گفتگو با دوستان 36 | تمرکز تقسیم نشده

بنام خدا

سلام ،

روز 169 سفر …

خدایا شکرت برای هدایت هایت ازت متشکرم خدای خوبم که ستاره قطبی من رو با این فایل جواب دادی و جواب سوال من رو دادی و من رو با این فایل هدایت کردی و بهم تابلو ی راهنما دادی خدایا شکرت برای صدای بلبلی که دارم الان میشنوم برای این بهار این صداهای زیبا برای این همه زیبایی ، خدایا شکرت برای وجودم برای شخصیتم برای نگاه مثبتم برای نگرش مثبتم برای احساس خوبم برای اینکه میتونم تمرکزم رو ببرم روی زیبایی ها برای کنترل ذهنم که بهتر شده برای عشقی ک دارم برای تماس کنفرانس خوبی که امروز برقرار شد و مشتری خوبی داشتم و من احساس ارزشمندی و احساس مفید بودنم خیلی تقویت شد برای اینکه احساس خوبی دارم از بهتر شدن از روغنکاری شدن زندگیم برای همه ی خوبی ها خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت …

چقدر قشنگ گفت استاد که اونایی ک همش دنبال ثروت هستن و خوشبختی رو تو ثروت میبنن اتفاقا بهش نمیرسن . همینجا یک ترمز خیلی مهم رو شناسایی کردم و الان میخوام تو دفترم کلی در موردش بنویسم که من این مشکل رو درونم دارم ناخودآگاهم دارمش الان صحبت کنم میگم احساس خوب و آرامش مهمه و باید باشه ولی در درونم در ناخوداگاهم خوشبختی رو فقط در پول و ثروت میبینم و خیلی دارم روش کار میکنم اما باز هم در نهایت اینگونه نگاه میکنم ، میخوام با این یاد آور مهم و این نشونه بشینم بصورت لیزری این موضوع رو حل کنم و باور سازی کنم و قشنگ درستش کنم تا یکبار برای همیشه حلش کنم یک باور سازی کنم فکت بدم و بعدها جهت یاد آوری اون فکت ها رو با عبارات تاکیدی به ذهنم بگم تا اگر یادم رفت نیام از اول . من از این نجوای شیطانی ک شادی و خوشبختی رو فقط در پول دار بودن دیده خیلی ضربه های روحی جدی خوردم تاحالا و خیلی وقتها حال خوبم رو خراب کردم فقط برای اینکه حساب بانکی ام اونقدری ک تو ذهنم میخواستم باشه نبوده احساس بد بختی کردم احساس کم بودن کردم و زود ناراحت شدم و خود خوری کردم ، در عمل خیلی تلاش فیزیکی و روحی کردما خیلی سعی کردم مثبت ببینم و باورهای مالی رو تکرار کنم ولی در ته وجودم نا امید بودم و احساس خوشبختی من با پول دار بودن گره خورده بوده و چون در این لحظه به نظر خودم پولدار نبودم بخاطر ملاک و معیار هایی که در جامعه وجود داشته و من فاصله داشتم با این ملاک ها مثل ماشینی خاص و خانه ای خاص و نداشتم این ها رو من احساس ام منفی شده و بجای اینکه ریشه اش رو حل کنم خودم رو بردم در فعالیت های بیشتر ولی این زخم خوب نشده و در درونم هست و هر بار اشغال رو بردم زیر مبل .

الان میخوام با این یاد اوری در این روز سفر بشینم لیزری حلش کنم هر چقدر هم شده روش کار کنم تا فکت بدم که چرا خوشبختی احساس درونیه نه حساب بانکی . خدایا کمکم کن تا جوابهای خوبی به خودم بدم . قسمتی از این فایل رو مینویسم . و بعد میام فکت سازی میکنم .

الهی به امید تو …