوم کرده؛چندروز پیش مادرخانم برادرم از دنیا رفت و البته من فقط تنها چیزی که به ذهنم امد این بود که “مرگ پایان کبوتر نیست” و اینکه مرگ شروعی دوباره است،در یک استیت بالاتر و برتر و اینکه ما با مرگ یک زندگی دوباره رو با اگاهی فراتر از اکنون، شروع میکنیم. و خدارو برای زندگی و پایان شکل کنونی اش سپاسگزارم،اینکه باور دارم مسیری که اکنون روز بروز بهتر از قبل در حال حرکت هستم و مسیر رو بیش از پیش میفهمم،شادم میکند ،اینکه درکم از زندگی قابل قیاس با اکثریت جامعه نیست-بخود خدایی که جانم دست اوست،صرفا یک ادعا نیست-ومن یقین دارم در این مسیر زندگی و در این فرکانس عالی ای که قرار دارم،به لطف خداست اولا و دستان پرمهر خداوند-استاد عزیزم و بانوی مهربانش-ثانیا. و ما شاگردان دانشگاه زندگی، افکارمون در حال اصلاح شدن و تکامل ودپیشرفت است و این مسیر پیشرفت تا به ابد ادامه دارد.
خدای مهربانم را شاکرم برای نگرش جدیدم.
خدای مهربانم را شاکرم که ارامش دارم.
خدای مهربانم را شاکرم که فکر مرگ اذیتم نمیکند.
خدای مهربانم را شاکرم برای نگرش بهترم.
اکنون من دارم روانشناسی ثروت ۱ رو گوش میدم استاد،و نحوه زندگی من در تمام زمینه ها (درامد،روابط،سلامتی،ارامش و خیلی جنبه های دیگر)
به لطف خدای مهربان و کمک شما و همسفران دیگرم،بهبود میابد ،والبته سعی میکنم با نگرش خداوند ببینم همه چیز رو، و به اندازه ای که از زاویه دید خداوند بنگریم،ارامش،سلامتی،ثروت،روابط زیبا با انسانها ،حیوانات و حتی جمادات هم تغییر میکند، و این نگرش و زاویه دید فعلی که در حال تکامل است رو مدیون استاد عزیزم هستم.
ارزوی عشق،سلامتی،ثروت و ارامش روز افزون برای استاد عزیز و بانو مریم و دوستان عزیزم دارم.
در پناه یگانه فرمانروای جهانیان شاد و ثروتمند باشد در دنیا و اخرت.
استاد من بیش از یک سال هست ک در سایت شما عضو شدم و در این مدت کما بیش از فایلهای دانلودی شما استفاده می کردم ولی متعهدانه عمل نمی کردم و چون انسان کمالگرایی هستم. همیشه منتظر یه زمان مناسب بودم ک ب طور جدی شروع کنم و بااینکه این مسیر رو خیلی دوست داشتم نجواهای شیطان مانع میشد.
تا اینکه چند شب پیش من تنها شدم با خودم گفتم الان بهترین زمان است ک چندتا از فایلهای استاد رو گوش کنم و درسی بگیرم.
ب تلویزیون متصل شدم و اون شب تا نیمه های شب چندتایی فایل از شما گوش دادم و حس آرامش عجیبی داشتم. و ب خودم قول دادم ک از الان متعهد بشم و فقط گوش نکنم، عمل هم بکنم.
این دو روز دائم با سایت شما بودم.
تا امروز صبح ک ب سایت اومدم و این فایل رو دیدم.
ممنونم از آقای احمد
مرگ تولد دوبارس
ولی صحبتهای آقای نعیم خیلی روم تاثیر گذاشت، احساسی شدم و گریه کردم
و ی حسی بهم گفت امشب حستو توی کامنت بنویس و برای اولین بار هست ک تو سایت کامنت میزارم.
ببخشید بخاطر نواقصم
خدا ی قانونه
جایی ک شیطان هست، خدا نیست
شیطان منبع نیست و منبع خداست
جایی ک نور هست تاریکی معنی نداره و هیچ تاریکی نمی تونه جلوی نور رو بگیره.
خداجونم چقد حالم بااین جملات عالی شد
منبع خداست و اگه ما واقعا همه چی رو بسپاریم ب خودش و تسلیم باشیم
چ نتایج عالی ک دریافت نمی کنیم.
خدا احساسی نیست و ی قانونه غیر قابل تغییر،
ک اگه ما درست رفتار کنیم چقد عالی میشه.
همیشه تو زندگیم خدا رو دیدم ولی دیدنی ک الان آروم آروم با شما دارم تجربش میکنم خیلی بی نظیره.
دیگه از اعماق وجودم باهاش راحترم و میدونم ک اگه تو میسر باشم منو ب بهترینها می رسونه.
ی مطلب دیگه ک حرفهای دوستمون بهم یادآوری کرد اینکه باید در هر مسئله ای قانون تکامل طی بشه.
برای منکه دارم با خودم تعهد می بندم برای بیشتر عمل کردن، نکته بسیار بجایی بود
ک بدانم صبور باشم و ایمان داشته باشم و
از مسیر لذت ببرم و قانون تکامل رو درک کنم.
خدای خوبم کمکم کن.
امیدوارم روز ب روز درکم از این مسیر بیشتر و بیشتر بشه.
در ادامه:
مرگ پایان زندگی نیست، تولد دوبارس
تو این مورد با گوش دادن فایلاتون خیلی دیدمن بهتر شده و خیلی راحتتر باهاش کنار میام و ب قول اقای نعیم نمیدونم وقتی تو شرایط باشی چجوریه ولی حداقل میدونم ک اون دید قبلی رو ندارم.
استاد و مریم عزیز ازتون بی نهایت سپاسگزارم که گفتگوهایی که تو کلاب هاوس انجام میشه رو تو سایت میگذارید که همه بتونیم ازش بهره ببریم ، دوم اینکه چقدر خوب که تیکه تیکه می گذارید و میشه روش فکر کرد و نظر داد.
و دوست عزیز آقا نعیم واقعا از تون ممنون و سپاسگزارم که انقد قشنگ احساستون رو بزبان آوردید و نظرتون رو گفتید ، از بعد از ظهر تا الان چهار بار فایل رو گوش کردم و در نهایت دانلود کردم و بردم جزو فایلهای محبوب. واقعا لذت بردم ،این فایل پر از حرف و آگاهی بود.
خدایا شکرت بخاطر این استاد عزیز و دوست داشتنی واین دوستان عزیز که از طریق اونها راه رو بر ما هموار میکنی
استاد من یه موضوع هست که خیلی برام سوال شده و واقعا جوابشو نمیدونم بارها از خداوند خواستم منو هدایت کنه به مسیر درست به جواب درست ای کاش میشد یه فایل در این مورد آماده میکردین چون ممکنه سوال خیلی ها باشه اوناهم در شرایط من قرار گرفته باشند،
_استاد من فایل های رایگان شمارو گوش میکردم به این نکته تاکید داشتید که از نقطه امن بیرون بیاییم تا پیشرفت کنیم، همونطور که شما از قم به بندر عباس رفتید و از بندر به تهران و از تهران به امریکا
_استاد عزیزم من
(۳۶سالمه و در یکی از شهرای اصفهان زندگی میکردم همراه پدر مادرم شغل خودمو داشتم و درامدم خوب بود زیاد نبود اما خوب بود نسبت به خرج و مخارجی که اونحا داشتم درامد ماهی سه تومن وگاهی به ۵ ت هم میرسید خرج خونه و خوردو خوراک نداشتم چون با خانوادم بودم غیر از خوراک و خونه بقیه هزینه هامو به راحتی پرداخت میکردم
_ تو شهرمون از نظر شغلم سرشناس شده بودم من مزون دوخت لباس دارم تو شهرمون هیچ کس در احرای لباس های حرفه ای و فشن به پای من نمیرسید ولی امکانات برای رشد و پیشرفتم در شهر کم بود مثلاتنوع خرید پارچه یا انتخاب مدل های خاصتر برای مشتریا چون دوخت لباس سختر میشد و توان پرداخت هزینشو نداشتن
_ کم کم حس کردم دارم درجا میزنم و تو یه سری مدلای ساده موندم که مشتری ها ازون بیشتر نمیخاستند و اگر میخاستن توانشو نداشتند من هم تا یه حدی میتونستم باهاشون راه بیام
_این شد تصمیم گرفتم بیام تهران تمام بستگانم تهران بودن و دوست و اشنا هم تهران داریم و چنتا مشتری هم قبلا از تهران داشتم که قبل از اومدنم به تهران همش میگفتن کاش تهران بودین حتی بستگان خودم یا دوستام کاش اینحا بودی لباسامونو واسه تو میاوردیم
_ استاد الان ۸ ماهه اومدم تهران اصلا از شرایط کار راضی نیستم سفارشام خیلی کمه درامدم به زور به ماهی یک ونیم میزسه با مخارج سنگین تهران
تازه خرجو مخارج خونه هم با خودمه فقط اجاره خونه را پدر زحمت کشیده در حقم لطف کرده پرداخت میکنه محل کار و زندگیم باهم یکیه خونه بزرگیه و تونستم از هم حدا کنم قسمت کارمو از استراحت
_ ولی استاد مشتریم خیلی کمه با مخارجی که دارم چیزی برام نمیمونه همش استرس دارم حس میکنم دارم مریض و افسرده میشم انگیزم رفته من ادمی بودم هروز۸ صبح مزونم بودم با عشق کار میکردم با صدای بلند موزیک کار میکردم یا باصدای صحبتای شما الان یادم نیست کی موزیک گذاشتم
_حس خوب ندارم همش یه غمی تو دلمه ،دوست دارم برگردم شهرم مشتری هام هنوز پیگیرند، نمیدونم باید چیکار کنم برگردم یا همینجا بمونم با سختی ها کنار بیام واقعا تصمیم گیری برام سخت شده نمیدونم برگردم پشیمون نمیشم با خودم میگم شاید درست بشه از طرفی میگم اگه نشد چی وقتمو هدر دادم
استاد ممنونتون میشم اگر درمورد این موضوع صحبت کنید شاید خیلی ها شرایط منو داشته باشند ما باید چکار کنیم تحمل و کنار اومدن یا برگشت.
(منو ببخشید که صحبتم را در اینجا عنوان کردم، میدونم به صحبت های شما با اقای نعیم که واقعا زیبا صحبت کردن مربوط نمیشه نمیدوستم واقعا کجا باید این موضوعو مطرح کنم ازونحایی که مربوط به صحبت های شما در فایل های رایگانتون بود اینجا عنوان کردم 🙏🙏🙏)
از شما سپاسگزارم به خاطر وقتی که گذاشتید و متنی که نوشته بودم را پاسخ دادین ،
_من از دورهای استاد هنوز نتونستم دوره ای خربد کنم، یه دوره خریدم که بعد فهمیدم دزدی بوده و فقط از فایل های سایت استفاده میکنم آپ را داخل گوشی نصب کردم و مرتب سر میزنم
اینقد حالم بهم ریختس که بیشتر با صحبت های استاد سعی میکنم حال خودمو خوب کنم
_اما نگرانم همش یه ترس تو وجودمه شبا همش گریه میکنم از خدا کمک میخام یه راهی جلوی پام بزاره ارزو میکنم آرامشی که تو شهرستان داشتم بهم برگرده ، فکر میکنم برگشتم حالمو بهتر میکنه
_ ولی میبینم برگشتنم با صحبت های استاد جور در نمیاد و یعنی تسلیم شدن
ولی اینقدر فشار مالی داره زیاد میشه و روحیم بهم ریخته انگیزه کارمم گرفته
_واقعا موندم برگردم یا همینجا بمونم با سختی ها و شرایط سخت کنار بیام
دلم میخاد زودتر به درامد خوب برسم دلم آرامش از دست رفتمو میخاد ، تنهایی اذیتم میکنه کارمم که استوپ کرده
فقط خدا خدا میکنم زودتر به یه نتیجه برسم
ایه ۱۸۶ سوره بقره را خوندم
(چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو که من نزدیکم و به نداى کسى که مرا بخواند پاسخ مىدهم. پس به نداى من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند)
(به من ایمان آورند تا راست یابند ، )
همه ی ما خداوندو قبول داریم و همش از خدا خاستم حس میکنم ایمانی فراتر لازمه
حس میکنم ایمان فقط این نیست که بگیم ما خدارو به عنوان افریننده خودمون و جهان قبول داریم
چون الان منم خدارو به عنوان افریینده جهان هستی قبول دارم پس چرا اینجوری شدم همیشه از خدا خاستم کمکم کنه
ولی فکر میکنم با دستای خودم با مهاجرتم پلای پشت سرمو خراب کردم
صبر به این معنی که ما میدانیم که مسیر درست است و باید ادامه دهیم تا نتایج بیاید .
به خدا تو همین فایل های دانلودی گنجهایی هست که از هزاران محصولات بیشتر است.
من توصیه میکنم که بیشتر و بیشتر با فایلهای استاد باشید .
در مورد آمدن تهران هم من نمیدانم ، شاید عجله کرده آید اما می دانم که الان که آمده اید کمی عجله دارید .
باید بپذیرید شرایط تغییر کرده است
یک بازیکن عالی فوتبال ایرانی فرض کنید می رود خارج بازی کند آیا روز اول مثل همان زمان اوج در ایران بودن ش است ؟ یا نه به مرور در تیم جا می افتد و خوب می شود .
بسیار بسیار از این موارد وجود دارد که حتی سالها طول کشیده تا در تیم جدید بازی کنند حتی .
اما کسانی که صبر کرده اند و تمرین کرده اند و پذیرفتند شرایط را قطعا موفق شده اند اما کسانی که غر زده اند و اعتراض کردند به هیچ جایی نرسیدهاند.
دوست خوبم به خاطر این شغل عالی و استعداد بی نظیرت بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم
عزیزم ب نظرم شما در مورد شغلت تا حدی تکامل رو طی کردی و بعد هم با ایمان و جسارتت اقدام به مهاجرت کردی ولی دوست عزیزم بشین با خودت یه حساب کتابی کن و ببین واقعا چرا مهاجرت کردی تهران؟؟
آیا فقط به خاطر حرف و نظر یسری از مشتری هاتون بوده یا اینکه شما عمیقا ایمان داشتید که اگه برید تهران، میتونید موفق باشید و حتی بهتر از اصفهان نتیجه بگیرید؟؟؟
گاهی ماها عشقمون و اولویتمون رو میشناسیم دقیقا مثل شما، اما از یه جایی به بعد اون حرف و نظر بقیه در مورد ما هست که برامون مهم میشه و تصمیمات احساسی میگیریم. این یه نکته ای بود که به ذهنم رسید و
مورد دوم اینکه عزیزم چرا مثل اصفهان با عشق کارت رو انجام نمیدی؟؟
چرا توی وجودت ترس داری؟؟
این ترس داره به شما این نشونه رو میفرسته که تو به خودت و ارزش هات و اون لیاقت ایمان کامل نداری
چرا مثل قبل صبح زود نمیری سر کار و حتی اگر روزها و هفته های اول مشتری خاصی نداری باز هم با عشق صدای استاد رو توی فروشگاهت گوش نمیدی؟؟
چرا دست خدا رو میبیندی و روی یسری مشاری محدود تمرکز میکنی و این در حالی است که خداوند از هزاران مسیر و راه، روزی رو به سمت ما هدایت میکنه اگر ما با ذهن و باورهای محدودمون جلوشو نگیریم
پس دوست خوبم یه بار بشین و تصمیم بگیر که تو همون یلدا هستی با همون توانایی و ربطی نداره که کجا باشی یا اینکه متکی به یسری مشتری خاص هستی و اون یقین و ایمان، جاشو به ترس و عدم عزت نفس و عدم احساس لیاقت داده
در هر صورت در هر جایی که هستی آرزو دارم که شاد سالم و ثروتمند در همه جنبه های زندگیت باشی
_زهرا جان هدف من از اومدن به تهران پیشرفت در کارم بود و واقعا فکر میکردم تهران خیلی پیشرفت میکنم خیلی بهتره از شهرستانه
و از طرفی امکانات در تهران از بابت وسایل و متریال کارم و کلاس های آموزشی بیشتر و راحتتره
مثلا من مدل. لباس های مجلسی خیلی پیشرفته آموزش دیدم یا خودم وقت کذاشتم تمرین کردم یاد گرقتم قطعا میدونید که لباس های مجلسی به خصوص لباس های پر کار هزینه های بالایی داره
و من خیلی دوست داشتم چیزهای جدید و به روزی که آموزش دیدمو اجرا کنم اما تو شهرم متقاضی نداشت حالا یا به خاطر خاص بودن مدل ها یا به خاطر گرون شدنش بود
با استاد خیاطیم صحبت کردم گفت شما تو شهرت داری درجا میزنی هر چی زودتر بیایی تهران بهتره مثلا لیاسی که هزینه ی دوختش ۵میلیون بود من تو شهرستان با ۸۰۰تومن دوختم استاد وقتی اینارو میفهمید میکفت یا بیا تهران یا کار نکن داری از جونت مایه میزاری این سبک لباس های ما سخته مزد واقعیتو بگیر (البته این صحبت را استادم زمانی گفت که کرونا نبود) سه چهار روز جلوتر ازینکه بیام یعنی۸یا نه ماهه پیش استادم گفت نیا بمون همونحا اینحا وضعیت کار خوب نیست ولی ما دیگه جارو گرفته بودیم وسایلامو جمع کرده بودم و باید خونه ای که شهرستان گرفته بودمو پس میدادم چون خودم گفتم میخام بلند شمو مستاحر جدید پیدا شده بود
این شد من تصمیم گرفتم بیام اما متاسفانه از زمانی که اومدم تهران کرونا به شدت اوج گرفت و تو کار منم به شدت اثر گذاشت
تو شهرم با اینکه کرونا بود بازم تقاضای لباس زیاد بود یه جورایی تو شهرم خیلی سرشناس و مطرح شده بودم اما تهران کسی منو نمیشناخت سفارش کارم خیلی کمه
درخواست لباس مجلسی یا مهمانی که صفره
بااین وضعیتی که پیش اومده تصمیم گرفتم برم برای یه نفر کار کنم که هم منبع درامدم بشه هم روال کارو به سبک تولیدی را یاد بگیرم کلا برم تو کار سری دوز یا تولیدی
ولی کیفیت اینکار قابل قیاس با لباس هایی که شخصی دوز و با کیفیت کامل اجرا میکردم نیست ولباس های ارزونیه
پدر و مادرم همش میگند برگرد همینجا دوباره مثل قبل کارتو شروع کن، دوست دارم برگردم اما من اومدم تهران که پیشرفت کنم و از نقطه امنم بیرون بیام ناراحتم اینجور شد همش حس میکنم برگشتنم یعنی پسرفت😔
یعنی در مقابل مشکلات جا زدم،
اینکه گفتید چرا دوباره مثل قبل ۸صبح نمیری سر کارت ، باید بگم من محیط کار و زندگیم یکیه جدا نیست شهرستان بودم حدا بود و این خیلی بود اصلا از خونه میزدم بیرون حال و روحیم عوض میشد اینجا یه زمانایی میشه من دوهفته از خونه بیرون نمیام همین حالمو خیلی بدتر کرده هر حا بخام برم اینقدر هزینها زیاد ترجیح میدم جایی نرم
اما شهرستان بودم هزینه ها کمتر بود و ماشین مادرم دست من بود همه چی راحتتر بود
نمیدونم تصمیم گرقتم یکم دیگه تلاش کنم برم از کار کردن برای دیگران شروع کنم ببینم چی میشه
شاید اون هدایت به نظرت غیر منطقی هم برسه اما اجراش کن و ایمان خودتو در مسیرت نشون بده تا به امید خداوند یکتا هر چه زودتر به وضعیت قبل و حتی بهتر از اون برگردی
من خیلی تحسینت میکنم از بابت عنری که داری و قطعا چنین هنری درخوایت های زیادی براش در همه جا وجود داره اگر شما خودت رو لایق بدونی اما اینو هم بگم عزیرم که خودتو با دیگرانمقایسه نکن
فقط امروز خودتو با دیروزت مقایسه کن و بدون امروز روز تضاد شماست که از طریقش صراره خواسته واقعیتو بشناسی
امیدوارم خیلی راحت و ساده، خواستت برات واضح بشه و ثروتمندتر، شادتر، آرامتر، زیباتر و با حال خوب بیشتر به زندگی زیبات ادامه بدی🥰🥰✋🏻🙏🏻🙏🏻💐💐
خدایی که با تمام وجودم عاشقشم..خدایی که منو دیوانه کرده…خدایی که در هر لحظه میتونم باهاش حرف بزنم خدایی که بر پایه یک قانون ثابت و همیشگی جهان هستی رو رهبری میکند..
سلام به استاد عزیزم سلام به خانم شایسته دوست داشتنی مهربان سلام به همه دوستان عزیزم
هر چه میرم جلوتر میبینم هنوز سر خط هستم و چه دریایی هست درک این آگاهی ها…
این فایل هم بی نظیر بود استاد جانم شما مفهوم خداوند رو برای ما چنان باز کردید که معنی عشق رو فهمیدیم..عشق واقعی…شما مفهوم ابدیت رو برای من باز کردید..و مرگ آغاز زندگی دوباره و رفتن از بعدی به بعد دیگه…
بزرگترین سرمایه من از آشنا شدن با قوانین جهان هستی توسط شما استاد جانم
رابطه ام با همان مبدا هست همان مبدا روشنایی و نور و جایی که تاریکی مفهوم نداره...
عاشق تنهایی خودم شدم عاشق خلوت خودم شدم..
آرامش رو به معنای واقعی دارم درک میکنم…رها بودن رو و علی بی غم بودن رو..
در کنار اینا همه هدفمند بودن با شوق و انگیزه…امید و توکل…
استاد جان شما با تمام وجودتون سعی کردید به ما بفهمونید خدا کیه خدا چیه.. و خودت چه کسی هستی…
در دوره راهنمای عملی دست یابی به رویاها
وقتی گفتید خدا انرژی هست که تو با افکارت به اون شکل میدی…مثل آبی که در لیوان میریزی…
دیوانه شدم از اینکه اینقدر قدرت خلق زندگی من در دست منه…
دیگه اون بالا دنبال کسی نمیگردم فهمیدم همه چی خودمم تمام…باور خودم…هماهنگ شدنم خودم با درونم…
(انا اقول کن فیکون )
خدایا شکرت خدایا درک منو ببر بالا ظرف وجودم رو بزرگ کن…
و تکامل استاد عاشقتونم که همیشه این قانون رو یاد آور میشوید…این جلو عجله منو در هر لحظه میگیره…عاشقانه سعی میکنم از لحظه لحظه زندگی ام لذت ببرم و تکاملم رو برای درک تمام فایلهاتون طی کنم…و زندگی رو زندگی کنم…
وقتی فرزندم رو میبوسم از اون بوسه لذت ببرم...
وقتی یه سیب گاز میزنم به اون مزه اش دقت کنم.به اون آب شیرینش.به اون رنگش…
وقتی سازمو مینوازم فقط از اون صدایی در میاد لذت ببرم…
اره در هر لحظه زندگی کنم…
و آگاهانه انتخاب کنم چی میخوام...و مسیر و از مسیر لذت ببرم نتایج خودشون میان…دست خدا رو باز می گذارم دست این سیستم هوشمند رو چون خودش طبق قانون تکامل شکل گرفته است…
به جهان فرصت میدهم و تسلیمم…
استاد عاشق این جمله تونم من تسلیمم من نمیدونم..من به عقل خودم اکتفا نمیکنم..تو به من بگو….
و چه آرام میگوید…و چه آرام میگوید..
خدایا شکرت..
خدایا شکرت..برای تمام هدایتهایت..خدایا شکرت برای این سایت با این کیفیت…خدایا شکرت برای دیدن چهره نازنین استاد و وجود خانم شایسته عزیز.که عاشقانه بچه های سایت رو دوست دارن…
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار
خدایا شکرت به خاطر اینکه سالم هستیم خدایا شکرت به خاطر اینکه وقت دارم تا این فایل زیبا رو ببینم و کامنتهای زیبای دوستان عباس منشی ام رو بخونم خدایا شکرت به خاطر اینکه میتوانم در خانه خودم راحت دراز بکشم و کامنت بنویسم و به فایلها گوش بدهم و روی خودم کار کنم خدایا شکرت به خاطر نعمتهایی که به من دادی به خاطر تضادها ی زندگی ام و نعمتهایی که بعد از آن تضادها به من بخشیدی و خدایا شکرت که قانون تکاملم رو هر روز بهتر درک میکنم.
استاد چقدر این نگاه توحیدی شما الهام بخش بوده به من و دقیقا از اول آشنایی ام با شما این نگاه توحیدی شما بود که به اندازه ظرفم من رو رشد داد و برای من نتایج بسیار خوبی به وجود آورد.
چقدر صحبتهای نعیم عزیز جالب بود و رشد و تکاملشون برای من آموزنده بود. و حس جالبی که این فایل و کامنتهای دوستان عزیزی مثل الهه برای من داشت اینکه
اگر رابطه من با خداوند به عنوان منبع انرزی منبع ثروت و منبع همه خوبیها درست باشه اون وقت دیگه رها میشویم و یک حس اطمینان خاصی که تا اندازه ای من درکش کردم به دست میاورم که دیگه ثروت و سلامتی و….و مخصوصا ثروت که برامون خیلی مهم هست یک چیز دست یافتنی و یک نتیجه طبیعی و معمولی خواهد شد اما آرامشی که با ارتباط با خداوند به زندگی مون وارد میشه یک دستاورد بزرگ هست که البته هر قدر روی خودمون بیشتر کار کنیم و تکامل مون بیشتر بشه این آرامش هم دلچسب تر و زیباتر درک میشه.
واینکه نعیم عزیز گفتند آدمی بودند پراز گله گی واقعا چیزی هست که من هم بودم به زمین و زمان ایراد میگرفتم ازهمه شکایت داشتم از خودم هم شکایت داشتم و نتیجه اش هم زندگی گذشته من بود اگرچه همین الان هم وقتی روی خودم کار نکنم وحواسم نباشه نجواهای ذهن ،من رو به بیراهه میبره و از مسیر درست دور میشم .
و ساختن اهرم رنج ولذت که در فایل قبلی استاد گفتند که چقدر تاثیر گزار هست در رسیدن به اهدافم و اینکه میتونه من رو عملگراتر کنه و بتونم با برنامه جلو بروم و همین امروز تصمیم گرفتم که اهرم رنج ولذت رو توی یک دفترچه بنویسم و همانطور که استاد گفتند شکل فکر کردن و ذهنمون رو تغییر میده .امیدوارم بتونیم متعهدانه بهتر بشویم و خودمون رو بهتر کنیم.
شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت
به نام خدای مهربان
سلام ودرووود خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته ی عزیز که این قدر با عشق این همه زیبایی رو با ما به اشتراک می گذارن
خیلی وقت بود کامنت نگذاشته بودم
اما واقعا کار می کردم رو خودم
هر روز وقت می گذارم واسه ی این که بتونم کمی بهتر عمل کنم به قوانین خداوند قوانینی که استاد عباسمنش عاشقانه به ما هدیه می کنن
من فایل های رایگان رو فایل های ارزشمند بهشون می گم
انگار با یه تغییر نام کلی من رو بیشتر متعهد می کنه که با همون عشقی که محصولات رو گوش می دم اون ها رو گوش بدم
به خدا به عنوان شخصی که تمام محصولات استاد رو خریدم و حتی یه فایل هم از دیگران به نام استاد گوش نمی دم حتی فایل هایی که از فایل های ارزشمند ( رایگان ) ادیت شدن
چرا ؟؟؟؟
چون اصلا هیچ حسی نمی گیرم ازشون
چون همون رو اگه بیام تو سایت گوش بدم حالم عالی تر می شه
چون احساس خوبی بهم دست نمی ده
چون برای خودم ارزش قائل هستم سعی می کنم هرجایی نرم
تغییر مدارم رو چند وقت پیش این جوری احساس کردم
دیگه خیلی خیلی کم می تونم حتی فایل انگیزشی ببینم
چیز هایی که تا همون چند هفته پیش برام خیلی ارزش داشتن جاشون رو دادن به صحبت به خودم
من طبق اون خواسته ی عمیقی که داشتم زندگی با حس و آرامش بیشتر کاری رو دارم که بعضا ۴۰ روز تنهام تو جاده
و همش عشق و صفاست برام و لذت البته که خودم رو وارد چالش می کنم اما نکته اینه که تنهایی بهم آرامش می ده نه که احساس بد
خودم به خودم انگیزه می دم
چه جوری ؟ صحبت کردن با خودم
چیزی که استاد بهمون آموختن
اولین پرسش
چرا این کار رو دارم انجام می دم ؟
می خوام این کار رو انجام بدم که چی بشه ؟
آیا لذت می برم از مدل زندگیم ؟
از همینی که الان هستم ؟
یا ارزشم رو به ماشین خاص با قسط و قرض و قوله گره زدم ؟
آیا تو آیینه خودم رو می بینم عشق می کنم یا می گم چه زشتی ، پیر شدی ، چرا این قدر اخم داری و کلی باور محدود کننده
من تقریبا ۶ روز در هفته ستاره قطبی رو انجام می دم
می تونم بگم باور کردم این رو که بنویس ، ایمان داشته باش ، اندازه ی ظرفت رو بدون ، نسبت به اون بخواه
من کلی درگیری ذهنی داشتم سر خریدن کشنده ی تریلر
هنوز هم دارم
هروز یه باور محدود کننده پیدا می کنم
اما حالم اون قدر خوبه که چندین مرتبه گریه کردم
گریه ای که انگار قلبم داشت از جا در می اومد از خوشحالی
سال هاست به لطف آموزه های استاد عباسمنش یه قرص هم نخورم
یه قرون بدهی ندارم
حال در حد بنز عالیه ۹۰ درصد مواقع
یه درهایی برام باز شدن که شاید یک میلیون بار سپاسگزاری کردم از خداوند واسشون
روزی نیست از استاد عباسمنش سپاسگزاری نکنم
تو نوشته هام
هر فایلی که گوش می دم
هروز تقریبا بالای ۵ ساعت فقط گوش می دم
جاهای که سختمه سعی می کنم صحبت کنم با خودم تا بشناسم خودم رو و بتونم باگ های ذهنیم رو پیدا کنم
همه ی این ها رو از آموزه های استاد و فایل های استاد عباسمنش یاد گرفتم
خلاصه ستاره ی قطبی رومی نوشتم و اون خواسته ای که داشتم واسه اون روز داده نمی شد
بهم الهام می شد که روی این باور قسط و قرض و … کار کن
بعد می گفتم نمی شه که چه جوری پس
گفتم خدایی که من رو از اون قهر شیراز آورد تو دل بهترین کشور دنیا شهروندم کرد این جا
کل امریکا رو بهم نشون داد در خالی که پول می سازم می بینم این همه زیبایی رو
این رو هم برام ردیف می کنه
آروم می شدم
آروم و آروم و آروم تر با تکرار این ها
نشونه ها میومدن
بیشتر تکرار و صحبت های امیدوار کننده و باور های خوب
نشونه ها بزرگتر شدن
تا امروز دپازیت گذاشتم برای ماشین سنگین
ماشینی که نمی دونم چی بگم رنگش و مدلش و همه چیزش رو امروز تو ستاره قطبی نوشته بودم
حدود ۲۰ دقیقه اشک ذوق می ریختم
خودم رو کباب دعوت کردم که نشونه ها رو بزرگ می کردم
اگه در مسیر درستی هستم حتما این ماشین خریده می شه
چه جوری ؟ نقد
نه قسط و توهم و دور زدن تکامل
خبر اون هم می دم
راستی حدود یه ساله تو یه رابطه ی عاطفی هستم با یه خانم امریکایی
شخصی که علی رو همینی که هست می خواد
نه من می خوام تغییرش بدم نه اون من رو
کار و زندگی خودش رو داره
من هم تو مسیر خودم هستم
کلی هم ساپورت کرده من رو
دست پخت ؟؟؟؟ یا خدا 😜😍😎
یه باور محدود کننده ای هم تو رابطه عاطفی داشتم برطرفش کردم البته هنوز روش کار می کنم که طرف مقابل جوری باشه که ملت بگن واووووووو
وقتی تونستم بهترش کنم شخصی که عاشقانه دوسش دارم و کلافه هم نمی شم اگه ۲۰ روز نبینمش البته که احوالش رو میگیرم احترام می گذارم بهش
براش حتی گلی چیزی می فرستم بدون خبر سعی می کنم از اون طرف جریان نیفتم جو گیر نشم 😀😀
خلاصه این کامنت رو گفتم بنویسم و کلی انشالله خبر خوب و عالی بیشتر در راه هستن
سپاسگزارم از خداوند یکتا
سپاسگزارم از همگی شما
سپاسگزارم از استاد عباسمنش عزیزم
سپاسگزارم از مهربانو شایسته
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام داداش گلم
خدایی بی اندازه لذت بردم از کامنتت
چقدر کیف کردم که اینطور داری عاشقانه و متعهانه روی خودت کار میکنی
این قانونه که اگه طبقش عمل کنیم نتایجی میگیریم که گاهی خیره کننده و غیر قابل باوره
من هم تجربیات فوق العاده ای از تمرین ستاره قطبی دارم که گاهی اشک شوق میاد توی چشمانم و درک میکنم که ماها همون خدائیم که داریم این زندگی و اتفاقاتش رو تجربه میکنیم چون اون خواسته و این زیباست، به همین سادگی..
اتفاقات زیبا و تجربیات عالی زندگیتون رو زارن بار تبریک میگم و هم خودم و هم شما و همهدوستانم رو تحسین میکنم که اینطور با عشق و انگیزه و با امید و ایمان داریم پیش میریم چون میدونیم که ماها چه توانایی های بی انتهایی داریم با توکل بر یکتای هستی
شاد باشید و تندرست و همواره خوشبختی ناب رو تجربه کنید
سلام. استاد تو اینستا گفتید:درباری حجاب فایل درست کردیت،
چقدر ترس وجودم گرفت و میترسم گوش بدم فایلهای شما در این مورد،
و چیزی باشه برخلاف ،اونی باشه که تا حالا درست فکر میکردم.
چون من برای تغییر و محجبه شدن خیلی هزینه چی میگن سخت بود،
دختری با پوشش فشن(بقول دوستام)،ترمهای اخر دانشگاه به دختر با حجاب سفت ،سخت تبدیل بشه براتون قابل درک چقدر سخت این تغییر ولی بی نهایت برای من لذت بخش بود از سال ۸۷تا الان.
میترسم فایلتون گوش بدم و بگیت این مسیر و این تغییرها اشتباه بوده،
“بسم الله الرحمن الرحیم ”
سلام درود به استاد عزیزجانم🌹❤️🌹
سلام درود به مریم نازینم الگوی زندگیم❤️🌹❤️
اول از همه از وجودمقدس بچههای این بهشت سپاسگزارم برای کامنت پراز آگاهی شون واقعا هرکدومشون درک میکنم یک پنجره به سوی رشد وجودی ام باز میشه تمام وجودم لبریزاز عشق میشه لطیف میشم با قلبم سپاسگزارمیشم 🙏🏻 🙏🏻 🙏🏻
استاد عزیز جانم از لحظه ای که این فایل رو گوش دادم تمام زندگی خودم جلویی چشمم مرور شد کمی از خودم میگم هم یه رد پابشه هم هر دوستی میخونه براش یه باوری که میشود گذشت و به خداوند سپرد ومثل ابراهیم اسماعیل هارا قربانی کرد فقط کافیه نگاه تعقیر کنه……
من این فایل ارزشمند رو با عشق براتون مینویسم ❤️💎❤️
سال 1382بود برادر جوانم رو از دست دادم خیلی سریع اتفاق افتاد اولش شوک شدم درسکوت بعدش براش دعاکردم در آرامش باشه اون زمان من باردار بودم همه خانواده رفتار هایی میکردن که من اونموقع میترسیدم از رفتارهاشون و سعی میکردم بیشتر تنها باشم تا در جمع….
من خونسرد و آروم بودم واقعا اونموقع دلیل شو نمیدونستم به دوماه نکشید دخترم به دنیا امد آنا عزیزم اونم رفت پیش خالق من استاد به الله قسم گریه نکردم آروم بودم میگفتم مال من نبوده مال خودش بود الان گرفته همه خانواده میگفت تو چقدر سنگ دلی و بی تفاوتی من عاشقش بودم چهره فوق العاده زیبایی داشت همون که همیشه از خدا میخواستم اما قلبم آروم بود استاد یکسال نشد پدرم عزیزم و برادر جوان دیگه ام رو طی سه ماه پشت هم همگی ناگهانی از دست دادم در عرض یکسال و اندی چند عزیز رو از دست دادم واقعا همون آرامش همون حس رهایی بود این حس روی جریان هدایتی بود همه بهم میگفتن تو انسان نیستی اگر ما جایی تو بودیم باید پیر میشودیم اینا باور اونها بود
من واقعا هیچ وقت درک شون نکردم فقط این جمله منو رو بزرگتر از اون نگاه ها میکرد” مال خودش بود گرفتَ” این آرامش تسلیم بودنه بامن بوده به لطف الله مهربانم پارسال خواهرزاده همسرم خیلی وابسته همسرم ومن بود فوت کرد من اونجا گریه کردم (همه میگفتن ما نمردیم گریه شمارو دیدیم) اما اون حس که مال خودش بود گرفت هنوز زمزمه میشد تو ذهنم بود و هنوزم هست….
استاد جانم درمورد موضوع که شما ویا دوستان حرف میزنید من یا قبل فایل که ببینم در چنین تضادی رو رد میکنم حلش میکنم و یا همون موقع توی اون تضاد هستم الله اکبر دقیقا هفته گذشته از خداوند خواستم بهم بگه چطور میتونم رهاتر هر روز صبح کوه برم و تنها لذت ببرم روی خودم کارکنم یه حس ترمز داشتم درونم اما درک نمیکردم از کجاست…
همون شب خواب دیدم فرزند کوچک ام فوت کرده اونقدر این خواب واقعی بود و من رو جریان هدایتی داشت هدایت میکرد که من باید چه کارها و رفتاری کنم چطور باید ذهنم رو کنترل کنم بعد از بیدار شدن دوروز شدیدا به دختر کوچکم عشق ورزیدم بعد گفتم خدایا به هرآنچه ازتو بهم برسه من تسلیم هستم و این تسلیم بودنه من رو استاد اونقدر توحیدی کرد اونقدر رهام کرد همین رها کردنه تو ذهنم استاد الان تنهایی هرروز صبح زود کوه میرم و هم تا ظهر رهاو آزاد روی خودم کار میکنم خداوند کمکم کرد پاشنه آشیل پیداکنم و در خواب اونو قربانی کنم و الان هم اون وابسته گی زیاد به تسلیم بودنه جایی خودشو داده استاد عزیزم اونقدر خوشحالم که این آزادی ذهنی رو دارم تجربه میکنم..🤗🤗🤗
خیلی خیلی مشتاق بودم تجربه مو بنویسم جوری که خوابم کوتاه شد فقط به خاطر اینکه این مطلب مدام تو ذهنم بود قلبم گفت بنویس شون منم تسلیم هستم(دارم سعی میکنم)چشم گفتم یه لبخند بزرگ رو صورتم بود موقع نوشتن 😉
عاشقتونم استاد جانم دلم❤️🌹❤️
عاشقتونم الگویی ارزشمندم مریم شایسته نازنینم ❤️🌹❤️
عاشقتونم برو بچههای این بهشت زمینی❤️🌹❤️
درپناه رب بی همتا عاشق رها آزاد آزاد باشید عاشقتم معبودا ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
سلام آتنا جان
مرسی که نوشتی مرسی که اینهمه جمله زیبا نوشتی ، یاد اون جمله حضرت زینب افتادم که بعد از واقعه کربلا گفت ما رایتا الاّ جمیلا ، من به جز زیبایی ندیدم …. دوست عزیزم فایل دیروز باعث شروع تحولی در قلبم شد و کامنت شما و البته بقیه دوستان به تکامل این تحول کمک میکنه ، من خیلی چیزها از شما یاد گرفتم و سپاسگزارم
“بسم الله الرحمن الرحیم”
سلام درود به بهترین بنده شایسته خداوند اندیشه عزیزم ان شاء الله که عالی باشی عشق خداوند🙏🏻❤️🙏🏻
خداروشاکرهستم براتون تأثیر گذاربوده از خداوند میخوام این ابعاد الهی رو بیشتر کنه درونم هنوز اول راه هستم و هرروز آگاه تر و لطیف تر مون کنه🙏🏻🌹🙏🏻
اندیشه مهربانم در پناه رب العالمین فرمانروایی عالم هستی شاد آزاد ثروتمند سلامت و پراز لذت زندگی باشی عزیز دل الله یکتایی🤗🤗
سلام دوست عزیزم چقدر صبر جمیلاى شما رو تحسین میکنم
واقعا قابل تحسینى عزیزم امیدوارم خدا وعده حق الهیش رو در تمام جنبه هاى زندگیت جارى کنه.
چقدر این کامنت شما منو یاد خودم انداخت وقتى داشتم روى نگاهم به مرگ عزیزانم و وابستگى عوض میکردم و به هدایت هاى الهى عمل میکردم انداخت که دقیقا با همین واکنش هاى روبرو شدم.
ولى هدایت الهى به من گفته بود واصبر على ما یقولون و خداوند هم چه قشنگ منو از حزنى که اون حرفها به قلبم وارد میکرد نجات میداد و احساس میکنم یه پله رشد کردم و از اکثریت جامعه فاصله گرفتم.
البته هنوز تو شرایطش قرار نگرفتم تا ببینم تو شرایطش هم واقعا همونطور میتونم خوب عمل کنم. ولى فکر کردن بهش برام خیلى راحت شده و پذیرفتم که انا لله و انا الیه راجعون
ولى خیلى وقتا نجواهاى بیرونى و درونى میخواست متقاعدم کنه که سنگ دل شدم و قدر این نعمت هایى که خدا بهم داده نمیدونم ولى حقیقت این بود که من به لطف الله نگاهم به مقوله مرگ بهتر شده بود و این یعنى رشد همون لعلهم یرشدون. خوشحالم که اون نجواها نتونست شما رو از اون دیدگاه زیباتون نسبت به اینکه مال خودش بود گرفت جدا کنه.
و خدا رو شاکرم که شما از این آزمون هاى الهى سربلند بیرون اومدید.
از خداى وهاب براتون ایمان و توحید عملى و تقوا و تسلیم ابراهیمى آرزومندم.
سلام درود به نفیسه مهربون و روشنفکر الهی ام همین که سپاسگزار اون نعمت هستی یعنی داری بزرگتراز نعمت میشی خداوند نعمت روابط بیشتر و باکیفیت تری رو بهمون میده من الان دارم این ابعاد رو تجربه میکنم…
منم اولش فکر میکردم سنگ دل هستم و…….
اما الان احساس میکنم آزاد هستم الان کلمه آزادی رو دارم درک میکنم تو بیشتر جنبه ها تو زندگیم دنبال اون آزادی هستم این نفیسه قدرتمندم معناش آزادی رها بودن نچسبیدن توحیدی بودن و اونقدر این آزادی برام شیرینه که واقعا لذت میبرم از این جنبه آزادی رها بودنه و این رهایم منو به روابط های عالی میبره و هرروز دارم کیفیت بالاتری رو تجربه میکنم تو ابعاد روابط با همین نچسبیدن ها 😉
من عاشقتم نفس خداوندبا همه وجودم این آزادی رو در همه ابعاد از الله یکتای دست و دلواز برای شما آرزومندم 🙏🏻🌹❤️🙏🏻
سلام استاد قشنگم
سپاسگزارم از خدایی که منو لحظه به لحظه هدایتم میکنه، تنهام نمیگذاره و اینقدر زندگی رو برام زیبا و پر مفهوم کرده؛چندروز پیش مادرخانم برادرم از دنیا رفت و البته من فقط تنها چیزی که به ذهنم امد این بود که “مرگ پایان کبوتر نیست” و اینکه مرگ شروعی دوباره است،در یک استیت بالاتر و برتر و اینکه ما با مرگ یک زندگی دوباره رو با اگاهی فراتر از اکنون، شروع میکنیم. و خدارو برای زندگی و پایان شکل کنونی اش سپاسگزارم،اینکه باور دارم مسیری که اکنون روز بروز بهتر از قبل در حال حرکت هستم و مسیر رو بیش از پیش میفهمم،شادم میکند ،اینکه درکم از زندگی قابل قیاس با اکثریت جامعه نیست-بخود خدایی که جانم دست اوست،صرفا یک ادعا نیست-ومن یقین دارم در این مسیر زندگی و در این فرکانس عالی ای که قرار دارم،به لطف خداست اولا و دستان پرمهر خداوند-استاد عزیزم و بانوی مهربانش-ثانیا. و ما شاگردان دانشگاه زندگی، افکارمون در حال اصلاح شدن و تکامل ودپیشرفت است و این مسیر پیشرفت تا به ابد ادامه دارد.
خدای مهربانم را شاکرم برای نگرش جدیدم.
خدای مهربانم را شاکرم که ارامش دارم.
خدای مهربانم را شاکرم که فکر مرگ اذیتم نمیکند.
خدای مهربانم را شاکرم برای نگرش بهترم.
اکنون من دارم روانشناسی ثروت ۱ رو گوش میدم استاد،و نحوه زندگی من در تمام زمینه ها (درامد،روابط،سلامتی،ارامش و خیلی جنبه های دیگر)
به لطف خدای مهربان و کمک شما و همسفران دیگرم،بهبود میابد ،والبته سعی میکنم با نگرش خداوند ببینم همه چیز رو، و به اندازه ای که از زاویه دید خداوند بنگریم،ارامش،سلامتی،ثروت،روابط زیبا با انسانها ،حیوانات و حتی جمادات هم تغییر میکند، و این نگرش و زاویه دید فعلی که در حال تکامل است رو مدیون استاد عزیزم هستم.
ارزوی عشق،سلامتی،ثروت و ارامش روز افزون برای استاد عزیز و بانو مریم و دوستان عزیزم دارم.
در پناه یگانه فرمانروای جهانیان شاد و ثروتمند باشد در دنیا و اخرت.
سلام خدمت استاد عباس منش عزیزم
سلام ب همه ی دوستان
استاد من بیش از یک سال هست ک در سایت شما عضو شدم و در این مدت کما بیش از فایلهای دانلودی شما استفاده می کردم ولی متعهدانه عمل نمی کردم و چون انسان کمالگرایی هستم. همیشه منتظر یه زمان مناسب بودم ک ب طور جدی شروع کنم و بااینکه این مسیر رو خیلی دوست داشتم نجواهای شیطان مانع میشد.
تا اینکه چند شب پیش من تنها شدم با خودم گفتم الان بهترین زمان است ک چندتا از فایلهای استاد رو گوش کنم و درسی بگیرم.
ب تلویزیون متصل شدم و اون شب تا نیمه های شب چندتایی فایل از شما گوش دادم و حس آرامش عجیبی داشتم. و ب خودم قول دادم ک از الان متعهد بشم و فقط گوش نکنم، عمل هم بکنم.
این دو روز دائم با سایت شما بودم.
تا امروز صبح ک ب سایت اومدم و این فایل رو دیدم.
ممنونم از آقای احمد
مرگ تولد دوبارس
ولی صحبتهای آقای نعیم خیلی روم تاثیر گذاشت، احساسی شدم و گریه کردم
و ی حسی بهم گفت امشب حستو توی کامنت بنویس و برای اولین بار هست ک تو سایت کامنت میزارم.
ببخشید بخاطر نواقصم
خدا ی قانونه
جایی ک شیطان هست، خدا نیست
شیطان منبع نیست و منبع خداست
جایی ک نور هست تاریکی معنی نداره و هیچ تاریکی نمی تونه جلوی نور رو بگیره.
خداجونم چقد حالم بااین جملات عالی شد
منبع خداست و اگه ما واقعا همه چی رو بسپاریم ب خودش و تسلیم باشیم
چ نتایج عالی ک دریافت نمی کنیم.
خدا احساسی نیست و ی قانونه غیر قابل تغییر،
ک اگه ما درست رفتار کنیم چقد عالی میشه.
همیشه تو زندگیم خدا رو دیدم ولی دیدنی ک الان آروم آروم با شما دارم تجربش میکنم خیلی بی نظیره.
دیگه از اعماق وجودم باهاش راحترم و میدونم ک اگه تو میسر باشم منو ب بهترینها می رسونه.
ی مطلب دیگه ک حرفهای دوستمون بهم یادآوری کرد اینکه باید در هر مسئله ای قانون تکامل طی بشه.
برای منکه دارم با خودم تعهد می بندم برای بیشتر عمل کردن، نکته بسیار بجایی بود
ک بدانم صبور باشم و ایمان داشته باشم و
از مسیر لذت ببرم و قانون تکامل رو درک کنم.
خدای خوبم کمکم کن.
امیدوارم روز ب روز درکم از این مسیر بیشتر و بیشتر بشه.
در ادامه:
مرگ پایان زندگی نیست، تولد دوبارس
تو این مورد با گوش دادن فایلاتون خیلی دیدمن بهتر شده و خیلی راحتتر باهاش کنار میام و ب قول اقای نعیم نمیدونم وقتی تو شرایط باشی چجوریه ولی حداقل میدونم ک اون دید قبلی رو ندارم.
خدایا شکرت ک اینجا بودم.
استاد عزیزم ازتون ممنونم.
دوستون دارم.
سلام
استاد و مریم عزیز ازتون بی نهایت سپاسگزارم که گفتگوهایی که تو کلاب هاوس انجام میشه رو تو سایت میگذارید که همه بتونیم ازش بهره ببریم ، دوم اینکه چقدر خوب که تیکه تیکه می گذارید و میشه روش فکر کرد و نظر داد.
و دوست عزیز آقا نعیم واقعا از تون ممنون و سپاسگزارم که انقد قشنگ احساستون رو بزبان آوردید و نظرتون رو گفتید ، از بعد از ظهر تا الان چهار بار فایل رو گوش کردم و در نهایت دانلود کردم و بردم جزو فایلهای محبوب. واقعا لذت بردم ،این فایل پر از حرف و آگاهی بود.
خدایا شکرت بخاطر این استاد عزیز و دوست داشتنی واین دوستان عزیز که از طریق اونها راه رو بر ما هموار میکنی
خدایا شکرت .
الهی به امید تو
💚
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
استاد من یه موضوع هست که خیلی برام سوال شده و واقعا جوابشو نمیدونم بارها از خداوند خواستم منو هدایت کنه به مسیر درست به جواب درست ای کاش میشد یه فایل در این مورد آماده میکردین چون ممکنه سوال خیلی ها باشه اوناهم در شرایط من قرار گرفته باشند،
_استاد من فایل های رایگان شمارو گوش میکردم به این نکته تاکید داشتید که از نقطه امن بیرون بیاییم تا پیشرفت کنیم، همونطور که شما از قم به بندر عباس رفتید و از بندر به تهران و از تهران به امریکا
_استاد عزیزم من
(۳۶سالمه و در یکی از شهرای اصفهان زندگی میکردم همراه پدر مادرم شغل خودمو داشتم و درامدم خوب بود زیاد نبود اما خوب بود نسبت به خرج و مخارجی که اونحا داشتم درامد ماهی سه تومن وگاهی به ۵ ت هم میرسید خرج خونه و خوردو خوراک نداشتم چون با خانوادم بودم غیر از خوراک و خونه بقیه هزینه هامو به راحتی پرداخت میکردم
_ تو شهرمون از نظر شغلم سرشناس شده بودم من مزون دوخت لباس دارم تو شهرمون هیچ کس در احرای لباس های حرفه ای و فشن به پای من نمیرسید ولی امکانات برای رشد و پیشرفتم در شهر کم بود مثلاتنوع خرید پارچه یا انتخاب مدل های خاصتر برای مشتریا چون دوخت لباس سختر میشد و توان پرداخت هزینشو نداشتن
_ کم کم حس کردم دارم درجا میزنم و تو یه سری مدلای ساده موندم که مشتری ها ازون بیشتر نمیخاستند و اگر میخاستن توانشو نداشتند من هم تا یه حدی میتونستم باهاشون راه بیام
_این شد تصمیم گرفتم بیام تهران تمام بستگانم تهران بودن و دوست و اشنا هم تهران داریم و چنتا مشتری هم قبلا از تهران داشتم که قبل از اومدنم به تهران همش میگفتن کاش تهران بودین حتی بستگان خودم یا دوستام کاش اینحا بودی لباسامونو واسه تو میاوردیم
_ استاد الان ۸ ماهه اومدم تهران اصلا از شرایط کار راضی نیستم سفارشام خیلی کمه درامدم به زور به ماهی یک ونیم میزسه با مخارج سنگین تهران
تازه خرجو مخارج خونه هم با خودمه فقط اجاره خونه را پدر زحمت کشیده در حقم لطف کرده پرداخت میکنه محل کار و زندگیم باهم یکیه خونه بزرگیه و تونستم از هم حدا کنم قسمت کارمو از استراحت
_ ولی استاد مشتریم خیلی کمه با مخارجی که دارم چیزی برام نمیمونه همش استرس دارم حس میکنم دارم مریض و افسرده میشم انگیزم رفته من ادمی بودم هروز۸ صبح مزونم بودم با عشق کار میکردم با صدای بلند موزیک کار میکردم یا باصدای صحبتای شما الان یادم نیست کی موزیک گذاشتم
_حس خوب ندارم همش یه غمی تو دلمه ،دوست دارم برگردم شهرم مشتری هام هنوز پیگیرند، نمیدونم باید چیکار کنم برگردم یا همینجا بمونم با سختی ها کنار بیام واقعا تصمیم گیری برام سخت شده نمیدونم برگردم پشیمون نمیشم با خودم میگم شاید درست بشه از طرفی میگم اگه نشد چی وقتمو هدر دادم
استاد ممنونتون میشم اگر درمورد این موضوع صحبت کنید شاید خیلی ها شرایط منو داشته باشند ما باید چکار کنیم تحمل و کنار اومدن یا برگشت.
(منو ببخشید که صحبتم را در اینجا عنوان کردم، میدونم به صحبت های شما با اقای نعیم که واقعا زیبا صحبت کردن مربوط نمیشه نمیدوستم واقعا کجا باید این موضوعو مطرح کنم ازونحایی که مربوط به صحبت های شما در فایل های رایگانتون بود اینجا عنوان کردم 🙏🙏🙏)
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام دوست عزیزم
سلام یلدا خانم
نمی دونم چقدر با فایلهای استاد کار کردید
نمی دونم چقدر از محصولات استاد را دارید
ولی واقعا به شما به خاطر شجاعت تون تبریک میگم که مهاجرت کردید.
ولی یکی در دام افتادید به نظر من
قانون تکامل رو فراموش نکنید
قانون احساس خوب مساوی اتفاق خوب
رو فراموش نکنید که الان به نظرم شما قوانین رو فراموش کردید.
من هم حرف استاد رو میزنم
برید سایت استاد عباس منش
با ایمان
با قدرت
با تعهد
به فایلها گوش کنید
حتی از همون فایل های رایگان شروع کنید
عجله نکنید که بد دامی است عجول بودن و از خدعه های شیطان است
همین فایل رو چند بار گوش کنید
آقا نعیم چه گفت
فقط نور منبع دارد
فقط خدا منبع است
از این منبع بی نهایت هدایت بخواه
آیه 186 بقره رو هزاران بار تکرار کن با خودتان
درک کنید
به منبع ایمان داشته باشیم
صبر داشته باشیم
توکل داشته باشیم
همین و بس
چیزی بود که الله یکتا بر زبانم جاری کرد .
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام دوست عزیزم
از شما سپاسگزارم به خاطر وقتی که گذاشتید و متنی که نوشته بودم را پاسخ دادین ،
_من از دورهای استاد هنوز نتونستم دوره ای خربد کنم، یه دوره خریدم که بعد فهمیدم دزدی بوده و فقط از فایل های سایت استفاده میکنم آپ را داخل گوشی نصب کردم و مرتب سر میزنم
اینقد حالم بهم ریختس که بیشتر با صحبت های استاد سعی میکنم حال خودمو خوب کنم
_اما نگرانم همش یه ترس تو وجودمه شبا همش گریه میکنم از خدا کمک میخام یه راهی جلوی پام بزاره ارزو میکنم آرامشی که تو شهرستان داشتم بهم برگرده ، فکر میکنم برگشتم حالمو بهتر میکنه
_ ولی میبینم برگشتنم با صحبت های استاد جور در نمیاد و یعنی تسلیم شدن
ولی اینقدر فشار مالی داره زیاد میشه و روحیم بهم ریخته انگیزه کارمم گرفته
_مامان بابا میگن برگرد کمکت میکنیم همینجا کارتو دوباره توسعه بدی
_واقعا موندم برگردم یا همینجا بمونم با سختی ها و شرایط سخت کنار بیام
دلم میخاد زودتر به درامد خوب برسم دلم آرامش از دست رفتمو میخاد ، تنهایی اذیتم میکنه کارمم که استوپ کرده
فقط خدا خدا میکنم زودتر به یه نتیجه برسم
ایه ۱۸۶ سوره بقره را خوندم
(چون بندگان من درباره من از تو بپرسند، بگو که من نزدیکم و به نداى کسى که مرا بخواند پاسخ مىدهم. پس به نداى من پاسخ دهند و به من ایمان آورند تا راه راست یابند)
(به من ایمان آورند تا راست یابند ، )
همه ی ما خداوندو قبول داریم و همش از خدا خاستم حس میکنم ایمانی فراتر لازمه
حس میکنم ایمان فقط این نیست که بگیم ما خدارو به عنوان افریننده خودمون و جهان قبول داریم
چون الان منم خدارو به عنوان افریینده جهان هستی قبول دارم پس چرا اینجوری شدم همیشه از خدا خاستم کمکم کنه
ولی فکر میکنم با دستای خودم با مهاجرتم پلای پشت سرمو خراب کردم
دوست دارم بدونم مشکل من کجاست چیه که اینطوری شده
چون هرچی هست از خودمه
من باید یه چیزیو تغییر بدم ولی نمیفهممش
سلام مجدد دوست عزیز
می دونید مشکل شما عجله است
مشکل شما ایمان نداشتن به خداست
من توصیه میکنم فایلهای توحید در عمل را در سایت بارها و بارها و بارها گوش کنید
همین فایل رو چند بار گوش کنید
شما نور را فراموش کردید
به تاریکی می اندیشید
خیلی مواقع همه در حرف می گوئیم ایمان داریم ولی در عمل بی ایمان ترین هستیم .
عجله نکنید
شاید برگشتن تون هم درست باشه
شاید تکامل تون رو طی نکرده اید
کمی با خودتان صادق باشید
نگران حرف مردم نباشید
به خدا توکل داشته باشید
خیلی موارد در این مورد شما دخیل است
ولی با توجه به صحبت های شما، به نظر من عدم طی کردن تکامل و عجله مهمترین مشکل شما ست
کما اینکه هنوز در ایمان هم تکامل را طی نکردی
خودتون رو ببندید به فایلهای استاد، قرآن ، بنویسید، فکر کنید ، حرف بزنیدبا خودتان .
قطعاً خدا راه حل را به شما وحی خواهد کرد.
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام ممنونم از شما که مجدد پاسخم را دادین 🙏🙏
یک دنیا تشکر
یه مورد را من در صحبت شما درست متوجه نشدم.
اینکه فرمودین دوره تکاملم را طی نکردم
یعنی باید صبر کنم و بیشتر به خودم فرصت بدم.
تا مراحل تکاملم را طی کنم،
یا اینکه منظورتون این بود که باید تکاملم را طی میکردم بعد به تهران میومدم ؟؟
سلام مجدد
آره تکامل و صبر
صبر به این معنی که ما میدانیم که مسیر درست است و باید ادامه دهیم تا نتایج بیاید .
به خدا تو همین فایل های دانلودی گنجهایی هست که از هزاران محصولات بیشتر است.
من توصیه میکنم که بیشتر و بیشتر با فایلهای استاد باشید .
در مورد آمدن تهران هم من نمیدانم ، شاید عجله کرده آید اما می دانم که الان که آمده اید کمی عجله دارید .
باید بپذیرید شرایط تغییر کرده است
یک بازیکن عالی فوتبال ایرانی فرض کنید می رود خارج بازی کند آیا روز اول مثل همان زمان اوج در ایران بودن ش است ؟ یا نه به مرور در تیم جا می افتد و خوب می شود .
بسیار بسیار از این موارد وجود دارد که حتی سالها طول کشیده تا در تیم جدید بازی کنند حتی .
اما کسانی که صبر کرده اند و تمرین کرده اند و پذیرفتند شرایط را قطعا موفق شده اند اما کسانی که غر زده اند و اعتراض کردند به هیچ جایی نرسیدهاند.
امیدوارم خوب توانسته باشم توضیح داده باشم.
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سلام به یلدای نازنین
دوست خوبم به خاطر این شغل عالی و استعداد بی نظیرت بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم
عزیزم ب نظرم شما در مورد شغلت تا حدی تکامل رو طی کردی و بعد هم با ایمان و جسارتت اقدام به مهاجرت کردی ولی دوست عزیزم بشین با خودت یه حساب کتابی کن و ببین واقعا چرا مهاجرت کردی تهران؟؟
آیا فقط به خاطر حرف و نظر یسری از مشتری هاتون بوده یا اینکه شما عمیقا ایمان داشتید که اگه برید تهران، میتونید موفق باشید و حتی بهتر از اصفهان نتیجه بگیرید؟؟؟
گاهی ماها عشقمون و اولویتمون رو میشناسیم دقیقا مثل شما، اما از یه جایی به بعد اون حرف و نظر بقیه در مورد ما هست که برامون مهم میشه و تصمیمات احساسی میگیریم. این یه نکته ای بود که به ذهنم رسید و
مورد دوم اینکه عزیزم چرا مثل اصفهان با عشق کارت رو انجام نمیدی؟؟
چرا توی وجودت ترس داری؟؟
این ترس داره به شما این نشونه رو میفرسته که تو به خودت و ارزش هات و اون لیاقت ایمان کامل نداری
چرا مثل قبل صبح زود نمیری سر کار و حتی اگر روزها و هفته های اول مشتری خاصی نداری باز هم با عشق صدای استاد رو توی فروشگاهت گوش نمیدی؟؟
چرا دست خدا رو میبیندی و روی یسری مشاری محدود تمرکز میکنی و این در حالی است که خداوند از هزاران مسیر و راه، روزی رو به سمت ما هدایت میکنه اگر ما با ذهن و باورهای محدودمون جلوشو نگیریم
پس دوست خوبم یه بار بشین و تصمیم بگیر که تو همون یلدا هستی با همون توانایی و ربطی نداره که کجا باشی یا اینکه متکی به یسری مشتری خاص هستی و اون یقین و ایمان، جاشو به ترس و عدم عزت نفس و عدم احساس لیاقت داده
در هر صورت در هر جایی که هستی آرزو دارم که شاد سالم و ثروتمند در همه جنبه های زندگیت باشی
سلام زهرا جان
ممنونم عزیزم ازینکه برای من وقت گذاشتید
_زهرا جان هدف من از اومدن به تهران پیشرفت در کارم بود و واقعا فکر میکردم تهران خیلی پیشرفت میکنم خیلی بهتره از شهرستانه
و از طرفی امکانات در تهران از بابت وسایل و متریال کارم و کلاس های آموزشی بیشتر و راحتتره
مثلا من مدل. لباس های مجلسی خیلی پیشرفته آموزش دیدم یا خودم وقت کذاشتم تمرین کردم یاد گرقتم قطعا میدونید که لباس های مجلسی به خصوص لباس های پر کار هزینه های بالایی داره
و من خیلی دوست داشتم چیزهای جدید و به روزی که آموزش دیدمو اجرا کنم اما تو شهرم متقاضی نداشت حالا یا به خاطر خاص بودن مدل ها یا به خاطر گرون شدنش بود
با استاد خیاطیم صحبت کردم گفت شما تو شهرت داری درجا میزنی هر چی زودتر بیایی تهران بهتره مثلا لیاسی که هزینه ی دوختش ۵میلیون بود من تو شهرستان با ۸۰۰تومن دوختم استاد وقتی اینارو میفهمید میکفت یا بیا تهران یا کار نکن داری از جونت مایه میزاری این سبک لباس های ما سخته مزد واقعیتو بگیر (البته این صحبت را استادم زمانی گفت که کرونا نبود) سه چهار روز جلوتر ازینکه بیام یعنی۸یا نه ماهه پیش استادم گفت نیا بمون همونحا اینحا وضعیت کار خوب نیست ولی ما دیگه جارو گرفته بودیم وسایلامو جمع کرده بودم و باید خونه ای که شهرستان گرفته بودمو پس میدادم چون خودم گفتم میخام بلند شمو مستاحر جدید پیدا شده بود
این شد من تصمیم گرفتم بیام اما متاسفانه از زمانی که اومدم تهران کرونا به شدت اوج گرفت و تو کار منم به شدت اثر گذاشت
تو شهرم با اینکه کرونا بود بازم تقاضای لباس زیاد بود یه جورایی تو شهرم خیلی سرشناس و مطرح شده بودم اما تهران کسی منو نمیشناخت سفارش کارم خیلی کمه
درخواست لباس مجلسی یا مهمانی که صفره
بااین وضعیتی که پیش اومده تصمیم گرفتم برم برای یه نفر کار کنم که هم منبع درامدم بشه هم روال کارو به سبک تولیدی را یاد بگیرم کلا برم تو کار سری دوز یا تولیدی
ولی کیفیت اینکار قابل قیاس با لباس هایی که شخصی دوز و با کیفیت کامل اجرا میکردم نیست ولباس های ارزونیه
پدر و مادرم همش میگند برگرد همینجا دوباره مثل قبل کارتو شروع کن، دوست دارم برگردم اما من اومدم تهران که پیشرفت کنم و از نقطه امنم بیرون بیام ناراحتم اینجور شد همش حس میکنم برگشتنم یعنی پسرفت😔
یعنی در مقابل مشکلات جا زدم،
اینکه گفتید چرا دوباره مثل قبل ۸صبح نمیری سر کارت ، باید بگم من محیط کار و زندگیم یکیه جدا نیست شهرستان بودم حدا بود و این خیلی بود اصلا از خونه میزدم بیرون حال و روحیم عوض میشد اینجا یه زمانایی میشه من دوهفته از خونه بیرون نمیام همین حالمو خیلی بدتر کرده هر حا بخام برم اینقدر هزینها زیاد ترجیح میدم جایی نرم
اما شهرستان بودم هزینه ها کمتر بود و ماشین مادرم دست من بود همه چی راحتتر بود
نمیدونم تصمیم گرقتم یکم دیگه تلاش کنم برم از کار کردن برای دیگران شروع کنم ببینم چی میشه
سلام مجدد به دوست ارزشمندم
شما قلبت رو باز بذار تا خداوند هدایتت کنه
شاید اون هدایت به نظرت غیر منطقی هم برسه اما اجراش کن و ایمان خودتو در مسیرت نشون بده تا به امید خداوند یکتا هر چه زودتر به وضعیت قبل و حتی بهتر از اون برگردی
من خیلی تحسینت میکنم از بابت عنری که داری و قطعا چنین هنری درخوایت های زیادی براش در همه جا وجود داره اگر شما خودت رو لایق بدونی اما اینو هم بگم عزیرم که خودتو با دیگرانمقایسه نکن
فقط امروز خودتو با دیروزت مقایسه کن و بدون امروز روز تضاد شماست که از طریقش صراره خواسته واقعیتو بشناسی
امیدوارم خیلی راحت و ساده، خواستت برات واضح بشه و ثروتمندتر، شادتر، آرامتر، زیباتر و با حال خوب بیشتر به زندگی زیبات ادامه بدی🥰🥰✋🏻🙏🏻🙏🏻💐💐
به نام خداوند بخشنده و مهربان
به نام خدای عشق …
خدایی که با تمام وجودم عاشقشم..خدایی که منو دیوانه کرده…خدایی که در هر لحظه میتونم باهاش حرف بزنم خدایی که بر پایه یک قانون ثابت و همیشگی جهان هستی رو رهبری میکند..
سلام به استاد عزیزم سلام به خانم شایسته دوست داشتنی مهربان سلام به همه دوستان عزیزم
هر چه میرم جلوتر میبینم هنوز سر خط هستم و چه دریایی هست درک این آگاهی ها…
این فایل هم بی نظیر بود استاد جانم شما مفهوم خداوند رو برای ما چنان باز کردید که معنی عشق رو فهمیدیم..عشق واقعی…شما مفهوم ابدیت رو برای من باز کردید..و مرگ آغاز زندگی دوباره و رفتن از بعدی به بعد دیگه…
بزرگترین سرمایه من از آشنا شدن با قوانین جهان هستی توسط شما استاد جانم
رابطه ام با همان مبدا هست همان مبدا روشنایی و نور و جایی که تاریکی مفهوم نداره...
عاشق تنهایی خودم شدم عاشق خلوت خودم شدم..
آرامش رو به معنای واقعی دارم درک میکنم…رها بودن رو و علی بی غم بودن رو..
در کنار اینا همه هدفمند بودن با شوق و انگیزه…امید و توکل…
استاد جان شما با تمام وجودتون سعی کردید به ما بفهمونید خدا کیه خدا چیه.. و خودت چه کسی هستی…
در دوره راهنمای عملی دست یابی به رویاها
وقتی گفتید خدا انرژی هست که تو با افکارت به اون شکل میدی…مثل آبی که در لیوان میریزی…
دیوانه شدم از اینکه اینقدر قدرت خلق زندگی من در دست منه…
دیگه اون بالا دنبال کسی نمیگردم فهمیدم همه چی خودمم تمام…باور خودم…هماهنگ شدنم خودم با درونم…
(انا اقول کن فیکون )
خدایا شکرت خدایا درک منو ببر بالا ظرف وجودم رو بزرگ کن…
و تکامل استاد عاشقتونم که همیشه این قانون رو یاد آور میشوید…این جلو عجله منو در هر لحظه میگیره…عاشقانه سعی میکنم از لحظه لحظه زندگی ام لذت ببرم و تکاملم رو برای درک تمام فایلهاتون طی کنم…و زندگی رو زندگی کنم…
وقتی فرزندم رو میبوسم از اون بوسه لذت ببرم...
وقتی یه سیب گاز میزنم به اون مزه اش دقت کنم.به اون آب شیرینش.به اون رنگش…
وقتی سازمو مینوازم فقط از اون صدایی در میاد لذت ببرم…
اره در هر لحظه زندگی کنم…
و آگاهانه انتخاب کنم چی میخوام...و مسیر و از مسیر لذت ببرم نتایج خودشون میان…دست خدا رو باز می گذارم دست این سیستم هوشمند رو چون خودش طبق قانون تکامل شکل گرفته است…
به جهان فرصت میدهم و تسلیمم…
استاد عاشق این جمله تونم من تسلیمم من نمیدونم..من به عقل خودم اکتفا نمیکنم..تو به من بگو….
و چه آرام میگوید…و چه آرام میگوید..
خدایا شکرت..
خدایا شکرت..برای تمام هدایتهایت..خدایا شکرت برای این سایت با این کیفیت…خدایا شکرت برای دیدن چهره نازنین استاد و وجود خانم شایسته عزیز.که عاشقانه بچه های سایت رو دوست دارن…
و هر روز برامون فایل میگذارند..
خدایا شکرت..
سپاسگزارم با تمام وجودم دوستون دارم.
در پناه حق💞💞💞💞
سلام نعیم عزیز
چه صدای زیبایی داری و چقدر خوب از خودت صحبت کردی
چقدر زیبا از قوانین گفتی
دوست داشتم این مکالمه تموم نمیشد و بیشتر صداتو میشنیدم
پسر تو برو گوینده شو….
واقعا صدای زیبایی مثل قلب زیبات خدا بهت داده
خدارو شکر که انسانهای فوق العاده ای مثل شما
هم مدار ما هستند
تشکر استاد دوست داشتنی ام بازم قلبت بهت درست گفت و یه مکالمه فوق العاده
درست کردی…..